کتاب کی بود کی بود؟ | وقتی خودمان را توجیه میکنیم
در درس تعارض شناختی گفتیم که انسان، نمیتواند تعارضهای ذهنی را برای مدت طولانی با خود حمل کند و دیر یا زود، با مکانیزم توجیه، سعی میکند دیدگاهها و باورها و حتی خاطرات خود را به شکلی اصلاح کند که با رفتارها و گفتارهایش تطبیق پیدا کنند.
شاید برایتان جالب باشد که یک کتاب، اختصاصاً به این موضوع اختصاص یافته و با حجم زیادی مثال و توضیح، نقش «توجیه» را در زندگی روزمرهی ما، و نیز زندگی سیاستمداران و تصمیمگیران و صاحبمنصبان، شرح میدهد.
کتاب کی بود کی بود؟ (ترجمهی Mistakes Were Made) توسط دو نفر از بزرگان روانشناسی اجتماعی، یعنی الیوت ارونسن (Elliot Aronson) و کارول توریس (Carol Tavris) نوشته شده و میتوان گفت بخش عمدهی آن، صرفاً به تعارض شناختی یا Cognitive Dissonance اختصاص دارد.
ما در اینجا بخشهایی از این کتاب را برایتان انتخاب کردهایم و در ادامه میآوریم. اما اگر احساس کردید مثالها برایتان گنگ است یا مفهوم نیست، پیشنهادمان این است که دوباره وقت بگذارید و درس تعارض شناختی را مرور کنید.
چرا بروز دادن خشم ما را خشمگینتر میکند؟
مایکل کان، که آن زمان دانشجوی کارشناسی روانشناسی بالینی دانشگاه هاروارد بود، آزمایش هوشمندانهای طراحی کرد که مطمئن بود فواید تخلیهی هیجانی را نشان میدهد.
خودش را جای یک پزشک جا زد که باید برای پژوهشهای پزشکیاش از دانشجویان کالج، یکی یکی، آزمون دروغسنجی و فشار خون بگیرد.
نوبت هر کدام از دانشجویان که میرسید، کان وانمود میکرد از رفتار آنها آزرده شده و بهشان بد و بیراهی (که توهین مستقیم به مادرشان بود) میگفت. دانشجوها هم کفری میشدند و فشار خونشان بالا میرفت.
در گروه آزمایش، به دانشجوها اجازه میدادند که خشمشان را بروز دهند، به این شکل که میتوانستند به سرپرستِ کان مراجعه و از او شکایت بکنند؛ به این ترتیب دانشجویان تصور میکردند که او را بدجوری به دردسر میاندازند.
در گروه کنترل به دانشجویان امکان بروز خشمشان را نمیدادند.
کان که خودش از آن فرویدیهای دوآتشه بود، از نتایج آزمایش شگفتزده شد: تخلیهی هیجانی اصلاً به درد نمیخورد.
کسانی که توانسته بودند دقّ و دلیشان را از کان خالی کنند، بیشتر از کسانی که از این فرصت محروم شده بودند از او بدشان میآمد. علاوه بر این، ابراز خشم، فشار خونِ پیش از این بالای آنها را بالاتر هم برده بود، اما فشار خون آنها که امکان شکایت نداشتند اندکی بعد به حالت عادی بازگشته بود.
کان که به دنبال توضیحی برای این الگوی غیرمنتظره بود، به نظریهی ناهماهنگی ذهنی [= ناهماهنگی شناختی] برخورد که در آن زمان تازه در کانون توجه قرار گرفته بود و دید که به بهترین شکل، نتایج را معنیدار میکند.
از آنجا که دانشجویان گروه اول فکر میکردند آشی با یک وجب روغن برای کان پختهاند، باید کارشان را به این شکل توجیه میکردند که به خودشان بقبولانند حقش بوده، و همین باعث میشد خونشان بیشتر به جوش بیاید.
هرم انتخاب
دو مرد جوان با نگرشها، تواناییها و سلامت روانی مشابه را تصور کنید.
هر دو نسبتاً صادقند و نگرشی بینابینی به تقلب کردن دارند: معتقدند خوب نیست، ولی بدترین جنایت عالم هم نیست. حال، هر دویشان در میانهی آزمون ورودی به دانشگاه هستند. هر دوشان سر پرسش مهمی در زمینهی مقالهنویسی ذهنشان خالی میشود. شکست در مقابل چشمانشان پدیدار میشود…
درست در همین زمان هر دویشان فرصتی برای تقلب پیدا میکنند تا از روی دست دانشجوی دیگری بنویسند. پس از مکثی طولانی و دردآور، یکیشان تسلیم وسوسه میشود و دیگری مقاومت میکند.
تصمیم این دو به اندازهی مویی از هم فاصله دارد. هر کدامشان به سادگی ممکن بود تصمیم دیگری بگیرد. حاصل تصمیم هر کدامشان مهم است؛ اما به بهای سنگین. یکی شرافتش را زیر پا میگذارد تا رتبهی خوبی به دست آورد، و دیگری قید رتبهی خوب را میزند تا شرافتش را حفظ کند.
حال پرسش ما این است: این دو حدود یک هفته پس از آزمون چه برداشتی از کارشان دارند. هر دو زمان کافی برای توجیه کارشان در اختیار داشتهاند.
آن یکی که تقلب کرده به خودش میگوید تقلب که دیگر جرم و جنایت نیست. «همه تقلب میکنند. چیز مهمی نیست. من هم واقعاً باید این کار را میکردم تا شغل آیندهام را تضمین کنم.»
اما آن دیگری که در مقابل وسوسه مقاومت کرده میگوید تقلب غیراخلاقیتر از آنی است که پیش از این فکر میکردم: «در واقع، آنها که تقلب میکنند رسوا و بیآبرو هستند. من که میگویم باید کسانی را که تقلب میکنند کلاً از دانشگاه اخراج کرد. باید درس عبرتی شوند برای دیگران.»
برای هر کدام از این دانشجویان، پس از پشت سر گذاشتن این دورهی فشردهی توجیه کردن خویش، دو اتفاق افتاده: اول اینکه دیگر خیلی از یکدیگر فاصله گرفتهاند؛ و دوم اینکه باورهایشان را نهادینه کردهاند و قانع شدهاند که همیشه همینطور فکر میکردهاند.
انگار در ابتدای کار نوک هرمی ایستاده باشند و تنها یک میلیمتر از هم فاصله داشته باشند، اما پس از توجیه کارهایشان، به پایین هرم لیز بخورند و هر کدام در یک سرِ قاعدهی آن بایستد.
آنکه تقلب نکرده دیگری را فاسد و بیاخلاق میشمارد؛ و آنکه تقلب کرده دیگری را بچه مثبتی از زندگی عقبمانده.
حافظه، مورخی که خودش را توجیه میکند
وقتی دو نفر یادآوری کاملاً متفاوتی از یک رویداد دارند، ناظران اغلب گمان میکنند که یکیشان دارد دروغ میبافد.
البته برخی افراد واقعاً داستانهایی از خودشان میسازند، یا به داستانشان شاخوبرگ اضافی میدهند تا مخاطب را بازی دهند یا سر کار بگذارند. اما بیشتر ما، بیشتر وقتها نه حقیقت محض را میگوییم، نه عامدانه سر دیگران کلاه میگذاریم.
ما دروغ نمیگوییم؛ فقط داریم رفتارمان را توجیه میکنیم.
همهمان در حین تعریف داستانهایمان جزئیاتی را به این داستانها اضافه میکنیم و نکات ناجور و ناخوشایند را از قلم میاندازیم؛ سیر وقایع را طوری تغییر میدهیم که نقش خودمان برجستهتر شود.
