سواد چیست؟ | تعریف سواد از نظر یونسکو

«از یک آدم باسواد انتظار میرود چنین رفتاری انجام ندهد.» «این روزها سواد دیجیتال به همان اندازهٔ سواد سنتی برای گذران زندگی ضروری است.» «مشکل دموکراسی این است که یک انسان بی سواد میتواند برای سرنوشت یک فرد متخصص تصمیم بگیرد.» «در دوران کرونا دیدیم که سواد سلامت برای فرد و جامعه بسیار مهم و سرنوشتساز است.» «برای حضور موثر در شبکه های اجتماعی لازم است سواد رسانه ای داشته باشید.» «بسیاری از طلاقها ناشی از پایین بودن سطح سواد عاطفی و سواد زندگی است.» «با وجود سهم قابلتوجهی کشاورزی در کشور، سواد کشاورزی آنچنان که باید رشد نکرده است.» «سیاستگذاری که سواد اقتصادی ندارد نمیتواند در سیاستگذاری اقتصادی موفق باشد.» «شوق مذهبی در میان مردم زیاد است اما سواد مذهبی چندان زیاد نیست.»
اینها صرفاً نمونههایی از گزارههایی هستند که هر روز، اینجا و آنجا، بر پایهٔ مفهوم سواد میخوانیم و میشنویم. سواد که زمانی به خواندن و نوشتن محدود بود، امروزه معنای بسیار گستردهای پیدا کرده و همه از آن حرف میزنند و هر کس به فراخور حال خود، اصطلاحی بر پایهٔ سواد میسازد.
رونق «سواد» در حدی است که بازار بزرگی حول آن شکل گرفته و حتی کسانی که قبلاً از عناوین دیگری برای کارشان استفاده میکردند، بهتدریج «سواد» را در عنوان کارهایشان میگنجانند. مثلاً نام کارگاههای هوش هیجانی بدون تغییر جدی در محتوا به سواد عاطفی تغییر میکند و آنچه پیش از این به عنوان روانشناسی پول یا برنامه ریزی مالی شخصی مطرح میشده، سواد مالی نامیده میشود.
در این درس دربارهٔ تعریف سواد صحبت میکنیم و به این موضوع میپردازیم که چرا پس از گسترش انواع مدارس و دانشگاهها طی چند دههٔ اخیر، دوباره سواد تا این حد به دغدغهٔ ما تبدیل شده است؟
معنی لغوی سواد چیست؟
تشخیص ریشه کلمه سواد دشوار نیست. سواد با اَسوَد (رنگ سیاه) همخانواده است معنی آن سیاهی است. بنابراین میتوان گفت کلمه سواد در فرهنگ ما به این اشاره داشته که کسی میتواند «کاغذ سیاه کند» یا «سیاهیهای کاغذ را بخواند.»
دربارهٔ ریشه شناسی کلمهٔ سواد در زبان انگلیسی (Literacy) هم زیاد صحبت شده است. یکی از نظریههای پرطرفدار این است که Literate با Letter همخانواده است و باسواد – در فرهنگ انگلیسی – کسی بوده که با حروف سروکار داشته و میتوانسته آنها را بخواند و بنویسد.
البته انبوه اصطلاحاتی که با واژهٔ سواد ساخته شده نشان میدهد که دنیای امروز از افراد باسواد چیزی فراتر از سیاه کردن کاغذ و خواندن و نوشتن انتظار دارد. در یک مقاله که در سال ۱۹۹۸ میلادی با محوریت سواد رسانه ای نوشته شده، در کنار سواد خواندن و نوشتن و سواد رسانه ای این اصطلاحات را هم میبینیم (فایل PDF مقاله): سواد آثار چاپی، سواد کامپیوتر، سواد چندرسانهای، سواد فرهنگی، سواد اجتماعی و سواد بوم شناسی.
امروز بعد از حدود دو دهه، دهها اصطلاح دیگر از این دست هم رواج یافته است: سواد دیجیتال، سواد عددی و سواد آماری، سواد احساسی، سواد اقتصادی، سواد کشاورزی، سواد نقد، سواد منطقی، سواد مذهبی، سواد سلامت روانی، سواد نژادی، سواد بصری و سواد ترجمه.
مفهوم همهٔ این اصطلاحات را که کنار هم میگذاریم، به چیزی بسیار بزرگتر از سواد خواندن و نوشتن میرسیم.
