Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu


فایل صوتی آموزشی | مقدمه‌ای بر مهارت یادگیری


مقدمه‌ای بر مهارت یادگیری

در این فایل صوتی آموزشی ۲۸ دقیقه‌ای چند نکته مقدماتی در مورد مهارت یادگیری مطرح شده است. این فایل برای کسانی که می‌خواهند درس مهارت یادگیری را آغاز کنند، می‌تواند نقطه شروع آشنایی محسوب شود. همچنین برای کسانی که قبلاً این مبحث را مطالعه کرده‌اند می‌تواند یک یادآوری باشد.

البته مثل همیشه در تنظیم محتوای فایل‌ها تلاش می‌شود بحث‌ها و مثال‌ها به شکلی باشند که حتی اگر کسی درس‌ها را مطالعه نکرده، باز هم مطالب مطرح شده بتواند برای وی قابل استفاده باشد.

در فایل صوتی مقدمه‌ای بر مهارت یادگیری نکات متعددی از جمله نکات زیر مورد اشاره و بحث قرار گرفته‌اند:

  خود یادگیری را هم باید یاد بگیریم.

  در دوران جدید، سهم آموزش کم‌رنگ‌تر و سهم یادگیری پررنگ‌تر شده است.

  خطاهای شناختی ما، می‌توانند مانع یادگیری اثربخش شوند.

نقشه ذهنی زیر، موضوعات مطرح شده در فایل را نمایش می‌دهد تا آمادگی بیشتری برای گوش دادن به فایل صوتی داشته باشید.

با کلیک بر روی تصویر، می‌توانید نسخه‌ی با کیفیت‌تر را مشاهده کنید:

یادگیری به عنوان یک مهارت


این فایل‌ صوتی را می‌توانید از طریق لینک زیر دانلود کنید:

دانلود فایل صوتی درباره مهارت یادگیری

سایر فایل‌های صوتی مرتبط با مباحث درسی را می‌توانید از طریق آرشیو رادیو متمم مشاهده و دانلود نمایید.

[ درس مرتبط: خطاهای شناختی ]

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مهارت یادگیری به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه مهارت یادگیری

سوال‌های پرتکرار دربارهٔ متمم

متمم چیست و چه می‌کند؟

متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.

فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟

هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه»  دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص می‌‌‌کند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری می‌توانید نقشه راه‌های مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.

هم‌چنین در صفحه‌های دوره MBA و توسعه فردی می‌توانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.

هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیم‌سال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.

توجه داشته باشید که خرید شش‌ماهه و یک‌ساله به‌ترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یک‌ماهه) محسوب می‌شوند.

برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.

آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

هم‌چنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آن‌ها را می‌توانید در فروشگاه متمم ببینید.

با متمم همراه شوید

آیا می‌دانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور می‌توانید به جمع متممی‌ها بپیوندید؟

سرفصل‌ها  ثبت‌نام  تجربهٔ متممی‌ها

۷۱۲ نظر برای فایل صوتی آموزشی | مقدمه‌ای بر مهارت یادگیری

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : حمیدرضا رازقندی

    با سلام به همه متممی های عزیز

    مطالب این درس رو با نرم افزار imind map به صورت نقشه ذهنی درآوردم و برای استفاده دوستان آپلود کردم،

    امیدوارم مفید باشه...

    http://uupload.ir/files/z8h9_1.jpeg

  1. سلام به همه دوستان

    یک چیز از این فایل ذهن منو خیلی درگیر کرده و اون اینه که چطور دانسته ها و باورهایی را که بر اساس تجربه هایی که داشتیم به این نتیجه رسیدیم درسته هر بار با یک اطلاعات جدید هر بار با یک تجربه جدید (که شاید در طول روز چندین بار به سمتمون میاد و ما را در این تناقض قرار می دهد) زیر سوال ببریم چون ما اصلا زمان چنین کاری را نداریم 

    آیا بهتر نیست از اون چیزی که نتیجه می گیریم همون رو ادامه بدهیم؟

    مثلا در دین یک معیار اصلی وجود دارد به نام قران و میگن هر گفته جدیدی را با این معیار بسنج اگه مطابقت داشت بپذیر اگه مطابقت نداشت نه بپذیر و نه رد کن. نمیشه که هیچ قانون و چارچوبی نباشه و هر حرفی را خودمان بخواهیم تجربه کنیم تا به درستی یا نادرستی اش پی ببریم و این طوری عمرمون تباه میشه  و همش در مسیر صحت یابی اطلاعات قدیم و جدید میگذره.

