فایل صوتی آموزشی | مقدمهای بر مهارت یادگیری

در این فایل صوتی آموزشی ۲۸ دقیقهای چند نکته مقدماتی در مورد مهارت یادگیری مطرح شده است. این فایل برای کسانی که میخواهند درس مهارت یادگیری را آغاز کنند، میتواند نقطه شروع آشنایی محسوب شود. همچنین برای کسانی که قبلاً این مبحث را مطالعه کردهاند میتواند یک یادآوری باشد.
البته مثل همیشه در تنظیم محتوای فایلها تلاش میشود بحثها و مثالها به شکلی باشند که حتی اگر کسی درسها را مطالعه نکرده، باز هم مطالب مطرح شده بتواند برای وی قابل استفاده باشد.
در فایل صوتی مقدمهای بر مهارت یادگیری نکات متعددی از جمله نکات زیر مورد اشاره و بحث قرار گرفتهاند:
خود یادگیری را هم باید یاد بگیریم.
در دوران جدید، سهم آموزش کمرنگتر و سهم یادگیری پررنگتر شده است.
خطاهای شناختی ما، میتوانند مانع یادگیری اثربخش شوند.
نقشه ذهنی زیر، موضوعات مطرح شده در فایل را نمایش میدهد تا آمادگی بیشتری برای گوش دادن به فایل صوتی داشته باشید.
با کلیک بر روی تصویر، میتوانید نسخهی با کیفیتتر را مشاهده کنید:
این فایل صوتی را میتوانید از طریق لینک زیر دانلود کنید:
دانلود فایل صوتی درباره مهارت یادگیری
سایر فایلهای صوتی مرتبط با مباحث درسی را میتوانید از طریق آرشیو رادیو متمم مشاهده و دانلود نمایید.
[ درس مرتبط: خطاهای شناختی ]
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مهارت یادگیری به شما پیشنهاد میکند:
- مهارت یادگیری، تکنیکها و روشهای یادگیری بهتر
- روشهای نادرست متممخوانی!
- سواد چیست؟ | تعریف سواد از نظر یونسکو
- تفاوت آموزش و یادگیری چیست؟
- هدف گذاری و تنظیم لیست اهداف در یادگیری (+ نمونه هدف گذاری)
- آیا آموزش الکترونیکی و روشهای یادگیری الکترونیکی مناسب شماست؟
- فایل صوتی آموزشی | مقدمهای بر مهارت یادگیری
- فایل صوتی درباره مهارت یادگیری | چند نکته درباره تکنیکهای یادگیری
- یادگیری تطبیقی | فایل صوتی آموزشی
- فایل صوتی مهارت یادگیری | اهمیت کند کردن سرعت یادگیری
- یادگیری کریستالی | دانلود فایل صوتی دربارهٔ مهارت یادگیری
- مثال یادگیری کریستالی | فایل صوتی درباره ماجرای دروغ و فریب
- آیزاک آسیموف | تمرین یادگیری کریستالی
- آنتوان دو سنت اگزوپری | تمرین یادگیری کریستالی
- بهترین معلم ریاضی کیست؟
- تعریف منحنی یادگیری چیست و برای ما چه کاربردی دارد؟
- کتابخوانی و توصیه هایی برای آن | چگونه کتابخوان شویم؟
- انواع منابع و طبقه بندی منابع اطلاعاتی | از منابع دست اول تا خروجی هوش مصنوعی مولد
- درباره اهمیت کتاب | بخشی از متن کتاب آهنگ افلاک نوشته کارل سیگن
- گروه کتابخوانی | برای کتابخوانی گروهی چه قوانینی بگذاریم؟
- چگونه کتاب بخوانیم؟ راهنمای مورتیمر آدلر برای کتاب خواندن
- درباره اهمیت کتابهای قدیمی | چرا باید آنها را بخوانیم؟
- کتاب های پرفروش | آیا پرفروش ترین کتاب های جهان لزوماً بهترین کتابهای حوزهٔ خود هستند؟
- تکنیک های درس خواندن و یادگیری | معرفی کتاب یادگیری با فعالیتهای مولد
