تکنیکها و قوانین طوفان فکری

طوفان فکری یا بارش فکری (Brainstorming) را همهی ما کمابیش میشناسیم.
تکنیکی رایج در حل مسئله که چندین دهه قدمت دارد و یکی از نخستین ابزارهایی است که در آموزش حل مسئله، مورد اشاره قرار میگیرد.
اگر چه به طور دقیق نمیتوان ابداعکنندهی روش طوفان فکری را تعیین کرد، اما معمولاً نخستین بهکارگیری رسمی اصطلاح طوفان فکری را به الکس آزبورن (Alex Osborn) نسبت میدهند.
در این درس به سه موضوع درباره طوفان فکری میپردازیم:
کاربرد طوفان فکری
از طوفان فکری برای تولید ایده و راه حلهای اولیه در حل مسئله استفاده میشود.
بنابراین بدیهی است که پیش از جلسه طوفان فکری باید صورت مسئله به صورت روشن و واضح تعریف شده باشد.
با توجه به آنچه در هشت مهارت وابسته به تصمیم گیری تحت عنوان مدل PrOACT مطرح شد، میتوان گفت تکنیک طوفان فکری برای مرحلهی تولید گزینههای مختلف (Alternative Generation) مفید است.
به بیان دیگر هم میتوان گفت: هدف طوفان فکری، تشویق تفکر واگراست.
قوانین طوفان فکری (بایدها و نبایدها)
بایدها و نبایدها و توصیههای بسیاری برای مدیریت جلسات طوفان فکری مطرح میشود.
اما قوانین زیر را میتوان قوانین زیربنایی طوفان فکری دانست:
قضاوت، نقد و ارزیابی ممنوع است.
به خاطر داشته باشیم که قضاوت و ارزیابی و انتخاب میان ایدهها، میتواند ذهن ما را به روی ایدههای تازه ببندد.
ضمن اینکه یکی از موانع خلاقیت، خفه کردن و محدود کردن ایدهها در ذهن – حتی قبل از بیان اولیه – است.
بنابراین قضاوت، نقد و ارزیابی تا زمان پایان جلسه ممنوع است و این کار باعث خواهد شد که:
کسی ایدهای را – قبل از بیان – در ذهن خودش حذف نکند.
کسانی که ایدهای را مطرح میکنند، با نقد و تحلیل دیگران، انگیزهی خود را از دست ندهند.
تعداد و تنوع ایدهها افزایش پیدا کند.
هیچکس مالک ایدهاش نیست.
مهم است که هیچکس ادعا نکند که این ایده مال من است یا آن ایده را فلانی مطرح کرد.
وصل کردن ایدهها به افراد، میتواند اثربخشی یک جلسه طوفان فکری را کاهش دهد. چون:
قضاوت ما در مورد فرد، به ایده هم سرایت میکند.
دیگران ترجیح میدهند ایدهی جدیدی مطرح کنند، تا اینکه ایدهی فرد دیگری را اصلاح کنند.
اصلاح یا تکمیل یک ایده، ممکن است باعث مقاومت و موضعگیری کسی که نخستین بار آن را مطرح کرده است بشود.
برای برگزاری بهتر جلسه طوفان فکری چه میتوان کرد؟
در این زمینه، توصیهها و ایدهها و تجربههای بسیاری مطرح شده است. بنابراین آنچه در ادامه میخوانید صرفاً برخی از توصیههای رایج برای افزایش اثربخشی جلسات طوفان فکری است.
دامنهی مسئله را بسیار محدود تعریف نکنید.
ما پیش از این هم درباره اهمیت تعریف مسئله صحبت کردهایم. بنابراین به خوبی میتوانید حدس بزنید که محدود کردن تعریف مسئله، چه اثرات و تبعاتی دارد.
با محدود کردن مسئله، بخشی از پاسخهای احتمالی را حتی قبل از شروع بحث، حذف میکنیم. ضمن اینکه حساسیت و قضاوت ذهنی افراد دربارهی ایدههایشان افزایش مییابد و این حالت، میتواند به اصل عدم قضاوت و ارزیابی به عنوان زیربنای جلسهی طوفان فکری آسیب بزند:
برای افزایش سریع فروش چه کنیم؟
چه کنیم تا تعداد فاکتورهای صادر شده در این ماه، به نسبت ماه گذشته ۲۰ درصد افزایش پیدا کند؟
صورت مسئله را بسیار کوتاه تعریف کنید.