    آیا من بد فهمیدم؟ یا چیز دیگری منظور بوده؟ راهکار چیه دوستانی که برداشت های دیگه ای داشتین؟

     

    • صدیقه گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

      سلام.

      به نظرم یه مقدار سختگیرانه به مسئله نگاه کردید. در واقع منظور این بوده (به نظر من) که به  خطاهای شناختی توجه بیشتری کنیم. و اینکه ما معمولا با سوگیری تاییدی، نظرات و منابع غیرهمسو رو فیلتر می کنیم. قطعیت باید از کلام بره. زندگی که ادامه داره و قرار نیست بایستیم که حتما یه اصول مشخصی رو بدست بیاریم تا به حرکت ادامه بدیم. نباید اینقدر سریع یه نکته رو تبدیل به یک فکت کنیم. باید مدام اونها رو بازبینی کنیم و فضای اطرافمون رو برای شنیدن و دیدن منابع دیگه آماده کنیم.

      فکر می کنم اینجا هم تلاش داشتی به یک متر و معیار برسی و یه قانون برای خودت تعریف کنی و این خلاف هدف این درس بوده.

      برای اینکه موضوع براتون واضح تر بشه، به نظرم حتما چند مثال در ذهنت بیار و اونوقت بررسی کن که با داشتن یانداشتن یک قطعیت یا قانون چه اتفاقی می افتادو حکم کلی صادر نکنید

      خیلی خوبه که پرسیدید. این شروع سوال درباره ی آموخته های قبلی است.

      ممنون

  2. نکته مهمی که دریافت کردم این هست که ما برای اینکه از میزان آمادگی خودمون برای یادگیری مطمان بشیم و در این مسیر قرار بگیریم، لازم هست که ابتدا بازآموزی کنیم، یعنی آنچه که پیش از این آموخته ایم رو دوباره بیاموزیم، و این بار با ظرف خالی و زاویه ای متفاوت ،چرا که اگر با همان مفروضات قبلی درصدد یادگیری باشیم ، احتمال اینکه درک متفاوتی از موضوع داشته باشیم ،بسیار کمرنگ می شود و احتمالا همان مسیر قبلی را ادامه می دهیم.

  3. من یک همکاری دارم که به صورت اغراق آمیزی ترکیبی از دو گفته توی این مبحث بود:

    این همکار، در صورتی که سورس یک مطلب، جایی که از نظر اون معتبره باشه، اون رو مثل یک کتاب الهی قبول میکنه و در غیر این صورت به هیچ وجه حاضر نیست مطلب رو قبول کنه. به عنوان مثال، اگر مطلب نوشته شرکت زیمنس باشه، حتی اگر شب رو روز بیان کرده باشه، چون زیمنس گفته، این همکار به صورت وحی منزل قبولش میکنه و برعکس، چیزی که از یک آزمایشگاه بدون نام نشان، هرچقدر هم با سند و مدرک و مورد تایید دانشمندان دیگه بیان شده باشه، نمی پذیره و معتقده که حرف بدون قصد و غرضی نیست!

     

    در مورد زیمنس حاضره همه آموخته های خودش رو دور بریزه، در مورد یک آزمایشگاه که نمیشناستش مثل کسی می مونه که حاضر به یادگیری نیست!

