Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
شرایط دریافت هدیه نوروزی متمم: دوره صوتی آموزش هدف‌گذاری (کلیک کنید)


پروژه پایانی درس مدل ذهنی



این آخرین درس از مجموعه درس‌های مدل ذهنی است.

همواره توضیح داده‌ایم که درس مدل ذهنی در کنار درس تفکر سیستمی از درس‌های زیربنایی متمم محسوب می‌شود.

بنابراین، انتظار داریم دوستان عزیز متممی هم در مطالعه‌ی این درس و انجام پروژه‌ی آن وسواس مضاعف به خرج دهند.

در اینجا، می‌خواهیم پروژه پایانی درس مدل ذهنی را با هم مرور کنیم و از شما بخواهیم که فرصتی را به انجام پروژه این درس اختصاص دهید تا پرونده این درس هم بسته شود و در آینده بتوانید از درس‌های دیگر مانند تفکر نقادانه که این درس پیش‌نیاز آن‌ها خواهد بود استفاده کنید.

 

فهرست درس‌های تمرین‌دار در مجموعه مدل ذهنی به شرح زیر است:

پیشنهاد می‌کنیم قبل از ارائه و ثبت پروژه‌ی خود در زیر این درس، حتماً نکات مهم در تحویل پروژه را بخوانید و مرور کنید.

دسترسی کامل به این مطلب برای اعضای ویژهٔ متمم امکان‌پذیر است.
      شما تاکنون در این بحث مشارکت نداشته‌اید.  

     تعدادی از دوستان علاقه‌مند به این مطلب:    ماجد قاضی ، شکیبا تشرفی ، مریم ، امیرمحمد قربانی ، مائده روشنعلی

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مدلهای ذهنی به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه مدلهای ذهنی
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۳۳۹ نظر برای پروژه پایانی درس مدل ذهنی

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی

    پروژه‌ی من در چند قسمت تدوین شده:

    قسمت اول: ری کورزویل و علت انتخاب او.

    قسمت دوم: معرفی منابع قابل استفاده برای شناخت مواضع کورزویل در مورد مغز

    قسمت سوم: توضیحاتی در مورد مدل ذهنی کورزویل و نشانه‌های بیرونی که مشخص می‌کنند مدل ذهنی او چیست

    قسمت چهارم: حدس‌هایی در مورد اینکه مدل ذهنی او چگونه شکل گرفته

    قسمت پنجم: کمکی که مدل ذهنی کورزویل به مدل ذهنی ما

    ***

    بخش اول: ری کورزویل و علت انتخاب او

    من ری کورزویل (Ray Kurzweil) را انتخاب کرده‌ام و می‌خواهم به مدل ذهنی او در مورد مغز انسان بپردازم. انتخاب کورزویل برای من به چند دلیل مناسب و جذاب بوده:

    ۱) بحث هوش مصنوعی و کارکرد ذهن، از جمله بحث‌های مورد علاقه‌ی من است.

    ۲) این فرصت را داشته‌ام که کلیه‌ی آثار صوتی، تصویری و مکتوب او را مشاهده، مطالعه و بررسی کنم.

    ۳) کورزویل، پروژه‌های اجرایی متعددی انجام داده و از لحاظ تعداد اختراعات یکی از پراختراع‌ترین افراد زنده‌ی جهان است. بنابراین، گام‌های عملی زیادی در راه پیاده‌سازی ایده‌هایش برداشته و به دلیل هم‌خوانی نوشته‌ها و اقدام‌هایش، بین تئوری مورد استفاده و تئوری مورد دفاع کورزویل در حوزه‌ی ذهن و هوش مصنوعی، فاصله‌ی قابل تشخیصی وجود ندارد.

    ***

    بخش دوم: معرفی منابع قابل استفاده برای شناخت مواضع کورزویل در مورد مغز

    کورزویل این بحث را به صورت دقیق و با جزئیات در کتاب How to create a mind مطرح می‌کند.

    احیاناً برای آشنایی مختصر با ایده‌اش، می‌توانید به مصاحبه‌ای که او با ماروین مینسکی انجام داده است هم مراجعه کنید. اگر چه قسمت اصلی بحث به ماروین مینسکی اختصاص دارد، اما سوالات و توضیحات کورزویل، کاملاً دیدگاه او را نشان می‌دهد.

