فایل صوتی آموزشی | مقدمه‌ای بر مهارت یادگیری

۷۱۴ نظر برای فایل صوتی آموزشی | مقدمه‌ای بر مهارت یادگیری

پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

نویسنده‌ی دیدگاه : حمیدرضا رازقندی



با سلام به همه متممی های عزیز

مطالب این درس رو با نرم افزار imind map به صورت نقشه ذهنی درآوردم و برای استفاده دوستان آپلود کردم،

امیدوارم مفید باشه...

http://uupload.ir/files/z8h9_1.jpeg

1. رضا صدیقی گفت: (عضو ویژه)

   ۱۰ دیدگاه | ۳۴۰ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
   

   سلام و احترام خدمت همه دوستان

   چیزی که متوجه شدم ماها در معرض حجم عظیمی از اطلاعات هستیم که باعث سردرگمی و کاهش یادگیریمون میشه

   حتی بعضی حرف ها و مطالبی که میخونیم به قدری خالی از اطلاعاتند که نمیتونیم قضاوت درستی داشته باشیم و فقط  انباشته میشن در ذهنمون

   با توجه به فایل صوتی که اشاره شد و جدیدا عادت هایی که داشتم رو تغییر دادم، مثلا در مورد منابع که واقعا مهمه به منبع معتبری مراجعه کنم و هوشمندانه منابع و مطالب رو برای یادگیری انتخاب کنم.

   خودمو در معرض دیتاهای زیادی قرار میدادم برای یادگرفتن که شاید هیچ استفاده ای هم نداشتم و یجور سردرگمی برای یادگیری داشتم و اصرار داشتم اطلاعاتو برای خودم داشته باشم و سیو کنم و واقعا حذف کردنشون و فکر نکردن بهشون خیلی آرومم کرد و حتی از استرسم کم شد.

   ممنونم ازتون جناب شعبانعلی عزیز با کمک شما و انسانهایی چون شما از سردرگمی ها نجات پیدا میکنم.

   برای پاسخ دادن وارد شوید
2. مهدی روان آورد گفت: (عضو ویژه)

   ۱۳ دیدگاه | ۹۹۵ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
   

   درود
   بزرگترین درس های من از این فایل صوتی, که قطعا در رفتار های آتی لحاظ خواهم کرد
   -قطعیت کمتر در کلام
   -نداشتن گارد در مقابل نقض دانسته ها + پذیرش تضاد ها
   -عدم نسبت دادن مشکل به تنها یک عامل
   -احساس مسؤلیت بیشتر در کلاس های تدریسم

   همواره قدر دان زحماتت هستیم محمد رضا جان

   برای پاسخ دادن وارد شوید
3. بهمن عبدی گفت:

   ۳۵ دیدگاه | ۹۲۸ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
   

   این فایل صوتی واقعا تلنگر خوب و به جایی برای من بود و البته مقداری دردناک بود که من رو به فکر فرو برد و باعث شد در ابتدا پرونده خودم در متمم رو مرور کنم. تصمیم گرفتم برای یادگیری هر چه بهتر مهارت یادگیری خودم سعی کنم از این پس منابع خودم را هوشمندانه تر انتخاب کنم(انتخاب هوشمندانه اطلاعات) در ذهنم ،اطرافم ،موبایل و لپ تاپم اطلاعات بی ارزش خیلی زیادی وجود دارد که باید تلاش کنم آنها را با اطلاعات درست جایگزین کنم.(دور ریختن اطلاعات بی ارزش) بارها برای من پیش آمده در مقابل تعارض ها و تضادها به جای پذیرش تلاش به مقابله با آنها کردم مثلا وقتی یه مورد متضاد با دانسته های قبلی من به وجود آماده به جای پذیرش و تحقیق در مورد آن تضاد به منابع قبلی خودم رجوع کردم تا با تایید گرفتن از اون منبع با تضاد به وجود آمده مقابله کنم.(پذیرش تضاد ،تناقض ،تعارض و ابهام) و در آخر باید تلاش کنم همواره برای زیر سوال رفتن مفروضات قبلی خودم آماده باشم هر چند که میدانم این موردمخصوصا  برای من درناک خواهد بود.(آمادگی برای کنار گذاشتن پیش فرض های قبلی)

