Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu


شاخص توده بدنی چیست؟ فرمول BMI و معنای آن


شاخص توده بدنی چیست

سال‌هاست بحث چاقی و اضافه وزن به یک دغدغه در حوزهٔ سلامت عمومی تبدیل شده است و در بررسی بسیاری از بیماری‌ها می‌بینیم که چاقی به عنوان یکی از عوامل افزایش‌دهندهٔ ریسک (ریسک‌فاکتور) مطرح شده است. سکته، بیماری‌های عروق کرونر، دیابت نوع دو، افسردگی و مشکلات تنفسی، از جمله مواردی هستند که چاقی در آن‌ها یک «ریسک فاکتور» محسوب می‌شود (+).

بر اساس این مفروضات، برآورد می‌شود سالانه نزدیک به سه میلیون نفر در جهان به علت اضافه‌وزن و چاقی و بیماری‌های وابسته به آن جان خود را از دست می‌دهند (+).

تغییر سبک زندگی طی دهه‌های اخیر باعث شده چاقی و اضافه وزن به مشکلی مهم در جوامع تبدیل شود و علاوه بر مردم، سیستم بهداشت و درمان کشورها هم هزینهٔ بالایی را به علت چاقی و تبعات آن متحمل شوند.

اما چاقی و اضافه وزن را چگونه باید سنجید؟ چه شاخصی برای اندازه‌گیری میزان چاقی وجود دارد؟ از میان شاخص‌های مختلفی که برای سنجش چاقی به کار می‌رود، شاخص توده بدنی یا BMI را می‌توان رایج‌ترین دانست. معمولاً هر کس می‌خواهد وزن خود را کنترل کند، در همان روزهای نخست با فرمول BMI آشنا می‌شود و یاد می‌گیرد که باید این شاخص را کاهش دهد.

هم‌چنین گاهی ممکن است در دفتر پزشکان و متخصصان تغذیه هم نمودارهای محاسبه BMI بر اساس قد و وزن را نصب شده بر روی دیوار ببینید.

BMI مخفف چیست؟

BMI مخفف Body Mass Index است. به همین علت آن را در فارسی به «شاخص توده بدنی» یا «نمایه توده بدنی» ترجمه می‌کنند. در ادامهٔ درس خواهیم گفت که این اصطلاح صرفاً حدود نیم قرن قدمت دارد. اما فرمول BMI نزدیک به دو قرن با نام دیگری (شاخص کوتله)‌ رواج داشته و در محاسبات آماری سلامت جمعیت به کار می‌رفته است.

روش محاسبه شاخص توده بندی چیست؟ فرمول BMI

منطقی که مبنای محاسبه نمایه توده بدنی (BMI)‌ قرار گرفته بسیار ساده است.

فرض کنید می‌خواهید دربارهٔ چاقی حرف بزنید. مهم‌ترین معیار چاقی چیست؟ وزن.

اما در این‌جا یک مشکل مهم وجود دارد. نمی‌توان بدون در نظر گرفتن قد دربارهٔ وزن قضاوت کرد. مثلاً اگر بگویند یک نفر ۷۰ کیلوگرم وزن دارد، تا زمانی که قد او را ندانیم، نمی‌توانیم حدس بزنیم که او چاق است یا لاغر.

به همین علت، شاخص توده بدنی یا BMI دو پارامتر اصلی را مد نظر قرار می‌دهد: قد (بر حسب متر) و وزن (بر حسب کیلوگرم):

فرمول BMI

برای محاسبه شاخص توده بندی کافی است وزن شخص را بر مجذور قد او تقسیم کنید (مجذور یک عدد، یعنی آن عدد ضرب در خودش. مجذور ۷ یعنی ۷x۷ و مجذور ۱.۶ یعنی ۱.۶x۱.۶).

مثال محاسبه BMI

اگر قد کسی ۱/۸ متر و و وزن او ۹۰ کیلوگرم است، ابتدا باید ۱/۸ را در خودش ضرب کرده (=۳/۲۴) و سپس عدد ۹۰ را بر ۳/۲۴ تقسیم کنیم. عددی که به این شیوه به دست می‌آید (۲۷/۷) شاخص BMI او خواهد بود.

آیا فرمول BMI برای خانمها و آقایان فرق دارد؟

فرمول BMI هیچ نوع مولفهٔ جنسیتی در خود ندارد. وقتی از تقسیم قد بر مجذور وزن حرف می‌زنیم، برایمان مهم نیست که این قد و وزن به یک زن مربوط است یا یک مرد.