این تغییر چنان خوب جا میافتد که دفعهی بعد شاخوبرگی کمی مهیجتر به آن اضافه میکنیم. آن دروغ مصلحتی را به بهانهی بهتر و شفافتر کردن داستان توجیه میکنیم و تا جایی پیش میرویم که آنچه به یادمان میماند با آنچه واقعاً روی داده متفاوت است، یا حتی چیزی را به یاد میآوریم که اصلاً اتفاق نیفتاده است.
به این ترتیب، حافظه، مورخ شخصی، درونی و خودتوجیهگرِ ما میشود. یکی از روانشناسان اجتماعی، به نام آنتونی گرینوالد، «نفس» (self) را تحت سلطهی یک «خود» (ego) مستبد میداند که وقتی اطلاعاتی به مذاقش خوش نیاید بیرحمانه آنها را از بین میبرد و مانند همهی رهبران فاشیست، تاریخ را از دید فاتح مینگارد.
اما دیکتاتور فاشیست، تاریخ را بازنویسی میکند تا سر نسلهای آینده کلاه بگذارد، حال آنکه خودِ مستبد تاریخ را بازنویسی میکند تا سرِ خودش را کلاه بگذارد.
تاریخ را فاتحان مینویسند و ما نیز برای نگاش تاریخ شخصی خودمان بر همان سیاق فاتحان عمل میکنیم.
اعمال و رفتارمان را توجیه میکنیم تا خوب جلوه کنیم و احساس خوبی نسبت به خودمان و کارهایی داشته باشید که کردهایم یا موفق به انجامشان نشدهایم.
اگر اشتباهی هم صورت گرفته حافظه یاریمان میکند که به یاد آوریم کس دیگری مقصر بوده. اگر ما در آن رویداد شرکت داشتیم، ناظر و عابری صرف بودیم و نه بیشتر.
توضیح پایانی اینکه کتاب کی بود کی بود توسط سما قرایی ترجمه شده و به همت #نشر گمان به بازار عرضه شده است.
دسترسی کامل به این درس و ۷۶ درس دیگر دربارهٔ تصمیم گیری و حل مسئله برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است. تا کنون ۱۲۸۰۶ نفر از متممیها مجموعاً ۲۵۹۱۶ تمرین در درسهای تصمیم گیری و حل مسئله ثبت کردهاند.
با عضویت ویژهٔ متمم علاوه بر این ۷۶ درس به هزاران درس دیگر از جمله درسهای زیر دسترسی پیدا میکنید. درسهای زیر صرفاً چند نمونه هستند:
تفکر سیستمی | تفکر استراتژیک | مهارت یادگیری
دوره MBA | توسعه فردی | سبک زندگی
مشاوره مدیریت | کوچینگ | مدیریت جلسه
مذاکره | مدیریت تعارض | مهارت های ارتباطی
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تصمیم گیری به شما پیشنهاد میکند:
- مهارت تصمیم گیری درست در مدیریت و زندگی | دوره آموزش تصمیم گیری
- تصمیم گیری چیست؟ | تعریف تصمیم گیری + چند مثال از تصمیم گیری
- انواع تصمیم گیری در مدیریت و زندگی
- فایل صوتی درباره تصمیم گیری
- تصمیم گیری درست الزاماً به نتیجه مطلوب منتهی نمیشود
- تصمیم خوب و تصمیم بد
- پشیمانی در تصمیم گیری: کارآفرینی انتخاب من نبود
- تفاوت تصمیم گیری و تصمیم سازی
- هشت خرده مهارت برای تصمیم گیری بهتر و حل مسئله
- دانلود کتاب صوتی دشواری انتخاب (تناقض انتخاب) | بری شوارتز
- مرور سرفصل های درس تصمیم گیری در دانشگاهها
- تاریخچه نظریه های تصمیم گیری در مدیریت
- فوبیای تصمیم گیری | ریشه تردید در تصمیم گیری
- تصمیم های سخت زندگی و درد راههای نرفته
- «تصمیم گیری منطقی» در برابر «تصمیم قابلدفاع»
- روش های تصمیم گیری | آشنایی با سیستم یک و دو در فرایند تصمیم گیری
- چگونه لیست ارزش های زندگی خود را استخراج کنیم؟ راهنمای تعیین و اولویتبندی ارزشها
- پرسشنامه ارزش های شخصی (ارزش های فردی شوارتز)
- اخلاق هوش مصنوعی | مسئله تراموا
- تکنیک های تصمیم گیری | استفاده از گروه مشاوران فرضی
- تکنیک های تصمیم گیری | ثبت و مرور تصمیمها
- در دفاع از پرتاب کردن سکه!
