سریعتر رفتن، الزاماً ما را زودتر به هدف و مقصد نمیرساند

ما در پیام اختصاصی متمم، هر روز جملهی کوتاهی را برای شما نمایش میدهیم.
پیوسته هم بر این نکته تأکید میکنیم که جملههای کوتاه را معمولاً نمیتوان به عنوان توصیهای قطعی یا گزارهای مبتنی بر روش علمی یا حتی یک موضعگیری مشخص در نظر گرفت.
این نوع جملهها، صرفاً تلنگری برای اندیشیدن، برای ساماندهی بهتر به دانستهها و خاطرات، و گاه خلاصه کردن برخی مفاهیم و تجربههای ارزشمند هستند.
با توجه به اینکه در پیام اختصاصی امکان بحث و گفتگو وجود ندارد، مجموعهای تحت عنوان دعوت به گفتگو را برای بحث، گفتگو، تمرین نوشتن و تبادل نظر میان دوستان عزیز متممی در نظر گرفتهایم.
این بار جملهای از جان برانر (John Brunner) نویسندهی انگلیسی را برای بحث و گفتگو انتخاب کردهایم.
جملهای که ظاهر آن بسیار ساده است، اما میتواند فرصت خوبی برای بحث و گفتگو ایجاد کند:
پیش از هر چیز، حتماً به خاطر داریم که ساختن این نوع تعبیرهای عمیقنما با طعم و بوی فلسفه و حکمت، چندان دشوار نیست.
مثلاً میتوانیم به سادگی به همین سبک، جملههای زیر را بسازیم و نام خودمان یا نویسندهی مورد علاقهمان را زیر آن بنویسیم:
- گاهی اوقات، اوج غنا را میتوان در فقر تجربه کرد.
- گاهی نهایت عشق، رها کردن معشوق است.
- گاهی برای مسخره کردن انسانها، لازم است آنها را جدی بگیریم و به ایشان نخندیم.
- گاهی برای موفق شدن، باید شکست خورد.
- گاهی عمیقترین شکست را فقط پس از بزرگترین موفقیت میتوان تجربه کرد.
- گاهی برای تجربهی نظم، باید بینظمی را در آغوش کشید.
این جملهها را از این جهت نوشتیم که اشاره کنیم بسیاری از جملهها به خودی خود، دانش و تجربهی شگفتانگیزی را در دل پنهان نکردهاند. ارزش آنها به این است که ما را وادار به فکر کردن کنند.
سادهترین تبیین این جمله، احتمالاً داستان کلاسیک رقابت خرگوش و لاکپشت است. شاید هم جملهی معروف دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن، در ذهنتان تداعی شده باشد.
اما میتوان این جمله را به بهانهای برای سوالهای مهمتر هم تبدیل کرد:
- از کجا میتوانیم بفهمیم که سرعت مناسبی را برای حرکت در مسیر هدف خود انتخاب کردهایم؟
- چه نشانههایی میتوانند به ما بگویند که تندتر از آنچه که باید به سمت هدف خود حرکت میکنیم؟
- سرعت مناسب را چگونه باید تشخیص داد؟
- تلاش و پشتکار و حرکت دائمی در مسیر هدف را، چگونه از حرکت شتابزده به سمت آن تفکیک کنیم؟
غیر از حرفها و توصیههای رایج در فرهنگمان (مثل اینکه رهرو باید آهسته و پیوسته برود)، چه حرفها و تجربهها و توصیههای دیگری با خواندن این جمله در ذهنمان زنده میشود؟
شما با عضویت ویژه در متمم، میتوانید به درسها و آموزشهای بسیاری از جمله موضوعات زیر دسترسی کامل داشته باشید:
موضوعات زیر، برخی از درسهایی هستند که در متمم آموزش داده میشوند:
دوره MBA (یادگیری منظم درسها)
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مدیریت زمان به شما پیشنهاد میکند:
- مدیریت زمان چیست و تکنیکهای آن کدام است؟
- تعریف کارایی، تعریف اثربخشی و تفاوت کارایی و اثربخشی
- تعریف اهمال کاری چیست؟ (+ پرسشنامه اهمال کاری)
- آیا شما هم گرفتار اهمال کاری هستید؟
- انضباط شخصی | نظم شخصی یا نظم درونی چیست؟
- روتین چیست؟ شما چند روتین روزانه دارید؟
- نظم شخصی و فعالیت در زمانهای خاکستری
- ویژگی های یک برنامه ریزی موفق | هدف گذاری کافی نیست
- نظم شخصی و راهکاری برای آشفتگی ذهنی
- برای خواب بهتر کافی است فهرست کارهای فردایتان را بنویسید
- نظم شخصی در پانزده دقیقه (قانون ۱۵ دقیقه)
- اولویت بندی کارها و فعالیت ها | ماتریس آیزنهاور
- یک تکنیک مفید در برنامه ریزی برای آینده
- سریعتر رفتن، الزاماً ما را زودتر به هدف و مقصد نمیرساند
- تعهد نود و هشت درصدی مستهلککننده است
- راهکاری برای غلبه بر تنبلی و اهمال کاری
- تعریف تفویض اختیار چیست؟
- یکی از اصول تفویض اختیار به کارکنان | استعارهی میمون بر شانه
- با دو شخصیت درون خود چه میکنید؟
- اوقات فراغت | آیا باید به دنبال پر کردن اوقات فراغت باشیم؟
- نرم افزار برنامه ریزی روزانه و انجام کارهای شخصی Todoist
- آموزش نرم افزار یادداشت برداری اورنوت (۱)
- آموزش نرم افزار یادداشت برداری اورنوت (۲)
- وان نوت (OneNote) برای مدیریت درس، کار و زندگی
- برخی از قابلیتهای وان نوت (OneNote)
- برای تثبیت عادتهای خوب در زندگی روزانه از چه برنامهای استفاده میکنید؟
- دانلود فایل صوتی اصول مدیریت زمان محمدرضا شعبانعلی
- اپلیکیشن واندرلیست (Wunderlist) برای برنامه ریزی روزانه و پیگیری کارها
- معرفی چند کتاب مدیریت زمان و تکنیکهای آن (+نکات کلیدی)
- چک لیست و جدول برنامه ریزی روزانه (+ فایل PDF برای دانلود)
- مراحل نوشتن فهرست انجام کارهای روزانه | برنامه ریزی به روش GTD
- کانبان چیست و چگونه میتواند به مدیریت زمان و نظم شخصی کمک کند؟
- جدول برنامه ریزی هفتگی (+ فایل PDF برای دانلود)
- مدیریت انرژی در کنار مدیریت زمان
- چگونه از زمان درست استفاده کنیم؟ | معرفی و بررسی کتاب
- کتاب آداب روزانه | عادتهای رفتاری افراد موفق و بزرگان هنر و اندیشه
- اثر معکوس | آیا ابزارهای افزایش کارایی، خود عامل اتلاف وقت میشوند؟
- مدیریت جلسات | نکاتی برای برگزاری یک جلسه کاری موفق
- دیجیتال دیتاکس | رهایی از اعتیاد به شبکه های اجتماعی و اینترنت
- کتاب خرده عادت ها (عادت های اتمی) | اثر جیمز کلییر
- کتاب مینیمالیسم دیجیتال | درباره اعتیاد به اینترنت و شبکه های اجتماعی
- کتاب مجالی برای تمرکز | توصیههایی برای افزایش بهره وری
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : شهرزاد
* جمله ي جان برانر (گاهي براي سريع تر رفتن، بايد سرعت را كم كرد.) به نظرم مفهوم عميق و زيبايي در خودش داره. و من کاملاً باهاش موافقم. و فكر ميكنم اين خود ما هستيم كه با دقت و مراقبت از كاري كه انجام ميديم ميتونيم بفهميم، و يا بايد اين مهارت رو در خودمون تقويت كنيم كه بتونيم تشخيص بديم كه سرعت مناسب در هر زمان ((يعني چه وقت تندتر، و و چه وقت كندتر) براي رسيدن به هدفمون چه هست و چه بايد باشد.