بنابراین اگر هم بخواهیم در مفهوم BMI تفاوت جنسیتی قائل شویم، این تفاوت در اصل فرمول نیست. بلکه در محدودهٔ مناسب BMI برای خانمها و آقایان است.

طی سال‌های اخیر، بعضی از کارشناسان تغذیه و کوچ‌های تناسب اندام، بنا به تشخیص و سلیقهٔ خود، اعداد متفاوتی را برای زنان و مردان اعلام می‌کنند. اما در منابع رسمی، معمولاً محدودهٔ BMI مناسب برای زنان و مردان تفکیک نمی‌شود.

مثلاً اگر می‌گویند BMI بالای ۴۰ یعنی چاقی شدید، دیگر نمی‌گویند که این BMI  برای یک خانم محاسبه شده است یا یک آقا.

BMI مناسب چقدر است؟ طبقه‌بندی چاقی بر اساس شاخص BMI

در طول سه دهه‌ی اخیر طبقه‌بندی انسان‌ها بر اساس شاخص BMI چند بار دست‌خوش تغییر شده است. طی این سال‌ها گاهی تعداد دسته‌ها و گاهی عنوان آن‌ها تغییر کرده است. اما آخرین و رایج‌ترین دسته‌بندی که هم سازمان بهداشت‌ جهانی (WHO) و هم مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌های آمریکا (CDC) آن را اعلام کرده‌اند به شکل زیر است (+/+):

  • وزن کم و نامطلوب: BMI کمتر از ۱۸/۵
  • وزن مطلوب: BMI کمتر از ۲۵ و بیشتر از ۱۸/۵
  • در آستانه‌ی چاقی: BMI بیشتر از ۲۵ و کمتر از ۳۰ (تا ۲۹/۹)
  • چاقی رده‌ی اول: ‌BMI بیشتر از ۳۰ و کمتر از ۳۵ (تا ۳۴/۹)
  • چاقی رده‌ی دوم: BMI بیشتر از ۳۵ و کمتر از ۴۰ (تا ۳۹/۹)
  • چاقی رده‌ی سوم: BMI بیشتر از ۴۰

احتمالاً هم‌اکنون مشغول ضرب‌ و تقسیم هستید و می‌خواهید BMI خود را محاسبه کنید. اما حتماً توضیحاتی را که در بخش پایانی درس دربارهٔ نقد شاخص توده بدنی آمده بخوانید تا بیش از حد درگیر بازی BMI نشوید و آن را به عنوان فرمول اضافه وزن در نظر نگیرید.

جدول شاخص توده بدنی

شاخص BMI چقدر معتبر است؟

وقتی از اعتبار شاخص حرف می‌زنیم، معمولاً دو معنا مد نظرمان است. یکی این که منابع و مراجع رسمی، سازمان‌های بین‌المللی، مراکز آمار و بهداشت و سلامت، چقدر از این شاخص استفاده می‌کنند؟ (رواج شاخص).

معنای دوم اعتبار هم این است که این شاخص تا چه حد ویژگی مد نظر ما را اندازه‌گیری می‌کند؟

از منظر اول باید بگوییم که شاخص BMI هنوز از نظر بسیاری از مراجع بین‌المللی معتبر محسوب می‌شود. به عنوان مثال حتی سازمان ملل هم هنگامی که می‌خواسته اهداف توسعه پایدار را تعریف کند، به این نکته توجه کرده که چند درصد افراد بالغ در یک جامعه، شاخص BMI بالاتر از ۳۰ دارند (به عنوان معیاری از اضافه‌وزن و چالش سلامت در آن کشور).

اما از منظر دوم باید بگوییم که بر این شاخص، نقدهای بسیاری وارد شده و جامعهٔ علمی و دانشگاهی، معمولاً‌ آن را چندان معتبر در نظر نمی‌گیرند. یا لااقل، تأکید می‌کنند که این شاخص به‌تنهایی نمی‌تواند معیار مناسبی برای اندازه‌گیری اضافه وزن و چاقی باشد.

تاریخچه شاخص BMI و علاقه‌مندان آن | از متخصصان آمار تا شرکت‌های بیمه

اگر چه عنوان BMI نسبتاً جدید است و حدوداً از دهه‌ی هفتاد میلادی (نیم قرن پیش) در گفته‌ها و نوشته‌ها به کار می‌رود، اما فرمول این شاخص (تقسیم وزن بر مجذور قد) قدمت بیشتری دارد و به نیمه‌های قرن نوزدهم (سال‌های ۱۸۳۰ و ۱۸۴۰) بازمی‌گردد (+).

