تصمیم گیری بر اساس پیش بینی تصمیم دیگران | نگاه کینز به سرمایه گذاری و بازار بورس

«در بلندمدت، همه مُردهایم.» در اقتصاد کمتر جملهای را میتوان یافت که به اندازهٔ این جملهٔ جان مینارد کینز نقل شده باشد. کینز با این جمله اقتصاددانهایی را نقد میکرد که در دوران رکود شدید معتقد بودند اگر به اندازهٔ کافی صبر کنیم، در بلندمدت اقتصاد به تعادل خواهد رسید و بازار راه خود را خواهد یافت.
جان مینارد کینز، اقتصاددان مطرح انگلیسی (متولد ۱۸۸۳ و درگذشت ۱۹۴۶)، آنقدر در اقتصاد تأثیر داشته که منتقدانش هم در مرور تاریخ و مکاتب اقتصادی، ناگزیر بخشی را به بررسی آثار او اختصاص میدهند.
البته این درس متمم دربارهٔ اقتصاد نیست. بلکه #دعوت به گفتگو به بهانهٔ یک پاراگراف از کتاب «نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول» است. این کتاب نخستین بار در سال ۱۹۳۶ در ۴۷۲ صفحه منتشر شد و هنوز هم علاقهمندان به اقتصاد و مکاتب اقتصادی، آن را میخوانند و مرور میکنند.
پاراگرافی که میخواهیم دربارهاش با هم حرف بزنیم، احتمالاً بعد از جملهای که در ابتدای درس نقل کردیم، رکورددار نقل و بازنشر در میان همهٔ گفتهها و نوشتههای کینز است.
او در این پاراگراف دربارهٔ تصمیم گیری، ارزیابی و قضاوتهای ما انسانها در شرایط ابهام و نااطمینانی حرف میزند. در عین این که حرف کینز دربارهٔ سرمایه گذاری و بهویژه بازار بورس است، بیان شیوا و استعاره جذابی که انتخاب کرده، باعث شده که این چند جمله در صدها کتاب مختلف در موضوعاتی بسیار متنوع، نقل و بازنشر شود.
این را هم بگوییم که اگر اصطلاح «روح حیوانی» یا «animal spirits» را در اقتصاد و کارآفرینی شنیده باشید، عملاً پیش از این با مفهومی که کینز در این بخش از حرفهایش مطرح میکند روبهرو شدهاید.

بخشی از طرح جلد کتاب Animal Spirits نوشته اکرلوف و شیلر
ابتدا حرفهای کینز را بخوانیم:
دسترسی کامل به این درس و ۷۶ درس دیگر دربارهٔ تصمیم گیری و حل مسئله برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است. تا کنون ۱۳۰۳۴ نفر از متممیها مجموعاً ۲۶۶۷۵ تمرین در درسهای تصمیم گیری و حل مسئله ثبت کردهاند.
با عضویت ویژهٔ متمم علاوه بر این ۷۶ درس به هزاران درس دیگر از جمله درسهای زیر دسترسی پیدا میکنید. درسهای زیر صرفاً چند نمونه هستند:
تفکر سیستمی | تفکر استراتژیک | مهارت یادگیری
دوره MBA | توسعه فردی | سبک زندگی
مشاوره مدیریت | کوچینگ | مدیریت جلسه
مذاکره | مدیریت تعارض | مهارت های ارتباطی
تمرین و مشارکت در بحث
جدا از آنچه در ادامهٔ حرفهای کینز گفتیم، سناریوی «انتخاب چهرهٔ زیبا» بر اساس «قضاوت دیگران» چقدر برای شما آشناست؟ چه نمونههایی از آن را در دنیای واقعی مشاهده یا تجربه کردهاید؟
آیا جایی بوده که مجبور شوید قضاوت شخصیتان را کنار بگذارید. تحلیل و قضاوت دیگران را حدس بزنید و بر اساس آن رفتار کنید؟
آیا میتوان از پیچیدگی تصمیم گیری در چنین سیستمهایی گریخت؟ چه ایدههایی دارید؟
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تصمیم گیری به شما پیشنهاد میکند: چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.