     

    حالا سوال اینجاست که آیا برخورد صفر و یکی با منابع و یادگیری بر مبنای اونها درسته؟ منابع درست همیشه درست می گن؟ و منابع نامعتبر همیشه اشتباه میکنن؟

    اگر این موضوع رو نپذیریم و اون رو یک طیف ببینیم (منابع معتبر تا ۹۰ درصد حرف درست می زنند و منابع نامعتبر ۲۰ درصد حرفشون قابل استناده) این اعداد(۹۰ و ۲۰) از کجا قابل استخراجه؟ و آیا ارزش داره که برای بدست آوردنشون زمان بزاریم؟

    اگر نه، پس چطور می تونیم ارزش اعتباری یک پیام رو محک بزنیم؟

    دوست دارم نظر دیگر دوستان رو در این زمینه بدونم.

    • من فکر میکنم همکار شما دقیقا همون مدل اول هست چرا که مدل رفتاری ایشون به شکلی هست  که با توجه به این مفروض پیش میرن که آن منبع درست است و منبعی که نمی شناسم نادرست! پس در حالت کلی جایی برای غلط بودن فرضشون نذاشتن.

       با توجه به سوالی که مطرح کردید من فکر میکنم که نمیشه درصد مشخصی برای درست یاغلط بودن محتوا با توجه به منبع معتبر مشخص کرد و فقط میشه گفت که منبع معتبر قابل تکیه تر هست.

      من فکر میکنم در نهایت خود ما در مواجه با هر مطلب و موضوعی در اون مقطع از زمان و با توجه به درک اون لحظه مون، باید مهر تایید یا رد بر موضوع بزنیم با این احتمال که ممکنه در آینده همونجور که در درس بیان شد متوجه بشیم که قضاوت ما اشتباه بوده و مطلب درست چیز دیگری هست.

      برای خودم بار ها این مورد پیش اومده و با بررسی گذشته خودم، فهمیدم که اون تایید مطلب در اون مقطع برای من ضروری و درست بوده و دقیقا لازم بوده که با گذشت زمان ودرک بهتر موضوع متوجه غلط بودن اون بشم.

  4. درود

    دلیلش رو نمیدونم اما یکی از لذت بخش ترین لحظات زندگیم وقتیه که متوجه میشم چیزی سال ها فکر میکردم درسته اشتباست یا بالعکس. شاید به خاطر اینه که خوشحالم از این که متوجه اشتباهم شدم. فکر میکنم ایمان و اعتقاد عمیق به چیزی آفت نزدیک شدن به حقیقته اگر ایمان رو در مقابل شک در نظر بگیریم.

  5. خالی شو تا پُر شوی.

     

  6. چقدر از نظر من مهارت یادگیری شبیه به فلسفه است.البته منظور من از فلسفه در اینجا این است که فیلسوفان همیشه آماده نقد و به چالش کشیدن دانسته های قبلی هستند و هیچ تعصبی بر دانش فعلی خود ندارد و سعی بر این دارند که همه جوانب را در نظر بگیرند و ابهام و تضاد را خیلی وقت است که پذیرفته اند.

  7. امام علی (ع): هرکس از آرای (نظرات) مختلف استقبال کند با جایگاه های خطا و اشتباه آشنا می‌شود. « غررالحکم و دررالکلم، ص۴۴۲ »

    • به شخصه خود من به یادگیری به چشم یه مهارت کلیدی نگاه نمیکردم تا چند سال پیش بخاطر اینکه فکر میکردم دانش و تجربه محدودی که کسب کردم منو به جلو میبره ولی حالا به نقطه ای از زندگیم رسیدم که دیگه اون دانش و تجربه به دردم نمیخوره زیاد و ناچارم به یادگیری مسائل جدید و قبل از اونم نیاز به تقویت مهارت یادگیریم دارم.
    • توی مثالی که راجب مصاحبه های استخدامی زده شد من جزو دسته ای بودم که اطلاعات با دانسته های قبلی خودم اعتبارسنجی میکردم و نظر میدادم ولی با گوش دادن این صوت از الان تمام تلاشم میکنم هرجایی هر نظری می‌شنوم یا می‌خونم، دانسته های خودم باهاش ببرم زیر سوال و ببینم چقدر دانسته های من راجب اون موضوع کمتر هستش و چه نیازایی برای فراگیری اون مطلب به خصوص دارم.
    • یه مشکل دیگه ایم که داشتم توی بحث شبکه های اجتماعی پیجای زیادی رو به بهانه دیدن آموزشای مختلف دنبال میکردم و پستای مختلفی رو سیو میکردم ولی الان میبینم محتوای ارزشمندی از اونجا دست منو نگرفته زیاد و فقط یه بررسی اجمالی نهایتا روشون میکردم و از این به بعد سعی میکنم برای خودم از منابع پایدارتر مثل کتاب، مقاله، صوت و ویدئو استفاده کنم

