Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
شرایط دریافت هدیه نوروزی متمم: دوره صوتی آموزش هدف‌گذاری (کلیک کنید)


تعریف مدل ذهنی در ارتباط با فرایند یادگیری


مدل های ذهنی و رابطه آنها با فرایند یادگیری

در درس قبلی کمی با نگاه کریس آرگریس به انسان‌ و ذهن انسان‌ها آشنا شدیم و دیدیم که او معتقد است بین آنچه که انسانها می‌گویند و آنچه که به عنوان مدل ذهنی بر تحلیل‌ها و تصمیم‌های آنها حاکم است، فاصله‌ی قابل توجهی وجود دارد.

کریس آرگریس در حوزه‌ی یادگیری و مفهوم یادگیری سازمانی‌ هم دیدگاه‌های ارزشمندی دارد و در آنجا هم برای مدل ذهنی، جایگاه مهمی قائل است. اما برای آشنایی با مفهوم مدل ذهنی در نگاه کریس آرگریس باید ابتدا تعریف او را از فرایند یادگیری بشناسیم. پس اجازه بدهید چند بحث‌ ساده‌ی مقدماتی را با هم مرور کنیم:

کلمه یادگیری معانی و سطوح متعددی دارد و در هر فضا و هر بحثی، با هدف متفاوتی به کار برده می‌شود. نظریه پردازان مختلف هم، هر یک یادگیری را به شیوه‌ای تعریف کرده‌اند.

یکی از رایج‌ترین و سطحی‌ترین معانی یادگیری در سالهای نخستین مدرسه، به خاطر سپردن است. کسی که در دوران مدرسه درس تاریخ را یاد گرفته است، احتمالاً توانسته تعداد خیلی زیادی نام پادشاهان و جنگ‌ها و تاریخ تاسیس و انقراض سلسله‌ها را به خاطر بسپارد.

دومین معنای رایج یادگیری در گفتگوهای روزمره، استفاده از دانسته‌های قبلی برای حل مسائل جدید است. شاید بتوان گفت در همان دوران مدرسه، یادگیری ریاضیات و فیزیک و هندسه، چیزی از جنس این نوع یادگیری محسوب می‌شود.

 اما کریس آرگریس تعریف دیگری از فرایند یادگیری دارد که امروز برای همه‌ی کسانی که در حوزه‌ی سیستم و تفکر سیستمی  فعالیت می‌کنند، تعریفی رایج و شناخته شده است. تعریفی که در آن برای مدل ذهنی هم، جایگاه مشخص و دقیقی در نظر گرفته شده است. در این درس به مرور این تعریف می‌پردازیم:

محدودیت در دسترسی کامل به مجموعه درس‌های مدل ذهنی

دسترسی کامل به مجموعه درس‌های مدل ذهنی برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.

با عضویت ویژه‌ی متمم علاوه بر دسترسی به درس‌های مدل ذهنی به درس‌های بسیار بیشتری دسترسی پیدا می‌کنید که می‌توانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:

 فهرست درس‌های متمم

بررسی‌های ما نشان داده که علاقه‌مندان به درس مدل ذهنی معمولاً از بین درس‌های متمم به درس‌های زیر علاقه‌ی بیشتری دارند:

  خودشناسی | شخصیت شناسی | روانشناسی پول

  تصمیم گیری | حل مسئله | یادگیری | زندگی شاد

  تفکر سیستمی | تفکر استراتژیک | تفکر نقادانه

  مشاوره مدیریت | کوچینگ | عزت نفس

  دوره MBA (پیگیری منظم مجموعه درس‌ها)

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

تمرین:

مثالی از یادگیری یک حلقه‌ای و دو حلقه‌ای مطرح کنید. برای اینکار:

– یک هدف شخصی یا شغلی را تعریف کنید.

– به اقداماتی که برای نزدیک شدن به آن هدف انجام می‌شود اشاره کنید.

– توضیح دهید که چگونه ممکن است مدل ذهنی تغییر کند و یادگیری در حلقه‌ی دوم شکل بگیرد.

      شما تاکنون در این بحث مشارکت نداشته‌اید.  

     تعدادی از دوستان علاقه‌مند به این مطلب:    امیر حسین باریک بین ، امیرمسعود حدیدی ، ساره سامی ، بهروز رضایی ، mohamad labbaf

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مدلهای ذهنی به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه مدلهای ذهنی
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۵۰۲ نظر برای تعریف مدل ذهنی در ارتباط با فرایند یادگیری

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : هیوا

    جواب تمرین:
    فرض مکنم که هدف موردنظرم داشتن رضایت و تجربه یک زندگی باکیفیت هست.
    فکر میکنم برای رسیدن به ان هدف باید در زمینه کسب و کار آدم موفقی باشم و چندسال سخت تلاش کنم تا به جای مطلوبی برسم. همچنین برای تحصیل به خارج برم و دکترا بگیرم، بعدها که به اون جای مطلوب رسیدم به دیگران هم کمک میکنم.

    مدتی بر اساس این مدل ذهنی عمل میکنم و میبینم خبری از اون رضایت و حس خوب نیست. گاهی فکر میکنم یه جای کار ایراد داره. گاهی هم فکر میکنم نه، اول مسیر همینطوریه، شاید در مقصد به اون هدفم برسم.
    فرض کنید کتابهایی میخونم یا حرفهایی میشنوم که با روش فکر کردن و تصمیم گیری من تناقض داره،
    در کتابی میخونم که تلاش برای به دست آوردن چیزی آدم رو خوشبخت نمیکنه، تبدیل شدن به یک آدم بهتر(نه دارا تر) آدم رو خوشبخت تر میکنه(کتاب "داشتن و بودن" اریک فروم).
    جایی دیگر نتیجه تحقیقی رو میخونم که میگه آدمهایی خوشبختر هستند که به جای اینکه منابع و دارایی هاشون رو صرف خرید ماشین و خونه و چیزهای دیگر بکنند، اونهارو صرف تجربیات جدید می کنند، مثلاً از جاهای دیدنی دنیا دیدن میکنند، کلاسهای جالبی میرند و مهارتهای جدید یاد میگیرند، ایده‌هاشون رو اجرا میکنند و غیره.
    از یک روانشناس میشنوم که آسانترین روش خوشبخت شدن، تمرکز روی خود و درست کردن باورها و ارزشها و مشکلات درونیه. تلاش برای داشت عزت نفس و سلامت روانی و اجتماعی است.
    جای دیگه از یک کارآفرین بزرگ میشنوم که در مسیر موفیت و خوشبختی آدم از همون قدم اول حس خوب داره و از مسیر لذت میبره. وقتی از مسیر لذت نبریم در مقصد حالمون بدتر میشه وقتی بفهمیم چکار کردیم با زندگی و زمانی که داشتیم!
    آدمی رو میبینم که با اینکه خیلی توانا نیست اما به آدمهایی که از خودش پایین تر هستند به شکل هوشمندانه و موثری کمک میکنه.
    کم کم باورهام عوض میشن، مدل ذهنیم عوض میشه، تصمیمات متفاوتی میگیرم، متفاوت عمل میکنم، و-با تکرار چندباره اون سیکل دوم در شکل بالا- میبینم که رضایتم بیشتر و بیشتر میشه و مدل ذهنیم بیشتر عوض میشه.

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .