Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu


سواد چیست؟ | تعریف سواد از نظر یونسکو


سواد چیست

«از یک آدم باسواد انتظار می‌رود چنین رفتاری انجام ندهد.» «این روزها سواد دیجیتال به همان اندازهٔ سواد سنتی برای گذران زندگی ضروری است.» «مشکل دموکراسی این است که یک انسان بی سواد می‌تواند برای سرنوشت یک فرد متخصص تصمیم بگیرد.» «در دوران کرونا دیدیم که سواد سلامت برای فرد و جامعه بسیار مهم و سرنوشت‌ساز است.» «برای حضور موثر در شبکه های اجتماعی لازم است سواد رسانه ای داشته باشید.» «بسیاری از طلاق‌ها ناشی از پایین بودن سطح سواد عاطفی و سواد زندگی است.» «با وجود سهم قابل‌توجهی کشاورزی در کشور، سواد کشاورزی آن‌چنان که باید رشد نکرده است.» «سیاست‌گذاری که سواد اقتصادی ندارد نمی‌تواند در سیاست‌گذاری اقتصادی موفق باشد.» «شوق مذهبی در میان مردم زیاد است اما سواد مذهبی چندان زیاد نیست.»

این‌ها صرفاً نمونه‌هایی از گزاره‌هایی هستند که هر روز، این‌جا و آن‌جا، بر پایهٔ مفهوم سواد می‌خوانیم و می‌شنویم. سواد که زمانی به خواندن و نوشتن محدود بود، امروزه معنای بسیار گسترده‌ای پیدا کرده و همه از آن حرف می‌زنند و هر کس به فراخور حال خود، اصطلاحی بر پایهٔ سواد می‌سازد.

رونق «سواد» در حدی است که بازار بزرگی حول آن شکل گرفته و حتی کسانی که قبلاً از عناوین دیگری برای کارشان استفاده می‌کردند، به‌تدریج «سواد» را در عنوان کارهایشان می‌گنجانند. مثلاً نام کارگاه‌های هوش هیجانی بدون تغییر جدی در محتوا به سواد عاطفی تغییر می‌کند و آن‌چه پیش از این به عنوان روانشناسی پول یا برنامه ریزی مالی شخصی مطرح می‌شده، سواد مالی نامیده می‌شود.

در این درس دربارهٔ تعریف سواد صحبت می‌کنیم و به این موضوع می‌پردازیم که چرا پس از گسترش انواع مدارس و دانشگاه‌ها طی چند دههٔ اخیر، دوباره سواد تا این حد به دغدغهٔ ما تبدیل شده است؟

معنی لغوی سواد چیست؟

تشخیص ریشه کلمه سواد دشوار نیست. سواد با اَسوَد (رنگ سیاه) هم‌خانواده است معنی آن سیاهی است. بنابراین می‌توان گفت کلمه سواد در فرهنگ ما به این اشاره داشته که کسی می‌تواند «کاغذ سیاه کند» یا «سیاهی‌های کاغذ را بخواند.»

دربارهٔ ریشه شناسی کلمهٔ سواد در زبان انگلیسی (Literacy) هم زیاد صحبت شده است. یکی از نظریه‌های پرطرفدار این است که Literate با Letter هم‌خانواده است و باسواد – در فرهنگ انگلیسی – کسی بوده که با حروف سروکار داشته و می‌توانسته آن‌ها را بخواند و بنویسد.

البته انبوه اصطلاحاتی که با واژهٔ سواد ساخته شده نشان می‌دهد که دنیای امروز از افراد باسواد چیزی فراتر از سیاه کردن کاغذ و خواندن و نوشتن انتظار دارد. در یک مقاله که در سال ۱۹۹۸ میلادی با محوریت سواد رسانه ای نوشته شده، در کنار سواد خواندن و نوشتن و سواد رسانه ای این اصطلاحات را هم می‌بینیم (فایل PDF مقاله): سواد آثار چاپی، سواد کامپیوتر، سواد چندرسانه‌ای، سواد فرهنگی، سواد اجتماعی و سواد بوم شناسی.

امروز بعد از حدود دو دهه، ده‌ها اصطلاح دیگر از این دست هم رواج یافته است: سواد دیجیتال، سواد عددی و سواد آماری، سواد احساسی، سواد اقتصادی، سواد کشاورزی،‌ سواد نقد، سواد منطقی،‌ سواد مذهبی، سواد سلامت روانی، سواد نژادی، سواد بصری و سواد ترجمه.

مفهوم همهٔ این اصطلاحات را که کنار هم می‌گذاریم، به چیزی  بسیار بزرگ‌تر از سواد خواندن و نوشتن می‌رسیم.

چرا اخیراً بیشتر دربارهٔ معنی سواد و انواع سواد صحبت می‌شود؟

اگر کتابها و رسانه‌های شش یا هفت دهه قبل را نگاه کنید می‌بینید که کلمهٔ سواد و ترکیب‌های آن در حد امروز رایج نبوده‌اند. اما طی بیست یا سی سال اخیر، سواد به‌شدت در کتاب‌ها و مقالات مطرح شده و نویسندگان دربارهٔ اهمیت سواد و انواع سواد حرف می‌زنند.

اگر گزارش Ngram گوگل را مبنا قرار دهیم، حدود نیم قرن است که بحث دربارهٔ مفهوم سواد رونق بسیاری پیدا کرده و نویسندگان بیشتر از گذشته دربارهٔ آن حرف زده‌اند (+). احتمالاً علت را حدس می‌زنید: رواج رسانه جدید به‌ویژه کامپیوتر و اینترنت.

تعریف سواد

از نخستین روزهای تاریخ مکتوب بشر تا اوایل قرن بیستم، خواندن و نوشتن معنای نسبتاً شفافی داشته و همیشه با «متن مکتوب» در ارتباط بوده است. اما گوش دادن به اخبار رادیو یا تلویزیون را در نظر بگیرید. در نگاه اول به نظر می‌رسد که حرف‌های گویندهٔ خبر از جنس گفتگوهای شفاهی است. اما می‌دانیم که چنین نیست. او یک متن مشخص را می‌خواند. آن‌چه در اخبار «می‌شنویم» به «خواندن» متن نزدیک‌تر است.

با گسترش اینترنت و شکل‌گیری وبسایتها و رواج یافتن شبکه های اجتماعی ماجرا پیچیده‌تر هم شد. متن و صدا و تصویر در رسانه های جدید آن‌قدر در هم آمیخته که هنگام نقل مطلبی از یک شبکه اجتماعی مثل اینستاگرام نمی‌دانیم بهتر است بگوییم «در اینستاگرام گفته بود» یا «در اینستاگرام خواندم.»

به همین علت صاحب‌نظران، جهان امروز ما را جهان Post-typographic می‌نامند (پسانویسه‌نگاری یا پساحروف‌نگاری)؛ جهانی که از خواندن و نوشتن حروف فراتر رفته است (+): «ما باید همواره این پرسش را در ذهن داشته باشیم که در فرهنگ‌های مختلف،‌ خواندن و نوشتن چه مصداق‌ها و معناهایی پیدا می‌کند؟»

تعریف سواد

طی چند دههٔ اخیر، محققان و صاحب‌نظران، دانشگاه‌ها، سازمان‌ها و نهادهای مختلف، کوشیده‌اند به این پرسش پاسخ دهند. با وجودی که محققان سال‌ها قبل از سازمانهای بین‌المللی به این موضوع پرداخته‌اند، اما رایج است که در بحث‌های عمومی‌ برای تعریف سواد به تعریف سواد از دیدگاه یونسکو اشاره می‌کنند.

تعریف سواد از نظر یونسکو

همان‌طور که می‌دانید برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) هفده شاخص برای توسعه پایدار تعریف کرده است (این هفده مورد را می‌توانید در درس اهداف توسعه پایدار بخوانید). چهارمین هدف از این هفده هدف، آموزش کیفی (Quality Education) است.

طبیعتاً تعریف دقیق‌تر هر یک از این هفده هدف به یکی از سازمانهای تخصصی زیرمجموعهٔ سازمان ملل سپرده شده و تدوین و تشریح هدف چهارم به علت ماهیت آموزشی آن به یونسکو سپرده شده است. سند یونسکو در این باره در ایران آن‌قدر معروف شده که حتی کسانی که شمردن را هم به‌درستی بلد نیستند، نام آن را بلدند: سند ۲۰۳۰ (فایل PDF در سایت یونسکو).

آن‌چه به عنوان تعریف سواد از نظر یونسکو می‌شناسیم در این سند آمده است. البته یونسکو در سند ۲۰۳۰ تعریف سواد را از سند دیگری که در سال ۲۰۰۵ منتشر شده نقل کرده، اما تکرار آن در سند ۲۰۳۰ تأییدی بر این است که طی یک دههٔ پیش رو احتمالاً سواد هم‌چنان به شکل زیر تعریف خواهد شد:

Literacy is defined as the ability to identify, understand, interpret, create, communicate and compute using printed and written materials associated with diverse contexts.

Literacy involves a continuum of learning in enabling individuals to achieve their goals, develop their knowledge and potential and participate fully in community and society.

پرداختن به جزئیات این تعریف، برای بحث ما که قرار نیست از تعریف ساده سواد فراتر رود، ضروری نیست. اما چند نکتهٔ مهم در تعریف سواد از نظر یونسکو وجود دارد که خوب است به آن توجه کنیم:

سواد فراتر از خواندن و نوشتن

«تشخیص» و «درک» و «تفسیر» و حتی «خلق» و «محاسبه» و «ایجاد ارتباط» به مولفه‌های سواد افزوده شده است. پس اگر کسی خواندن و نوشتن می‌‌داند اما نمی‌تواند متن‌های مورد نیازش را کامل درک کند، یا این‌که خواندن و نوشتن می‌داند، اما نمی‌تواند نامه‌ای را که برای کارهای روزمره‌اش لازم دارد بنویسد (مصداقِ خلق) باسواد محسوب نمی‌شود.

حد مورد نیاز سواد

وقتی از توانایی درک مطلب یا توانایی تفسیر متن و یا محاسبه و توانایی برقراری ارتباط حرف می‌زنیم، منظورمان چه سطحی از توانایی است؟ مثلاً آیا همه باید بتوانند متون حقوقی را بخوانند و درک کنند؟ یا هر فرد باسواد باید بتواند گزارش‌های آماری را بخواند و تحلیل کند؟

بر اساس تعریف یونسکو از سواد، یکی از مهم‌ترین معیارها این است که سواد فرد باید در حدی باشد که بتواند در جامعه مشارکت کامل داشته باشد.

سواد یک طیف است

چنان‌که در تعریف یونسکو آمده، و البته درک آن هم دشوار نیست، سوادی که به این شکل تعریف می‌شود کاملاً طیفی است. یعنی ما نمی‌توانیم انسان‌ها را به دو دستهٔ باسواد و بیسواد تقسیم کنیم. بلکه باید یک طیف در نظر بگیریم که یک سمت آن بیسوادی است و انسان‌ها با یادگیری و توسعهٔ توانمندی‌های خود، از نقطهٔ بیسوادی دور شده و به سمت باسوادی حرکت می‌کنند.

درباره انواع سواد

در سند یونسکو اصطلاحاتی مثل سواد رسانه ای و سواد دیجیتال و مانند این‌ها را نمی‌بینیم. در عین حال در همین سند به تم‌های فراوانی اشاره شده است. موضوعاتی مثل مهارتهای شغلی، دانسته‌های حوزهٔ سلامت و سواد مرتبط با کارآفرینی از جملهٔ این موارد است. موضوع برابری جنسیتی هم – که بحث‌های فراوانی را در رسانه‌های رسمی کشورمان ایجاد کرده است – یکی از همین تم‌هاست.

با این حال، وقتی از «مشارکت کامل در جامعه» حرف می‌زنیم، طبیعی است که فرد باید بتواند از زیرساخت‌های اجتماعی و خدمات مدنی استفاده کرده و در ساختارهای اجتماعی فعال باشد. بنابراین استفاده از تعبیرهایی مثل سواد مالی، سواد سلامت، سواد خبری، سواد اخلاقی و مانند این‌ها، با تعریفی که یونسکو ارائه کرده هم‌خوان است.

درس های مرتبط با سواد در متمم

بسیاری از درس‌های متمم را به‌نوعی می‌توانید زیرمجموعهٔ آموزش سواد و سوادآموزی در نظر بگیرید. مثلاً درس‌های روانشناسی پول را می‌شود کاملاً از جنس سواد مالی دانست. یا درس‌های مهارت یادگیری مشخصاً از جنس سواد هستند. چون درک و فهم و تفسیر و خلق را آموزش می‌دهند. درس‌های هوش هیجانی هم از همان جنسی هستند که معمولاً به عنوان سواد عاطفی آموزش داده می‌شوند. دربارهٔ درس‌هایی مانند هوش کلامی و ظرافتهای کلامی هم نیازی به توضیح نیست.

در کنار این‌ها تا کنون دو درس هم اختصاصاً با عنوان «سواد» در متمم منتشر شده‌اند: درس سواد دیجیتال و سواد رسانه.

در آینده هم این دو درس ویرایش و تکمیل شده و هم درس‌های دیگری در قالب افزایش سواد زندگی به متمم افزوده خواهد شد.

پیشنهاد عضویت در متمم

با ثبت نام رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهٔ عبور) می‌توانید به حدود نیمی از هزاران درس متمم دسترسی داشته باشید.

همچنین در صورت تمایل با پرداخت هزینهٔ عضویت ویژه به همهٔ درس‌های متمم از جمله درس‌های زیر دسترسی خواهید داشت:

دوره MBA  |  مذاکره  |  کوچینگ  |  توسعه فردی

فنون مذاکره  |  تصمیم گیری  |  مشاوره مدیریت

تحلیل رفتار متقابل  |  تسلط کلامی  |  افزایش عزت نفس

چگونه شاد باشیم  |  هوش هیجانی  | هدف گذاری

خودشناسی  |  شخصیت شناسی  |  فکر کردن با نوشتن

ثبت نام    تجربه‌ٔ متممی‌ها

برای خرید محصولات صوتی هم می‌توانید به صفحهٔ فروشگاه متمم سر بزنید.

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مهارت یادگیری به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه مهارت یادگیری

سوال‌های پرتکرار دربارهٔ متمم

متمم چیست و چه می‌کند؟

متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.

فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟

هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه»  دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص می‌‌‌کند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری می‌توانید نقشه راه‌های مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.

هم‌چنین در صفحه‌های دوره MBA و توسعه فردی می‌توانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.

هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیم‌سال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.

توجه داشته باشید که خرید شش‌ماهه و یک‌ساله به‌ترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یک‌ماهه) محسوب می‌شوند.

برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.

آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

هم‌چنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آن‌ها را می‌توانید در فروشگاه متمم ببینید.

با متمم همراه شوید

آیا می‌دانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور می‌توانید به جمع متممی‌ها بپیوندید؟

سرفصل‌ها  ثبت‌نام  تجربهٔ متممی‌ها

۲۲۷ نظر برای سواد چیست؟ | تعریف سواد از نظر یونسکو

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : علی کریمی

    دنیای کلمات

    من در ابتدای عضویتم در متمم و مطالعه روزنوشته‌ها
    هیچ اهمیتی برای کلمات قائل نبودم.
    اما به مرور زمان با مطالعه روزنوشته‌ها و سایت متمم متوجه شدم که کلمات، میراث بشری و ابزاری برای بقا هستند.
    در ادامه چند جمله در این باره می‌نویسم.

    زبان بستری برای اندیشیدن و فهم دنیا

    همانطور که محمدرضا عزیز در باز هم دربارهٔ اهمیت کلمات نوشته‌ است.

    بارها گفته و نوشته‌ام که کلمه و زبان، فقط یک ابزار برای گفتگو نیست، بلکه بستری برای اندیشیدن است. از این رو هر چقدر دربارهٔ کلمه و کلمات حرف بزنیم، باز هم حق مطلب را ادا نکرده‌ایم.

    یا در نوشته برای فردا از محمدرضا عزیز به ((اهمیت کلمات)) در متن این نوشته با ذکر مثال اشاره می‌شود.
    یک مطلب را در اینجا نقل قول می‌کنم.

    در مورد من و تو به عنوان آدم‌های عادی، کلمات مهم‌ترین متر و معیار و ابزار Cognition هستن (این کلمه رو قراره در همین نوشتهٔ «برای فردا» به زودی توضیح بدم). یعنی ما با کلمات، جهان‌مون رو می‌فهمیم. اگر کلمات کمتری داریم، جهان رو کمتر می‌فهمیم. اگر تفاوت «رنج» و «درد» رو ندونیم، شعور لازم برای درک متفاوت درد و رنج رو هم پیدا نمی‌کنیم. ما جهان رو با چشم و گوش و بینی و زبان و پوست‌مون «حس» می‌کنیم. اما با کلمات «می‌فهمیم». اگر کلمه رو نداشته باشیم، حتی ورودی‌های Sensory مغز رو هم درک نمی‌کنیم و کنار می‌ذاریم و Ignore می‌کنیم (این‌ بحث‌ها رو معمولاً در کتاب‌های آنتروپولوژی و همین‌طور روانشناسی شناختی می‌تونی پیدا کنی).

    در ادامه چند مطلب استحاله کلمات، انواع هیجانات و ابراز احساسات با کلمات | چرخ رابرت پلاچیک و اتیمولوژی چیست؟ برای مطالعه بیشتر معرفی می‌کنم.

  1. محمدرضاعظیمی مقدم گفت: (عضو ویژه)

    همیشه در نظر من کسی که می توانست درباره موضوعات مختلف با تسلط نسبی صحبت کند باسواد تلقی می‌شد.
    حالا که دقیق تر می‌بینم این جنس انسان‌ها احتمالا کلمات بیشتری را با عمق و تامل بیشتری مطالعه کرده‌اند، درست به خاطر سپرده‌اند و می توانند در جای مناسب از آن استفاده کنند.

    با این کار هم مشارکت دارند و هم می توانند به اصطلاح در هر زمینه ای گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند.

  2. امیر حسین قربانی گفت: (عضو ویژه)

    از نظر من این متن به دو بخش تقسیم می شد، بخش اول که از کلام نویسنده متن بود بخش مهمی داشت که در مفهمومش بود، اون بخشی که انواع سواد رو میگفت: مثلا اکثر طلاق ها به دلیل کمبود سواد عاطفی و سواد زندگیست. این بخش از نظر من حامل مطلب مهمی بود که هر کاری سواد خودش رو داره و برای درست انجام دادنش باید سواد اون کار رو یاد گرفت و تصور اینکه که یک کار بخشی از زندگی روزمره ماست پس نیاز به کسب سواد در موردش نیست، تصور صحیحی نیست.

  3. علی شمسی گفت: (عضو ویژه)

    اولین بار در این متن تعریف یونسکو از سواد رو خوندم و این موضوع ذهنم رو به شدت مشغول خودش کرده

    تا به حال به جنبه های بسیار مهم سواد نه آشنایی داشتم و نه دقت کرده بودم

     

    بارها و بارها باید به تک تک کلماتی که برای تعریف سواد استفاده شده فکر کرد و روی هر کدوم مدتی تعمل کرد 

    برای من خواندن این تعریف باعث شد متوجه بشم که چقدر ساده لوحانه خودم رو با سواد میدانستم 

  4. بهنام گفت: (عضو ویژه)

    به نظر من سوادیا بیسوادی یعنی میزان موفقیت ما در جنبه های مختلف زندگی مان 

    موفقیت ما در شغل-روابط عاطفی-روابط خانوادگی-روبط اجتماعی -ثروت-سلامتی-و….

    به هرمیزانی که آگاهی ما(سواد) درزمینه های مختلف افزایش پیداکنه میتونیم در همه جنبه های زندگی رشد کنیم -شاید در طیف سلامتی ما در حالت باسوادی قرار بگیریم اما در طیف روابط عاطفی در بیسوادی باشیم-

  5. علی زنگنه گفت: (عضو ویژه)

    سواد یعنی یادگرفتن موضوعاتی  که در بهبود کیفیت زندگی به ما کمک می کند.اگر ما در زمینه های مختلف سواد داشته باشیم قطعا کیفیت زندگی بالاتری را تجربه خواهیم کرد و نگاه متفاوت تری را به دنیا خواهیم داشت.

  6. سلام 

    در  کتاب اینترنت با مغز ما چه می کند؟ در این مورد می زند که کتابت سبب شد چگونه ساختار ذهن ما، نحوۀ ادراک ما از جهان اطرافمان و تفسیر ما تغییر کند؛ سپس این مسئله را عنوان میکند که اینترنت دقیقا دارد به شیوه ای جدید تغیرراتی در ذهن ما ایجاد میکند و نحوۀ ادراک ما را از جهان اطرافمان تغییر می دهد؛ کما اینکه برای مثال تا قبل از همگانی شدن تلفن همراه، نقشه خوانی ابزاری برای درک جهان هستی از سوی بیشتر افراد نبود اما اکنون ما با google maps برای هر آدرسی ابتدا مکان جغرافیایی ذهنی آن را در نقشۀ ذهنی می یابیم! بنابراین با این مقدمه که از کتاب نامبرده وام گرفتم، میخواهم بگویم که همانطور که تا سدۀ گذشته داشتن سواد (با این تعریف که سواد جعبه ابزار کلی و جامع شناخت جهان است که شامل ابزارهای محدودی چون خواندن، نوشتن، تخصص در یک زمینه و برقراری ارتباط کلامی بود)، اکنون این جعبه ابزار سواد بسیار بزرگتر شده و نیاز است تا ما ذهن خود را برای استفاده از ابزارهای بسیار گسترده تری تربیت کنیم و درصورتی که خود را به خواندن، نوشتن، ابزارهای پایۀ اینترنت و مواردی که قبلاً در تعریف سواد قرار میگرفت، محدود کنیم، توانایی کسب شناخت کافی از جهان اطرافمان نخواهیم بود که به خودی خود میتوان گفت موجب میشود که بیگانه ای باشیم در نظم جدید با موجی از اضطراب، ناآشنایی و خمودی!

