در پایان درس مدل ذهنی، باید چه چیزهایی را آموخته باشم؟

۷۵ نظر برای در پایان درس مدل ذهنی، باید چه چیزهایی را آموخته باشم؟

پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

نویسنده‌ی دیدگاه : نیلوفر کشاورز



وقتی بعد از مدتها که از خواندن درس های مدل ذهنی گذشته، دوباره آنها را مرور می کنم متوجه یک نکته در زندگی چند ساله خودم با متمم شده ام. درس مدل ذهنی برای من هدیه ای به نام درد کشیدن به ارمغان آورده است. وقتی در مواجه با مدل های توسعه یافته تر از مدل ذهنی خودم قرار گرفته ام و علت ضعف ها و رشد نکردن هایم را ریشه یابی کرده ام به این نکته رسیده ام که :

هر جا زندگیم بر اساس پیش فرض ها و به شکل نا آگاهانه سپری شده است، در آینده از همان نقاط درد بیشتری متحمل شده ام. من اسم آن را زندگی by default  گذاشته ام‌.

هر جا ارزیابی از خودِ گذشته ام و فعلی ام نکرده ام ، ضررهای سنگین تری را متوجه خودم کرده ام‌ و بعدها درد بیشتری برای تغییر کشیده ام. 

هر جا انتخاب های آسان را برگزیده ام ، بعد تر ها مجبور به انتخاب های سخت تری شده ام.

هر جا از درد کشیدن فرار کردم ، سرزنش و حسرت بیشتری در خودم حس کرده ام.

یادم می آید روزی در زیر یکی از پست های روزنوشته ها نوشتم که : " محمدرضا حرفهایت برایم درد دارد." فکر کنم کامنتی بود که بیشترین " منفی" را دریافت کرده بود. به حرفم باور داشتم و دارم که حرفهای ارزشمند و دردآوری را در اینجا و روزنوشته ها شنیده و خوانده ام و به خاطر همه آنها مدیونم.

 

 
تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
.