   برای پاسخ دادن وارد شوید
4. مهدی اسماعیل زاده گفت:

   ۳۳ دیدگاه | ۴۸۵ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
   

   این فایل صوتی من رو یاد درس چه کسی مقصر است؟ به علت های نزدیک قانع نشویم

   در تفکر سیستمی انداخت در این درس هم به این موضوع اشاره شد که نباید نزدیک ترین علت و تنها یک علت را برای یک مشکل پیچیده مطرح کرد

   برای پاسخ دادن وارد شوید
5. رضائی گفت:

   ۲۰ دیدگاه | ۳۲۱ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
   

   درود بر شما دوستان عزیز خوشحالم و شکرگزار بابت متمم جان و خانواده بزرگش
   جالبه! جدیدا سعی می‌کردم کمتر به دانسته‌هام بچسبم و فنجان ذهنم رو خالی نگه دارم! تا مفاهیم جدید و کاربردی‌تر وارد ذهنم بشه و مسائلم رو بهتر حل کنم. علتش هم دردی بود ناشی از زندگی با دانسته‌های قبلی و رسیدن به بن‌بست.
   به این فکر کردم که چرا جلوی بعضی از افراد و صحبت‌هاشون گارد دارم و نمی‌ذارم مطالب اونها وارد ذهنم بشه و به این نتیجه رسیدم که رفتار و گفتارشون باعث این مسئله بوده، اینکه تحریک‌آمیز یا با تمسخر و تخریب می‌خوان حرف بزنند و انتقاد کنند باعث میشه آدم گارد بگیره نسبت بهشون و به جای گفتگو وارد مجادله بشه که نه‌تنها به یادگیری کمک نمیکنه بلکه باعث کینه و سفت‌تر شدن مفاهیم ذهنی خودمون هم میشه
   به نظر من در کنار مهارت یادگیری لازمه مهارت انتقاد کردن و درست صحبت کردن هم یادبگیریم اینها یجورایی به همدیگه کمک می‌کنند و برآیندش به نفع همه ماست

   به قول جناب شعبانعلی یادم باشه
   ” در میدان یادگیری زره‌پوش نباشم ”

   ارادت

   برای پاسخ دادن وارد شوید
6. داود فرجی غازانی گفت: (عضو ویژه)

   ۲۱ دیدگاه | ۵۸۶ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
   

   اگر بگم این فایل صوتی به سوالات ذهنی بسیار من پاسخ داد اغراق نکردم. پاسخ های که مرا به مطالعه بیشتر در این خصوص ترغیب می کند. متاسفانه ما به واسطه سیستم آموزشی سنتی و همچنین جامعه و خانواده دچار توهم دانایی و یادگیری هستیم. این درس به من آموخت که نوک شمشیر دانسته های قبلی را به جای اینکه به سمت دیگران و دانسته های جدید بگیرم، به سمت مفروضات خودم برگردانم و چنان بر سر آنها فرود آورم که ذره ذره شوند و نتوانند دیگر با هم جمع شوند. 

   آقای شعبانعلی آنقدر با ظرافت کلمات را کنار هم قرار می دهد که کلمات کلیدی جمله پر از معنی و مفهوم می شوند. کلماتی مانند نشت یادگیری، ارزیابی و زیر سوال بردن آموخته های قبلی، درد و رنج، آهن ربا، آمادگی نقض شدن، زره پوش کردن مغز و قلب، عریان، شمشیر، گردن زدن، منابع محدود و معدود، ضعیف بودن مغز در پردازش اطلاعات و نفهمیدن آمار، نظارت بر فرآیند یادگیری مغز از دور، وزن آخرین اطلاعات در دسترس برایم پر از معنی و مفهوم هستند و ذهنم را درگیر خود کرده است و در خودم مصداق یابی می کنم. 