- آموزش خلاصه نویسی و یادداشت برداری
- آیا با این رسمالخط، مطالب را بهتر به خاطر میسپارید؟
- کتاب صوتی یا کاغذی؟ | آیا کتاب کاغذی جای خود را به کتاب صوتی خواهد داد؟
- در کتابخانه شخصی شما چه خبر است؟
- بریدههایی از کتاب برچیدن کتابخانهام | آلبرتو مانگل
- نقشه ذهنی چیست؟ بررسی کاربردهای نقشه ذهنی در یادگیری
- نقشه مفهومی یا نمودار مفهومی چیست؟ | راهنمای ترسیم نقشه و یک نمونه
- تکنیک های یادگیری | بهترین روش مطالعه و یادگیری درسهای متمم چیست؟
- معرفی کتاب چرا به یاد میآوریم؟ | دربارهٔ حافظه، به خاطر سپردن و فراموش کردن
- اینفوگرافی تکنیکهای یادگیری
- حافظه کوتاه مدت، حافظه بلند مدت و حافظه فعال چه هستند؟
- تانیا لومبروزو (محقق روانشناسی شناختی)
- هر یک از اینها از کدام سیاره آمدهاند؟
- آیا شما از این روش یادگیری استفاده میکنید؟
- ترجمه کتاب | چگونه بدانیم یک کتاب انگلیسی به فارسی ترجمه شده یا نه؟
- بلوم کیست؟ | زندگینامه + اهمیت نظریه بلوم در یادگیری
- طبقه بندی بلوم (سطوح یادگیری بلوم)
- دانستن، حفظ کردن و به خاطر سپردن، میتواند یکی از اهداف آموزش باشد
- منظور از درک مطلب چیست؟ چگونه برای درک مطلب هدفگذاری کنیم؟
- آیا همیشه باید یادگیری را از موضوعات ساده شروع کرد؟
- کاربردی کردن آموختهها: آیا به تفاوت آموختن و به کاربردن توجه کردهاید؟
- تجزیه و تحلیل به عنوان یکی از مهارتها در یادگیری
- توانایی ارزیابی و قضاوت یکی از مراحل یادگیری است
- بالاترین سطح یادگیری، خلق و ترکیب است
- انواع سبک های یادگیری چه هستند و چه کاربردی دارند؟
- انواع سبک های شناختی | تفاوتهای ما در اندیشیدن، یادگیری و حل مسئله
- کدامیک از روش های یادگیری را انتخاب میکنید؟
- درباره اهمیت آموزش دانشگاهی
- افزایش سرعت یادگیری به عنوان یک هدف
- چند پیشنهاد ساده برای بهبود روش مطالعه شما
- مخترع کیست؟
- آیا مراقب هستید که آموزش، شما را نادانتر نکند؟
- اثر دانینگ کروگر | آنکس که نداند و نداند که نداند
- معرفی کتاب دوباره فکر کن | آدام گرنت
- منابع تکمیلی | دوره صوتی آموزش کتابخوانی و انتخاب کتاب مناسب (محمدرضا شعبانعلی)
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.
توجه داشته باشید که خرید ششماهه و یکساله بهترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یکماهه) محسوب میشوند.برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : حمیدرضا رازقندی
با سلام به همه متممی های عزیز
مطالب این درس رو با نرم افزار imind map به صورت نقشه ذهنی درآوردم و برای استفاده دوستان آپلود کردم،
امیدوارم مفید باشه...
http://uupload.ir/files/z8h9_1.jpeg
سلام
ی کتاب خیلی خوووب برای اینکه خطاهای شناختی مغز خودمان روبشناسیم کتاب بی منطقی های هرروز ما نوشته دین اریلی هستش-خلاصه کتاب در یک جمله اینه که ما انسانها موجوداتی غیرمنطقی درعین حال قابل پیش بینی هستیم و برای این مشکل راهکارهایی ارایه داده که میتونه به شما در بحث خطاهاتی شناختی مغز کمک کنه .