    ***

    بخش سوم: توضیحاتی در مورد مدل ذهنی کورزویل در مورد مغز

    مدل ذهنی کورزویل در مورد مغز این است که : مغز، ماشین تشخیص الگوها (Patterns) است.

    کورزویل، مغز را به عنوان یک Pattern Recognition Machine یا ماشین تشخیص الگوها می‌شناسد.

    ماشینی که چهره‌های مختلف را تشخیص می‌دهد و می‌فهمد که هر چهره‌ای متعلق به چه کسی است.

    ماشینی که صداهای مختلف را تشخیص می‌دهد و از روی آنها کلمات را درک می‌کند.

    ماشینی که در تصمیم گیری، برای انتخاب بین گزینه‌های مختلف، به همه‌ی الگوهایی که تا به حال دیده مراجعه می‌کند و سعی می‌کند ببیند که گزینه‌های فعلی به کدامیک از الگوهای قبلی شبیه هستند.

    ماشینی که وقتی با یک نفر جدید مواجه یا آشنا می‌شود، سعی می‌کند آن را با آرشیو الگوهای قبلی (تمام آدم‌هایی که قبلاً دیده) مقایسه کند و ببیند که این فرد به چه کسی نزدیک است.

    مثلاً من علی را می‌بینم و ابتدا از روی چهره و سپس از روی رفتارش به تدریج به نتیجه می‌رسم که علی از نظر اخلاق، شبیه مهرداد است و احساسی بودنش شبیه بابک است و اهل محاسبه بودنش شبیه مریم است.

    بعد از مدتی که با علی رفت و آمد می‌کنم، علی خودش به آرشیو الگوهای شناخته شده‌ی قبلی اضافه می‌شود.

    همان چیزی که باعث می‌شود ما بگوییم فلانی با تجربه است و یا اینکه فلانی دنیادیده است. یعنی الگوهای بیشتری را دیده.

    بر این اساس،‌ نگاه ری کورزویل به شهود هم بسیار مکانیکی است. او شهود را یک توانایی شگفت انگیز یا احساس کشف نشده نمی‌داند.

    بلکه - شبیه چیزی که در درس تصمیم گیری شهودی گفته شده - معتقد است که هر چقدر الگوهای بیشتری دیده باشیم،‌ شهود بهتری داریم.

    کسی که ده مورد سقوط بازار بورس و ده مورد حباب بورس را دیده باشد،‌بهتر از کسی که یکی دو مورد رشد و سقوط را دیده، می‌تواند به شکل شهودی بگوید که آیا الان در آستانه‌ی سقوط بورس هستیم یا خیر.

    کوروزیل،‌ تفاوت مغز انسان با سایر حیوانات را هم در تعداد لایه‌های انتزاعی یا Abstraction می‌داند.

    به عبارتی، شاید برای یک گربه، موجودات محیط دسته‌بندی ساده‌تر یا کوچک‌تری داشته باشند یا سطوح تقسیم بندی موجودات از نگاه گربه کمتر باشد.

    انسان می‌تواند تعداد دسته‌بندی‌ها و نیز سطوح دسته‌بندی‌های بیشتری داشته باشد.

    در کل اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم کورزویل، مغز را ماشین سلسله مراتبی تشخیص الگو می‌داند که بسته به گونه‌های مختلف، تعداد سلسله مراتب و توانایی تشخیص الگوها تفاوت دارد و مغز انسان، جزو نمونه‌های نسبتاً موفق‌تر مغز محسوب می‌شود.

    ***

    بخش چهارم: حدس‌هایی در مورد نحوه‌ی شکل‌گیری مدل ذهنی کورزویل

    در میان انبوه اختراعاتی که کورزویل انجام داده، تشخیص حروف دستنوشته و تشخیص صدا و ریاضیات مربوط به تشخیص اثرانگشت نمونه‌های موفقی هستند که بخشی از دنیای امروز ما را تشکیل می‌دهند.