چرا اخیراً بیشتر دربارهٔ معنی سواد و انواع سواد صحبت میشود؟
اگر کتابها و رسانههای شش یا هفت دهه قبل را نگاه کنید میبینید که کلمهٔ سواد و ترکیبهای آن در حد امروز رایج نبودهاند. اما طی بیست یا سی سال اخیر، سواد بهشدت در کتابها و مقالات مطرح شده و نویسندگان دربارهٔ اهمیت سواد و انواع سواد حرف میزنند.
اگر گزارش Ngram گوگل را مبنا قرار دهیم، حدود نیم قرن است که بحث دربارهٔ مفهوم سواد رونق بسیاری پیدا کرده و نویسندگان بیشتر از گذشته دربارهٔ آن حرف زدهاند (+). احتمالاً علت را حدس میزنید: رواج رسانه جدید بهویژه کامپیوتر و اینترنت.
از نخستین روزهای تاریخ مکتوب بشر تا اوایل قرن بیستم، خواندن و نوشتن معنای نسبتاً شفافی داشته و همیشه با «متن مکتوب» در ارتباط بوده است. اما گوش دادن به اخبار رادیو یا تلویزیون را در نظر بگیرید. در نگاه اول به نظر میرسد که حرفهای گویندهٔ خبر از جنس گفتگوهای شفاهی است. اما میدانیم که چنین نیست. او یک متن مشخص را میخواند. آنچه در اخبار «میشنویم» به «خواندن» متن نزدیکتر است.
با گسترش اینترنت و شکلگیری وبسایتها و رواج یافتن شبکه های اجتماعی ماجرا پیچیدهتر هم شد. متن و صدا و تصویر در رسانه های جدید آنقدر در هم آمیخته که هنگام نقل مطلبی از یک شبکه اجتماعی مثل اینستاگرام نمیدانیم بهتر است بگوییم «در اینستاگرام گفته بود» یا «در اینستاگرام خواندم.»
به همین علت صاحبنظران، جهان امروز ما را جهان Post-typographic مینامند (پسانویسهنگاری یا پساحروفنگاری)؛ جهانی که از خواندن و نوشتن حروف فراتر رفته است (+): «ما باید همواره این پرسش را در ذهن داشته باشیم که در فرهنگهای مختلف، خواندن و نوشتن چه مصداقها و معناهایی پیدا میکند؟»
طی چند دههٔ اخیر، محققان و صاحبنظران، دانشگاهها، سازمانها و نهادهای مختلف، کوشیدهاند به این پرسش پاسخ دهند. با وجودی که محققان سالها قبل از سازمانهای بینالمللی به این موضوع پرداختهاند، اما رایج است که در بحثهای عمومی برای تعریف سواد به تعریف سواد از دیدگاه یونسکو اشاره میکنند.
تعریف سواد از نظر یونسکو
همانطور که میدانید برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) هفده شاخص برای توسعه پایدار تعریف کرده است (این هفده مورد را میتوانید در درس اهداف توسعه پایدار بخوانید). چهارمین هدف از این هفده هدف، آموزش کیفی (Quality Education) است.
طبیعتاً تعریف دقیقتر هر یک از این هفده هدف به یکی از سازمانهای تخصصی زیرمجموعهٔ سازمان ملل سپرده شده و تدوین و تشریح هدف چهارم به علت ماهیت آموزشی آن به یونسکو سپرده شده است. سند یونسکو در این باره در ایران آنقدر معروف شده که حتی کسانی که شمردن را هم بهدرستی بلد نیستند، نام آن را بلدند: سند ۲۰۳۰ (فایل PDF در سایت یونسکو).
آنچه به عنوان تعریف سواد از نظر یونسکو میشناسیم در این سند آمده است. البته یونسکو در سند ۲۰۳۰ تعریف سواد را از سند دیگری که در سال ۲۰۰۵ منتشر شده نقل کرده، اما تکرار آن در سند ۲۰۳۰ تأییدی بر این است که طی یک دههٔ پیش رو احتمالاً سواد همچنان به شکل زیر تعریف خواهد شد:
Literacy is defined as the ability to identify, understand, interpret, create, communicate and compute using printed and written materials associated with diverse contexts.
Literacy involves a continuum of learning in enabling individuals to achieve their goals, develop their knowledge and potential and participate fully in community and society.
پرداختن به جزئیات این تعریف، برای بحث ما که قرار نیست از تعریف ساده سواد فراتر رود، ضروری نیست. اما چند نکتهٔ مهم در تعریف سواد از نظر یونسکو وجود دارد که خوب است به آن توجه کنیم:
◾سواد فراتر از خواندن و نوشتن
«تشخیص» و «درک» و «تفسیر» و حتی «خلق» و «محاسبه» و «ایجاد ارتباط» به مولفههای سواد افزوده شده است. پس اگر کسی خواندن و نوشتن میداند اما نمیتواند متنهای مورد نیازش را کامل درک کند، یا اینکه خواندن و نوشتن میداند، اما نمیتواند نامهای را که برای کارهای روزمرهاش لازم دارد بنویسد (مصداقِ خلق) باسواد محسوب نمیشود.
◾حد مورد نیاز سواد
وقتی از توانایی درک مطلب یا توانایی تفسیر متن و یا محاسبه و توانایی برقراری ارتباط حرف میزنیم، منظورمان چه سطحی از توانایی است؟ مثلاً آیا همه باید بتوانند متون حقوقی را بخوانند و درک کنند؟ یا هر فرد باسواد باید بتواند گزارشهای آماری را بخواند و تحلیل کند؟
بر اساس تعریف یونسکو از سواد، یکی از مهمترین معیارها این است که سواد فرد باید در حدی باشد که بتواند در جامعه مشارکت کامل داشته باشد.
◾سواد یک طیف است
چنانکه در تعریف یونسکو آمده، و البته درک آن هم دشوار نیست، سوادی که به این شکل تعریف میشود کاملاً طیفی است. یعنی ما نمیتوانیم انسانها را به دو دستهٔ باسواد و بیسواد تقسیم کنیم. بلکه باید یک طیف در نظر بگیریم که یک سمت آن بیسوادی است و انسانها با یادگیری و توسعهٔ توانمندیهای خود، از نقطهٔ بیسوادی دور شده و به سمت باسوادی حرکت میکنند.
درباره انواع سواد
در سند یونسکو اصطلاحاتی مثل سواد رسانه ای و سواد دیجیتال و مانند اینها را نمیبینیم. در عین حال در همین سند به تمهای فراوانی اشاره شده است. موضوعاتی مثل مهارتهای شغلی، دانستههای حوزهٔ سلامت و سواد مرتبط با کارآفرینی از جملهٔ این موارد است. موضوع برابری جنسیتی هم – که بحثهای فراوانی را در رسانههای رسمی کشورمان ایجاد کرده است – یکی از همین تمهاست.
با این حال، وقتی از «مشارکت کامل در جامعه» حرف میزنیم، طبیعی است که فرد باید بتواند از زیرساختهای اجتماعی و خدمات مدنی استفاده کرده و در ساختارهای اجتماعی فعال باشد. بنابراین استفاده از تعبیرهایی مثل سواد مالی، سواد سلامت، سواد خبری، سواد اخلاقی و مانند اینها، با تعریفی که یونسکو ارائه کرده همخوان است.
درس های مرتبط با سواد در متمم
بسیاری از درسهای متمم را بهنوعی میتوانید زیرمجموعهٔ آموزش سواد و سوادآموزی در نظر بگیرید. مثلاً درسهای روانشناسی پول را میشود کاملاً از جنس سواد مالی دانست. یا درسهای مهارت یادگیری مشخصاً از جنس سواد هستند. چون درک و فهم و تفسیر و خلق را آموزش میدهند. درسهای هوش هیجانی هم از همان جنسی هستند که معمولاً به عنوان سواد عاطفی آموزش داده میشوند. دربارهٔ درسهایی مانند هوش کلامی و ظرافتهای کلامی هم نیازی به توضیح نیست.
در کنار اینها تا کنون دو درس هم اختصاصاً با عنوان «سواد» در متمم منتشر شدهاند: درس سواد دیجیتال و سواد رسانه.
در آینده هم این دو درس ویرایش و تکمیل شده و هم درسهای دیگری در قالب افزایش سواد زندگی به متمم افزوده خواهد شد.
با ثبت نام رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهٔ عبور) میتوانید به حدود نیمی از هزاران درس متمم دسترسی داشته باشید.
همچنین در صورت تمایل با پرداخت هزینهٔ عضویت ویژه به همهٔ درسهای متمم از جمله درسهای زیر دسترسی خواهید داشت:
دوره MBA | مذاکره | کوچینگ | توسعه فردی
فنون مذاکره | تصمیم گیری | مشاوره مدیریت
تحلیل رفتار متقابل | تسلط کلامی | افزایش عزت نفس
چگونه شاد باشیم | هوش هیجانی | هدف گذاری
خودشناسی | شخصیت شناسی | فکر کردن با نوشتن
برای خرید محصولات صوتی هم میتوانید به صفحهٔ فروشگاه متمم سر بزنید.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مهارت یادگیری به شما پیشنهاد میکند:
- مهارت یادگیری، تکنیکها و روشهای یادگیری بهتر
- روشهای نادرست متممخوانی!
- سواد چیست؟ | تعریف سواد از نظر یونسکو
- تفاوت آموزش و یادگیری چیست؟
- هدف گذاری و تنظیم لیست اهداف در یادگیری (+ نمونه هدف گذاری)
- آیا آموزش الکترونیکی و روشهای یادگیری الکترونیکی مناسب شماست؟
- فایل صوتی آموزشی | مقدمهای بر مهارت یادگیری
- فایل صوتی درباره مهارت یادگیری | چند نکته درباره تکنیکهای یادگیری
- یادگیری تطبیقی | فایل صوتی آموزشی
- فایل صوتی مهارت یادگیری | اهمیت کند کردن سرعت یادگیری
- یادگیری کریستالی | دانلود فایل صوتی دربارهٔ مهارت یادگیری
- مثال یادگیری کریستالی | فایل صوتی درباره ماجرای دروغ و فریب
- آیزاک آسیموف | تمرین یادگیری کریستالی
- آنتوان دو سنت اگزوپری | تمرین یادگیری کریستالی
- بهترین معلم ریاضی کیست؟
- تعریف منحنی یادگیری چیست و برای ما چه کاربردی دارد؟
- کتابخوانی و توصیه هایی برای آن | چگونه کتابخوان شویم؟
- انواع منابع و طبقه بندی منابع اطلاعاتی | از منابع دست اول تا خروجی هوش مصنوعی مولد
- درباره اهمیت کتاب | بخشی از متن کتاب آهنگ افلاک نوشته کارل سیگن
- گروه کتابخوانی | برای کتابخوانی گروهی چه قوانینی بگذاریم؟
- چگونه کتاب بخوانیم؟ راهنمای مورتیمر آدلر برای کتاب خواندن
- درباره اهمیت کتابهای قدیمی | چرا باید آنها را بخوانیم؟
- کتاب های پرفروش | آیا پرفروش ترین کتاب های جهان لزوماً بهترین کتابهای حوزهٔ خود هستند؟
- تکنیک های درس خواندن و یادگیری | معرفی کتاب یادگیری با فعالیتهای مولد
- آموزش خلاصه نویسی و یادداشت برداری
- آیا با این رسمالخط، مطالب را بهتر به خاطر میسپارید؟
- کتاب صوتی یا کاغذی؟ | آیا کتاب کاغذی جای خود را به کتاب صوتی خواهد داد؟
- در کتابخانه شخصی شما چه خبر است؟
- بریدههایی از کتاب برچیدن کتابخانهام | آلبرتو مانگل
- نقشه ذهنی چیست؟ بررسی کاربردهای نقشه ذهنی در یادگیری
- نقشه مفهومی یا نمودار مفهومی چیست؟ | راهنمای ترسیم نقشه و یک نمونه
- تکنیک های یادگیری | بهترین روش مطالعه و یادگیری درسهای متمم چیست؟
- معرفی کتاب چرا به یاد میآوریم؟ | دربارهٔ حافظه، به خاطر سپردن و فراموش کردن
- اینفوگرافی تکنیکهای یادگیری
- حافظه کوتاه مدت، حافظه بلند مدت و حافظه فعال چه هستند؟
- تانیا لومبروزو (محقق روانشناسی شناختی)
- هر یک از اینها از کدام سیاره آمدهاند؟
- آیا شما از این روش یادگیری استفاده میکنید؟
- ترجمه کتاب | چگونه بدانیم یک کتاب انگلیسی به فارسی ترجمه شده یا نه؟
- بلوم کیست؟ | زندگینامه + اهمیت نظریه بلوم در یادگیری
- طبقه بندی بلوم (سطوح یادگیری بلوم)