   برای پاسخ دادن وارد شوید
7. محمد هاشمی گفت: (عضو ویژه)

   ۴ دیدگاه | ۴۸۵ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
   

   واقعا این کانت گذاشتن و در کل بحث عمیق در مورد هر چیزی یکی از سخت ترین کارهای دنیاست(برای من) به جرات میتونم بگم بزرگترین مشکل من همین توانایی ارائه مطالبی هست که واقعا تسلت کامل دارم روش

   واقعا ادمایی که سخنورای خوبی هستن یک هیچ از بقیه جلوتر هستن

   همین یه توانایی بتونم یادبگیرم نصف خواسته هام که هیچی حتی به نصف ارزوهامم میتونم برسم…

   برای پاسخ دادن وارد شوید
8. حنانه اردستانی گفت:

   ۵ دیدگاه | ۳۳۴ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
   

   این فایل صوتی تلنگر خوبی برای من بود؛ باعث شده یک زمانی رو در نظر بگیرم برای چک کردن منابعی که استفاده می کنم. ولی چیزی که الان ذهنم رو درگیر کرده وسواس بیش از حد برای انتخاب منابع هستش. ممنون میشم از دوستان اگه راه کاری برای انتخاب درست منابع دارند، راهنمایی بفرمایند.

   برای پاسخ دادن وارد شوید
9. مصطفی جمالی گفت:

   ۱۸ دیدگاه | ۱۲۵۱ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
   

   دیدگاه منتخب این مطلب به شدت توی مرور این جلسه کارآمد بوده و چیزی که بیشتر منو یاد خودم انداخته شجاعت لازم برای زیر سوال بردن مفروضات خودمون هست. حقیقتا هرچقدر که سنمون بیشتر میشه این مورد سخت تر میشه و همواره این سوال مطرحه که نکنه اشتباه کردم؟ اما تفکری که در من هست اینو میگه تا زمانی که تلاشت و برای پیدا کردن حقیقت میکنی و شجاعت لازم برای وارسی اونو داری میتونی تو مسیر درستی باشی.
   به خصوص من که با آدم هایی در ارتباط بودم که خیلیاشون ذهن کاملا کنترل شده داشتن و این مساله رو بیش از پیش به من یادآوری میکنه که نباید ذهن زره پوش و دگم در برابر پرسش گری و نقد افکار باشم.

   برای پاسخ دادن وارد شوید
10. امیرحسین محمدی فرد گفت: (عضو ویژه)

    ۱۲ دیدگاه | ۳۳۸ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
    

    بسم تعالی

    با توجه به نطق استاد محترم 

    برداشت من این است ، ایا ما با یک تکبر فکری فکری طرف هستیم ؟

    تکبر فکری ، به نظرم اولین مانع یاد گیری است ، به خصوص زمانی که افراد یا منابع بسیار محدودی در دست دارند برای یادگیری یا انقدر مطالعه های نامنظم از ده ها کتاب دارند که ، باورشان نمی شود ، که نمیدانند.

     

    نکته بعدی ، این است که ، چه میزان از افراد می پذیرند که نمی دانند ؟

    من تا به حال کمتر ادمی رو دیدم که بگوید خب من نمیدانم ، خیلی اگر متواضع باشند ، میگویند که الان حضور ذهن ندارم در حالی که هیچ اشکالی نداره ما برخی از چیز ها را ندانیم.

     

    نکته درست استاد این بود که افراد به قدر زیادی به دانسته های قبلی خود وفادار هستند ، و شما در مواجهه اول با یک مقاوت از طرف شخص مواجه خواهید شد ، که او تمام صحبت  های شما را بدون حتی یک استدلال متقن و منطقی رد میکند.

     

    بسیاری از مدیران ، دچار این ت کبر فکری هستند و برای بهداشت بازار خود از مشاوران اصلح تر که در این مورد مطالعه و فهم بیشتری دارند استفاده نمی کنند.

     

     

    ممنونم از متمم که فضای یاد گیری را برای ما فراهم کرد.