توجه داشته باشید که خرید ششماهه و یکساله بهترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یکماهه) محسوب میشوند.برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی
در کشور ما با توجه به اینکه اغلب بخشهای اقتصادی اقتصاد به شکل دستوری و کاملاً متمرکز اداره میشه، بازار معمولاً عکسالعملهای شدیدی به قوانین و تصمیمهای مسئولین دولتی نشون میده.
مثلاً در یک اقتصاد سالم، تقریباً هیچ مسئولی نمیتونه به سادگی با چند جمله در یک سخنرانی، قیمت یک محصول مثل موبایل یا خودرو رو ۵۰ یا ۶۰ درصد و گاه بیشتر از اینها جابهجا کنه. اما مسئولین ما - چون قدرت خودشون رو زیاد و قدرت بازار رو کم کردهاند - از این توانمندی شگفت بهرهمند هستند.
از طرفی خبرهای بسیاری منتشر میشه و موضعگیریهای بسیاری انجام میشه که لزوماً در نهایت قرار نیست اجرایی یا عملی بشن (مثلاً در عرض دو سه سال، بیش از بیست بار دربارهٔ آزادسازی یک مبلغ بلوکه شدهٔ هفت میلیارد دلاری خبر منتشر شد یا دهها بار دربارهٔ آزادسازی واردات خودرو خارجی یا تغییر قوانین واردات خودرو صحبت شد).
من همیشه فکر میکنم کسانی که در بازارهایی مثل موبایل، ارز، خودرو و مانند اینها فعالیت میکنند (بازارهایی که دولت فشار رگولاتوری سنگین و مداخلههای جدی در اونها داره) همیشه گرفتار یک بازی پیشبینی چند سطحی هستند و کسانی برنده میشن که در این بازی توانمندتر باشن.
بیاید به یک مثال فرضی فکر کنیم:
یک مسئول دولتی اعلام میکنه که «ما قطعاً در ماههای آینده خودروهای خارجی کارکرده رو وارد میکنیم. بازار خودرو باید تعدیل بشه.»
حالا تصور کنید فردی نمایشگاه خودرو داره و خودش هم در خودرو سرمایهگذاری کرده و ده بیست خودرو هم در مالکیت خودش داره. این فرد - که در هر جای دیگری در دنیا صرفاً کافیه در زمینهٔ کارشناسی و فروش خودرو متخصص باشه - اینجا باید به اندازهٔ کینز، هایک و فونمیزز تحلیل بازار رو بفهمه تا بتونه دربارهٔ نگه داشتن یا فروختن خودروهاش تصمیم بگیره. و از جمله به این سوالها جواب بده:
- آيا مردم حرف این مسئول را باور میکنند؟ چقدر باور میکنند؟ (به زبان علمی، مردم چقدر Credence برای این جملهٔ این مسئول در نظر میگیرند؟ مثلاً با عددی بین صفر تا صد).
- سایر کسانی که در خودرو سرمایهگذاری کردهاند، فکر میکنند مردم چقدر حرف این مسئول را باور خواهند کرد؟ (چون اگر فکر کنند مردم باور میکنند، زودتر خودروهای خود را میفروشند).
- مردم فکر میکنند کسانی که در خودرو سرمایهگذاری کردهاند، فکر میکنند مردم چقدر حرف این مسئول را باور خواهند کرد؟
و عملاً کسانی که در این بازار بازیگر عمده نیستند (مثلاً واردکنندهٔ اصلی که قاعدتاً ارتباط کافی با سیاستگذاران دارد) و صرفاً از بازار تأثیر میگیرند (غالب سرمایهگذاران خرد در این بازار) صرفاً در صورتی موفق میشوند که شهود و تحلیل قوی در این نوع ارزیابیها و محاسبات داشته باشند.
پینوشت: میدانیم که اگر اقتصاد به شکل دیگری اداره میشد، اساساً سود فعالیت در بازار خودرو از معاملهٔ خودرو بود. اما بازار ما به شکلی است که گاهی نفروختن و هیچ کاری نکردن، اقتصادیتر از فروختن و فعالیت کردن است. من توضیحات بالا را با توجه به «واقعیت بازار خودمان» نوشتم.