اگر نگاه متعصبانه به زندگی نداشته باشیم خیلی راحت میتونیم اطلاعات جدید رو پردازش کنیم و درستی ونادرستی انها رو متوجه شویم.خلاصه یادگیری ومهارت یادگیری رو میشه در جمله اخر استاد کامل درک کرد
سلام و درود
من نظرم را در دو بخش میگم:
بخش اول: در مورد خود فایل، یادگیری. تجربه شخصی من این هست که واقعا بخصوص بعد از کرونا، یادگیری بسیار از آموزش مهمتر شده، چرا که حجم تولیدات آموزشی و موسسات آموزشی هم بسیار بالاتر رفته و واقعا اگر کسی مهارت و علاقه (هردو کنار هم) به یادگیری را در خود تقویت کند، بستر بسیار مناسبی امروزه فراهم شد (البته بگذریم که انتخاب منبع هم سختتر شده)
ولی در مورد منبع، من با تجربه شخصی خودم همیشه به دانش آموزام در حوزه کنکور میگم یکبار یاد بگیرید چندبار تست بزنید. ربط این جمله به مبحث بالا اینه که در بچه ها هم میل به چندکلاس و چند معلم داشتن بسیار بالاست و همیشه دقیقا در نقطه ای که نیاز به تقویت بیشتر دارند مسیر را رها میکنند. یعنی درست در جاییکه باید تمرین و تست بیشتر داشته باشند (در مورد بحثمون جاییکه باید تمرین کنیم برای تبدیل یادگیری و اطلاعات به دانش و رفتار) بخاطر ترس و البته کمالگرایی رها میکنند. به این امید که اگر فلان کلاس یا فلان کتاب را هم بخونم احتمالا مطلب بیشتری یاد میگیرم. برای این باگ در بچه ها من همیشه از این اصطلاح استفاده میکنم که یادگیری یک مسیره! شما با خواندن اولین کتاب یا اولین کلاس قرار نیست یادگیریتون کامل بشه، در بهترین شرایط ۶۰% مطلب را یاد میگیرید و بعد با تکرار و تمرین بیشتر ۵% ، ۵% میرید جلو و آخرش هم خبری از تسلط ۱۰۰% نخواهد بود. (همین باعث میشه بفهمند که باید برخی مسائل را رها کنند و بعدا سراغش بیاند)
و اما در بخش دوم عینکها و خطاهای شناختی ما. گمان میکنم نسل دهه ۷۰ به قبل بخاطر محدودتر بودن و همچنین داشتن آموزگارانی با ذهنهای احتمالا کانالیزه، بیشتر دچار بلوکهای ذهنی بخصوص در مباحث سیاسی و عقیدتی هستیم چه اینکه نسل دهه ۸۰ به بالا، هم بخاطر دسترسی به رسانه و هم پدر و مادرهای به نسبت آگاهتر و البته گاها آزادتر؛ راحتتر با مسائل قبلی کنار آمدند. نمونه اولیه اون اینه که این نسل الان خیلی راحت مسیر کاری و آموزشی خودشون را دارند از تابوهای قبلی جدا میکنند و خیلی از اونها از همون دوره راهنمایی و دبیرستان دارند عادت به کسب درآمد و تجربه های جدید را در خودشون تقویت میکنند. شاید بزرگترین خصیصه اونها از نظر من توانایی خیلی خوبشون در رها کردن باشه. مثال خیلی روشن و تکراری در رفتار اونها برای من اینه که دیگه تهدید آدمهای بالادستی با نمره و انضباط اصلا براشون مهم نیست با این توجیه که مگه چی میشه؟ مهم نیست!
پ ن: الان که دوباره نوشته خودم رو میخونم به خودم این حس رو پیدا کردم که شاید ذهن منم درباره موضوع آموزش و رفتار دهه هشتادیها کانالیزه شده و تبدیل به خطای شناختی من شده باشند.
تمرین برای خودم: تا دو هفته حداقل باز هم در هر فرصتی ۴فایل صوتی یادگیری رادیو متمم را باز گوش بدم و به کلمات کلیدی بیشتر و دقیقتر فکر کنم.
به نظر من کاملا این چیزهایی که شنیدم رو نیازه هرروز به همه افراد جامعه بگیم و نیازه که گفته بشه تا به یک سمت و سوی دقیق ذهنی افراد رو در جهت یادگیری صحیح جلو ببریم. اما به من کمک کنید چجوری میشه با کسی که نسبت به دانشتههاش مقاومه و مقاومت داره که نه اصطلاحا من ذهنم منعطفه، یا اینهایی که گفته شده در من نیست و من فهمیدم منظورت چیه صحبت کرد و بهش دراین مورد گفت. دوگانگی جالبیه به نظرم شاید خود ما که این فایل رو گوش میدیم هم نسبت به دانستههای قبلیمون گارد و زره داریم و این صحبتها رو در ظاهر خیال میکنیم که پذیرفتیم. به نظرم خیلی نیازه تلاش بشه در این مورد!
