Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu


فایل صوتی آموزشی | مقدمه‌ای بر مهارت یادگیری


مقدمه‌ای بر مهارت یادگیری

در این فایل صوتی آموزشی ۲۸ دقیقه‌ای چند نکته مقدماتی در مورد مهارت یادگیری مطرح شده است. این فایل برای کسانی که می‌خواهند درس مهارت یادگیری را آغاز کنند، می‌تواند نقطه شروع آشنایی محسوب شود. همچنین برای کسانی که قبلاً این مبحث را مطالعه کرده‌اند می‌تواند یک یادآوری باشد.

البته مثل همیشه در تنظیم محتوای فایل‌ها تلاش می‌شود بحث‌ها و مثال‌ها به شکلی باشند که حتی اگر کسی درس‌ها را مطالعه نکرده، باز هم مطالب مطرح شده بتواند برای وی قابل استفاده باشد.

در فایل صوتی مقدمه‌ای بر مهارت یادگیری نکات متعددی از جمله نکات زیر مورد اشاره و بحث قرار گرفته‌اند:

  خود یادگیری را هم باید یاد بگیریم.

  در دوران جدید، سهم آموزش کم‌رنگ‌تر و سهم یادگیری پررنگ‌تر شده است.

  خطاهای شناختی ما، می‌توانند مانع یادگیری اثربخش شوند.

نقشه ذهنی زیر، موضوعات مطرح شده در فایل را نمایش می‌دهد تا آمادگی بیشتری برای گوش دادن به فایل صوتی داشته باشید.

با کلیک بر روی تصویر، می‌توانید نسخه‌ی با کیفیت‌تر را مشاهده کنید:

یادگیری به عنوان یک مهارت


این فایل‌ صوتی را می‌توانید از طریق لینک زیر دانلود کنید:

دانلود فایل صوتی درباره مهارت یادگیری

سایر فایل‌های صوتی مرتبط با مباحث درسی را می‌توانید از طریق آرشیو رادیو متمم مشاهده و دانلود نمایید.

[ درس مرتبط: خطاهای شناختی ]

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مهارت یادگیری به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه مهارت یادگیری

سوال‌های پرتکرار دربارهٔ متمم

متمم چیست و چه می‌کند؟

متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.

فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟

هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه»  دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص می‌‌‌کند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری می‌توانید نقشه راه‌های مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.

هم‌چنین در صفحه‌های دوره MBA و توسعه فردی می‌توانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.

هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیم‌سال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.

توجه داشته باشید که خرید شش‌ماهه و یک‌ساله به‌ترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یک‌ماهه) محسوب می‌شوند.

برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.

آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

هم‌چنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آن‌ها را می‌توانید در فروشگاه متمم ببینید.

با متمم همراه شوید

آیا می‌دانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور می‌توانید به جمع متممی‌ها بپیوندید؟

سرفصل‌ها  ثبت‌نام  تجربهٔ متممی‌ها

۷۱۱ نظر برای فایل صوتی آموزشی | مقدمه‌ای بر مهارت یادگیری

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : حمیدرضا رازقندی

    با سلام به همه متممی های عزیز

    مطالب این درس رو با نرم افزار imind map به صورت نقشه ذهنی درآوردم و برای استفاده دوستان آپلود کردم،

    امیدوارم مفید باشه...

    http://uupload.ir/files/z8h9_1.jpeg

  1. سلام به متممی‌های عزیز؛

    نکته‌های آموزنده‌ای در فایل صوتی مطرح شد که من بعضی از مثال‌های آن‌ها از جمله مثال خرید گوشی را با پوست و جان در خودم احساس می‌کنم و میخواهم برایتان بگویم. چند شب پیش در مهمانی‌ای تصمیم به سفارش غذا از یکی از سرویس‌های آنلاین غذا گرفتیم. بعد از بررسی رستوران‌های اطراف با امتیازهای بالا ۴، تصمیم به خرید از یکی از رستوران‌ها کردیم، بعد از اینکه سبد خرید را تکمیل کردیم، با خود تصمیم گرفتم که نگاهی به نظرات بیاندازم، چند نظر اول با امتیازهای ۴-۵ بودند و همه چیز عالی پیش می‌رفت که یک نظر با نمره ۱ دیدم، و نظر بعدی با نمره ۲، وقتی آن دو نظر را خواندم از سفارش خود منصرف شدم و به دنبال یک مورد دیگر گشتم اما برای همه رستوران‌ها همچین موردهایی بود، در آخر به پیشنهاد یکی از دوستان از رستورانی که نظر منفی داشت اما قبلا از آن به صورت حضوری غذا گرفته بودیم سفارش دادیم.