    به نظر می‌رسد که کورزویل با توجه به اینکه چندین دهه با استفاده از مدل‌های مختلف تشخیص الگو و طبقه بندی، توانسته کارکرد بخش‌های متعددی از مغز را (سیستم شنوایی، بینایی،‌ بویایی) شبیه‌سازی کند،‌ باعث شده به این نتیجه برسد که قسمت‌های غیرسنسوری مغز که کار تحلیل دارند هم،‌ احتمالاً شکل ‌پیچیده‌تر و مجرد‌تر تشخیص الگو هستند.

    ***

    بخش پنجم: کمک مدل ذهنی کورزویل به توسعه‌ی مدل ذهنی ما

    با توسعه‌ی دانش پیچیدگی (Complexity) امروزه به خوبی می‌دانیم که مغز، اگر چه در بسیاری از بخش‌هایش ساختار سلسله‌مراتبی و تشخیص الگو دارد، اما تمام مغز را نمی‌توان به این ساختار محدود کرد. ضمن اینکه این ساختار، زیربنای عملکرد مغز نیست. بلکه میوه و نتیجه‌ی یک ساختار پیچیده‌ی مسطح از نورون‌هاست که اتفاقاً در سطوح نئو کورتکس، هنوز آن‌قدر هم تخصصی نشده‌اند (چنانکه نوروپلاستیسیته در مغز وجود دارد و نورون‌ها بسته به نیاز ممکن است موقعیت و کارکرد خود را تغییر دهند).

    با این حال، یک نکته‌ی مهم در مدل ذهنی کورزویل وجود دارد که فکر می‌کنم برای همه‌ی ما می‌تواند مفید باشد:

    مغز، به اندازه‌ای که الگوهای بیشتری را می‌شناسد و می‌تواند بین این الگوها تفکیک قائل شود، توانمندتر است.

    اگر کسی فقط یک مدل اقتصادی بشناسد، تا حدی اقتصاد را می‌فهمد.

    اگر کسی دو مدل اقتصادی بشناسد، احتمالاً درک بهتری از اقتصاد خواهد داشت.

    اگر کسی ده‌ها مدل اقتصادی بشناسد، اقتصاد را بهتر درک خواهد کرد.

    همچنانکه اگر ما بتوانیم سبک نگارش و ادبیات نویسندگان را به جای دو دسته،  به پنج یا ده دسته تقسیم کنیم، احتمالاً درک بهتری از نوشته‌ها خواهیم داشت.

    فکر می‌کنم در عمل، اگر مراقب نباشیم ممکن است نتوانیم تعداد الگوها را افزایش دهیم.

    چون مغز، می‌کوشد هر الگوی جدیدی را یا به عنوان تاییدی بر الگوهای قبلی در نظر بگیرد و یا به عنوان استثنا حذف کند.

    بحث استریوتایپ شاید در اینجا نمونه خوبی باشد.

    اگر من معتقد باشم که مردم یک شهر خسیس هستند، وقتی با فردی از همان شهر مواجه می‌شوم که خسیس است، مغز من بلافاصله تصمیم می‌گیرد که اعتبار الگوی قبلی را افزایش دهد.

    اگر هم کسی را ببینم که خسیس نیست، مغز من - به دلیل تنبلی در افزایش تعداد الگوها و نیز تلاش برای اجتناب از ابهام - ترجیح می‌دهد از کنار آن به عنوان یک استثنا عبور کند.

    مغز توسعه یافته‌تر (به تعبیر کورزویل) و در واقع مغزی که کمی از مغز گربه به سمت مغز انسان حرکت کرده است، با دیدن فردی از آن شهر که خسیس نیست، میزان اعتبار الگوی خساست را تا حدی کاهش می‌دهد و الگوی فرد غیرخسیس را هم در کنار آن جا می‌دهد.

    حالا به تدریج و در طول زمان، وزن این الگوها و تعداد نمونه‌های آنها تغییر می‌کند و شاید الگوهای دیگری هم اضافه شوند.

    خلاصه‌ی مدل ذهنی کورزویل، برای ما (در خارج از فضای هوش مصنوعی) می‌تواند چنین چیزی باشد:

    هر پدیده یا اتفاق یا انسان یا رویداد جدیدی که با آن مواجه می‌شوی،‌ قرار نیست تاییدی برای دسته‌بندی‌های قبلی موجود در ذهن تو باشند.

    شاید دعوتی هستند به اینکه دسته‌بندی‌های قبلی را اصلاح کنی یا توسعه بدهی.

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .