فایل صوتی معرفی دوره آموزشی تفکر سیستمی

در این فایل صوتی سی دقیقهای سعی شده بحث تفکر سیستمی به زبان ساده معرفی شود و همچنین توضیح دهیم که چرا اصرار داشتهایم موضوع تفکر سیستمی را در مجموعهی درسهای پایهی دوره MBA متمم و قبل از بسیاری درسهای دیگر قرار دهیم.
همچنین تلاش شده با مرور مثالهای مختلف، دلایل نیاز به آشنایی با این حوزهی فکری، شفافتر گردد.
این فایل به طور خاص برای کسانی تولید شده که هنوز مطالعهی درسهای تفکر سیستمی را آغاز نکردهاند و میخواهند یک ذهنیت اولیه نسبت به این بحث داشته باشد.
نقشه راه یادگیری تفکر سیستمیدر فایل صوتی تفکر سیستمی، چند نکته به شرح زیر مورد اشاره و بحث قرار گرفتهاند:
چرا تفکر سیستمی از درسهای پایهی متمم محسوب میشود؟
سیستمی نگاه کردن، به معنای پیچیده نگاه کردن نیست.
تفکر سیستمی در سیستمهای اجتماعی، یعنی اولویت دادن کارکرد سیستم به هر چیز دیگر
نقشه ذهنی زیر، موضوعات مطرح شده در فایل را نمایش میدهد تا آمادگی بیشتری برای گوش دادن به فایل صوتی داشته باشید. با کلیک بر روی تصویر، میتوانید نسخهی با کیفیتتر را مشاهده کنید:
این فایل صوتی سیدقیقهای رامیتوانید از طریق لینک زیر دانلود کنید:
لینک دانلود فایل صوتی تفکر سیستمی
سایر فایلهای مربوط به رادیو متمم را میتوانید از محل آرشیو رادیو متمم دانلود کنید.
در صورتی که به آموزش شنیداری علاقهمند هستید، میتوانید مجموعه فایلهای صوتی «آشنایی با مبانی تفکر سیستمی» را از فروشگاه متمم تهیه کرده و گوش دهید.
محمدرضا شعبانعلی در این مجموعه فایل صوتی شش ساعته، تاریخچهٔ شکلگیری و مبانی تفکر سیستمی را شرح داده و میکوشد این مفاهیم را به کمک انواع مثالها – از مثالهای کلاسیک تا موضوعات روز جامعه – آموزش دهد. بخشی از محتوای این فایل صوتی با آنچه به شکل متنی در درسهای متمم آمده مشترک است.
برای مشاهدهی فهرست نکات مطرح شده در این مجموعهٔ آموزشی میتوانید روی دکمهی زیر کلیک کنید:
چند تذکر دربارهٔ بخش معرفی کتاب متمم
متمم سایت فروش کتاب نیست. و جز کتاب «از کتاب» محمدرضا شعبانعلی - که خود متمم آن را منتشر کرده - صرفاً به معرفی، بررسی و نقد کتاب میپردازد.
صِرف معرفی کتاب در متمم لزوماً به معنای تأیید محتوای آن کتاب نیست. پس حتماً متن معرفی را کامل بخوانید. ممکن است نقاط ضعف برخی کتابها پررنگتر از نقاط قوتشان باشد. ضمن این که معرفی کتاب در متمم لزوماً به این معنا نیست که آن کتاب جزو منابع تدوین درسها بوده است. جز در مواردی که صریحاً به این نکته اشاره، در باقی موارد صرفاً ممکن است با هدف آشنایی کلی با موضوع یا نویسنده و یا نقد کتاب به آن پرداخته شده باشد.
متمم برای معرفی کتابها هیچ نوع هزینهای دریافت نمیکند و صرفاً اهداف آموزشی خود را مد نظر قرار میدهد.