    مثال آقای شعبانعلی من را به فکر برد که واقعا شاید همه آن رستوران‌های با امتیاز ۴ به بالا خوب بودند و مغز من آمار و احتمال نمی‌داند و سریع خطای شناختی تایید آخرین دانسته‌ها برای من اتفاق می‌افتد.

    اما سوالی که ذهنم را مشغول کرده است این است که من همیشه برای تجربه یک اتفاق جدید (حتی یادگیری یک چیز جدید، مثل انتخاب یک منبع جدید برای یادگیری) با نگاهی منفی جلو می‌روم و بعد به دنبال نکات مثبت می‌گردم تا این فرضیه در ذهنم را حل کنم. آیا این رویکرد برای نحوه آنالیز منابع درست است که با ذهنیت منفی جلو رفته و بعد نکات مثبت را جمع‌آوری کنیم؟ یا رویکرد برعکسی را در پیش بگیریم؟ یا حتی چیز دیگری؟ ممنون.

  2. من با متمم و آقای شعبانعلی از طریق چندتا از آدم حسابی‌های زندگیم آشنا شدم و به تازگی شروع به استفاده از مطالبشون کردم. یکی از مهمترین چیزایی که با خوندن این درس از سری درسهای یادگیری بهش رسیدم، بحث اعتبارسنجی منابع و محدود کردنشون بود که کاملاً دیدم رو نسبت به نحوه استفاده از منابع تغییر داد. امیدوارم بتونم با انتخاب منابع درست، با صرف انرژی کمتر نتیجه بهتری بگیرم.

  3. من بعضی از این موضوعات رو، بدون آگاهی در نظر داشتم. با شنیدن این فایل و دریافت این اطلاعات، انگار یه نظم و ساختاری پیدا کرد. پیش تر و در شرایط تجربه کم تر، با قطعیت بیشتری صحبت می کردم و نظرم رو ارائه می دادم. ولی با نگاهی به فضای شغلیم که مبتنی بر تکنولوژی هست، انگار احساس کردم هر موضوعی ممکنه دستخوش تغییر بشه؛ و بهتره نگاه منعطف تری داشته باشم. و الان که نگاه میکنم، احساس میکنم این روش کارآیی بالاتری داشته برام.
    من هم احساس میکنم بهتره اطلاعات رو از زوایای منتخب و مورد نیاز، و با توجه به وزنشون دریافت کنم. و نگاهم (مفروضاتم) رو به روزآوری کنم. به این ترتیب هم تقابل نظرات و سایر هزینه ها کاهش پیدا خواهد کرد. و هم آورده ها بیشتر خواهد شد.
    البته از نظر من این به این معنی نیست که از نظرات قبلی منصرف میشم ? فقط بعد از به روز آوری مفروضات، نظرم رو ارائه خواهم کرد؛ ممکنه همون قبلی باشه، یا با لحاظ آموخته های تازه، تغییراتی داشته باشه.

  4. سلام
    بعد از یک مقدار غور کردن در بحث به این نتیجه رسیدم(هنوز نمیدانم نتیجه گیری من درست است یا غلط) که شخص برای اینکه از حاشیه امنیت بیرون نیاید و چون عافیت طلب هست و نمیخواهد به زحمت بیفتد از زیر سوال بردن مفرضات خود خودداری میکند. چرا؟
    چون بعد از اینکه مفرضات را زیر سوال ببرد باید فرض جدیدی را جایگزین کند، بعد این فرض جدید باید با سایر مفروضات مطابقت داده شود(چه بسا سایر مفروضات هم نیاز باشد که تغییر کنند و این یعنی تکرار چند باره این فرایند) طبیعتا مفروضات جدید، کاربرد جدید هم خواهد داشت که باید آنها را پیدا کرد 
    البته از زاویه دیگری هم نگاه میکنم به موضوع، در بعضی موارد مثل مثال رانندگی خانم که در فایل صوتی مطرح شد، اینکه در برابر تغییر مفروضات مقاومت دارد بیشتر جنبه روانی دارد، حالتی شبیه به نق زدن دارد، باعث تخلیه روانی فرد میشود(البته باز هم مطمئن نیستم باعث تخلیه روانی شود)

  5. بعد از گوش دادن صوت، یاد سیستم آموزش رسمی در دبیرستان ها و دانشگاه های کشورمون افتادم که غالبا شک کردن درباره آموخته های قبلی یا فراموش کردن آنها و یا حتی پرسش ازشون رو به رسمیت نمی شناسه و این موضوع، تشدید کننده ی پافشاری روی آموخته های قبلی بدون بازنگریه.

