مک دونالدی شدن | منظور جورج ریتزر از مک دونالدیزاسیون چیست؟
کسانی که یک کسب و کار (هر چقدر هم کوچک) راهاندازی میکنند، مدیریت یک شرکت یا بخشی از یک شرکت را بر عهده دارند، یا میخواهند در زمینهٔ مشاوره مدیریت و کوچینگ مدیران فعالیت کنند، دیر یا زود با این چالش مواجه میشوند که چه ترکیبی از «انعطافپذیری» و «صلب بودن» برای انجام هر کار لازم است؟
این سوالی است که پاسخ نادرست یا نامناسب به آن میتواند هزینههای جدی به کسب و کار تحمیل کند.
مکدونالدی شدن، که درسهای دیگری هم در ادامهٔ آن منتشر خواهد شد، فرصتی است تا بیشتر در اینباره صحبت کنیم.
پیش نیاز مطالعه این درس- انجام تمرین ورود به بحث (متفکران و نویسندگان مدیریت)
- مطالعهٔ درس فردریک تیلور و مدیریت علمی

اگر کتابهای جامعهشناسی با موضوع جهانیسازی را ورق بزنید، بهویژه اگر نگاهی انتقادی به جهانیشدن داشته باشند، احتمالاً نام جورج ریتزر (George Ritzer) را هم در آنها خواهید دید.
مک دونالدی شدن یا مک دونالدیزاسیون (McDonaldization) اصطلاحی است که او در جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی رواج داد و خود نیز کتابها و مقالات متعددی دربارهٔ آن نوشت.
البته، نه مفهومی که ریتز مطرح کرد جدید بود و نه نامی که انتخاب کرد.
اصطلاح مک دونالدی شدن را نویسندهای به نام جیم هایواتر در سال ۱۹۷۵ به کار برده بود (+). حرفهای ریتزر هم کموبیش به همین شکل در نوشتههای ماکس وبر پیدا میشد. بنابراین میتوان گفت اصطلاحی را که هایواتر به کار برده بود روی حرفهایی که وبر گفته بود گذاشت و آنقدر در این باره حرف زد که مک دونالدیزاسیون به نام او جا افتاد.
نوشتههای ریتزر از بسیاری جهات ضعیفند و اغراق نیست اگر بگوییم زیادهگویی و تکرار مکررات، انتخاب گزینشی دادهها، استدلالهای بیپایه و تعمیمهای بیمنطق تقریباً به امضای او تبدیل شده است.
فرض کنید اینشتین جایی فردی با بدن زیبا و انحناهای چشمنواز ببیند و بگوید: «این هم نمونهٔ دیگری از بحث انحنای فضا-زمان که من میگفتم.» چه حسی پیدا خواهید کرد؟ ریتزر گاهی در نوشتههایش تا همین حد جلو میرود؛ با این تفاوت که بر خلاف اینشتین، از همان ابتدا هم حرف تازهای نزده است (ریتزر از کورههای آدمسوزی آلمانها یا قرصهای تقویت قوای جنسی و حتی حملهٔ یازدهم سپتامبر را در چارچوب تئوری مکدونالدیزاسیون توضیح میدهد!).
طبیعی است این سوال برایتان ایجاد شود که با توجه به توصیفهای پیشگفته، چرا درسی را در متمم به او اختصاص دادهایم و نامش را در فهرستی قرار دادهایم که کسانی مثل پیتر دراکر، هنری گانت، چارلز هندی و دانیل بل در آن قرار دارند؟ و چرا کسانی مثل گرت مورگان در کنار نظر صاحبنظران مدیریت تعبیرهای او را هم نقل میکنند؟
و علاوه بر این، چرا به جای کتاب اصلی و کلاسیک او (The McDonaldization of Society) مجموعهٔ McDonaldization – The Reader را برای معرفی انتخاب کردهایم؟
در ادامهٔ این درس ضمن شرح بیشتر مفهوم مک دونالدیزاسیون، به دو سوال بالا هم پاسخ میدهیم:
دسترسی کامل به این درس و تعدادی دیگر از درسهای پیشرفتهٔ نویسندگان و متفکران مدیریت برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است. با عضویت ویژه علاوه بر دسترسی به این درسها به مجموعهٔ گستردهتری از درسها به شرح زیر دسترسی پیدا میکنید:
البته بررسیهای آماری ما نشان داده که علاقهمندان به این درس، معمولاً از درسهای زیر بیشتر از سایر درسهای متمم استقبال کردهاند:
مشاوره مدیریت | کوچینگ | رفتار سازمانی
مدل ذهنی | استعدادیابی | مسیر شغلی
مذاکره | روانشناسی پول | مدیریت جلسه
کارآفرینی | استراتژی | پلتفرمها
تذکر: برای دسترسی به محتوای این درس، صرفاً عضو شدن و پرداخت هزینهٔ عضویت کافی نیست و باید تمرین ورود به بحث را هم انجام دهید. انجام این تمرین بسیار ساده فقط حدود ۵ تا ۱۰ دقیقه از وقت شما را میگیرد.
چرا کتاب McDonaldization | The Reader؟
پس از آشنایی اولیه با مفهوم مک دونالدیزاسیون، باید به سه پرسش پاسخ دهیم:
- ریتزر مزایای مک دونالدیزاسیون را چه میداند؟
- ریتزر چه دردسرها، خطرات و تبعات ناخوشایندی را برای مک دونالدی شدن برشمرده است؟
- چه نقدهایی بر نگرش ریتزر وارد است؟
در درس جداگانهای به این سوالها خواهیم پرداخت. اما فعلاً همینجا میتوانیم اشاره کنیم که علت انتخاب نسخهٔ The Reader چه بوده است. کتابهای بسیاری در دنیا با عنوان The Reader یا A Reader منتشر میشوند. ویژگی این کتابها در این است که گزیدهای از متن کتابها و مقالات و تحلیلهای افراد مختلف را در موضوعات مختلف گردآوری میکنند.
بنابراین اگر کتابی با عنوان Globalization: A Reader ببینید، میتوانید حدس بزنید که تعدادی از معتبرترین یا مشهورترین یا تأثیرگذارترین متون در زمینهٔ جهانیسازی (البته به سلیقه و تشخیص Editor یا دبیر مجموعه) در آن کتاب گرد آمدهاند.
کتاب مکدونالدیزاسیون (تصویر بالا) در سال ۱۹۹۳ منتشر شد و ریتزر شانزده سال بعد در ۲۰۰۹ کتاب McDonalization – The Reader را به بازار عرضه کرد (سومین ویراست). فقط ۶ فصل از ۲۷ فصل این کتاب را خود ریتزر نوشته و فصلهای دیگر را از آنچه دیگران دربارهٔ مصداقهای نظریهٔ او نوشتهاند انتخاب کرده است.
بنابراین هم حرفهای ریتزر در این کتاب تازهتر و بهروزتر است، هم نقدهایی را که به نظریهاش شنیده، پاسخ داده و هم فرصت داشته نشان دهد که گستردگی کاربرد نظریهاش را تا کجا میداند.
به همین علت، در عین اینکه ما در متمم کتاب اولیهٔ ریتزر را هم خواندهایم، برای ارجاع و بررسی و نقد، از نسخهٔ Reader استفاده میکنیم.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری متفکران کلاسیک مدیریت به شما پیشنهاد میکند:
- نویسندگان، نظریه پردازان و متفکران مدیریت | شما چه کسانی را میشناسید؟
- نویسندگان و دانشمندان کلاسیک مدیریت و روانشناسی مرتبط با مدیریت
- انقلاب صنعتی | دوران انقلاب صنعتی در اروپا چگونه آغاز شد؟
- فردریک تیلور و تیلوریسم | مدیریت علمی تیلور چه میگوید؟
- هنری گانت | از طراحی گانت چارت تا توسعه مدیریت علمی
- مک دونالدی شدن | منظور جورج ریتزر از مک دونالدیزاسیون چیست؟
- مزایا و معایب مک دونالدیزه شدن سازمانها، کسب و کارها و جامعه
- پیتر دراکر کیست؟ | مروری بر زندگی و کتابهای پیتر دراکر
- پیتر دراکر در کلاس درس – قسمت اول
- پیتر دراکر در کلاس درس – قسمت دوم
- درسهای پیتر دراکر: گذشته همیشه چراغ راه آینده نیست
- درسهای پیتر دراکر: همیشه پاسخ این سوالات را آماده داشته باشید!
- هنری فایول | اصول مدیریت فایول و نقش او در تاریخ مدیریت
- چستر بارنارد
- جملاتی از ادوارد دمینگ
- تئودور لویت (Theodore Levitt) – از بزرگان بازاریابی مدرن
- دنیل پینک
- تام پیترز و مدل هفت اس مکنزی
- هشت ویژگی شرکتهای موفق (کتاب در جستجوی برتری)
- چارلز هندی | نظریه پرداز و نویسنده کتاب خدایان مدیریت
- جامعه پساصنعتی | معرفی کتاب دانیل بل
- کریس آرجریس
- ادگار شاین | نظریه پرداز فرهنگ سازمانی
- هربرت سایمون (زندگینامه و دستاوردها)
- هنری مینتزبرگ
- ادوین لاک کیست؟ | نظریه پرداز روانشناسی سازمانی و هدف گذاری
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
۰ نظر برای مک دونالدی شدن | منظور جورج ریتزر از مک دونالدیزاسیون چیست؟