دستهبندی کتاب های روانشناسی و توسعه فردی
کتابهایی در مورد یادگیری و مدل ذهنی
چند کتاب درباره بهبود مهارت های ارتباطی
مطالب، فایلها و کتابهای مربوط به کتابخوانی
خرید کتاب از کتاب نوشته محمدرضا شعبانعلی
راهنمای خواندن و خریدن کتاب (فایل صوتی)
کتابخوانی | چگونه کتابخوان شویم؟
فهرست کتابهای پیشنهادی برای ترجمه
پاراگراف فارسی | جملات منتخب کتابها
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تفکر سیستمی به شما پیشنهاد میکند:
- تفکر سیستمی چیست؟ | دوره آموزشی تفکر سیستمی | از تعریف تا تحلیل سیستمها
- تفکر سیستمی به زبان ساده
- فایل صوتی معرفی دوره آموزشی تفکر سیستمی
- یک کلیپ تصویری درباره تفکر سیستمی (بالانس)
- راسل اکاف (راسل ایکاف) | تدوینگر تفکر سیستمی
- کتاب تفکر سیستمی (مدیریت آشوب و پیچیدگی) | جمشید قراچه داغی
- کتاب تفکر سیستمی | چگونه جزوه تفکر سیستمی دنلا مدوز به کتاب تبدیل شد؟
- لودویگ فون برتالانفی | نویسندهٔ کتاب نظریه عمومی سیستمها
- پیتر سنگه و چند جمله کوتاه در مورد تفکر سیستمی
- تعریف سیستم چیست؟ | سیستمهای باز و بسته | چند مثال از انواع سیستم
- سیستم باز چیست؟ | ویژگیهای سیستم باز و چند مثال
- چگونه میتوان بهترین خودرو جهان را ساخت؟ | دام بهینه سازی جزئی
- رویکرد سیستمی در یک جمله | توجه به ترکیب (سنتز) به جای تجزیه (آنالیز)
- تفکر خطی در برابر تفکر سیستمی
- رفتارهای غیرمنتظرهٔ سیستمها | وقتی سیستم در برابر سیاستگذار مقاومت میکند
- رویکرد سیستمی | نگاه چندبعدی در برابر تکبعدی
- هم پایانی در سیستمها | برای رسیدن به مقصد تنها یک راه وجود ندارد
- گرفتار کدامیک هستید: مشکل سیستمی یا مشکل در سیستم؟
- مدل کوه یخ در تفکر سیستمی | آیا به تفاوت رویداد و روند توجه دارید؟
- گاوین اشمیت: فاصله بین خبرها و فهم ما
- مبانی تحلیل سیستم (اجزا، روابط، هدف)
- نقاط اهرمی، نقاط کلیدی و نقاط مرزی در سیستمها
- همیشه نمیتوان از مطالعات آماری، نظریه های علمی استخراج کرد
- راسل اکاف، تفکر سیستمی و هدفهای ضمنی
- مسائل چند ریشهای | زنبورهایی که ناپدید میشدند
- چه کسی مقصر است؟ | به علتهای نزدیک قانع نشویم
- بازخورد یا فیدبک چیست؟
- بازخورد در مدیریت | هر نظر، نقد یا پیامی بازخورد نیست
- راهکارها را با توجه به محدوده اثر و افق زمانی آنها تحلیل کنید
- اثر مار کبرا | کاربرد تفکر سیستمی در سیاست گذاری
- نیازمندان دوردست | فاصلهٔ فیزیکی چه تأثیری بر وظایف اخلاقی میگذارد؟
- آلاینده های محیطی | مفهوم «آلاینده» و «محیط» را گستردهتر ببینیم
- معرفی پادکست فریکونومیکس | استیون لویت و استیون دابنر
- جنگ با گنجشکها | هزینهٔ نادیده گرفتن پیچیدگیهای سیستمی
- مالیات پنجره | نیت خیری که سنگفرش جادهٔ جهنم شد
- دایره همدلی | ما با چه کسانی همسرنوشت هستیم؟
- بدهی ما به آینده | عمری به اندازهٔ عمر همهٔ انسانها
- آرکتایپهای سیستمی | جابجایی بار در سیستم
- آرکتایپهای سیستمی | موفقیت سهم موفقهاست
- آرکتایپهای سیستمی | گلولههای برفی و محدودیتهای رشد
- آرکتایپهای سیستمی | فرسایش تدریجی اهداف و استانداردها
- آرکتایپهای سیستمی | هدف گذاری اشتباه برای سیستمها
- آنکس که راه حل مسئله را میدانست، عاشق مسئله شده است
- تعریف نگرش سیستمی با یک مثال از پیتر سنگه
- پارادوکس ایکاروس | همان چیزی که موفقمان کرده میتواند باعث شکستمان شود
- سواری رایگان | پسورد اینترنت همسایهام را میدانم!
- آیا نمایشگاه کتاب به کتابفروشیها آسیب میزند؟
- مالیات آمازون یک راهکار سیستمی است یا غیرسیستمی؟
- درباره مصرف پلاستیک و حفظ محیط زیست | تجربه ذهنی
- تجربه ذهنی | مشارکت در درآمد فارغ التحصیلان دانشگاهها
- ضررهای سیگار | سنگینترین حکم خسارت در تاریخ دادگاههای جهان
- اثر گلخانه ای | گرمایش زمین چیست و چرا باید به آن توجه کنیم؟
- نباید چنین میشد | دربارهٔ متناسب نبودن علت و معلول!
- نگرش سیستمی (مرور و جمعبندی) | به روایت راسل اکاف
- کتاب پنجمین فرمان نوشته پیتر سنگه درباره سازمان یادگیرنده
- کتاب رقص تغییر | چالشهای تغییر پایدار | پیتر سنگه
- کتاب «دربارهٔ سیستمهای هدفمند» | راسل اکاف
- اتاق خبر | درس تفکر سیستمی
- پروژه پایانی تفکر سیستمی
- منابع تکمیلی | دوره صوتی آموزش تفکر سیستمی محمدرضا شعبانعلی
- کارنامه شما در درس تفکر سیستمی
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۲۴۰ هزار تومان)، فصلی (۶۱۰ هزار تومان)، نیمسال (یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان) بخرید.
توجه داشته باشید که خرید ششماهه و یکساله بهترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یکماهه) محسوب میشوند.برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : حجت زندی
به نام خدا
با گوش دادن به فایل صوتی یاد داشتان زیر افتادم:
داستان کوتاه آموزنده تله موش
موشی از شکاف دیوار کشاورز و همسرش را دید که بستهای را باز میکردند. فهمید که محتوی جعبه چیزی نیست مگر تله موش، ترس وجودش را فرا گرفت. به سمت حیاط مزرعه که میرفت، جار زد : تله موش تو خانه است. تا به همه اخطار بدهد.
مرغک قدقد کرد و پنجهای به زمین کشید. سرش را بلند کرد و گفت: بیچاره، این تویی که باید نگران باشی، این قضیه هیچ ربطی به من ندارد، من که توی تله نمیافتم. موش رو به خوک کرد و گفت: تله موش تو خانه است. خوک از سر همدردی گفت: واقعاً متأسفم . اما کاری به جز دعا از دست من بر نمیآید. مطمئن باشید که در دعاهام شما را فراموش نخواهم کرد. موش سراغ گاو رفت و او در پاسخ گفت: به نظرت خطری من را تهدید میکند؟
موش سرافکنده و غمگین به خانه برگشت تا یکه و تنها با تله موش کشاورز روبرو شود. همان شب صدایی در خانه به گوش رسید، مثل صدای تله موشی که طعمهای در آن افتاده باشد. همسر کشاورز با عجله بیرون دوید تا ببیند چه چیزی به تله افتاده است؟ اتاق تاریک بود و اوندید چه چیزی به تله افتاده، از قضا ماری سمی بود که دمش لای تله گیر کرده بود. مار همسر کشاورز را گزید. کشاورز بیدرنگ او را به بیمارستان رساند. وقتی به خانه برگشت تب داشت. خوب همه میدانند که دوای تب سوپ جوجه تازه است.