  6. سلام 

    در مهارت یادگیری و مدل ذهنی یادگیری ، یکی از نکات مهمی که گفته شد این است که : مهم تر از یاد گرفتن چیزهای جدید ، فراموش کردن آموخته های قبلی است . خیلی از اوقات با اینکه چیزهای جدیدی یاد میگیرم اما به خاطر اینکه حاضر نیستم آموخته های گذشته را از یاد ببرم ، گمراه میشوم و دچار همان اشتباهات گذشته میشوم . قطعا درست است که باید یاد بگیریم  مفروضات خود را زیر سوال ببریم و آمادگی نقض شدن دانسته های قبلی خودرا داشته باشیم . با این کار میتوانیم مطالب جدید درست را جایگزین مفروضات قبلی کنیم و بهتر تصمیم بگیریم . 

    در آخر ، این جمله که آقای شعبانعلی فرمودند بسیار پرکاربرد و عمیق است : 

    مهارت یادگیری ، مهارت انتخاب هوشمندانه ی اطلاعات ، دور ریختن اطلاعات بی اهمیت ، پذیرش تناقض ، تعارض ، تضاد و ابهام و آمادگی برای کنار گذاشتن پیش فرض های قبلی است .

  7. عرفان گفت: (عضو ویژه)

    با سلام 

    این محمد عرفان باتمانی است که می نویسد….

    خوب از نظر من دقیقا همین چیزی که جناب اقای استاد شعبانعلی فرمودند درست است، ذهن انسان آمار و احتمال نمی فهمد و هم چنین آخرین اطلاعات خود را مورد استفاده قرار می دهد. می دانید دوستان قبل اینکه درس یادگیری رو شروع کنم هرچه را از کتاب های شناختی و دانشگاه یاد می گرفتم مورد استفاده قرار می دادم، و گاهی اوقات خوب جواب می داد، گاهی هم خیر. اما یک نسبت متوازنی برقرار بود، این نبود که بگم تمام درس هایی که در دانشگاه می خوانم درست باشد، تازه به این نتیجه رسیدم شاید منابع من مشکل دارند. سپس وقتی استاد شعبانعلی یا تیم نوسندگی اش اصطلاح ترمینولوژی رو در یکی از درس های یادگیری آورد شروع کردم به یادگیری اصطلاحات تخصصی و تعریفات حوزه ی رشته ی خودم سپس شروع کردم به شناخت دانشمندان مطرح این حوزه که حرفی برای گفتن دارند بعد منابع مورد استفاده این دانشمندان را شناسایی کردم سپس به خواندن کتاب های آن ها روی آوردم اما قبلا این کار را به این شکل انجام نمیدادم. حتی یک مورد برای استخدامی به یک سازمان مهم رفتم در تعهد نامه نوشتم نمی توانمی در زندگی من وجود ندارد، ذهن پویایی دارم، یاد می گیریم من را رد کردند. خوب ضربه ای بس سنگین به من بود تازه با خطای شناختی اثر هاله ی آشنا شده بودم به طرف مصاحبه کننده گفتم بر اساس یک ویژگی نمی شود تمام طرف را قضاوت کرد؟! ببیند دوستان بدترین اشتباه من این بود سازمان کسانی را میخواست که مثل آن ها فکر کنند پس بزرگترین اشتباه من این بود که به استخدام در این سازمان فکر کردم. دقیقا حرف استاد شعبانعلی هم در اینجا تصدیق می کند که شرکت هایی بر این اساس که یادگیری مهم نیست فقط طرز فکر هم راستا مهم است بنا شده اند یعنی کسانی جمع می شوند دور هم که نظر مخالف ندارند که این هم بعدا گروه زده می شوند و باعث خیلی از مشکلات دیگر می شود.

    به هر حال بسی لذت بردم از این فایل صوتی…

  8. یکی از سوال‌هایی که برام بعد از شنیدن این فایل صوتی ایجاد شد و بهش فکر میکنم اینه که چطور در طول فرآیند مصاحبه و استخدام میتونیم افرادی که در دسته اول(زره‌پوش) قرار میگیرند رو تشخیص بدیم.