- خطاهای شناختی یا خطاهای ذهنی | معرفی انواع خطاهای شناختی
- تعریف سوگیری چیست؟ انواع سوگیری کدام است؟
- تشخیص بهتر سوگیری های ذهنی
- هیوریستیک و مغز خطاساز | میان برهای ذهنی
- سوگیری تاییدی چیست؟ | چرا نباید برای غلبه بر آن تلاش کنیم؟
- خطای تمرکز بر آخرین اطلاعات
- ترس از دست دادن و دام حفظ وضعیت موجود
- اثر لنگر انداختن چیست؟ چگونه میتوان این سوگیری شناختی را کاهش داد؟
- سوگیری خوش بینی | وقتی احتمالات واقعی را فراموش میکنیم
- اثر پلتزمن | کمربند ایمنی بهتر است یا میخ؟
- جاشوا بل و ویولن نوازی در ایستگاه مترو | مرور یک داستان آشنا
- تعارض شناختی (ناهماهنگی شناختی)
- کتاب کی بود کی بود؟ | وقتی خودمان را توجیه میکنیم
- خطای درک نادرست دامنه ارزیابی و مقیاس مسئله
- اعتماد به نفس بیش از حد
- استریوتایپ یا تفکر قالبی: معتقد به آن هستید یا قربانی آن؟
- خطای هاله ای یا اثر هاله ای چیست و چه اثراتی ایجاد میکند؟
- کدام توالت را انتخاب کنم؟ | دن اریلی
- سوگیری هنگام قضاوت درباره قهرمانان
- مجموعه کلیپ تصویری سمینار تصمیم گیری و انتخاب
- آنچه در میان سر و صداها گم میشود
- باید پای خودت گیر باشد! – مطلب تکمیلی تصمیم گیری
- چند نکته درباره تصمیم گیری برای کسب و کار
- سوالهای مصاحبه شغلی | سنجش توانایی تصمیم گیری
- پروژه پایانی درس تصمیم گیری
- کتاب تفکر سریع و کند | کتاب دنیل کانمن درباره تصمیم گیری و قضاوت | مقایسه ترجمهها
- معرفی کتاب انتخابها، ارزشها و چارچوبها (دنیل کانمن)
- معرفی دنیل کانمن | برخی از کتابهای دنیل کانمن
- هوارد رایفا – از بنیانگذاران دانش تصمیم گیری
- اتاق خبر | درس تصمیم گیری
- تصمیم گیری بر اساس پیش بینی تصمیم دیگران | نگاه کینز به سرمایه گذاری و بازار بورس
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : امیر جافری
با مطالعه این درس و با اشاره به خطای تعارض شناختی یاد جمله زیبایی افتادم که فک می کنم ویل دورانت گفته، دقیق نیست ولی یه همچین مضمونی داره:
یعنی احتمالا چنگیز مغول هم اون اوایل واقعا خوشش از کشتن کسی نمیومده ولی یواش یواش که مجبور به کشتن شده، تعارض شناختی رو با خودش حل کرده و احتمالا دیگه با یه حس خوب و منطق درست دستور قتل و عام ملت رو می داده، تهشم راضی بوده که خداروشکر یه کارای خوبی کردیم و شبم خیلی راحت می خوابیده.