     

  8. فایل صوتی بسیار بینظیر بود. مهم درسی که من شخصا ازش گرفتم اینکه عریان و بدون زره وارد میدان های جدید بشیم و مطالب رو یاد بگیریم. برای همینه که ما اسطوره ها و بزرگان یک فیلد رو میبینیم که در یک دوره برای برای چندم شرکت میکنن یا میرن تو دوره کسی شرکت میکنن که سوادش یه دهم سواد خودشون هم نیست. بعد که از علت این امر پرس و جو میکنیم میفهمیم که، این استادان میگن شاید تو این دوره یه جمله فقط یه جمله گفته بشه که من ندونم و به دانسته هام اضافه کنه یا یه جمله بیاد دانسته هی منو نقض کنه و بهم بینش جدید بده. و این دقیقا همون عریان بودنه و همیشه دانش آموز بودنه در برابر مطلب جدیده.

     دقیقا خطای شناختی تایید خود و دانسته های خود اینجا میتونه هر آدم اهل یادگیری و آموزش رو به دام بندازه. چون داریم یاد میگیریم سواد و علم مون میره بالا و اگه در برابر این بالا رفتنه، اون تواضع درونی نداشته باشیم و هی بلدم بلدم کنیم و اون دانسته ها باعث بشن فکر کنیم خیلی بلدیم و بیاییم آدما رو نگاه از بالا به پایین داشته باشیم، دقیقا در همونجاست که قلب و مغزمون زره پوش شده و به عقیده من، از همونجا، سقوط آغاز میشه.

  9. در سریال  west world  جمله ای نظرمو جلب کرد که به نظرم به این درس نیز مربوطه:

    انسان فقط رشته ای محدود از رفتار هارا عاقلانه و درست فرض میکند.

    این رشته محدود همان چیز هاییست که در طول زندگی می اموزیم و تاکید بر درست بودن ان داریم .

    گاهی انقدر بر این رشته کوچک تعصب نشان میدهیم که فراموش میکنیم که دنیایی از این رشته ها وجود دارد و ما تقریبا چیزی از این دنیا نداریم به جز یک رشته کوچک.

    مهارت یادگیری به ما کمک میکنه این دنیای بزرگ رشته هارو ببینیم و این بار تعصب رو به دوش خودمون نکشیم بدونیم که فرای انچه ما میدونیم حتی در مورد نفس کشیدنمون وجود داره.

  10. با سلام

    من وقتی میخواستم موضوعی را یاد بگیرم با همان متد قبلی خودم شروع میکردم بعد از مدتی یادگیری رها میشد و نتیجه خاصی نمی گرفتم  بارها این روش تکرار شد  ولی اکنون به لطف متمم متوجه شدم مهارت یادگیری رو باید یاد بگیرم ، باید از منابع جدید درست به بهترین وجه استفاده کنم و اموخته های قبلی خودم را هر چند سخت است فراموش کنم چون اگر درست بودند قطعا نتیجه میگرفتم .

  11. با سلام

    من در این فایل صوتی فهمیدم که اطلاعات جدیدی که با مفروضات ما در تضاد است مغر را به یک آنتی بادی تبدیل می کند تا آن را از ببن ببرد، برای همین است که انسان عموما وقتی نظری مخالف نظر خودش می شنود گارد می گیرد تا نقض کند.