سلام
جناب جلیلی در خصوص سوال شما آقای شعبانعلی در یکی از مصاحبه هاشون اشاره کردن به این موضوع : قرار نیست ما کسی رو قانع کنیم برای این کار، بلکه فرصت های زیادی وجود داره که باید اونا رو ببینیم.
البته شاید موارد استثنایی هم باشه. ولی در کل من هم با این موضوع موافقم که زندگی ما خیلی وقت ها به خاطر این قانع کردن دیگران، راضی کردن دیگران و اعمال مشابه به اشتباه سپری شده.
با احترام
از راهنماییتون جناب حبیبی ممنونم.
با سلام خدمت همه دوستان عزیز
هر چند که از دیر وقت با سایت جناب شعبانعلی آشنا بوده ام اما به تازگی و به صورت جدی یادگیری رو از مبحث یادگیری شروع کرده ام. پس از شنیدن این بخش، یک کتاب خیلی خوبی رو که قبلا خوندم خواستم به شما نیز معرفی کنم. کتاب راهنمای تفکر نقادانه که بسیار در نگرش من به موضوعات مختلف اثر مثبت گذاشته است.
فکر می کنم قبل از خوندن این کتاب من همون آدم زره پوش در یادگیری بودم و بعد از اینکه گارد ذهنی خودم رو کنار گذاشتم بسیار در تعاملات و زندگی من تاثیر مثبتی ایجاد شد.
خیلی خوشحالم که در جمع شما متممی هستم و اولین نظرم را اینجا ثبت کردم.
یک جایی میخوندم که وقتی شما می خواهید مسئله ای را تحلیل یا حل کنید، همه فکر میکنند باید تا جای امکان آنرا ساده کرد. در حالیکه امروزه فهمیده اند که دقیقا برعکسه. یعنی شما باید مسئله رو پیچیده کنید.با عینک های مختلف و زوایای مختلف بررسیش کنید و علل مختلف تاثیرگذار رو استخراج کنید.
واقعا تو دنیای پیچیده امروز، کمتر مسئله ای است که یک علت داشته باشد یا بتواند آن را با یک علت تشریح کرد.
با سلام
به نظرم دیدگاه واقعا آموزندهای داشتید
فقط در تایید و تکمیل صحبت شما، دو منبع را معرفی میکنم.
در رابطه با بحث عینکها که گفتید، دقیقا در درس آیا مدلها به تقویت بینایی شما کمک کردهاند؟ به این موضوع اشاره شده است.
در موضوع اینکه، مسائل چند ریشه دارند
درس مسائل چند ریشهای | زنبورهایی که ناپدید میشدند به این موضوع اشاره میکند.
در کل برای من جالب بود
بدون مطالعه این دروس، به مفاهیم آن آگاه بودید!
روز و روزگار خوش
با سلام خدمت دوستان متممی
چند مساله که در مورد خود من صادق بوده و به نظرم اومد بهتر باشه با شما عزیزان هم در میان بذارم، خلاصتا ذکر میکنم:
۱- انتخاب منابع از نظر من مهم ترین موضوع درس بود. چرا که همه ما برای یادگیری دور هم جمع شدیم و احتمالا به شدت عطش یادگیری داریم به همین دلیل سعی می کنیم تا جایی که امکان داره تمامی منابع رو بررسی کنیم این درحالیه که اولا برخی منابع نا معتبر با اطلاعات نادرست مسیر مارو به بیراهه می کشن دوما با توجه به زمان و توان نامحدود ما ، از یادگیری در خیلی از زمینه ها باز میمونیم و سوما نا خواسته سعی در بالا بردن سرعت یادگیریمون می کنیم که این مسئله عمق یادگیری رو متزلزل میکنه.
۲- در خصوص بحث آمادگی برای نقض مفروضاتمون هم آن چه برداشت من بود اینه که ما در مقابل اطلاعات جدید نباید مقاومت کنیم و اگر دلایل محکمی پشت این اطلاعات بود با آغوش باز قبولشون کنیم نه اینکه بدون هیچ بررسی و تفکری دانسته های قبلی خودمون رو بیرون بریزیم و داده های جدید رو وارد ذهنمون کنیم چه بسا داده های جدید اشتباه باشن.