- دانستن، حفظ کردن و به خاطر سپردن، میتواند یکی از اهداف آموزش باشد
- منظور از درک مطلب چیست؟ چگونه برای درک مطلب هدفگذاری کنیم؟
- آیا همیشه باید یادگیری را از موضوعات ساده شروع کرد؟
- کاربردی کردن آموختهها: آیا به تفاوت آموختن و به کاربردن توجه کردهاید؟
- تجزیه و تحلیل به عنوان یکی از مهارتها در یادگیری
- توانایی ارزیابی و قضاوت یکی از مراحل یادگیری است
- بالاترین سطح یادگیری، خلق و ترکیب است
- انواع سبک های یادگیری چه هستند و چه کاربردی دارند؟
- انواع سبک های شناختی | تفاوتهای ما در اندیشیدن، یادگیری و حل مسئله
- کدامیک از روش های یادگیری را انتخاب میکنید؟
- درباره اهمیت آموزش دانشگاهی
- افزایش سرعت یادگیری به عنوان یک هدف
- چند پیشنهاد ساده برای بهبود روش مطالعه شما
- مخترع کیست؟
- آیا مراقب هستید که آموزش، شما را نادانتر نکند؟
- اثر دانینگ کروگر | آنکس که نداند و نداند که نداند
- معرفی کتاب دوباره فکر کن | آدام گرنت
- منابع تکمیلی | دوره صوتی آموزش کتابخوانی و انتخاب کتاب مناسب (محمدرضا شعبانعلی)
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.
توجه داشته باشید که خرید ششماهه و یکساله بهترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یکماهه) محسوب میشوند.برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : علی کریمی
دنیای کلمات
من در ابتدای عضویتم در متمم و مطالعه روزنوشتهها
هیچ اهمیتی برای کلمات قائل نبودم.
اما به مرور زمان با مطالعه روزنوشتهها و سایت متمم متوجه شدم که کلمات، میراث بشری و ابزاری برای بقا هستند.
در ادامه چند جمله در این باره مینویسم.
زبان بستری برای اندیشیدن و فهم دنیا
همانطور که محمدرضا عزیز در باز هم دربارهٔ اهمیت کلمات نوشته است.
یا در نوشته برای فردا از محمدرضا عزیز به ((اهمیت کلمات)) در متن این نوشته با ذکر مثال اشاره میشود.
یک مطلب را در اینجا نقل قول میکنم.
در ادامه چند مطلب استحاله کلمات، انواع هیجانات و ابراز احساسات با کلمات | چرخ رابرت پلاچیک و اتیمولوژی چیست؟ برای مطالعه بیشتر معرفی میکنم.
در دنیای کلمات و معانی آنها
خیلی سخت میتوان برای یک کلمه مفهوم صد درصد مشخص پیدا کرد و بالاجبار باید روی یک مفهموم توافق کرد،چه بسا این مفهموم در سال های آینده دسخوش تغییرات زیادی شود.
طیف بودن سواد را میتوان درک کرد اما نمیتوان برایش سقف و کف تعریف کرد،گویی که از هر دو طرف نامتنهایست.
احتمالا سوالات زیر به ذهن شما هم رسیده باشد و براحتی نمیتوان جواب داد:
من کجای این طیف قرار دارم؟
چه میزان توانایی مشارکت در جامعه لازم هست؟
این معیار ها توسط چه کسانی مشخص میشود؟
سلام و احترام. به نظر من اینکه سوال شود “من در کجای طیف قرار دارم” ناقص است. و باعث می شود نتوانیم مفهوم طیفی بودن سواد را درک نماییم. سوالمان آنگاه کامل می شود که موضوع سواد را نیز مشخص کنیم. مثلا بپرسیم: من در کجای طیف سواد رسانه قرار دارم. یا در کجای طیف سواد علم ستاره شناسی قرار دارم. اینگونه می توانیم جواب درست تری برای آن پیدا کنیم که حتما در این طیف قرار خواهد گرفت.
مثلا من در مورد ستاره شناسی حتما در ابتدای طیف قرار دارم و بیسواد هستم.