از این رو کشاورز چاقویش را برداشت و به حیاط رفت تا اصلی ترین مادهی سوپ را تهیه کند. بیماری همسرش بهبود نیافت. به همین علت دوستان و همسایهها مدام به عیادت او میآمدند. کشاورز برای تهیه غذای آنها خوک را هم کشت. همسر کشاورز مرد. افراد بسیاری برای مراسم خاکسپاری او آمدند. کشاورز برای تدارک غذای آنها گاو را هم سر برید. پس به یاد داشته باش که وقتی چیزی ضعیفترین ما را تهدید میکند، همهی ما در خطریم.
با سپاس
درود و خدا قوت
بارها این فایل صوتی رو گوش دادم، مفهومی پیچیده که به سادگی بیان میشود.
کمی ریشه ای به پیرامون خودمان بنگریم، جزیره ای فکر کردن و نداشتن تفکر سیستمی، شده است حال امروز جامعه ما.
از خودمان شروع کنیم.
چند وقت پیش گزاشی مطالعه کردم در مورد اینکه چندسال پیش شهرداری تهران تصمیم به جمع آوری گربه های تهران از سطح خیابان ها، معابر، پارکها و … تهران گرفتند، اما بعد از مدتی متوجه افزایش ناگهانی تعداد موش ها در خیابان ها و معابر شدند.
اشتباهی که در این مورد صورت گرفت مشابه همان اثر مار کبری بود. یعنی توجه به راه حل های زودبازده بدون توجه به اثرات بلندمدت آن تصمیم.
وقتی فایل صوتیو گوش کردم به قسمتی که همه مسائل رو نمیشه خورد و تفکیک کرد رسیدم خاطره ای یادم افتاد ۲ سال تو یه ngo حمایت از کودکان کار کار میکردم که جذب نیرو این ngo از طریق دوستی بود ینی مدیران وقتی میخواستن نیرو جذب کنن به دوستاشون پیشنهاد میدادن و این شد که تو ngo همه باهم دوست بودیم یا دوست شدیم زمان کار ما که تازه وارد سازمان شده بودیم شروع کردیم به انتقاد کردن برای اصلاح روند کارها و مدیران که دوستای صمیمی ما بودن نمیتونستن راه مناسبی برای پاسخ گفتن به انتقادات پیدا کنن از طرفی به خاطر دوستی نمیخواستن مارو ناراحت کنن از طرف دیگه نمیخواستن به انتقادای ما گوش بدن و یه روز تصمیم گرفتن تو ngo این روندو پیش بگیرن که کارو از دوستی باید جدا کنیم همی باعث اختلاف و دعوا های زیادی شد که مارو به عنوان نیروهای سازمان دلسرد کرد و از طرف دیگه دوستیمونو نابود کرد کم کم نیروها ریزش کردن و سازمان نابود یا تقریبا بی فایده شد همین خطا بسیار ساده تو مدیریت سازمان اون سازمانو به نابودی کشوند و اینجاست که به نظرم اهمیت تفکر سیستمی مشخص میشه خطا ها و سیستمی نگاه نکردن به مسائل ممکنه همه چیو نابود کنه
این که تفکر سیستمی خوب است و باعث نگرش جدید و جامعی به مسائل فردی و سازمانی می شود و مزایا و منافع زیادی برای اجزای سیستم دارد حرفی نیست.اما چطور باید به اجزای سیستم حالی کنیم که یکپارچه و در خدمت جمع باشیم ؟و چطور اجزا به این تفکر و نگرش ایمان بیاورند؟
به نظر من لزوما رشدجزئی از سیستم باعث رشد کل سیستم نخواهد شد اگر خودخواهی و منفعت طلبی شخصی و رضایت لحظه ای مقدم بر هدف سیستم باشد.باید این منافع دو طرفه باشد به قول معروف”همه برای یکی یکی برای همه”
به نظر من تغییر نگرش ما و درک سیستم باید از یک هدف والا و یک کمال مطلوب و شاید دست نیافتنی منشا بگیرد یعنی هیچگاه نقطه و جایگاه خاصی مقصد سیستم نیست و پیشرفت رو به جلو سیستم همچنان ادامه خواهد داشت.
با تشکر از همه دوستان.
قصد دارم از منظر یه استراتژیست محتوا به مبحث تفکر سیستمی و این فایل صوتی بپردازم :
هیچ راه میان بری وجود نداره : نمیشه با زرنگ بازی و چند تا تکنیک به صفحه اول گوگل راه پیدا کرد ، یا اگرم بیاییم گوگل و مخاطب اینو میفهمه . محتوا باید ارزشمند باشه و بتونه اعتماد سازی کنه .
روح داشتن و یکپارچگی : مهمترین رکن در انتقال یه پیام به مخاطب اینه که محتوای ما از طریق تمام کانال های ارتباطی مون ما یکپارچه باشه . ما باید بتونیم یه پیام واحدرا از طریق واحد های سازمانی و کانال های ارتباطی مون به مخاطب منتقل کنیم .
ریشه ای فکر کردن : سعی کنیم در حل مسائل کسب و کار ریشه ای فکر کنیم و به دنبال راه حل های زودبازده نباشیم .
بین واحد های فروش و بازاریابی و استراتژی ارتباط برقرار کنیم و سعی کنیم ترجمه و هماهنگی خوبی بین اهدافشون برقرار کنیم . استراتژیست محتوا باید یه هماهنگ کننده قوی در سازمان باشه و دیدگاه ترکیبی به واحدهای مختلف سازمان داشته باشه
ما تفکر سیستمی قراره مسائل سازمان را ساده کنیم و چون جنس کارمون محتواست حتما به این حد میان سازی فکر کنیم . ما با منابع سازمان باید کاری کنیم کارستون تا محتوا قابل اعتماد و ارزش آفرین باشه … البته این ساده سازی سوال جدیم هست که چطور باید این کارو انجام بده ؟
در این موضوع یک نکته وجود دارد . منظور از تفکر سیستمی چیست ؟ یک سری روش ها و قوانین به منظور دستیابی هر چه مناسب تر از تمامی جهت به هدف می باشد . حال این هدف انتفاعی باشد یا غیر انتفاعی ، شخصی باشد یا سازمانی و یا ملی . اما نکته مهم عوامل سیستم یا اجرا کننده می باشند . به عبارت دیگرکسی باید وجود داشته باشد صرف نظر از چرایی و چگونگی سیستم ، کار ها را پیش ببرد . به نظر من اگر چه در بسیار موارد برنامه های سازمان ها فاقد سیستم و تفکر می باشد ولی سهم عوامل اجرایی در عدم دستیابی به اهداف بسیار بزرگ تر ضعف از در برنامه ها می باشد. البته دلیل این عدم دسیابی به اهداف و یا دستیابی موثر به اهداف به عوامل گوناگونی مرتبط است و متاسفانه در اکثر موارد نیز از دید همگان پنهان باقی می ماند .
بنای تفکر سیستمی بر اساس این اصل است که بقا، رشد و سقوط یک سیستم مانند جامعه، خانواده، دانشگاه و یا هر سیستم خرد و کلان دیگری به چگونگی مشارکت، اتحاد و تعامل اعضای سیستم بستگی دارد.
تا زمانی که تمام اعضا برای حفظ تعادل سیستم و جلو رفتن آن تلاش میکنند و به منفعت جمعی فکر میکنند، سیستم پایدار می ماند و اعضا به حیات خود ادامه می دهند. اگر فرصت مطلوبی هست و عادلانه در اختیار همگان است، آن فرصت سازندگی می آورد و هنگامی که فرصت ها منحصر و محدود به تعدادی می شوند و بهره همگانی مورد نظر نیست، باز تعادل سیستم به هم خورده و بقا مورد تهدید قرار می گیرد. چنانچه رشد هر یک از اعضای سیستم در نهایت منجر به رشد مجموع سیستم خواهد بود. کوچکترین سیستمی که با آن روبرو هستیم خانواده است. در این سیستم رشد هر یک از اعضا، کل خانواده را رشد می دهد و برعکس تنزل هر یک به تنزل کل خانواده منجر می شود.
آنجا که خودخواهی و فرصت طلبی و نفع فردی بر نفع جمعی غالب می شود، دیگر امیدی به بقا و رشد نیست. چرا که بقا و رشد سیستم به بقای فرد فرد آن وابسته است.