یه مساله ای هم که خیلی دوست داشتم در این فایل بهش اشاره بشه بحث نحوه صحیح انتخاب منابع بود که انشاالله در دروس بعدی بهش برسم.
سلام دوستان عزیز من به تازگی به جمع متممی ها پیوستم.
من در طول زندگی شخصیم از شروع دانشگاه تا کنون که حدودا ۱۰ سال میگذرد، بارها و بارها در مورد عقاید ، اعتقادات ، باور ها و حتی سبک زندگیم چه خواسته و چه ناخواسته دچار تغییر شدم .
این مسیر در شروع برای منی که محدودیت های زیادی در خانواده داشتم و شاید به قول امروزی بچه مثبت و مامانی بودم در ابتدا همه چیز ناخواسته شروع شد و ناخواسته ادامه یافت بار ها و بارها . کم کم به این فکر افتادم چیزی که یک روزی مبنای همه اعتقادات من بود امروز برای من بی ارزش شده است و این رویه بار ها در این چند سال تکرار .دفعات زیادی تحقیق کردم ، مطالعه کردم ، روانشناسان مختلف را دنبال کردم اما هیچکدام جواب من نبودند ، هیچکدام نتوانستند نقشه ای را برای من ترسیم کنند که با تجارب من در زندگی همخوانی داشته باشد.
چیزی که در این قسمت اول من درک کردم این بود که من منابع اشتباهی را به هر طریقی انتخاب میکردم ولی بعد از آشنایی با متمم و دیدن نقشه راه همه آن چیزی که من به دنبال منابع آنها به صورت مجزا میگشتم را توی یک مسیر دیدم و با آشنایی که با محمدرضا شعبانعلی داشتم یک تصمیم بزرگ گرفتم .
از امروز مطالعاتم در این حوزه را کنار گذاشتم و مسیر متمم را با قدرت شروع کردم
پله پله ??
من دراین سن وتجربه وبینش به عدم قطعیت های زیادی دست پیداکردم که دیگه جزو پیش فرض هام نیستند.
عدم قطعیت در برنامه ریزی های بلندمدت ومیان مدت وکوتاه مدت ودرکل مفاهیم برنامه ریزی برای کسب آرامش واطمینان،عدم قطعیت در تجویز ها،آزمایشات ونظریات دانش پزشکی ،عدم قطعیت در رفاقت ها ودوستی ها واعتماد کردن ها وعدم قطعیت در نظام باورها وپیش فرض ها ودانسته ها وبسیاری از عدم قطعیت های دیگر.
به نظرم جهان ما بسیار متغییره ومالازمه که دائما" دانسته های قبلیمون وپیش فرض های ذهنیمون را دچار تزلزل کنیم وبه این ترتیب مسیر یادگیری را برخود هموار نماییم.
درسته . چطور میتونیم این درک رو به عمل و عادت تبدیل کنیم ؟ یا واقعا لازمه مدام عدم قطعیت ها رو یادآوری کنیم ؟
کافیه دیگه هیچ خروجی ونتیجه ای را صددرصدی ندونیم.نگران نشویم اما بیخیال هم نباشیم.به جای نگران شدن دائما" تلاش کنیم دروضعیت آمادگی باشیم.ما باید خودمان را باطراحی سناریو ها وخلق ذهنی ها برای آینده آماده کنیم.از تفکر سیستمی بهره ببریم وبا تسلط براین شیوه تفکر به نقش مهم خودمان در مدیریت شرایط واتفاقات وآینده ای که قطعیتی درآن قابل تصور نیست بیشتر فکرکنیم.خودمان را در برابر پرسش های خوب قراردهیم تا نظام فکری وپیش فرض هایمان دائما" به چالش کشیده شوند وما از قاب بسته ذهنی رها شویم.
به نظرم با این شیوه آرام آرام ضمیر ناخودآگاهمان به عدم قطعیت خواهد رسید وما عادت می کنیم به جای اینکه به محیط،شرایط،آینده ورویدادها ورخدادها فکر کنیم به مهمترین بازیگر این داستان که خودمان هستیم برگردیم وبا خودسازی وتغییر نظام باورها وپیش فرض هایمان دائما" برای مواجه با هر شرایطی آماده باشیم.