درود جناب سعیدنیا
در کامنتی از یکی از متممی های عزیز به موضوع ذیل اشاره کرد که مناسب دیدم در اینجا هم مطرح نمایم و می تواند بعنوان یک چراغ راهنما عمل نماید
تعبیر آقای داورزنی از سواد “سواد را به نحوه استفاده از ابزارها برای رسیدن به هدف مورد نظر تعبیر خواهد کرد”
را قبول دارم ، لذا در دنیایی که سرعت تغییرات بسیار زیاد هست و حجم مطالب هم در حال گسترش و در مقابل آن زمان هم بنظر می رسه اندک می باشد ، انتخاب ابزارها و اطلاعات در راستای اهداف و استراتژی های هر یک از ما می تواند نقش موثری ایفا نماید.
توصیه من به خودم و دیگر متممی های عزیز این هست که هیچ وقت اهداف و استراتژیهای خود را فراموش نکنیم ، می توانیم آنها را بازبینی و بازنگری کنیم ، ولی حواسمان باید باشد که نقشه راه را نبایستی گم کنیم.
پس بدنبال سوادهایی باید بنظرم برویم که در راستای اهدافمان باشد و ما را به آنها نزدیکتر نماید ، لذا اگر هر یک از انسانها بتوانند در موضوعات و سوادهای مورد نیازشان مشارکت مناسب را داشته باشند ، به تعریف یونسکو از سواد نزدیکتر خواهند شد.
قبل از مطالعه این متن، سطح سواد و انواع سواد رو خیلی محدود میدونستم و یک دید صفر یا صدی داشتم. الان با این تعریف وسیع و گسترده ، بدون تعارف در خیلی از حیطه ها احساس بی سوادی میکنم.
این موضوع رو خیلی جدی نخوندم. فقط برای اینکه خونده باشم نگاهش کردم. بعد گفتم بد نیست نظرات بقیه رو هم بخونم و بببینم یعنی واسه این درس هم کامنتای زیادی هست؟ انتظار نداشتم ولی چقدر کامنت ها قشنگ و عمیق بودن و مطالب رو تکمیل میکنند.
چند نکته فوق العاده داخل متن بود که به شخصه من رو به فکر واداشت و چند سوال در ذهنم مطرح کرد
۱_ در دوران typographic چگونه باید عمل کرد و چه مهارت هایی رو باید آموخت؟
۲_ با توجه به کیفیت بودن سواد من کجای این نمودار هستم؟
۳_ سواد کامل شاخص معیاری داره از این نظر که بشه با اون خودمون رو تطبیق بدیم و در جامعه مشارکت کامل داشته باشیم؟
ما باید همواره این پرسش را در ذهن داشته باشیم که در فرهنگهای مختلف، خواندن و نوشتن چه مصداقها و معناهایی پیدا میکند؟
این سوال برای من خیلی جالب بود. از این جهت که آیا خواندن و نوشتن در عصر نیوتون با حافظ و عصر ما یکی بوده؟
نوشتن یک توییت چه ارتباطی با نوشتن یک شعر دارد؟
بخش مهم برای من در این تعریف، ارتباط(communicate) بود. تلنگری که یادم باشد هر لحظه از زندگی مان را در ارتباط سپری میکنیم؛ ارتباط با خود یا ارتباط با دیگران. مهارت ارتباط رو باید بلد باشم تا باسواد به حساب بیام.
طیف بودن سواد، مفهوم جالبی برای من بود و من رو به فکر واداشت که کجای این طیف قرار دارم؟ کجا می خوام، می توانم و بسته به دنیای امروز، باید باشم؟
الان تقریبا ۴ سالی هست که در حوزه نویسندگی فعالیت دارم، برای همین وقتی درباره سواد و قدرت کلمات صحبت میشه، دقیقاً متوجه میشم مسئله چی هست؟
اگر با خوندن این مطلب هنوز اعتقادی به قدرت کلمات و سواد ندارید، توصیه میکنیم برای یکبارهمشده، یک مقاله حداقل هزار کلمهای درباره یکی از موضوعاتی که علاقه دارید بنویسید. تا وقتی نوشتههای ما به پیامک یا کامنتهای کوتاه خلاصه بشه، هیچوقت نمیفهمیم که قدرت سواد چقدر با ارزش هست و به نقصهای خودمون در سادهترین سطح سواد، یعنی سواد نوشتاری پی نمیبریم.