    برای پاسخ دادن وارد شوید
11. صبا مددی گفت:

    ۱۰ دیدگاه | ۱۱۷۸ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
    

    انقدر این پادکست جذاب بود و مثال‌های ملموسی داشت که چهاربار پشت سر هم بهش گوش دادم. البته یادم رفت بگم این کارو به این خاطر کردم که بیان شیوا و روان آقای شعبانعلی باعث می‌شه آدم خیال کنه همه‌ی نکاتی رو که ایشون مد نظرشون هست، دریافت کرده. اما این پادکست پر از جرئیات و نکات فراوونی بود که من فقط با چند بار گوش‌دادن تونستم، به عمق مطلب پی ببرم.

    درمورد انتخاب منابع درست باید بگم که این موضوع واقعا برام چالش‌برانگیز بوده، مخصوصا تعدد منابع که واقعا گیجم می‌کرد و باعث می‌شد دریافت‌ها اون‌جوری که باید عمیق نباشه. دومین مورد چالش‌برانگیز هم عدم آشنایی من با شیوه‌های ترغیب و متقاعدکردن مخاطب بود. یعنی من در ابتدای مطالعاتم، خیلی ساده‌انگارانه خیال می‌کردم که کتاب چون کتابه! حتما همه‌ی حرفاش درسته و من که مطیع‌بودن رو در مقابل مطالب مطرح‌شده در کتاب‌های دوران مدرسه آموخته بودم، همین روند رو ناخودآگاه ادامه می‌دادم. اگه کتابی حسم رو بد می‌کرد و انگیزه‌ی مطالعه‌ی من رو می‌آورد پایین اصلا این احتمال رو نمی‌دادم که ممکنه منبع درستی برام نباشه، وای به اون وقتی که همه از این کتاب تعریف می‌کردن. خیال می‌کردم این مشکل منه. و مسئله اون وقتی حاد می‌شد که گیر می‌کردم بین پذیرشِ بی‌چون‌وچرایی که سال‌ها در مدارس به مغزم تزریق شده بود و تفکرم که همه‌چیز رو به راحتی نمی‌پذیرفت و یه سری گیت ورودیِ مخصوص طراحی کرده بود در مقابل آموخته‌ها.

    بخش آزاردهنده‌ی ماجرا این بود که من متوجه نمی‌شدم اون نوع آموزش از اساس اشتباهه و این به‌خاطرِ متفاوت‌بودن من نیست که نمی‌تونم این شکلی به قضایا نگاه کنم. اما بخشِ امیدبخش هم این بود که ذهنم زیر بار زور نمی‌رفت و همچنان بر سر مواضع خودش استوار موند (و این ایستادگی سال‌های متمادی من رو اذیت کرد.) ای کاش در سنین نوجوونی با این طرز تفکر آشنا می‌شدم که البته جو آموزشی اون دوران این تفکر رو با ساطور به دو شقه‌ی نامتقارن تقسیم می‌کرد.

    البته باید واضح‌تر راجع به این تفکر بگم؛ یعنی باید خودم برم سراغ یادگیری تا این‌که منتظر آموزش باشم. اینجا پای تفکر نقاد میاد وسط که چقدر جاش توی سیستم آموزشی ما خالیه. حتی اینکه اون تفکر نقادانه‌ای همه‌مون که در تنظیمات کارخونه داریم مدام با لولوی نمره، رتبه، شکست و موفقیت، سرکوب می‌شه.

    این بحث رو اینجا تموم می‌کنم چون الان این توان رو در خودم نمی‌بینم که تغییرات بنیادین در سیستم آموزشی کشورم ایجاد کنم. یعنی سواد و مهارت لازم رو ندارم. شاید در آینده تونستم تاثیری _هر چند کم_ توی این سیستم داشته باشم. اما قبل از اون برمی‌گردم به رویکردی که درباره‌ی یادگیری دارم. خودآموزی و یادگیرنده‌بودن خیلی سخت‌تر  از اینه که کسی بیاد و لقمه‌ی آماده رو بذاره توی فکرم.

    من عادت کردم به روش دانش‌پذیری. یادگیرنده‌بودن، مسئولیت‌پذیری بالایی می‌خواد. این خیلی سخته که بدون هیچ فشاری (اعم از مدرسه، آینده‌ی تحصیلی و شغلی) برم سمت یادگیری. این سختی باعث می‌شه طفره برم، اما وقتی که با یه سری جریان‌های فرهنگی مواجه شدم، متوجه شدم تنها عاملی که باعث می‌شه نقشه‌های طراحی‌شده از سمت یه عده‌ی خاص، به راحتی پیاده بشه اینه که من و خیلی‌های دیگه عادت نداریم به تفکر مستقل. تفکری که مسئولیتش با منه نه دولت، نه جامعه، نه افراد پیرامونم و نه دوستانم. این سخت بود.

    فهمیدم که ضعیف‌بودن عضله‌ی تفکرِ مستقل باعث هلاکت و بدبختی دسته‌جمعی می‌شه و نتیجه‌ش اینه که دها‌ن‌هایی رو که مدام بازوبسته می‌شن تعقیب کنمو تنها معیارم برای گزینش این باشه که ببینم کدوم یکی قدرتمندتر به‌نظر می‌رسه (بدون درنظر گرفتن بازی‌های کلامی و مغالطه‌ها و تاکتیک‌های روانشناسی) 

    فعلا به این نتیجه رسیدم که تنها عامل ثمربخش برای تقویت عضله‌ی تفکر مستقل، خودیادگیریه. پیش‌فرضم اینه که هر چی من بیشتر برم سراغ خودیادگیری، به همون میزان، عضله‌ی تفکر مستقلم ورزیده‌تر می‌شه. بریم ببینیم چی می‌شه.

    برای پاسخ دادن وارد شوید
    • زانیار حیدری ⭐ گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

      ۸۳ دیدگاه | ۷۲۴ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
      

      سلام خانم مددی

      آنقدر کامنت شما مناسب و بجا بود من خودم شخصا بیش از ۴ بار آن را خواندم. کلامتون متین و با ارزش بود. امیدوارم موفق و پاینده باشید.

      برای پاسخ دادن وارد شوید
      • صبا مددی گفت:

        ۱۰ دیدگاه | ۱۱۷۸ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
        

        خیلی ممنونم از لطف‌تون آقای حیدری.

        برای پاسخ دادن وارد شوید
12. عرفان لطفی گفت:

    ۳۳ دیدگاه | ۲۶۵۹ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
    

    مواردی که در خصوص این فایل صوتی به ذهن من رسید و برای خود یادداشت برداشتم:

     

    ۱- باید یاد بگیریم مفروضات خود را اصلاح کنیم تا یک لوح سفید آماده برای یادگیری داشته باشیم.

    ۲- در مورد بخشی از صحبت که گفته شد افزادی که ریشه و عامل تمام مشکلات را در یک چیز می‌بینند هنوز پخته نشده‌اند: اتفاقا موفق‌ترین مقالات عملی عموما مقالاتی هستند که چند معیار را بررسی می‌کنند. مانند مدل هدف گذاری سازمانی SMART که چند عامل در تصمیم‌گیری را بررسی می‌کند.

    ۳- در خصوص به گل نشستن کسب‌وکار ضمن ترک یک فرد: کسبٰ‌وکارهای مدرن به سبکی طراحی شده‌اند که کلیت سازمان (ماشین) با تغییر یک فرد (چرخ‌دنده) از کار نمی‌افتد. در ذهن من کسب‌وکار جمعی از فرآیندها و توافق بین اذهانی است (مانند ساختار نامتمرکز در بلاکچین) که تایید نکردن یکی از اعضا (node) نمی‌تواند مانع از انجام یک کار (انتقال در بستر بلاکچین) شود.

    ۴- درخصوص ردپای دیجیتال: این بحث همیشه برای من ترسناک بوده است. با این حال وقت آن بود که کامنت‌ها و نوشته‌های گذشته خود را مرور کنم تا ببینم در گذشته نسبت به مفروضات خود گارد داشته‌ام یا خیر؟

    ۵- سعی کنم تروریست سازمانی نباشم، اجازه ورود ایده‌های جدید به کسب‌وکار را بدهم.