جمله مهم این فایل برای من:
مغز ما آمار نمیفهمه!
در اواخر صحبت ها اشاره شد و مثال هایی زده شد در این مورد که مغز انسان تنها بر اساس آخرین ورودی ها تحلیل میکنه و تصمیم میگیره.
خطای شناختی بزرگی که فکر می کنم حتی الان که از اون آگاهم باید هر لحظه مراقبت کنم که در دامش نیفتم.
سلام به همگی
یک بار آقای شعبانعلی صحبتی درباره ی مهاجرت داشتند که من این برداشت را داشتم که:
اگر ۵ نفر اصلی که در ارتباط با ما هستند، افرادی آگاه بوده و از معاشرت با آنان احساس امنیت و پیشرفت داشته باشیم. شاید بتوان بدون مهاجرت نیز به اهداف مورد نظر برسیم.
امروز که برای اولین بار دروس mba را خواندم و کامنت ها را مطالعه کردم که افراد با چه دقتی حتی تشدید کلمات را رعایت کرده اند (هرچند خودم دانش ناقصه در این زمینه دارم) لذت بردم و امیدوارم در کنار متممی ها بتوانم دروس خود را بخوبی یاد بگیرم.
از این درس چند یادگیری مفید و نگرش ارزشمند بدست آوردم:
-تقدیر از دستاوردهای گذشته که حاصل یادگیری های قبلی ما بوده، نباید مانعی برای یادگیری های جدید و ادامه حرکت، پیشرفت و طلب ترقّی بیشتر ما گردد.
-همانقدر که رضایت از وضعیت موجود میتواند برای رشد و ترقی ما مخرّب باشد، نارضایتی سازنده، نقد عملکردها و بازنگری مداوم مفروضات قبلی میتواند بسیار راهگشا باشد. موضوع این نیست که وضعیت موجود خوب است یا بد؟ درست است یا نادرست؟ بلکه اصل بر اینست که وضعیت مطلوبتری وجود دارد که فقط در بستر یادگیری تحقق خواهد یافت. از پذیرش نادرستی یا ناکارامدی مفروضات قبلی خویش نباید هراسید، در فرهنگ یادگیری وضعیت مطلوب نه تنها قابل تصور میباشد بلکه قابل دسترسی نیز هست.
-تنها چیزی که در فضای یادگیری میتوان با قطعیت گفت، آنست که آنچه میدانم حاصل یادگیری من تا همین لحظه میباشد که قطعاً در آینده دچار تغییر یا تحول خواهد شد.
-در فضای یادگیری، برنامه ریزی مطلوب شامل تمایل جدّی ما به تعدیل نقشه ها و اهداف در آن زمانی است که واقعیت ها نشان میدهد که مفروضات قبلی ما نادرست است و کارایی ندارد و لذا نیاز به بازنگری دارند.
–
اغلب مفهوم آموزش و یادگیری را یکسان در نظر میگیریم. اما در حقیقت این دو واژه معانی متفاوتی دارند.
پیتر سنگه در کتاب رقص تغییر چنین مینویسد: معنای لغوی آموزش، هدایت کردن است. آموزش دادن به معنای کنترل کردن است. همان چیزی که در مدارس و دانشگاهها تجربه کردهایم. اما واژهی یادگیری به معنای شیار انداختن یا دنبال کردن است. در واقع یادگیری به معنای تقویت توانایی به کمک تجربههای زندگیمان است که در طول زمان به دست میآید و ما را در موقعیتهای محتلف، اثربخشتر میکند.
سلام وقت شما بخیر دوستان عزیز
من امروز عضو کوچیکی از متمم شدم چقدر خوشحالم که دانشگاهم رو پیدا کردم
«شنیدن سخنان آقای محمدرضا شعبانعلی در این درس برای بنده لذتبخش بود؛ چون سخنان ایشون پرارزش و حاصل تجربههای ارزشمند است.»
با این حال چون تازه با چنین منبعی آشنا شدهام اگر بخواهم از این منبع چیزها یاد بگیرم باید هر بار که پای درس ایشان نشستهام این گزاره را در ذهنم محک بزنم و اعتبار چنین منبعی را بسنجم! درسته؟
«مهمتر از یادگرفتن چیزهای جدید، فراموش کردن آموختههای قبلیه.»