آدولف کوتله (Adolphe Quételet) دانشمند بلژیکی که در زمینه‌های جامعه‌شناسی،‌ ریاضی، آمار و نجوم صاحب‌نظر بود، داده‌های مربوط به وزن و قد نمونهٔ بزرگی از مردان و زنان بلژیکی را در گروه‌های سنی مختلف بررسی کرد. او جدول‌هایی را تنظیم کرد و به کمک آن جدول‌ها، کوشید تغییرات وزن نسبت به قد را در طول زمان استخراج کرده و میانگین تغییر وزن با سن و قد را گزارش دهد.

چرا باید وزن را بر «مجذور قد» تقسیم کنیم؟

اگر فرض کنیم که انسان به عنوان یک «حجمِ سه‌بُعدی» در هر سه بُعد رشد می‌کند، بلافاصله به نتیجه می‌رسیم که در طول زمان با افزایش قد، وزن به شکل غیرخطی تغییر خواهد کرد: افزایش قد به معنای افزایش حجم بدن در سایر ابعاد هم هست و اگر مثلاً قد به میزان ۱۰٪ رشد کند، انتظار می‌رود وزن بیشتر از ۱۰٪ افزایش داشته باشد. با همین منطق، کوتله به نتیجه رسیده بود که «تقسیم کردن وزن بر قد» روش مناسبی برای سنجش هیکل افراد نیست و بهتر است که وزن بر «قد به توان دو یا سه یا عددی دیگر» تقسیم شود.

در نخستین نگاه ممکن است فکر کنیم که بهتر است وزن بر توان سوم قد تقسیم شود، اما داده‌های آماری کوتله نشان می‌داد که انسان کاملاً هم در سه بُعد به یک اندازه رشد نمی‌کند. او بر اساس داده‌هایش به اعدادی نزدیک به ۲ رسید. چون آن زمان محاسبات ریاضی ساده نبود و مثلاً نمی‌شد به سادگی قد را به توان ۱/۸ یا ۲/۵ یا … رساند، او در نهایت تصمیم گرفت فرمول خود را ساده کند و بگوید: «وزن باید بر مجذور قد تقسیم شود.» (+).

این شاخص بیش از یک قرن به عنوان شاخص کوتله شناخته می‌شد و به کار می‌رفت.

دغدغهٔ شرکت‌های بیمه: شما کی می‌میرید؟

شاید برایتان جالب باشد که بخش قابل‌توجهی از پیگیری‌های مربوط به رابطه‌ی وزن و قد به شرکت‌های بیمه مربوط بوده است. شرکت‌های بیمه علاقه دارند دو چیز را در مورد مشتریان خود برآورد کنند:

  • او کی می‌میرد؟ (برای بیمهٔ عمر یا بیمهٔ زندگی مفید است)
  • چقدر احتمال دارد بیمار شود؟ (با چه نرخی او را بیمه کنیم؟)

از این رو طی دهه‌های نخست قرن بیستم، بسیاری از این شرکت‌ها جدول‌های قد و وزن داشته‌اند و این پارامتر را در تعیین نرخ بیمه نیز دخیل کرده‌اند‌ (+). از جمله این شرکت‌ها می‌توان به MLIC (مخفف Metropolitan Life Insurance Company) اشاره کرده که در سال‌های ۵۰-۱۹۴۰ در این زمینه تلاش‌های گسترده‌ای انجام داده است (+).

طی چند دهه، بسیاری از شرکت‌های بیمه و سازمان‌ها از جدول‌های MLIC استفاده می‌کردند تا در سال ۱۹۷۲ شخصی به نام کیز (Keys) و همکارانش در مقاله‌ای این روش را نقد کردند و پیشنهاد کردند به جای این جدول‌ها از «نسبت وزن به مجذور قد» استفاده شود (کیز به خاطر پژوهش‌هایش در زمینهٔ گرسنگی و فقر غذایی معروف است و دانشمند شناخته‌شده‌ای محسوب می‌شود). در همان مقاله از اصطلاح Body Mass Index یا BMI استفاده شد (+).

هنوز دو دهه‌ی دیگر لازم بود تا به تدریج BMI جا بیفتد و نهایتاً در دهه‌ی نود میلادی (حدود سی سال قبل) سازمان بهداشت جهانی در گزارش‌های خود به این شاخص ارجاع داد (+).

پس می‌توانیم مرور تاریخی خود را این‌گونه خلاصه کنیم که شاخص BMI به‌رغم برخورداری از قدمت صدوهشتاد ‌ساله، کمتر از چهار دهه است که به شکل گسترده مورد استقبال مراجع علمی و سازمان‌های بین‌المللی می‌گیرد (+).

نقدهایی که به BMI وارد است

فرض بر این است که BMI برآوردی از میزان چربی انباشته‌ی بدن به دست می‌دهد. اما این برآورد به علت‌های متعددی ممکن است دقیق نباشد.

  چگالی ماهیچه از چربی بیشتر است و ورزشکارانی که عضله‌های درشت دارند ممکن است BMI نسبتاً بالاتری داشته باشند، اما این BMI بالا را نمی‌توان به عنوان یک اتفاق منفی تفسیر نمود.

  دسته‌بندی‌های BMI بیش از آن‌ که بر اساس پژوهش‌های پزشکی و حوزهٔ سلامت باشند، صرفاً یک قرارداد محسوب می‌شوند. کافی است به این نمونه توجه کنید: در سال ۱۹۹۸ انستیتو ملی سلامت آمریکا (NIH) تصمیم گرفت دسته‌بندی‌های مربوط به چاقی بر اساس BMI را اصلاح کند. به این ترتیب، ۲۵ میلیون آمریکایی در شرایطی که شب با وزن کاملاً‌ عادی و BMI مناسب خوابیدند، صبح روز بعد، چاق محسوب می‌شدند (+).

  جنسیت، نژاد، بلندی پا (از کف پا تا کمر) و اندازه‌ی دور کمر از جمله پارامترهایی هستند که در این شاخص لحاظ نمی‌شوند و همین نکته باعث می‌شود که BMI به تنهایی نتواند معیاری از چربی انباشته‌ی بدن باشد (+). به عنوان مثال، ترکیب بدنی مردم آسیای جنوب شرقی با مردم اروپا و آمریکا متفاوت است. بنابراین اگر فرضاً بافت چربی بدن، جنسیت و سن فردی از فیلیپین یا چین با فرد دیگری از آمریکا برابر باشد، BMI آسیایی ۲٪ تا ۳٪ کمتر از ‌BMI آمریکایی خواهد بود. یا به زبان دیگر، در BMI برابر، بافت چربی آسیایی‌ها بیشتر از آمریکایی‌ها و اروپایی‌هاست (+/+). با توجه به این که سازمان بهداشت جهانی و مرکز کنترل بیماری‌های آمریکا هر دو دسته‌بندی یکسانی را تجویز می‌کنند، عملاً می‌توان گفت مردم تمام جهان با دسته‌بندی‌ای سنجیده می‌شوند که مناسب مردم آمریکاست.

  اصلِ ماجرای «ارتباط BMI با بروز بیماری‌های مختلف» بارها محل تردید قرار گرفته است. از جمله این‌که برخی تحقیقات درباره BMI نشان می‌دهند نیمی از کسانی که بر اساس BMI دارای اضافه‌وزن محسوب می‌شوند،‌ از نظر قند خود، فشار خون و سطح کلسترول در وضعیت عادی قرار دارند. در حالی که یک‌چهارم کسانی که از نظر BMI در وضعیت مطلوبی قرار دارند،‌ از عوارض بیماری‌های کاردیومتابولیک رنج می‌برند (+).

  طی دهه‌های اخیر، بارها مشخص شده تعدادی از کسانی که در NIH و CDC بر روی دسته‌بندی چاقی کار می‌کنند، رابطهٔ بسیار نزدیکی با صنعت «لاغری و کاهش وزن» دارند (+). برخی از آن‌ها برای انجام پژوهش‌های مرتبط با چاقی از شرکت‌های داروسازی بودجه گرفته‌اند و حتی برخی از آن‌ها مشاور برنامه‌ها و پروژه‌های کاهش وزن بوده‌اند. بنابراین، می‌توان حدس زد که ساده‌ترین جابه‌جایی‌ها در BMI (نظیر آن‌چه در سال ۱۹۹۸ اتفاق افتاد و بخش بزرگی از مردم جهان را یک‌شبه از وزن عادی به چاق تبدیل کرد) برای آن‌ها سودهای کلان به همراه داشته است.

این بدان معنا نیست که BMI را باید به کلی کنار گذاشت؛ خصوصاً در شرایطی که جایگزین بهتری برای آن نداریم. اما چنان‌که بسیاری از متخصصان تأکید می‌کنند، بهتر است شاخص توده بدنی صرفاً «یکی از» شاخص‌های مورد بررسی باشد و آن را به تنهایی به عنوان شاخص معیار و مرجع در نظر نگیریم.

در حال حاضر شاخص‌های دیگری مانند دور کمر، اندازه دور باسن و نیز ترکیب‌های آن‌ها (مثلاً نسبت دور کمر به دور باسن) از جمله شاخص‌هایی هستند که به عنوان مکمل BMI و یا جایگزین آن مورد توجه قرار می‌گیرند (+).