هر چه تعریف صورت مسئله را طولانیتر کنید، احتمال اینکه روند ایده پردازی محدود شود افزایش خواهد یافت.
میتوانید با خودتان قرار بگذارید که صورت مسئله در کمتر از ده کلمه تعریف شود؛ یا اینکه اصرار داشته باشید آن را در قالب یک جمله تعریف کنید.
دسترسی کامل به مجموعه درسهای تصمیم گیری و حل مسئله برای کاربران ویژه متمم در نظر گرفته شده است.
با فعال کردن اشتراک ویژه به درسهای بسیار بیشتری دسترسی پیدا میکنید که میتوانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:
فهرست درسهای مختص کاربران ویژه متمم
البته با توجه به علاقهی شما به مباحث تصمیم گیری و حل مسئله، مناسبتر به نظر میرسد که مطالعهی درسهای زیر را در اولویت قرار دهید:
دوره MBA (پیگیری منظم مجموعه درسها)
کتاب درباره طوفان فکری
تقریباً هر کتابی را درباره حل مسئله باز کنید، خواهید دید که بخشی از آن به تکنیک طوفان فکری اختصاص پیدا کرده است.
اما صرفاً به عنوان نمونه به کتابهای زیر – که در تدوین این درس به آنها مراجعه کردیم – اشاره میکنیم:
فصل چهارم کتاب The Art of Innovation هم به بحث طوفان فکری پرداخته و نکات ارزشمندی را مطرح کرده است (مقدمهی این کتاب توسط تام پیترز نوشته شده).
اگر توصیه یا تجربهی دیگری دارید که فکر میکنید برای دوستانتان مفید است، خوشحال میشویم آن را با ما هم در میان بگذارید.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مهارت حل مسئله به شما پیشنهاد میکند:
- مسئله چیست؟ روشها و تکنیکهای حل مسئله چه هستند؟
- تفاوت مشکل و مسئله چیست؟ منظور از تبدیل مشکل به مسئله چیست؟
- انواع مسئلهها بر اساس سطح پیچیدگی
- تشخیص مسئله و تعریف مسئله | مسئله یابی گام اول حل مسئله است
- آموزش سوال پرسیدن | مهم است اما چگونه؟
- مدیران هجده ثانیهای – نقش شنیدن در تشخیص مسئله
- یک استراتژی متفاوت برای رقابت پپسی و کوکاکولا
- تفکر واگرا و تفکر همگرا
- دیدن به شکلی دیگر | تمرینی برای خلاقیت
- تکنیکها و قوانین طوفان فکری
- منظور از ریلکس کردن یک مسئله چیست؟
- معمای انتخاب وزنه برای ترازو | زنگ تفریح
- اهمیت وقفه و خوابیدن روی یک مسئله
- رسم نمودار استخوان ماهی | نمودار ایشیکاوا
- استعداد واقعی، تسلط بر فرایند حل مسئله است
- تعریف Trade-off یا داد و ستد (تصمیم گیری های چند معیاره)
- هزینه فرصت از دست رفته و روش محاسبه آن
- خطاهای رایج در تعیین فهرست گزینهها و آلترناتیوها
- تفکر طراحی چیست و چرا برای حل مسئله های کسب و کار مفید است؟
- تفاوت تفکر مهندسی و تفکر طراحانه در فرایند حل مسئله چیست؟
- طراحی رفتار و طراحی برای تغییر رفتار
- درس گرفتن از شکست برای موفقیت | چیپ هیث
- برون ریزی ذهنی
- برای مشورت در تصمیم گیری به چه کسانی مراجعه میکنید؟
- کتاب مهارت حل مسئله
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : سارا حق بین
سلام به دوستان
شاید یکی از روش هایی که بتونه به موثرتر شدن جلسات طوفان فکری کمک کنه این باشه که در بینابین گفتگوها، عضو یا اعضای جدیدی رو به گروه اضافه کنیم. از آنجایی که سایر اعضا زمان مشخصی را در کنار هم ایده پردازی کردند و شاید دچار کلیشه شده باشند، ورود یک فرد جدید با ایده های جدید می تونه دوباره خلاقیت و شور و شوق برای طرح ایده های جدید رو فراهم کنه و اثربخشی جلسه را افزایش بده.