این جمله از فایل صوتی نظرم را عمیقا جلب کرد. گاهی اوقات، آموختههای قبلی ما اجازه بهروز شدن و امکان تجربه جدید را از ما میگیرد. در این رابطه به یاد یکی از خطاهای شناختی به نام خطای هزینه هدررفته افتادم. در این لینک B2n.ir/WhiteElephant میتوانید یکی از درسهای متمم را که به این خطای پرهزینه اختصاص دارد، مشاهده کنید.
بعد یک عمر درس خوندن تازه متوجه شدم فرق آموزش و یادگیری چیه؟
و چقدر یادگیری برام ارزش بیشتری پیدا کرد. اینکه یادگیری یعنی بدون تعصب به دانسته های قبلی مون آغوش باز به مطالب جدید داشته باشیم و البته به منابع معتبر توجه کنیم.
خیلی جالب بود که ما همیشه آخرین داده ها رو به آموخته هامون اضافه میکنیم نه معتبرترین ها رو. تصمیم گرفتم یک فیلتر برای خودم بذارم تا هر اطلاعاتی از هر منبع نامعلومی به ذهنم وارد نشه و فقط از منابعی که از موثق بودنشون مطمئنم یاد بگیرم.
درود
همانطور که ما اقتصاد را میآموزیم تا بتوانیم منابع محدود را به درستی بین نیازهای نامحدودمان تقسیم کنیم، در یادگیری نیز بسیار حیاتی است که در انتخاب منابع مقتصدانه رفتار کنیم.
بعد از گوش دادن به این فایل و بررسی گذشته خودم به این نتیجه رسیدم که ( لااقل در مورد من شاید اینجوری باشه ) مواردی که گفته شد نه فقط زیر مجموعه مهارت یادگیری هستن بلکه با هم دیگه هم ارتباط مستقیم دارن و داشتن هر کدوم و پرورششون باعث بوجود اومدن بقیه موارد در ذهن ما میشه
برای مثال سعی میکنم مشکلات موجود تو محل کارم رو نه فقط از زاویه دید خودم بلکه از دید مدیران اونجا ببینم و با دانسته های خودم تحلیل صد در صدی نکنم. همین کار باعث شده در اکثر موارد زندگیم با قطعیت نظر ندم و همیشه در انتهای توضیحاتم برای یک موضوع بگم که با دانسته های من اینطور به نظر میرسه و ممکنه درست نباشه.
در نهایت داشتن حتی به مقدار کم ازین ویژگی ها باعث شد سراغ چالش یادگیری برم و الان در متمم در حال پرورش مهارت یادگیری…
الهی به امید تو
بنظر میاد یکی از بزرگترین دلایل مقاومت افراد در برابر آگاهی یا یادگیری، همین فراموشی دانسته ها و آموزه های قبلی باشه یا بعبارتی پذیرش این مهم که؛ اون مطالب یا اون باورهای من اشتباه یا غلط بوده و من برای نجات یا رهایی یا یادگیری بایستی اون هارو به دست فراموشی بسپارم و تلاش کنم با منابع منتخب و موثق در جهت یادگیری بهتر تلاش کنم.
سلام و ادب
مطالبی که در این بخش و در فایل صوتی مطرح شد، بهخصوص تأکیدی که روی بخش بهروزرسانی آموختههای قبلی با آموختههای جدید بود من رو یاد یک عبارت انداخت: "Think out of the Box" یا «خارج از چارچوب فکر کردن».
آقای شعبانعلی، فکر میکنم دو تا از مهارتهایی که به ما کمک میکنه از جمود فکری خارج بشیم، مدام متکی به آموختههای قبلیمون نباشیم و از اختلافنظرها نترسیم و حتی ازشون استقبال کنیم، «تفکر انتقادی» و «خلاقیت» هستن. اینجا من حتی تفکر انتقادی رو مقدم بر خلاقیت میدونم. چون اگر اون رو نداشته باشیم، خلاق هم نخواهیم بود. منظورم از تفکر انتقادی هم لزوما ایراد گرفتن و غر زدن نیست. منظورم نگاه چندجانبه به یک مسئله هست.