    برای پاسخ دادن وارد شوید
13. محمد حسین عباسی گفت: (عضو ویژه)

    ۲۵ دیدگاه | ۱۹۴۶ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
    

    سلام

    همیشه تلاشم این بوده که یادگیری رو بخش مهمی از زندگی خودم قرار بدم. با نبود یادگیری به شدت از لحاظ روحی افت میکنم و اعتماد به نفسم پایین میاد.

    اما موضوعی که تا مدت ها درگیرش بودم انتخاب منابع نادرست بوده. کانال های تلگرام رو زیر و رو میکردم و به خیال خودم در حال یادگیری بودم. یا این که فکر میکردم چون کتابی طرفداران زیادی داره به من در یادگیری کمک میکنه . با گذشت زمان ناخودآگاه به این نتیجه رسیدم که خیلی از منابع ارزش وقت گذاشتن نداره. و امروز متوجه شدم که این یکی از اصول اولیه مهارت یادگیریه.

    برای پاسخ دادن وارد شوید
14. علی بهمنی گفت:

    ۶ دیدگاه | ۱۹۷۰ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
    

    با سلام

    نکاتی که در این فایل متوجه شدم

    ۱- یادگیری باید از منابع اصیل و محدود باشه نه انبوهی از منابع

    ۲-یادگیری یعنی پذیرش اینکه ممکنه فرضیاتت اشتباه باشه و زیر سوال بره. ولی باید با آغوش باز از این زیر سوال رفتن استقبال کرد چرا اکه اگر اشتباه باشه فرضیاتمون باعث بهبود چهرچوب دهنیمون میشه و اگه درست باشه باعث تقویت اون میشه.

    ۳- نباید فریب آخرین داده ها رو بخوریم. ذهن مبتنی بر آخرین اطلاعات تصمیم میگیره

    ۴-کسی که اصول یادگیری رو بلد هست مساِئل رو از جوانب مختلف در نظر میگیره و تک بعدی نیست.

    برای پاسخ دادن وارد شوید
15. امیرحسن قدمیان گفت:

    ۲۵ دیدگاه | ۴۲۴ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
    

    قسمت‌های مورد علاقه من از این درس، یکی کاهش قطعیت اظهارنظرها در اثر بهبود مهارت یادگیری، و دیگری اهمیت پاک کردن یادگرفته‌ها و مدل‌های ذهنی نادرست و/یا ناکارآمد قبلی (to unlearn) بود.

    فکر می‌کنم یکی از موضوعات مشابه unlearn کردن، داشتن لیست not to do به جای لیست to do است. تذکر و تاکیدی دوباره برای خودم بر این مساله که اهمیت نه گفتن درست، اگر بیش از آری گفتن نباشد، کمتر نیست.

    برای پاسخ دادن وارد شوید
16. محمد حسن عاطفت گفت:

    ۳ دیدگاه | ۲۲۶۸ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
    

    من واقعا بعد از گوش دادن به این درس برگشتم به گذشته ی خودم. زمانی که با دانسته ی محدود و پیشفرض خودم همه چیز رو ارزیابی میکردم. اون موقع متوجه نبودم ولی کاملا درک میکردم که دارم پسرفت میکنم ولی نمیدونستم منشأش میتونه از کجا باشه. تا اینکه یه زمانی یاد گرفتم که برای هر چیزی فکر کنم و بعد جواب بدم. مشکلات از زوایای مختلف نگاه کنم. دانسته های قبلیمو به چالش بکشم و اون موقع بود که رشد رو در خودم دیدم و حتی امروز کاملا نسبت به آن روزها رشد و موفقیت بیشتر حس میکنم. امروز راحت تر درک کردم که چرا اون روزها پسرفت میکردم و امروز در مسیر پیشرفت هستم. ولی بعد از این درس من حتی خیلی از منابع اخبار، آموزشی و … در شبکه های اجتماعی حذف کردم و اونی که نسبت به همه منتخب تر بود رو برای خودم نگه داشتم خلاصه خیلی حال کردم با این جلسه و عاشق اون تیکه ای شدم که گفته شد:
     

    یادگیری و مهارت یادگیری یک ویژگی خیلی مهم دارد و آن هم آمادگی نقص شدن دانسته ها و مفروضات قبلیمون هست.