سواد یک طیف است .
بنظرم یکی از پیشنیازهای پیشروی در این طیف از دره بی سوادی به سمت قله دانایی ،این هست که بدانیم کجا هستیم ؟ چقدر از دره فاصله داریم و چقدر به قله نزدیک هستیم ؟
چون فکر می کنم اگر از موقعیت خود در این طیف آگاه نباشیم نمی توانیم برنامه ریزی و هدف گذاری منطقی و درستی داشته باشیم .
سواد یک طیف است .
با خودم صادق باشم و بدونم در حال حاضر کجای این طیف قرار دارم.و من ایدال می خواد کجای این طیف باشه .
و براش برنامه ریزی کنم.
درود دوستان
من با مطالعه این درس به نکته جالبی رسیدم.
اینکه من بی سوادم.
واقعا میگم.
تا حد زیادی نمی توان من را باسودا دانست
اگر بخواهم دقیق تر بگویم در این طیف باسواد تا بی سواد،من به بی سوادی نزدیک ترم تا باسوادی.
من می توانم بخوانم و بنویسم و شاید کلی کار دیگر را به درستی انجام دهم اما در این حد که بتونم مشارکت کامل در جامعه داشته باشم،نه اصلا.
اما مشکل کجاست؟
مشکل آن جایی بسیار پررنگ و بزرگ میشود که ما خیل عظیمی از عزیزان را داریم که خود را علامه دهر میدانند.
هیچ اعتقادی به اینکه یادگیری مستمر و ادامه دار است،ندارند.
یا دوستانی که صرفا سواد را حل کردن مسائل ریاضی یا موفقیت در کنکور میدانند.
متاسفانه در جامعه ما افرادی که درس بیشتری خوانده باشند،باسوادتر تلقی میشوند.
حتی اگر نتوانند هیچ گونه مشارکتی در جامعه داشته باشند.
چقدر خوب و کامل در این درس به نکته مهمی میرسیم که:
سواد صرفا سیاه کردن برگه نیست…
برای من تلنگری شد که بیشتر بخوانم و بیشتر یاد بگیرم.
فارغ از بحث سواد و سواد آموزی، موضوعی که ذهن من را مشغول کرد این است که بعد از مطالعه کلیات سند ۲۰۳۰ به این فکر فرورفتم که اصلا در عمل میتوان آن برابری و عدالت را که ازش یادشده است ایجاد کرد؟ چقدر عملیاتی شدن آن به واقعیت نزدیک است گرچه ذات اینکه عدالت آموزشی را اگر بخواهیم داشته باشیم موضوع پسندیده ای است اما برابری خودش برابر با ناعدالتی است این یعنی اگر بخواهیم برابری را اجرا کنیم لازم است کنکور را حذف کنیم و هر کس به هر دانشگاهی که خواست برود ( ایده جالبی است!) اما آیا در عمل شدنی است؟ ظرفیت دانشگاهها یکی از محدودیتهای غیرقابل بحث است پس ناچار به برگزاری یک آزمون یا یک شرط برای ایجاد یک قیف هستیم که این خودش نابرابری ایجاد میکند.
به نظر من
به دلیل اینکه قبلا اشخاص کمی بودن که خواندن و نوشتن بلد بودند. همان اشخاص با سواد معرفی می شدند. وکسانی که می خواستند با سواد شوند به همین خواند و نوشتن بسنده می کردند.
اما امروزه با فراگیر شده سواد خواندن و نوشتن، با سواد شدن نیاز به دانش بیشتر و کامل تر که کمترین آن “در حدی باشد که بتواند در جامعه مشارکت کامل داشته باشد.” است.
سوادی که ما در مدرسه یاد گرفتیم فقط خواندن و نوشتن صرف بود. و بقیه رو با خودمون یاد بگیریم و به بچهها هم یاد بدیم. مادر من هر وقت کار اشتباهی انجام میدادیم میگفتند مگر اینا رو تو مدرسه بهتون یاد نمیدن. و نه مهارت ارتباطی، یا سواد مالی هیچی تو مدرسه درس نمی دادند و هنوز هم درس نمیدن.
و موضوع دیگه در مورد تعریف سواد که قابل تامل هست، توانایی خلق که اکثر ما از اون عاجزیم و برای نوشتن نامه اداری یا نامه برای مدرسه محتاج chatGPT هستیم. کتاب هم که می خونیم فقط می خونیم و درکی در بین نیست و یک ماه بعد به کل فراموش شده.
به نظر من اینکه امروزه بیشتر از گذشته درباره سواد صحبت میشود و فراتر رفتنش از خواندن و نوشتن و گسترده شدن مفهوم سواد به دلیل تغییر سبک زندگی بشر امروزی و تفاوت ایجاد شده در زندگی بشر امروزی با بشر ۶۰ تا ۷۰ سال پیش است. در گذشته اگر که فرد حتی خواندن و نوشتن هم بلد نبود با توجه به سبک زندگی گذشته مجبور بود که مهارت های شغلی و ارتباطی رو یاد بگیرد هرچند این مهارت ها ممکن است که نسبت به امروز بسیار ساده به نظر برسد اما به هرحال افراد از سنین پایین درگیر این مساله ها میشدند و یادگیری خود به خود و طبیعی انجام میشد به گونه ای که فرد در جامعه کوچک زمان خود به خوبی میتونست مشارکت کند، و امورات زندگی سادهی خودش را به خوبی بگذراند. در این بین فردی که سواد خواندن و نوشتن داشت به عنوان یک مهارت بسیار کاربردی که افراد کمی هم در آن زمان آن را دارا بودند بسیار تفاوت ایجاد میکرد.اما امروزه با تغییر سبک زندگی و تغییر ماهیت شغل ها، تغییر نوع ارتباط و تعامل افراد بایکدیگر و از طرفی ترویج نظام های آموزشی در دنیا که باعث شده اکثر مردم توانایی خواندن و نوشتن داشته باشند و از طرفی دسترسی به اطلاعات هم بسیار راحت تر شده است، همه این موضوعات باعث پیچیده تر شدن زندگی امروزی نسبت به زندگی در ۶۰ سال قبل شده است در نتیجه برای مشارکت در جامعهی امروزی نیاز به مهارت های بیشتری نسبت به گذشته است به طوری که فرد اگر فراگرفتن این مهارتها را خودش دنبال نکند (بعید است که خود به خودبهش اموخته بشود مانند گذشته) در جامعهی امروزی با چالش ها و بحرانهای زیادی روبرو میشود.بنابر این گسترده شدن مفهوم سواد به عنوان ابزاری برای حل مساله های زندگی امروزی به نظر من طبیعی است.
سواد اجتماعی موضوعیه که از ابتدای دبستان باید به بچه ها اموزش بدن. متاسفانه تو جامعه نبودش کاملا احساس میشه
اولین دیدگاهمو روی درس سوم میگم تا طلسمش بشکنه
خیلی از این مفاهیمی که در دوره های مختلف اسم های متقاوتی میگیرن مثلا هوش هیجانی و سواد عاطفی برای خیلیامون آغشته به آموخته های اشتباه زیادی هم هست
من فکر میکنم بدتر از بیسوادی،بد سوادی و توهم باسوادی هست که داره بینمون شایع میشه.
که البته سواد در همه زمینه ها به صورت تخصصی امکان پذیر نیست و اصلا نیازی هم نیست.با توجه به هدفی که همه ماها در زندگی دنبال میکنیم می توانیم با عمیق شدن در یک حرفه به تخصص مد نظر برسیم و در مورد باقی مباحث هم میتوانیم به درکی سطحی یا همان اقیانوسی به عمق ۱ سانتی متر دست یابیم
من از وقتی سرکار رفتم متوجه شدم که سواد مالی و سواد اجتماعی بسیار مهم هست، سواد اجتماعی یکی از مهمترین مولفه ها هست و سپس سواد مالی اینکه حقوقی که داری برنامه ریزی کنی که بهتر بتونی پس انداز کنی در جهت سود بیشتر، سواد اجتماعی در سرکار بسیار مهم هست. اینکه با رئیست و مدیرت چجوری برخود کنی اینکه چجوری با بقیه همکارات رفتار کنی.
من تا الان سواد را همان خواندن و نوشتن می دانستم و زیاد توجهی به عنوان هایی مانند سواد مالی، سواد اجتماعی و … نمی کردم. قسمتی که برایم جالب بود «طیف سواد» بود. درس آموزنده ای بود. ممنونم از متمم