  9. کتایون گفت:

     به نظر من در عین اینکه باید آماده ی دریافت اطلاعات جدید باشیم و انعطاف برای تغییر اطلاعات غلط قبلی رو داشته باشیم، اما خوبه که شیرازه ی فکریمون رو هم حفظ کنیم. یعنی از اونور بوم نیفتیم که دائم بخوایم به هر جهتی که اطلاعات جدید و افراد ما رو سوق دادن بریم. دقیقا همون محک زدن عقلانی و سنجیدن که آقای شعبانعلی فرمودن رو باید داشته باشیم و دنباله روی محض اطلاعات جدید نباشیم.

    در مورد نحوه انتخاب منابع و اینکه چطور و در چه ترازویی با چه معیاری بسنجیم که کدوم منبع رو انتخاب کنیم کاش بیشتر توضیح داده میشد

  10. چندی پیش متوجه شدم وقتی مطلبی علمی در زمینه یک بیماری می خوانم اطلاعات جدید را به همان گوشه ای از ذهنم می غلتانم که اتفاقا باورهای غلط شبه علمی را در خود گنجانده. این مسئله معمولا زمانی خود را روشن می کند که با سوالی مرتبط از جانب بستگانم مواجه می شوم، سوالی آنچنان پیش پا افتاده و در عین حال غیرعلمی که نه تنها عامه ی مردم، بلکه من و غالب هم دانشگاهی هایم صحت آن را مورد سوال قرار نداده ایم. اخیرا به این فکر افتاده ام که باید در هر رفرنس علمی بخشی ضمیمه به عنوان Myths برای دانشجویان خصوصا ایرانی تعریف شود. چرا که پُریم از باور های غلط.

  11. ayoub gholami گفت:

    شغل پدر ،برادر و خودم تعمیرات شناورهای دریایی بود. در سن ۱۷ سالگی ناظر پروژه های پیمانکاری که پدر و برادرم میگرفت شدم به واسطه علم و تجربه پدرم نه خودم، صرفا شنیدن آنها و توی جمع بودن همیشه فکر میکردم خیلی بیشتر از بقیه نیرو های فنی (جوشکار،منتاژ کار،…) میفهمم و صرف شنیدن از پدرم من، هم میدونم کار چطور انجام میشه. اما چند اشتباه بزرگی که به واسطه کارهایی که من گفته بودم انجام بدن و کار خراب شد فهمیدم حداقل زمانی که با عده ای از افراد همان حوزه قرار است کاری را انجام دهید شنیدن نظر جمع و استفاده از تجربه جمعی خیلی بهتره و من با تغییر رویکردم تونستم خیلی تجربه های بیشتری کسب کنم و بیشتر یاد بگیرم.

  12. چندین سال هست که سعی میکنم روی هیچ مطلبی یا عقیده ای تعصب نداشته باشم و سعی کنم تمام حرف هارو بشنوم، و خوشبختانه نزدیکانم وقتی روحیه ی من رو در مقابله با مسائل و صحبت هارو میشنون از عقاید متعصب و چهارچوب ذهنی خودشون جلوتر میان و این خوشحالم میکنه.

  13. وحید خمسه گفت: (عضو ویژه)

    خیلی وقت ها که به راحتی در مورد همه چیز نظر می دهیم و همه رفتارها و همه کس و همه نظریات را به راحتی قضاوت می کنیم به خاطر پیش فرض های ذهنی است که داریم و کاملا بهشون اعتماد داریم.

    باید آمادگی شنیدن آموزه ها و نظرات مخالف پیش فرض های قبلی را داشته باشیم البته برای اینکه به اشتباه نیفتیم همیشه باید دنبال منابع معتبر و اساتید معتبر باشیم (که پیدا کردن آنها خود هنر است).

    فکر میکنم یادگیری نباید توام با غرور و خودخواهی دانستن باشه  چون کسی که فکر میکنه که میدونه خودش جلوی فهم خودش را گرفته.

  14. دانستن این مباحث یک سمت معادله هست و عمل کردن به آن‌ها سمت دیگر.

    عمل کردن به این مباحث واقعاً سخته چون چندین سال عادت کرده‌ایم زمانی که نظری مخالف نظر خودمان می‌شنویم گارد بگیریم، عصبانی شویم و پرخاشگری کنیم.

    یادآوری مداوم و تمرین کردن این مباحث خیلی مهم هست؛ برای همین من روشی دارم که هر روز صبح به من یادآوری می‌کند (Reminder) که "بپذیر نظری مخالف نظر تو وجود دارد. صبر کن و نظر دیگران را گوش بده، شاید استدلال یا ایده‌ای قوی‌تر از عقاید تو باشند".

  15. بنده به نوبه خودم از استاد شعبانعلی و تیم متمم تشکر می کنم ، چون این فایل صوتی من را نسبت به چیزی آگاه کرد که شاید خودم هیچ وقت نمی فهمیدم .

    من برای خودم چهارچوب ذهنی درست کرده بودم ، چون مطالب غلط و بیهوده در این عصر زیاد شده است و با آن چهارچوب ، عیار مطالب را می سنجیدم به قولی زره پوش وارد میدان می شدم.

    اما الان یادگرفتم مطالب قبلی را با مطالب جدید بسنجم و پیشینه ذهنی در رابطه با هر چیزی نداشته باشم . به نظرم با این طرز فکر و دیدگاه حتی می توانم از غلط ترین مطالب هم چیزی بیاموزم و این ارزشمند است.

  16. امیرعرشیا شریفی گفت: (عضو ویژه)

    نکته ای که بعد از گوش دادن این صوت متوجه شدم این بود که من وقتی که نظری خلاف نظر خودم می شنیدم به شدت با آن نظر مخالفت می کردم و خیال می کردم پشت این نظر هیچ منطق و استدلالی وجود ندارد و تقریبا دو یا سه سال درگیر این مشکل بودم.

    اما جدیدا متوجه شده ام که پشت هر نظر منطق و استدلالی وجود دارد که ممکن است خیلی بهتر از منطق و استدلال من باشد و از زمانی که اینگونه فکر می کنم بجای مخالفت با دیگران دلیل نظرشان را می پرسم و بخاطر همین کار به ظاهر کوچک بسیاری از افکار گذشته خودم را دور ریخته ام و افکار بهتری جایگزین کرده ام.

  17. هاشم علوی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۴ درس)

    داشتن یا نداشتن مهارت یادگیری در طول تاریخ هم اتفاقات بزرگی رو رقم زده. افرادی که آمادگی داشتن تا اطلاعاتشون رو زیر سوال ببرن و از جستجو کردن نمیترسیدن و توانایی تحمل ابهام و تعارض رو در یافته هاشون داشتن, مرز علم رو چند قدم رو به جلو بردن.

    اما کسانی که در مهارت یادگیری ضعیف بودند, باعث شکل گیری جوامعی خرافی شدند که طبق آیین و رسوم غلط گذشتگان خود زندگی میکردند و حاضر نبودن هیچ کدوم از اونها رو زیر پا بذارند. حتی برای اثبات ادعا های خود, با تمدن ها, جوامع یا افرادی که شبیه اونها نبودند مبارزه میکردند!

    گروه اول به جهان و بشریت خدمت کردند. گروه دوم خون هزاران انسان بیگناه رو ریختن.

    گروه اول مرز های جدیدی از علم رو تعریف و بنا کردند و گروه دوم هزاران کتاب و دانشمند و متفکر رو در آتش جهل خودشون سوزوندند و نابود کردند.

    گروه اول امثال گالیله, کوپرنیک و پاستور بودند اما گروه دوم امثال بادیه نشینان و چنگیز ها و کشیش های مسیحی قرن ۱۶ که نام هر دو گروه تا ابد در تاریخ خواهد ماند. گروه اول خادمان بشریت و گروه دوم خائنان بشریت.

  18. سلام.
    فایل صوتی ارزشمن و پرمحتوایی بود.نکته ای که بعد از گوش دادن این فایل به ذهنم تداعی شد این بود که یادگیری و مسیر یادگیری همه ابعاد زندگی را متحول میکنه و روی همه ابعاد زندگی تاثیر مثبت ایجاد میکنه.

  19. قاسم انصاری گفت: (عضو ویژه)

    من میخوام یه اعترافی کنم.

    من متأسفانه با این فرض که نظراتی که تایید و لایک کمتری خوردن لابد ارزشمند نیستن وقتی برای مطالعه شون نمیذاشتم.

    پس از شنیدن این جمله که " در میدان یادگیری زره پوش نباشیم." از این به بعد حتی الامکان تمامی نظرات متممی ها رو خواهم خوند. 

  20. در مورد این فایل صوتی مخصوصا بخش سختی پذیرش نادرست بودن مفروضاتمون و مثال جالب فرد فعال در زمینه تبلیغات من فقط یاد جمله آقای مازلو افتادم که می‌گه اگر شما تنها ابزاری که دارید چکشه تمام مشکلات رو مثل میخ می‌بینید.

    این جمله آقای مازلو برای همه آدم‌های دنیا صدق می‌کنه، مگر اینکه از زیر سوال رفتن مفروضاتمان ابایی نداشته باشیم و همیشه تحلیل‌گر و کنجکاو باشیم.