با یک گل بهار نمی شود ولی گل دادن تک تک گل ها بهار را می آورد. وقتی گل برای شکفته شدن تلاش کند.
اصل تفکر سیستم را می توان در دوربرگردان های شهرهای بزرگ برای رفع معضل ترافیک دید که نه تنها مسئله حل نشد بلکه در زمان کوتاهی یک معضل دیگر هم به معضل ترافیک اضافه شد
تفکر سیستمی موضوع بسیار مهمی هستش. فهم و درکش شاید خیلی مشکل نباشه اما پیاده کردن و اجرایی کردنش چه در اشل کوچک و چه در اشل بزرگ به نظر من بسیار سخت خواهد بود.
ویس بسیار مفیدی بود، من رو واقعا دربارهی بعضی از کارهای خودم به فکر فرو برد. از ابتدای سال ۹۷ که ناگهان قیمت طلا و دلار و ماشین و خونه و همه چیز تو ایران بالا رفت، همه در حال جنب و جوش بودن که با خریدن طلا و … و حتی روغن مایع خودشون رو نجات بدن، از روزهایی که خودشون داشتن به دست خودشون ایجاد می کردن. شاید اگه ما با بالا رفتن قیمت گوشت، مرغ، کاهو، ماشین و … براش یه صف میلیونی درست نکنیم هیچ وقت اون روزایی قحطی که فکرش رو می کنیم هم فرا نرسه، ولی متأسفانه …. یاد کلیپ بالانس افتادم که واقعا حقیقت رو بیان می کرد. خود من هم از این قاعده مستثنی نیستم، چند وقت پیش به فکرم زد با یه مقدار پس اندازی که دارم برم طلا بخرم، چون ارزش پولی که دستم بود داشت میومد پایین، بعد با خودم گفتم اون وقت من چه فرقی دارم با اونایی که با خرید بیش از حد دارن به این اوضاع دامن میزنن، بعد با خودم گفتم باهاش یه کار کوچیک راه بندازم، ولی نمیدونستم چکار کنم، هنوزم دارم بهش فکر میکنم ولی خوشحالم که حداقل باهاش طلا، دلار، گوشت و… نخریدم. خوشحال میشم اگه از دوستان کسی پیشنهادی داره بگه…
با گوش کردن به این ویس یاد یه چیز دیگه هم افتادم، یه نظریه ای هست که به انیشتین نسبت میدن، من زیاد در موردش تحقیق نکردم که ببینم واقعا از ایشون هست یا نه، ولی در حدی که سرچ کردم به انیشتین برمیگرده و اون اینه که: آلبرت اینشتین در زمان خود معتقد بود در صورتی که زنبورها از صحنه حیات زمین محو شوند انسان تنها ۴ سال برای ادامه حیات فرصت خواهد داشت!
این من رو به یاد همین موضوع تفکر سیستمی انداخت، اینکه زنبورعسل چه قدر تو حیات کره زمین مؤثره، حالا اگه ما انسان ها با کارهای ندانسته و خودخواهی مون و نداشتن همون تفکر سیستمی باعث نابودی اون بشیم، در واقع دیر یا زود اسباب نابودی خودمون رو فراهم کردیم…
نبود تفکر سیستمی رو میشه در جای جای این خاک مشاهده کرد…از اقتصاد تا محیط زیست … و همین مردم قربانی نداشتن این تفکر همیشه بوده اند… وقتی مدیری تمام برنامه ها و چشم اندازاش منتهی میشه به اون ۴ سال حضور خودش، نتیجش میشه تحویل دادن خزانه ای خالی یه مدیر بعدی…
بگذریم …بهتره سری به خودم بزنم…
تفکر سیستمی تازه نیست وقدمتی طولانی دارد
به نظرم تفکر سیستمی مانند یاد گرفتن استفاده از یک آلت موسیقی است
خیلی ها به این دنیا آمدنندو استفاده از آن را یاد نگرفتندمانند تفکر سیستمی
امااگر یاد گرفتی میتوانی موسیقی ات را بنوازی وتا آخر عمر از آن لذت ببری