  7. علیرضا ابوترابی گفت: (عضو ویژه)

    همیشه به این فکر میکردم که چی میشه بعضی ها رو با سواد و بعضی دیگر رو بیسواد خطاب میکنیم در صورتی که تقریبا درصد بالایی از جامعه خواندن و نوشتن رو میدونند. میدونم اینکه عده‌ای با سوادترند و عده‌ای سواد کمتری دارند، اما در تعریفش عاجز بودم تا به این جمله رسیدم که «سواد یک طیف است».

  8. بهترین جمله این نوشتار
    "سواد یک طیف است"
    بود

    هی بهش فکر میکنم و لذت می برم از مفهمومش. دقیقا درست بود

  9. شاید بشه سواد رو در قلمرو خصوصی خودمان هم معنی کنیم، یعنی بدون توجه به سازمان های رسمی.
    کاملا منطقی به نظر میرسه که سوادی و بی سوادی یک طیف تعریف بشه و لزوما به دو دسته بی سواد و باسواد تقسیم بندی نشه.
    به نظرم میرسه با تعریف سواد که فراتر از خواندن و نوشتن تعبیر شده از بعد دیگری هم میشه به این قضیه نگاه کرد :
    کشاورزی که ( لزوما توانایی خواندن و نوشتن ندارد) میتواند در یک زمین به کشت، برداشت و فروش محصول مشغول بشه و از این طریق درآمد کسب کنه در کجای این طیف قرار میگیره ؟ و دانشجوی فارغ التحصیل شده در یکی از شاخه های مرتبط رشته کشاورزی که توانایی کاشت و برداشت و فروش محصول را ندارد در چه بخشی از طیف سواد قرار خواهد گرفت؟
    تجربه آن کشاورز معادل سواد است؟ دانشجوی بدون عمل باسواد است؟

    یا می توانیم این ها رو به مهارت کشاورز و کم مهارتی دانشجو ربط بدیم؟

  10. فاطمه نظردخت گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۶ درس)

    چند نمونه سواد دیگر:

    سواد همدلی: به مهارت‌های مرتبط با درک و همدلی با دیگران، به ویژه در محیط‌های مجازی اشاره دارد. با افزایش تعاملات آنلاین و ارتباطات مجازی، توانایی درک و تعامل موثر با دیگران باتوجه به تفاوت‌های فرهنگی و اجتماعی مهم است.

    سواد هوش مصنوعی: با پیشرفت هوش مصنوعی و استفاده گسترده از الگوریتم‌ها و سیستم‌های هوشمند، سواد هوش مصنوعی اهمیت زیادی پیدا کرده که شامل فهم مفاهیم مرتبط با هوش مصنوعی، تفهیم الگوریتم‌ها، تشخیص تبعیض‌های الگوریتمی، حفاظت از حریم خصوصی و ارزیابی تاثیرات اجتماعی و اخلاقی هوش مصنوعی است.

    سواد تطبیقی: با تغییرات سریع در جامعه و بازار کار، توانایی سازگاری و تطبیق با تغییرات اهمیت بیشتری یافته که شامل توانایی تغییر و تطبیق با محیط کار، انعطاف‌پذیری در مواجهه با تحولات فناوری و اجتماعی، مهارت‌های حل مسئله و ابتکار و توانایی تنظیم برنامه‌ها و استراتژی‌ها به منظور مواجهه با تغییرات ناگهانی می‌باشد.

    سواد امنیتی: با رشد فناوری و استفاده گسترده از اینترنت و دستگاه‌های متصل به شبکه، سواد امنیتی برای حفاظت از اطلاعات شخصی، امنیت داده‌ها و محافظت از آنها در فضای دیجیتال بسیار مهم بوده، که شامل شناخت تهدیدات امنیتی، مهارت‌های مرتبط با استفاده امن از رمزنگاری، حفاظت در برابر هکرها و آگاهی از روش‌های مقابله با حملات سایبری است.

    سواد همکاری: در دنیای امروز، همکاری و تعامل با دیگران در محیط‌های کاری و تحصیلی بسیار اهمیت دارد. سواد همکاری به مهارت‌های مرتبط با تعامل مثبت، ارتباطات موثر و همکاری در گروه‌ها، مدیریت تعارض و تفاوت‌ها اشاره دارد.

    سواد خلاقیت: در دنیای پویای امروز خلاقیت یک مهارت ارزشمند شناخته شده و به مهارت‌های مرتبط با تفکر نوآورانه، ایده‌پردازی، حل مسئله خلاقانه، تولید و به اشتراک‌گذاری محتوا و ابداعات و توانایی تجربه‌های نو و طرح راهکارهای خلاقانه اشاره دارد.

    این موارد تنها نمونه‌هایی از سوادهایی است که امروزه مطرح می‌شود. به نظرم هر فردی بسته به نوع شغل و جایگاه و توانایی‌های خود باید به کسب مهارت در سوادهای مرتبط بپردازد. 

  11. آیا لازم است همه با سواد باشند؟ آیا انسان باسواد و بی‌سواد وجود دارد؟ اصلا سواد داشته باشیم که چه بشود؟پاسخ به این سوالات شاید در گذشته راحت و سر راست بود. چون تعریف سواد محدود به خواندن و نوشتن میشد اما در جهان امروزی که هر حوزه سواد مخصوص به خود را دارد، شاید تعیین انسان با سواد و بی سواد به طور صرف و بدون بیان حوزه مورد نظر کار درستی نباشد. چه بسا انسانی که در چند حوزه محدود سواد داشته باشد و بهتر از کسی عمل کند که اقیانوسی از سواد به عمق یک وجب دارد. دیدم که عده‌ای از دوستان در کامنت‌ها سواد‌های بسیاری رو ذکر کرده بودند و کسب اون‌ها رو واجب دونسته بودند. در حالی که گاهی لازم نیست ما انبوهی از اطلاعات رو و انواعی از سواد رو برای زندگی کسب کنیم. اینکه امروزه همه بر سر کسب سواد در حوزه‌هایی هرچند بی ربط با زندگیشون در حال مسابقه دادن اند امر درستی نیست. 
    سواد به معنای کمال نیست بلکه به معنای دانستن برای رفع نیاز است.

  12. سجاد رحیمی مدیسه گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۶ درس)

    با سواد کسی هست که بتونه با آموخته‌ها، تغییرات مثبت در زندگیش ایجاد کند. فقط مدرک دانشگاهی یا سواد خواندن و نوشتن، به تنهایی ملاک باسوادی نیست. این گزارۀ بسیار صحیحی است؛ اما یک انسان بیشتر از ۲۴ساعت زمان دارد در یک شبانه‌روز؟ تا تغییر را در چه ببینیم و چه تعریف کنیم؟ وقتی صحبت از سواد رسانه می‌شود، اصلاً قضیه مسألۀ راحتی نیست؛ و همین طور سایر مواردی که از شاخه‌های سواد از آنها یاد می‌شود.
    به نظر بنده باید خودشناسی عمیقی از خودمان داشته باشیم به کمک یک مربی و متخصص که بدونیم در هر مقطع زندگی، چه سوادی برایمان ضروری‌تر است و اولویت. این نکته‌ای هست که به نظر من در تعریف سواد یونسکو، بهش اشاره نشده است. این همه سواد را یک انسان در ۲۴ساعت چطور باید بهش بپردازه؟ جدی و کاربردی باید تعریف سواد فکر کنیم. شما نگاهی به مدرک گرایی در کشور خودمان بیندازید: آیا الان سازوکارهای ارتقاء و پیشرفت بر اساس تعریف یونسکو هست؟ 

  13. قبلنا مادر کمک می کرد بچه رو بزرگ می کردی. الان تغذیش  مهد کودک رفتنش . کلاسای مختلف فرستادنش و همه وهمه موضوعات مختلفی هستند که نیاز به سواد جداگانه دارند و همه رو دیگه نمی تونی از یک نفر بپرسی و برای هرکدوم از اونها یه متخصص  نیاز هست

    سواد مالی

    سواد عاطفی
    سوادبچه داری
    سواد سلامت
    سواد نگه داری ماشین و
    سواد دیجیتال و گوشی و …

     

  14. نکته ی جالبی که در انتهای متن براساس سند یونسکو به اون پرداخته شد این بود که در این سند چیزی به عنوان سواد رسانه یا سواد دیجیتال در اون آورده نشده ولی بقیه ی مواردی که استفاده میکنیم که طبق تعریف برای مشارک فعال در جامعه نیاز هستند در این سند قید شده. 

    به نظرم در اون بند های ۱۷ گانه بلاشک ردی از این حوزه پیدا خواهد شد. با پیشرفت هایی که تکنولوژی داشته برای همون هدف مشارکت فعال در جامعه حتما این مورد از ملزومات خواهد بود. دوستان اگر کسی اطلاعی از این موضوع داره ممنون میشم به اشتراک بگذاره.

  15. علی کریمی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۶ درس)

    دنیای کلمات

    من در ابتدای عضویتم در متمم و مطالعه روزنوشته‌ها
    هیچ اهمیتی برای کلمات قائل نبودم.
    اما به مرور زمان با مطالعه روزنوشته‌ها و سایت متمم متوجه شدم که کلمات، میراث بشری و ابزاری برای بقا هستند.
    در ادامه چند جمله در این باره می‌نویسم.

    زبان بستری برای اندیشیدن و فهم دنیا

    همانطور که محمدرضا عزیز در باز هم دربارهٔ اهمیت کلمات نوشته‌ است.

    بارها گفته و نوشته‌ام که کلمه و زبان، فقط یک ابزار برای گفتگو نیست، بلکه بستری برای اندیشیدن است. از این رو هر چقدر دربارهٔ کلمه و کلمات حرف بزنیم، باز هم حق مطلب را ادا نکرده‌ایم.

    یا در نوشته برای فردا از محمدرضا عزیز به ((اهمیت کلمات)) در متن این نوشته با ذکر مثال اشاره می‌شود.
    یک مطلب را در اینجا نقل قول می‌کنم.

    در مورد من و تو به عنوان آدم‌های عادی، کلمات مهم‌ترین متر و معیار و ابزار Cognition هستن (این کلمه رو قراره در همین نوشتهٔ «برای فردا» به زودی توضیح بدم). یعنی ما با کلمات، جهان‌مون رو می‌فهمیم. اگر کلمات کمتری داریم، جهان رو کمتر می‌فهمیم. اگر تفاوت «رنج» و «درد» رو ندونیم، شعور لازم برای درک متفاوت درد و رنج رو هم پیدا نمی‌کنیم. ما جهان رو با چشم و گوش و بینی و زبان و پوست‌مون «حس» می‌کنیم. اما با کلمات «می‌فهمیم». اگر کلمه رو نداشته باشیم، حتی ورودی‌های Sensory مغز رو هم درک نمی‌کنیم و کنار می‌ذاریم و Ignore می‌کنیم (این‌ بحث‌ها رو معمولاً در کتاب‌های آنتروپولوژی و همین‌طور روانشناسی شناختی می‌تونی پیدا کنی).

    در ادامه چند مطلب استحاله کلمات، انواع هیجانات و ابراز احساسات با کلمات | چرخ رابرت پلاچیک و اتیمولوژی چیست؟ برای مطالعه بیشتر معرفی می‌کنم.

  16. مرضيه رفعتي گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۶ درس)

    ۱- با توجه به موارد مطرح شده فکر کنم بشه این طور گفت:

    فرد باسواد در دنیای امروز کسی است که یاد گرفته بین انواع سواد، پیوند و معنایی در سطح حداقلی ایجاد کرده و با توجه به آن می تواند با تغییرات ایجاد شده (به ویژه) به واسطه تکنولوژی در جهان همراه شده و در زندگی خودش هم، تغییراتی متناسب برای زیستن در این جامعه ایجاد نماید (یعنی یادگیری منتج به تغییر).

    ۲- همچنین این مفهوم از سواد بر آخرین سطح یادگیری از دیدگاه بنجامین بلوم تأکید دارد، بالاترین سطح یادگیری، خلق و ترکیب است.

  17. سواد با اَسوَد (رنگ سیاه) هم‌خانواده است معنی آن سیاهی است. بنابراین می‌توان گفت کلمه سواد در فرهنگ ما به این اشاره داشته که کسی می‌تواند «کاغذ سیاه کند» یا «سیاهی‌های کاغذ را بخواند.»

    به نظرم در دوران فعلی که ما بیش‌تر درگیر اطلاعات نادرست (misinformation و disinformation) هستیم تا نداشتن دانش و اطلاعات کافی، یک جنبه از سواد میتونه پاک کردن دانسته‌های قبلی در نظر گرفته بشه، که با معنی لغوی این کلمه هم به نوعی در تضاده.
    جالبه که در حوزه هوش مصنوعی و یادگیری ماشین هم یک شاخه پژوهشی جدید به نام Machine Unlearning ایجاد شده که کاربردهایی در زمینه یادگیری تمام‌عمر، حفظ حریم شخصی (در مواقعی که داده‌های شخصی کاربران در وزن‌های مدل ثبت شده) و کاهش سوگیری و تبعیض داره (لینک).
     

  18. سجاد رحیمی مدیسه گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۶ درس)

    خیلی خیلی متشکرم که این تیتر و درس رو قرار دادید؛ به معنی واقعی کلمه.

    در عصری که مدرک گرفتن‌های کاغذی و خصوصاً در کشور ما بسیار زیاد شده و متأسفانه صرف داشتن یک مدرک ارشد یا حتی دکترا مبنی بر سواد کاربردی، این درس به نظر بنده خود تیترش هم پیام‌های بسیاری داره.

    چند وقت پیش گزارشی رو می‌خوندم مبنی بر اینکه ایران پنج برابر کشورهای پیشرفته دنیا دانشگاه دارد!

    خیلی جالب هست واقعاً که حتی از چین هم دانشگاه‌های ما بیشتر هست!

     در ایران حدود دو هزار و ۶۴۰ دانشگاه وجود دارد، در حالی که چین و هند با جمعیتی چندین برابر ایران، به ترتیب دو هزار و ۴۸۱ و هزار و ۶۲۰ دانشگاه دارند و این یعنی تعداد دانشگاه هایشان از ما کمتر است!( گزارش موسسه اسپانیاییCISC)

    تبدیل شدن مدرک به کالای مصرفی مدرک گرایی یعنی تقاضای زیاد برای کسب مدارک عالی دانشگاهی بدون توجه به هدف اصلی آن یعنی کسب سواد و دانش. این یکی از بزرگترین آسیب هایی هست که در کشور ما اتفاق افتاده متأسفانه.

     

  19. رضا ثمرزاده گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۲ درس)

    با درود 

    باید امیدوار بود یا ,   جای بسی امتنان است ,  اگرچه سازمان ملل در دیگر وظایف خود سرگردان و با کاهش راندمان عملکردی مواجه است و همچو دستمالی در دست این قدرت آن قدرت  دست به دست  میشود حداقل توانسته به جامعه بشری  کمک کند که معنی سواد و دامنه آن  را برای همه شناسایی و  شفاف سازی  کند زیرا در این مورد با دولت های بی تعهد ویا متجاوزگر و عقب مانده روبرو نیست بلکه با  فرد فرد جامعه انسانی رو به سخن  دارد زیرا در این حالت فرد تلاش دارد به مفهوم سواد و ابزار های آن تا حد ممکن  , بدون کمک و دخالت دولت ها از دیگر همنوعان خود جا نماند 

    از طرفی نیز لازم نیست همه در همه ابعاد طیف سواد پیشتاز باشند چرا که نه ممکن است و نه عمر نیز انقدر هم که میگویند  , (درصد به امید به زندگی بالا رفته است)  , طولانی است 

    خیلی دور نیست ادماهایی که سواد مورد نظر  سازمان یونسکو را نداشتند ولی منطقی و عاقلانه عمری را سپری کردند  , بودند افرادی که فقر مالی داشتند تلاش خانمان سوزی هم نکردند که سواد مالی داشته باشند ولی سعی وافری کردند تا سواد انسانی کسب کنند و تا اخرین لحظه عمر به باور خود یقین و پایدار ماندند , همین افراد چه بزرگانی را برای  جامعه  جهانی تربیت کردند , این مورد تنها به سرزمین ما اختصاص نداشته است بلکه در هر گوشه گوشه این کره خاکی چه افراد ناشناخته و یا مشهوری را به جامعه بشری معرفی کرده اند (سواد تربیتی )

    امیدوارم روزی برسد که  بتوان سواد ایراندوستی , سواد سرزمین  دوستی   , سواد ماندن در سرزمین مادری , سواد نگهداری از منابع خدا دادی  , سواد نگهداری و  حفظ منابع تاریخی  ( ابنیه و غیره ) حتی اگر باقیمانده از دشمن  باشد , سواد اموزش از تاریخ  , سواد خر   ما که از پل گذشت ,  بقیه را بی خیال  و سواد هرچه بکاری , همان را درو خواهی کرد  و خیلی دیگر از سواد ها را در این گروه سوادها  , گنجانده شود  .

    با احترام

  20. و چقدر انسان این دوران باید به انواع سواد مجهز باشه تا بتونه به زندگیش ادامه بده.

    برای نمونه، پایین بودن سطح" سواد سلامت" توی دوران کرونا جون خیلی ها رو گرفت. و پایین بودن یا نداشتن" سواد دیجیتال" باعث شده اطلاعات شخصی و بانکی ما به راحتی در دسترس دیگران قرار بگیره و افراد سوء استفاده گر کلاهمون رو بردارن.

    به خاطر کم بودن " سواد رسانه" عمومی چه ها که به خوردمون نمی دن!

    • علی کریمی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۶ درس)

      با سلام

      در تکمیل دیدگاه شما، مطالبی به ذهنم رسید که آن را بیان می‌کنم.
      در ادامه سه تفکر را معرفی می‌کنم
      که در عصر کنونی،بیش از پیش نیاز به آن‌ها به چشم می‌آید.

      سه تفکر ((حیاتی)) سیستمی، استراتژیک و نقادانه

      در فایل ویدیویی گفتگوی محمدرضا شعبانعلی و دوستان،
      آقای امین آرامش از محمدرضا عزیز سوالی می‌پرسند.(ویدیو آخر صفحه گفتگو، دقایق پایانی ویدیو)

      سوال:شما با توجه به مطالعه و سواد بالای خود
      اگر فقط ۴ ساعت فرصت تدریس داشته باشید، چه مباحثی را تدریس می‌کنید؟
      محمدرضا عزیز می‌گویند:
      تفکر سیستمی و تفکر استراتژیک را درس می‌دهم

      درباره اهمیت بالای تفکر سیستمی و تفکر استراتژیک در این دیدگاه مطالبی را به نقل از محمدرضا عزیز نوشته‌ام.

      به نظر من، فردی که سه تفکر نقادانه، سیستمی و استراتژیک را نداشته باشد.
      همانگونه که به دنیا آمده است، همانگونه هم از دنیا می‌رود.
      فرد نه چیزی از خودش و نه از دنیا متوجه میشه.
      و مغز او در مدت حیاتش اورجینال و دست نخورده باقی می‌ماند(شاید حرف من رادیکال به نظر برسه ولی شخصا معتقدم که واقعیت است).
      درباره اهمیت تفکر نقادانه، به این درس تفکر نقاد ارجاع می‌دهم.

      اجرای نمایش روحوضی با مطالعه صدها کتاب

      آقای محمدعلی جنت‌خواه (لینک صفحه اینستاگرام و لینک سایت) مطلب جالبی را درباره اهمیت تفکر سیستمی بیان می‌کند. (نقل به مضمون بیان می‌کنم)

      فردی که در حوزه علوم انسانی صدها کتاب خوانده باشد و دکتری هم گرفته باشد اگر به تفکر سیستمی، علوم اعصاب و علوم کامپیوتر تسلط نداشته باشد.
      در عصر کنونی، حرف‌های او به درد نمایش روحوضی هم نمی‌خورد

       

       

       

       

    • چقدر با دیدگاه خانم سودابه قدیری موافقم و دقیقا مشکل من هم همین بی‌نهایت بودن نادانی انسان و نیاز بی‌حدش به یادگیری هست. از اون طرف بدیهی هست که هیچ وقت قرار نیست آب دریا را بتوان کشید و حالا که قراره فقط به قدر تشنگی بچشیم و محدودیت داریم بحث اولویت مطرح میشه. و پاسخ آقای علی کریمی دقیقا نوید یافتن اولویت را به من داد. چقدر خوشحالم و ان‌شاالله حتما مطالبی که ارجاع دادند را مطالعه خواهم کرد.