    واقعا ممنونم از متمم برای اطلاعات جدید که به من در روند یادگیری کمک می کند 

  12. سلام 

    به نظرم دلیل مقاومت ما در برابر یادگیری های جدید ، تایید و‌ تثبیت یادگیری های قبلی از طرف اطرافیان‌ و نیز خودمان هست.

    به عقیده ی من مخالفت با یادگیری های قبلی میتواند چالش های جدیدی گاه به نفع ما و گاه به ضرر مارو تداعی بکنه .

    در حال حاضر حس میکنم تمام یادگیری های قبلی که خیلی سطحی نیز بوده اند دچار خطا شده اند .

    میدانم که در خیلی از موارد نمیشود زره را کامل از تن برداشت چون خیلی از یادگیری ها ، با توجه به شرایط  و تکرار شدنشون بیشتر داخل ذهن تثبیت شده اند .

    در مورد شبکه های اجتماعی و وب ها ، میتوانم بگویم تا به حال الگو ها و‌اطلاعات بشدت مخرب کننده ای رو‌دنبال میکردم.

    تمام سعی ام‌را میکنم که ، بی دفاع از اطلاعات سطحی قبلی ، شروع به‌ یادگیرهای جدید را فرا بگیرم 

  13. سلام

    اشتباهی که من تا قبل از آشنایی با این درس مرتکبش میشدم این بود که در شبکه های اجتماعی به دنبال یادگیری بودم و با یک خروار اطلاعات طبقه بندی نشده مواجه بودم و همیشه فکر میکردم کلی اطلاعات ناب و به درد بخور  در مورد موضوعی خاص دارم که بعد از آشنایی با این مباحث سعی در اصلاحش دارم

  14. فرهاد آفریده گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    سلام

    چقدر درست و به موقع این فایل رو گوش دادم. همیشه قبل از خواب دنبال مطالب علمی میگشتم تو صفاحات مجازی و خوب این همون خطای شناختی رو که توی فایل اشاره شد، در پی داشت. چون فکر کردم و دیدم چقدر این خبرها رو من بعدا منتقل کردم به دگیران با عنوان یک مطلب علمی ناب و جدید. 

  15. سلام 
    فقط من هستم که در مواجهه با دیگرانِ زندگی‌ام خیلی نگران این خطر یادگیری پراکنده با استفاده از نرم‌افزارهای پیام‌رسان هستم یا عزیزان دیگر هم هستند؟ 
    چه راه‌کاری وجود داره که به آدم‌های نزدیک دور و بر این هشدار داده بشه؟ خیلی با احترام البته! 

  16. سلام. این فایل صوتی دوباره مثل روز های خوب زندگیم,زد و نصف تصورات و اطلاعاتم رو شست برد و این خیلی خوبه(چرا که به معنی بروز شدن دانش است).با تشکر برای خواندن نظر من.

  17. دوتا از مواردی که تو این درس ذهن منو خیلی درگیر کرده این هستش که …

    ا)ایا اطلاعات جدید رو بر اساس دانسته های قبلی می سنجیم؟

    و یا ایا دانسته های قبلی رو با توجه به اطلاعات جدید به روز میکنیم؟

    هر کدوم از ماها در طول زندگیمون براساس اتفاقات داخل زندگی و تجربیاتمون یکسری باور ها داریم و این ها شخصیت مارو شکل دادن که با فرد دیگه در شرایط متفاوت دیگه فرق داره 

    اگه ما از اولین سوال استفاده کنیم که چیزی جدید یاد نمیگیریم و اطلاعات جدید مهر تاییدی بر اطلاعات قبلی است و این تثبیت اطلاعات هست و نه یادگیری موردی جدید 

    و اگه از دومین مورد بهره ببریم 

    احساس میکنم هیچ چیز درستی وجود نداره و عملکرد ما دائما دارای خطا و اشکاله و شخصیتی داریم بدون ثبات و بنظر من هیچ چارچوب دقیقی برای زندگی نداریم 