واگر کسی این را یاد نگرفت نمیتواند منکر وجودش شود
تفکر سیستمی بوده و هست و خواهد بود
سلام بهتره قبل از اینکه تو دنیای واقعی یا مجازی دنبال نمونه مثال بگردیم مقداری روی خود تفکر سیستمی تفکر کنیم اینکه در تفکر سیستمی مهمترین چیز از جنس تفکر بودن هستش و نقطه مقابل آن احساسات هست پس اگه خودمون مانند یک سازمان در نظر بگیریم اونجایی که بر اساس احساسات تصمیم میگیریم مطمئنا کل سیستم(خودمان)بهم خواهد ریخت پس چه در سازمان و چه در خودمان تفکر کنیم و منافع جمعی را بر منافع فردی ترجیح دهیم(منافع فردی در درون خودمان:انجام دادن کارهایی که تمایل به انجام دادن آنها را نداریم تا به جایی برسیم که میخواهیم برسیم)
یکی از مهمترین مبحث ها در تفکر سیستمی محیط زیست است . در محیط زیست نگاه سیستمی به مسائل اهمیت زیادی دارد . چون فاکتورهای زیادی در یک اکوسیستم وجود دارد و در صورتی که به صورت یک سیستم به آن نگاه نشود می تواند منجر به یک فاجعه شود .
یکی از جالب ترین قسمتها ، اکوسیستم های آبی مانند تالاب یا دریاچه هستند که برای مدیریتشان باید از سرچشمه تا انتهای حوزه آبریز (پایاب) در نظر گرفته شوند . اتفاقی که معمولا نمی افتد و سیستم پیچیده یک حوزه آبریز به علت عدم تفکر سیستمی از هم می پاشد . انتقال آب ، سدسازی و عدم رعایت حق آبه تالابها ، سرچشمه مشکلاتی می شوند که در ابتدا به دلیل ندیدن کل سیستم اصلا امکان بوجود آمدنشان هم در نظر گرفته نمی شود .
نمونه اکوسیستمهای آبی که به علت عدم تفکر سیستمی دچار اختلال شدند در دنیا فراوانند.
در زمان حاضر خیلی از ارزشهای ما بر اثر بد تعریف شدن نتیجه عکس دادهاند. یکی از این ارزشها فداکاری و ایثار است.
در دورهای بحث فداکاری و ایثار پر رنگ شد. برخی از این مسئله آسیب دیدند و بعضی دیگر سوءاستفاده کردند. بنابراین شاید کمکم نگاه معمول اجتماع ما این شد که ارزشهای این چنینی فقط شعار است و هر کس باید مراقب منافع خود باشد.
آنچه در این میان فراموش شده و شاید لازم باشد به جای فداکاری و ایثار در جامعه رواج یابد، خودخواهی شریف است. ما باید بیاموزیم که برای حفظ منافع خودمان باید به فکر منافع دیگران باشیم. باید بیاموزیم که ما هرگز نمیتوانیم احساس رضایت، خوشبختی و موفقیت در کنار کسانی داشته باشیم که در شرایط نامناسب به سر میبرند.
برای سیستم یک موجودیت بیرونی جدای از خودمان تصور می کنیم که وظیفه حمایت از ما را دارد ولی خودمان هیچ مسئولیتی برای حفظ و مسائلش برعهده نمی گیریم. مثالش ورزشهای تیمی مثل فوتبال خودمون هر کس میخواد خودش گل بزنه آقای گل بشه پاس کاریهای درست و مناسب مثل باشگاههای اروپایی را نداریم خودمون رو جدا از تیم می دونیم. همه به تیم یک نگاه کلی واحد ندارن تیم خرد شده به ۱۱ نفر که هر کس داره ساز خودش رو می زنه .این اتفاق همه جا میتونه بیفته مثل نظام خانواده وقتی تک تک افراد احساس مسئولیت در قبال کل مسائل خانواده نداشته باشن و هر کس به فکر خواسته ها و منافع شخصی خودش باشه اما از همان خانواده در قبال مشکلاتش توقع کمک دارد .