* به نظرم براي اينكه بتونيم سرعت مناسب براي رسيدن به هدفمون رو تشخيص بديم، خوبه كه در نقاطی از مسير بايستيم، توقف كنيم و مسيري رو كه تا حالا طي كرديم ارزيابي كنيم و برای مسير آيندهمون برنامهريزي كنيم. و خوبه که در هر نقطه از خودمون بتونیم چند سوال هم بپرسيم و به اونها جواب بدیم:
از جمله اینکه: آيا من هنوز در مسير هدفام قرار دارم؟ آيا از مسير اصلي هدفم منحرف نشدم؟ آيا تا اينجا تونستم دستاورد قابل قبولي به دست بيارم؟ آيا در اين مسير براي رسيدن به اين هدف مشخص، از آدمها و جنبه هاي مهم و ارزشمند ديگرِ زندگي ام غافل نشدم؟ آيا آرامش و رضايت درونیام رو تا اينجا فداي سرعت زياد نكردم؟ آیا حركتم زیادی تُند يا کُند نيست؟ آيا آدم صبوري هستم و اجازه ميدم تا بذر تلاشها و پشتكارم در زمان مناسب به بار بنشينه، يا آدم عجول و بيحوصله اي هستم كه دلم ميخواد فقط زود به يه نتيجهاي - حالا هر نتیجهای ميخواد باشه - برسم؟ و سوالات ديگري از اين دست.
* جالبه که توی ورزش ايروبيك هم همینطوره. در گرم کردن بدن در ابتداي ورزش (warm up) و آروم كردن و پايين آوردن ضربان بدن در انتهاي ورزش (cool down)، در كار كردن با وزنه و ... نمي شه حركات رو سريع تر و تندتر از اونچه كه بايد باشه، انجام داد. و وقتي نويت به زدن ست و زنجيره ها ميرسه نميشه اين كار رو آروم تر و كندتر از اونچه كه بايد باشه، انجام داد. در هر مرحله هر يك از حركات، بايد با ريتم مناسبي انجام بشن تا بيشترين فايده و كمترين آسيب رو براي بدن به همراه داشته باشن و بعلاوه به زيبايي هر چه بيشتر حركات هم كمك كنند.
* ديروز توي يه كتاب، به جملهي قابل تأملي از «رابرت لويي استيونسون» هم برخوردم كه خيلي از خوندنش لذت بردم. او ميگفت:
"از روي محصولي كه خرمن ميكنيد در مورد كار خود قضاوت نكنيد، بلكه از روي بذري كه ميكاريد قضاوت كنيد."
که به نظرم این، مستلزمِ داشتن سرعت مناسب هست.
* وقتي اين كامنت رو مينوشتم ياد فايل صوتي توقف اضطراري محمدرضاي عزيز هم افتادم كه بينهايت اين فايل رو دوست دارم، و هر چقدر بهش گوش کنم خسته نمیشم. بارها در جاهاي مختلف هم بهش اشاره كردم. اما چون احساس ميكنم به زيبايي، با اين بحث هم مرتبط هست؛ اجازه بديد باز هم تكرارش كنم. محمدرضا در اين فايل ميگه:
"وقتی جهت درست نیست، تندتر رفتن، ما را به مقصد نمیرساند.
گاهی باید ایستاد. اطراف را نگاه کرد.
جهتها را شناخت و دوباره شتافت.
در زندگی گاهی، باید توقف کرد: توقف اضطراری."
به نظرم همین «گاهي توقف اضطراريها»، خیلی میتونه بهمون كمك كنه تا هر بار در هر قسمتی از مسیر، سرعت مناسب براي رسيدن به هدفمون رو پيدا كنيم و سپس مسيرمون رو ادامه بديم.