    ممنون استاد شعبانعلی عزیز که انقدر زیبا توضیح میدی و دانسته هامونو نقص میکنی و اجازه میدی که ما خودمونو ارزیابی مجدد کنیم.

    برای پاسخ دادن وارد شوید
17. الیاس رستمی گفت:

    ۲۲ دیدگاه | ۳۵۸ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
    

    جالبه که در کامنتم زیر درس هدفگذاری در یادگیری اشاره کردم به انگیزه ی اولیه ای که این مهارت رو برام بُلد کرد؛ که اگه میخوام نگاه دقیقتری به وقایع داشته باشم باید ضربه ی زرگری رو به جای درستی وارد کنم
    و هر چی که جلوتر میرم سیگنال های بیشتری مبنی بر اینکه چقد سرنخ به جایی رو دنبال کردم تا به اینجا رسیدم. البته که شانس آوردم ولی مطمئنم که با درک و هضم درست این دروس به قول جناب شعبانعلی گرامی شانس رو بیشتر به تصادف بدل میکنم در "تشخیص" – که یکی از مولفه های مهم سواد هست – 
    خلاصه که فکر نمیکردم مهارت یادگیری تا این حد بتونه هماهنگ و همبسته باشه با تفکر نقاد.

    برای پاسخ دادن وارد شوید
18. امیررضا توره ای ⭐ گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    ۷۴ دیدگاه | ۱۶۹۳ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
    

    پرداختن به مهارت یادگیری را  با متمِم " یاد گرفتم " و بعد از سه سال هنوز هم فکر می کنم  از اهمیت " کسب مهارت یادگیری"  کم که نشده ، بلکه بر اهمیت آن در عصر دیجیتال بیش از پیش افزوده شده است .
     در کنار درس مهارت یادگیری و فایلهای صوتی محمدرضا شعبانعلی عزیز و البته سایر منابع معتبر ،  مطالعه اثر  شیوا و روان باربارا اوکلی ، یادگیریِ یادگیری  را به همه پیشنهاد می کنم . به من که بسیار آموخت  و باعث شده آموزه های متمِم را بهتر درک کنم و بکار بگیرم. هرچند که این کتاب برای دانش آموزان نوشته شده اما به نظر من برای همه سنین به شدت کاربردی است .

    برای پاسخ دادن وارد شوید
19. بهرام نیک خو گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۲ درس)

    ۱۰۹ دیدگاه | ۵۱۲ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
    

    یکی از مطالبی که در تفکر سیستمی متمم یاد گرفتم این بود : کسی که برای هر معلولی یک علت مشخص میاره تفکر سیستمی نداره ، چون در تفکر سیستمی باید بتونی وقتی یک معلول می بینی از چندین زاویه و نگرش و ….. بهش نگاه کنیم تا بهتر بشه علت را پیدا کرد و خیلی وقتا بررسی کردن یک موضوع از زوایای دیگری که مغز ما بهش عادت کرده دانسته های ما رو دچار تناقض میکنه و کسی که آماده یاد گیری باشه از هر اتفاقی می تونه زیاد یاد بگیره.

    برای پاسخ دادن وارد شوید
20. شهلا اصغرزاده گفت:

    ۹ دیدگاه | ۲۰۰۱ روز همراه متمم | لینک این دیدگاه
    

    مدتی که مطالعه متمم رو شروع کردم اما خیلی جسته گریخته و بر اساس نیاز و سوالی که در همون روز برام پیش می اومد.

    بعد از اینکه صحبت های محمدرضا شعبانعلی در پادکست اکنون رو گوش دادم متوجه شدم بهتره شروع مطالعه ام با درس «یادگیری» باشه و چقد خوشحالم که این درس رو شروع کردم، احساس می کنم از اینجا به بعد مطالعه اگاهانه تر و  هدفمند تری رو خواهم داشت.

    برای پاسخ دادن وارد شوید
« قبلی 1 … 27 28 29 30 31 … 34 بعدی »