بهترین مطلبی که بعد از شنیدن این مطالب به ذهنم رسید اینه که قبل از اینکه بخوایم کل مشکلات را از منشا بیرونی و دیگران بدونیم باید اون رو از داخل خودمون جستجو کنیم و ریشه ای تر به مسائل فکر کنیم.
وقت بخیر
چیزی که به ذهنم میرسه یک مثال ساده هستش. وقتی که میری تو بانک یا آزمایشگاه یا هر جایی که دستگاه ثبت نوبت داره و نوبت ها به همدیگه دست به دست میشه و استفاده از اون ها حق مسلم خود در نظر گرفته میشه. تفکر سیستمی یعنی عمیق تر فکر کردن به نتایج کارهای خودمون.
گوش دادن فایل صوتی من رو یادکلیپی انداخت که یکی از دوستان در یکی از کشورهای اروپایی ضبط کرده بود . در یکی از فروشگاه های بین جاده ای صاحب فروشگاه خودش حضور نداشت و نوشته بود هر کس که هر چی ورداشت پولش رو داخل صندوق بزاره و در دفتر بنویسه و مقداری پول هم گذاشته بود که مابقی پول خورد رو از اونجا وردارن .
روزها و ساعت ها می توان پیرامون اهمیت تفکر سیستمی به ویژه برای ما ایرانیان سخن گفت طبیعتا فرصت و مجال نیست، ولی با قاطعیت میتوان گفت علت العلل عقب ماندگی ایران از ابعاد و زوایای مختلف فقدان ، نبود و یا کمرنگ بودن تفکر سیستمی در بین عموم مردم به ویژه مسئولین و تصمیم گیرندگان کشور است
با شنیدن تفکر سیستمی ناخودآگاه به یاد شعر “دو کاج” دوران مدرسه میفتم که البته نسخه ی جدیدی هم براش نوشته شده…!
دو کاج(نسخه قدیم)
در کنار خطوط سیم پیام
خارج از ده ، دو کاج ، روییدند
سالیان دراز ، رهگذران
آن دو را چون دو دوست ، می دیدند
روزی از روزهای پاییزی
زیر رگبار و تازیانه ی باد
یکی از کاج ها به خود لرزید
خم شد و روی دیگری افتاد
گفت ای آشنا ببخش مرا
خوب در حال من تامّل کن
ریشه هایم ز خاک بیرون است
چند روزی مرا تحمل کن
کاج همسایه گفت با تندی
مردم آزار ، از تو بیزارم
دور شو ، دست از سرم بردار
من کجا طاقت تو را دارم؟
بینوا را سپس تکانی داد
یار بی رحم و بی محبت او
سیم ها پاره گشت و کاج افتاد
بر زمین نقش بست قامت او
مرکز ارتباط ، دید آن روز
انتقال پیام ، ممکن نیست
گشت عازم ، گروه پی جویی
تا ببیند که عیب کار از چیست
سیمبانان پس از مرمت سیم
راه تکرار بر خطر بستند
یعنی آن کاج سنگ دل را نیز
با تبر ، تکه تکه ، بشکستند
***
دو کاج (نسخه ی جدید)
در کنار خطوط سیم پیام ،خارج از ده دو کاج روئیدند
سالیان دراز رهگذران ،آن دو را چون دو دوست میدیدند
روزی از روزهای پائیزی ،زیر رگبار و تازیانه باد
یکی از کاجها به خود لرزید،خم شد و روی دیگری افتاد
گفت ای آشنا ببخش مرا ،خوب در حال من تأمل کن
ریشههایم ز خاک بیرون است،چند روزی مرا تحمل کن
کاج همسایه گفت با نرمی
دوستی را نمی برم از یاد،
شاید این اتفاق هم روزی
ناگهان از برای من افتاد.
مهر بانی بگوش باد رسید
باد آرام شد، ملایم شد،
کاج آسیب دیده ی ما هم
کم کمک پا گرفت و سالم شد.
میوه ی کاج ها فرو می ریخت
دانه ها ریشه می زدند آسان،
ابر باران رساند و چندی بعد
ده ما نام یافت کاجستان …
شاعر: محمد جواد محبت