    مثلا یه قاعده ی کلی برای مقابله با هر موضوعی 

    شاید این کج فهمی من از این صحبت باشه اگه کسی برداشت درست تری داره ممنون میشم به اشتراک گذاشته بشه 

    و موضوع بعدی در مورد منابع مختلف 

    من به شخصه به مباحث روانشناسی علاقه خاصی داشتم و فایل های و اموزش های زیادی رو میدیدم و گوش میدادم 

    در استفاده از  چند منبع به تضادها و تناقض هایی بر میخوردم که واقعا نمیتونستم تشخیص بدم کدوم غلطه و کدوم درسته و اکثرا با تجربیات گذشته اینکارو میکردم که توی این درس فهمیدم کار اشتباهیه 

    سوالی که دارم اینه چجوری این تناقض ها و تضاد هارو بپذیریم بطوری که مفید باشه برامون نه باعث سردرگمی برامون بشه ؟

     

     

  18. امیرعرشیا شریفی گفت: (عضو ویژه)

    مثالی درمورد عریان بودن در یادگیری:

    من یک دانش آموز هستم؛ در مدرسه می بینم که بسیاری از دوستانم از این مسئله ناراضی هستند که چرا معلم ها امتحان می گیرند یا می پرسند، چرا معاونین به مسائلی مانند موی سر و آوردن گوشی در مدرسه گیر می دهند.

    اگر با شیوه برخورد نسل ما آشنا باشید می دانید که علاوه بر این غر زدن ها دست به مسخره کردن معلمان و معاونان نیز می زنند.

    البته من قصد ندارم که ایراد داشتن نظام آموزشی و… را زیر سئوال ببرم ولی چیزی که غالباََ به آن توجه نمی شود این است که:

    • معلمان بخاطر مسئولیتی که از سمت والدین خود دانش آموزان به دوششان گذاشته شده مجبورند کار هایی را انجام دهند و از طرفی سبک فعلی آموزش ما اینگونه است و معلمان فکر می کنند این روش درست است.
    • معاونان نیز همانند معلمان مسئولیتی دارند و فکر می کنند کارشان درست و منطقی است.

    اما مسئله ای مهم تر این هست که هیچ کدام از دوستان من به مشکل دار بودن قانون یا نظام آموزشی فکر نمی کنند و مهم تر آنکه هیچ کدامشان از خودش نمی پرسد من چه؟ آیا من ایرادی ندارم؟ آیا من که قصد دارم درس بخوانم درست درس می خوانم؟ آیا تا به حال به این فکر کرده ام که از دید معاونان و معلمان من چه کار هایی می کنم که منطقی و درست نمی  باشد؟

    با آنکه من چندین بار سعی کردم از قبیل همین مسائل را بیان کنم با مقاومت بدون منطق و استدلال دوستانم مواجه شدم و غالباََ به جای فکر کردن حرف خود را به شکل دیگری می زنند و خود نیز تأیید می کنند.

  19. محمد گفت:

    سلام من فایل صوتی را گوش کردم وسپس بعد از مکث و کمی تفکر ، اقدام به یادداشت برداری از دیدگاه ها کردم و تا در روزی دیگر به خواندن و تحلیل انها بپردازم و بعد از امتحان کردن و ازمایش هرکدام ، به فایل صوتی بعدی عزم کنم 

    موفق باشید دوستان

  20. با سلام خدمت همه دوستان عزیزم

    چقدر مطالب این وویس زیبا بود مخصوصا ماحصلش شد اون جمله آخر که همه دوستان تو کامنت ها چند بار تکرار کردن.

    مغز ما آمار و احتمالات نمیفهمه و با آخرین اطلاعات بر دسترس تصمیم میگیره و واسه خود من وقتی مثالها را معلم میگفت انگار چندین بار واسم اتفاق افتاده و تداعی میشد.

    قطعیت در کلام انسان در مراحل مختلف یادگیری کم میشه و آماده میشه انسان دانسته ها و مفروضات قبلی را ارزیابی کند.