پیشنهاد عضویت در متمم

دوست عزیز.

شما با عضویت رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمه‌ی عبور) می‌توانید به حدود نیمی از چند هزار درس متمم دسترسی داشته باشید.

همچنین در صورت تمایل، با پرداخت هزینه عضویت، به همه‌ی درس‌های متمم دسترسی خواهید داشت. فهرست برخی از درس‌های مختص کاربران ویژه متمم را نیز می‌توانید در اینجا ببینید:

 فهرست درس‌های مختص کاربران ویژه متمم

از میان درس‌هایی که در فهرست بالا آمده است، درس‌های زیر از جمله پرطرفدارترین‌ موضوعات هستند:

دوره MBA  |  مذاکره  |  کوچینگ  |  توسعه فردی

فنون مذاکره  |  تصمیم گیری  |  مشاوره مدیریت

تحلیل رفتار متقابل  |  تسلط کلامی  |  افزایش عزت نفس

چگونه شاد باشیم  |  هوش هیجانی  |  رابطه عاطفی

خودشناسی  |  شخصیت شناسی  |  پرورش کودکان هوشمندتر

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

بعد از خواندن این درس چه کار کنم؟

چاق هستید. استخدام‌تان نمی‌کنیم!

  ما در یکی از درس‌های مربوط به مسیر شغلی در متمم، ماجرایی را مطرح کرده‌ایم که به نوعی به BMI و شاخص توده بدنی ربط دارد. چند سال پیش بیمارستانی گفته بود که افراد چاق را استخدام نمی‌کند. چون بیماران فکر می‌کنن کسی که به فکر سلامت خودش نبوده، به فکر سلامتی دیگران نخواهد بود. این تصمیم ریشهٔ بحث‌های بسیاری شد. احتمالاً خواندن آن داستان می‌تواند برایتان جذاب باشد:

چون چاق هستید. استخدام‌تان نمی‌کنیم!

  لطفاً توجه کنید که ما در متمم، تعداد و ترتیب درس‌ها و اولویت به‌روزرسانی آن‌ها را بر اساس تعداد دوستان علاقه‌مند به هر درس، انتخاب و طراحی می‌کنیم.

بنابراین لطفاً اگر به این درس (یا هر درس دیگری در متمم) علاقه‌مند هستید، حتماً زیر درس کنار عبارت «این درس در حوزهٔ علاقهٔ من قرار دارد» علامت بزنید.

      شما تاکنون در این بحث مشارکت نداشته‌اید.  

     برخی از دوستان متممی که به این درس علاقه مندند:    سمانه هرسبان ، هیوا ، یوسف شیخه ، کامران زیباکردار ، پرستو امین

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری سبک زندگی من به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه سبک زندگی من
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۹ نظر برای شاخص توده بدنی چیست؟ فرمول BMI و معنای آن

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : هیوا

    من سالهاست BMI رو به عنوان یک فاکتور محاسبه و ثبت میکنم اما در کنار بقیه شاخصها. چیزی که BMI نشون نمیده (همونطور که در متن درس اشاره شد) این دو مورد مهم هست:
    1- این M یا Mass چیه؟. مثلاً چربیه یا عضله؟ اگه این دو تا رو تفکیک کنیم مشخص میشه که چرا BMI هادی چوپان و یه فرد کاملاً چاق یکیه. پس باید درصد چربی و عضله و حتی آب بدن و عضله و ... رو هم بدونیم (من یک ترازوی ساده دارم که اینهارو اندازه میگیره. البته تجهیزات ورزشی که بعضی کلینیکها دارن خیلی دقیقتره). میدونیم که درصد عضله ارتباط قوی داره با سلامتی و حتی جوانی و longevity.
    2- این Mass کجای بدنه؟ دور شکم؟ اگه اینجا باشه یک شاخص خطرناک برای بسیاری از بیماری ها (مثلاً قلبی عروقی) محسوب میشه. یک قاعده سرانگشتی برای این شاخص مهم اینه که دور کمر، کمتر از نصف قد باشه (وگرنه خطرناک میشه). منبع این گزاره رو الان ندارم ولی توی یادداشت هام از قول یک پزشک به اسم دکتر Travis Stork نوشتمش.
    در کل نکته مهمی که این سالها توجهم بهش جلب شده اینه که بسیاری از سیستمهای تشخیص و ارزیابی (از BMI گرفته تا DSM) وابسته ست به سیستم اداری جایی که این شاخص ها ازش اومده. مثلاً شرکتهای بیمه یا سیستم قضایی آمریکا یا به طور کلی غرب.

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .