Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu


سواد چیست؟ | تعریف سواد از نظر یونسکو


سواد چیست

«از یک آدم باسواد انتظار می‌رود چنین رفتاری انجام ندهد.» «این روزها سواد دیجیتال به همان اندازهٔ سواد سنتی برای گذران زندگی ضروری است.» «مشکل دموکراسی این است که یک انسان بی سواد می‌تواند برای سرنوشت یک فرد متخصص تصمیم بگیرد.» «در دوران کرونا دیدیم که سواد سلامت برای فرد و جامعه بسیار مهم و سرنوشت‌ساز است.» «برای حضور موثر در شبکه های اجتماعی لازم است سواد رسانه ای داشته باشید.» «بسیاری از طلاق‌ها ناشی از پایین بودن سطح سواد عاطفی و سواد زندگی است.» «با وجود سهم قابل‌توجهی کشاورزی در کشور، سواد کشاورزی آن‌چنان که باید رشد نکرده است.» «سیاست‌گذاری که سواد اقتصادی ندارد نمی‌تواند در سیاست‌گذاری اقتصادی موفق باشد.» «شوق مذهبی در میان مردم زیاد است اما سواد مذهبی چندان زیاد نیست.»

این‌ها صرفاً نمونه‌هایی از گزاره‌هایی هستند که هر روز، این‌جا و آن‌جا، بر پایهٔ مفهوم سواد می‌خوانیم و می‌شنویم. سواد که زمانی به خواندن و نوشتن محدود بود، امروزه معنای بسیار گسترده‌ای پیدا کرده و همه از آن حرف می‌زنند و هر کس به فراخور حال خود، اصطلاحی بر پایهٔ سواد می‌سازد.

رونق «سواد» در حدی است که بازار بزرگی حول آن شکل گرفته و حتی کسانی که قبلاً از عناوین دیگری برای کارشان استفاده می‌کردند، به‌تدریج «سواد» را در عنوان کارهایشان می‌گنجانند. مثلاً نام کارگاه‌های هوش هیجانی بدون تغییر جدی در محتوا به سواد عاطفی تغییر می‌کند و آن‌چه پیش از این به عنوان روانشناسی پول یا برنامه ریزی مالی شخصی مطرح می‌شده، سواد مالی نامیده می‌شود.

در این درس دربارهٔ تعریف سواد صحبت می‌کنیم و به این موضوع می‌پردازیم که چرا پس از گسترش انواع مدارس و دانشگاه‌ها طی چند دههٔ اخیر، دوباره سواد تا این حد به دغدغهٔ ما تبدیل شده است؟

معنی لغوی سواد چیست؟

تشخیص ریشه کلمه سواد دشوار نیست. سواد با اَسوَد (رنگ سیاه) هم‌خانواده است معنی آن سیاهی است. بنابراین می‌توان گفت کلمه سواد در فرهنگ ما به این اشاره داشته که کسی می‌تواند «کاغذ سیاه کند» یا «سیاهی‌های کاغذ را بخواند.»

دربارهٔ ریشه شناسی کلمهٔ سواد در زبان انگلیسی (Literacy) هم زیاد صحبت شده است. یکی از نظریه‌های پرطرفدار این است که Literate با Letter هم‌خانواده است و باسواد – در فرهنگ انگلیسی – کسی بوده که با حروف سروکار داشته و می‌توانسته آن‌ها را بخواند و بنویسد.

البته انبوه اصطلاحاتی که با واژهٔ سواد ساخته شده نشان می‌دهد که دنیای امروز از افراد باسواد چیزی فراتر از سیاه کردن کاغذ و خواندن و نوشتن انتظار دارد. در یک مقاله که در سال ۱۹۹۸ میلادی با محوریت سواد رسانه ای نوشته شده، در کنار سواد خواندن و نوشتن و سواد رسانه ای این اصطلاحات را هم می‌بینیم (فایل PDF مقاله): سواد آثار چاپی، سواد کامپیوتر، سواد چندرسانه‌ای، سواد فرهنگی، سواد اجتماعی و سواد بوم شناسی.

امروز بعد از حدود دو دهه، ده‌ها اصطلاح دیگر از این دست هم رواج یافته است: سواد دیجیتال، سواد عددی و سواد آماری، سواد احساسی، سواد اقتصادی، سواد کشاورزی،‌ سواد نقد، سواد منطقی،‌ سواد مذهبی، سواد سلامت روانی، سواد نژادی، سواد بصری و سواد ترجمه.

مفهوم همهٔ این اصطلاحات را که کنار هم می‌گذاریم، به چیزی  بسیار بزرگ‌تر از سواد خواندن و نوشتن می‌رسیم.

چرا اخیراً بیشتر دربارهٔ معنی سواد و انواع سواد صحبت می‌شود؟

اگر کتابها و رسانه‌های شش یا هفت دهه قبل را نگاه کنید می‌بینید که کلمهٔ سواد و ترکیب‌های آن در حد امروز رایج نبوده‌اند. اما طی بیست یا سی سال اخیر، سواد به‌شدت در کتاب‌ها و مقالات مطرح شده و نویسندگان دربارهٔ اهمیت سواد و انواع سواد حرف می‌زنند.

اگر گزارش Ngram گوگل را مبنا قرار دهیم، حدود نیم قرن است که بحث دربارهٔ مفهوم سواد رونق بسیاری پیدا کرده و نویسندگان بیشتر از گذشته دربارهٔ آن حرف زده‌اند (+). احتمالاً علت را حدس می‌زنید: رواج رسانه جدید به‌ویژه کامپیوتر و اینترنت.

تعریف سواد

از نخستین روزهای تاریخ مکتوب بشر تا اوایل قرن بیستم، خواندن و نوشتن معنای نسبتاً شفافی داشته و همیشه با «متن مکتوب» در ارتباط بوده است. اما گوش دادن به اخبار رادیو یا تلویزیون را در نظر بگیرید. در نگاه اول به نظر می‌رسد که حرف‌های گویندهٔ خبر از جنس گفتگوهای شفاهی است. اما می‌دانیم که چنین نیست. او یک متن مشخص را می‌خواند. آن‌چه در اخبار «می‌شنویم» به «خواندن» متن نزدیک‌تر است.

با گسترش اینترنت و شکل‌گیری وبسایتها و رواج یافتن شبکه های اجتماعی ماجرا پیچیده‌تر هم شد. متن و صدا و تصویر در رسانه های جدید آن‌قدر در هم آمیخته که هنگام نقل مطلبی از یک شبکه اجتماعی مثل اینستاگرام نمی‌دانیم بهتر است بگوییم «در اینستاگرام گفته بود» یا «در اینستاگرام خواندم.»

به همین علت صاحب‌نظران، جهان امروز ما را جهان Post-typographic می‌نامند (پسانویسه‌نگاری یا پساحروف‌نگاری)؛ جهانی که از خواندن و نوشتن حروف فراتر رفته است (+): «ما باید همواره این پرسش را در ذهن داشته باشیم که در فرهنگ‌های مختلف،‌ خواندن و نوشتن چه مصداق‌ها و معناهایی پیدا می‌کند؟»

تعریف سواد

طی چند دههٔ اخیر، محققان و صاحب‌نظران، دانشگاه‌ها، سازمان‌ها و نهادهای مختلف، کوشیده‌اند به این پرسش پاسخ دهند. با وجودی که محققان سال‌ها قبل از سازمانهای بین‌المللی به این موضوع پرداخته‌اند، اما رایج است که در بحث‌های عمومی‌ برای تعریف سواد به تعریف سواد از دیدگاه یونسکو اشاره می‌کنند.

تعریف سواد از نظر یونسکو

همان‌طور که می‌دانید برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) هفده شاخص برای توسعه پایدار تعریف کرده است (این هفده مورد را می‌توانید در درس اهداف توسعه پایدار بخوانید). چهارمین هدف از این هفده هدف، آموزش کیفی (Quality Education) است.

طبیعتاً تعریف دقیق‌تر هر یک از این هفده هدف به یکی از سازمانهای تخصصی زیرمجموعهٔ سازمان ملل سپرده شده و تدوین و تشریح هدف چهارم به علت ماهیت آموزشی آن به یونسکو سپرده شده است. سند یونسکو در این باره در ایران آن‌قدر معروف شده که حتی کسانی که شمردن را هم به‌درستی بلد نیستند، نام آن را بلدند: سند ۲۰۳۰ (فایل PDF در سایت یونسکو).

آن‌چه به عنوان تعریف سواد از نظر یونسکو می‌شناسیم در این سند آمده است. البته یونسکو در سند ۲۰۳۰ تعریف سواد را از سند دیگری که در سال ۲۰۰۵ منتشر شده نقل کرده، اما تکرار آن در سند ۲۰۳۰ تأییدی بر این است که طی یک دههٔ پیش رو احتمالاً سواد هم‌چنان به شکل زیر تعریف خواهد شد:

Literacy is defined as the ability to identify, understand, interpret, create, communicate and compute using printed and written materials associated with diverse contexts.

Literacy involves a continuum of learning in enabling individuals to achieve their goals, develop their knowledge and potential and participate fully in community and society.

پرداختن به جزئیات این تعریف، برای بحث ما که قرار نیست از تعریف ساده سواد فراتر رود، ضروری نیست. اما چند نکتهٔ مهم در تعریف سواد از نظر یونسکو وجود دارد که خوب است به آن توجه کنیم:

سواد فراتر از خواندن و نوشتن

«تشخیص» و «درک» و «تفسیر» و حتی «خلق» و «محاسبه» و «ایجاد ارتباط» به مولفه‌های سواد افزوده شده است. پس اگر کسی خواندن و نوشتن می‌‌داند اما نمی‌تواند متن‌های مورد نیازش را کامل درک کند، یا این‌که خواندن و نوشتن می‌داند، اما نمی‌تواند نامه‌ای را که برای کارهای روزمره‌اش لازم دارد بنویسد (مصداقِ خلق) باسواد محسوب نمی‌شود.

حد مورد نیاز سواد

وقتی از توانایی درک مطلب یا توانایی تفسیر متن و یا محاسبه و توانایی برقراری ارتباط حرف می‌زنیم، منظورمان چه سطحی از توانایی است؟ مثلاً آیا همه باید بتوانند متون حقوقی را بخوانند و درک کنند؟ یا هر فرد باسواد باید بتواند گزارش‌های آماری را بخواند و تحلیل کند؟

بر اساس تعریف یونسکو از سواد، یکی از مهم‌ترین معیارها این است که سواد فرد باید در حدی باشد که بتواند در جامعه مشارکت کامل داشته باشد.

سواد یک طیف است

چنان‌که در تعریف یونسکو آمده، و البته درک آن هم دشوار نیست، سوادی که به این شکل تعریف می‌شود کاملاً طیفی است. یعنی ما نمی‌توانیم انسان‌ها را به دو دستهٔ باسواد و بیسواد تقسیم کنیم. بلکه باید یک طیف در نظر بگیریم که یک سمت آن بیسوادی است و انسان‌ها با یادگیری و توسعهٔ توانمندی‌های خود، از نقطهٔ بیسوادی دور شده و به سمت باسوادی حرکت می‌کنند.

درباره انواع سواد

در سند یونسکو اصطلاحاتی مثل سواد رسانه ای و سواد دیجیتال و مانند این‌ها را نمی‌بینیم. در عین حال در همین سند به تم‌های فراوانی اشاره شده است. موضوعاتی مثل مهارتهای شغلی، دانسته‌های حوزهٔ سلامت و سواد مرتبط با کارآفرینی از جملهٔ این موارد است. موضوع برابری جنسیتی هم – که بحث‌های فراوانی را در رسانه‌های رسمی کشورمان ایجاد کرده است – یکی از همین تم‌هاست.

با این حال، وقتی از «مشارکت کامل در جامعه» حرف می‌زنیم، طبیعی است که فرد باید بتواند از زیرساخت‌های اجتماعی و خدمات مدنی استفاده کرده و در ساختارهای اجتماعی فعال باشد. بنابراین استفاده از تعبیرهایی مثل سواد مالی، سواد سلامت، سواد خبری، سواد اخلاقی و مانند این‌ها، با تعریفی که یونسکو ارائه کرده هم‌خوان است.

درس های مرتبط با سواد در متمم

بسیاری از درس‌های متمم را به‌نوعی می‌توانید زیرمجموعهٔ آموزش سواد و سوادآموزی در نظر بگیرید. مثلاً درس‌های روانشناسی پول را می‌شود کاملاً از جنس سواد مالی دانست. یا درس‌های مهارت یادگیری مشخصاً از جنس سواد هستند. چون درک و فهم و تفسیر و خلق را آموزش می‌دهند. درس‌های هوش هیجانی هم از همان جنسی هستند که معمولاً به عنوان سواد عاطفی آموزش داده می‌شوند. دربارهٔ درس‌هایی مانند هوش کلامی و ظرافتهای کلامی هم نیازی به توضیح نیست.

در کنار این‌ها تا کنون دو درس هم اختصاصاً با عنوان «سواد» در متمم منتشر شده‌اند: درس سواد دیجیتال و سواد رسانه.

در آینده هم این دو درس ویرایش و تکمیل شده و هم درس‌های دیگری در قالب افزایش سواد زندگی به متمم افزوده خواهد شد.

پیشنهاد عضویت در متمم

با ثبت نام رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهٔ عبور) می‌توانید به حدود نیمی از هزاران درس متمم دسترسی داشته باشید.

همچنین در صورت تمایل با پرداخت هزینهٔ عضویت ویژه به همهٔ درس‌های متمم از جمله درس‌های زیر دسترسی خواهید داشت:

دوره MBA  |  مذاکره  |  کوچینگ  |  توسعه فردی

فنون مذاکره  |  تصمیم گیری  |  مشاوره مدیریت

تحلیل رفتار متقابل  |  تسلط کلامی  |  افزایش عزت نفس

چگونه شاد باشیم  |  هوش هیجانی  | هدف گذاری

خودشناسی  |  شخصیت شناسی  |  فکر کردن با نوشتن

ثبت نام    تجربه‌ٔ متممی‌ها

برای خرید محصولات صوتی هم می‌توانید به صفحهٔ فروشگاه متمم سر بزنید.

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مهارت یادگیری به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه مهارت یادگیری

سوال‌های پرتکرار دربارهٔ متمم

متمم چیست و چه می‌کند؟

متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.

فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟

هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه»  دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص می‌‌‌کند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری می‌توانید نقشه راه‌های مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.

هم‌چنین در صفحه‌های دوره MBA و توسعه فردی می‌توانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.

هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیم‌سال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.

توجه داشته باشید که خرید شش‌ماهه و یک‌ساله به‌ترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یک‌ماهه) محسوب می‌شوند.

برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.

آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

هم‌چنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آن‌ها را می‌توانید در فروشگاه متمم ببینید.

با متمم همراه شوید

آیا می‌دانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور می‌توانید به جمع متممی‌ها بپیوندید؟

سرفصل‌ها  ثبت‌نام  تجربهٔ متممی‌ها

۲۲۵ نظر برای سواد چیست؟ | تعریف سواد از نظر یونسکو

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : علی کریمی

    دنیای کلمات

    من در ابتدای عضویتم در متمم و مطالعه روزنوشته‌ها
    هیچ اهمیتی برای کلمات قائل نبودم.
    اما به مرور زمان با مطالعه روزنوشته‌ها و سایت متمم متوجه شدم که کلمات، میراث بشری و ابزاری برای بقا هستند.
    در ادامه چند جمله در این باره می‌نویسم.

    زبان بستری برای اندیشیدن و فهم دنیا

    همانطور که محمدرضا عزیز در باز هم دربارهٔ اهمیت کلمات نوشته‌ است.

    بارها گفته و نوشته‌ام که کلمه و زبان، فقط یک ابزار برای گفتگو نیست، بلکه بستری برای اندیشیدن است. از این رو هر چقدر دربارهٔ کلمه و کلمات حرف بزنیم، باز هم حق مطلب را ادا نکرده‌ایم.

    یا در نوشته برای فردا از محمدرضا عزیز به ((اهمیت کلمات)) در متن این نوشته با ذکر مثال اشاره می‌شود.
    یک مطلب را در اینجا نقل قول می‌کنم.

    در مورد من و تو به عنوان آدم‌های عادی، کلمات مهم‌ترین متر و معیار و ابزار Cognition هستن (این کلمه رو قراره در همین نوشتهٔ «برای فردا» به زودی توضیح بدم). یعنی ما با کلمات، جهان‌مون رو می‌فهمیم. اگر کلمات کمتری داریم، جهان رو کمتر می‌فهمیم. اگر تفاوت «رنج» و «درد» رو ندونیم، شعور لازم برای درک متفاوت درد و رنج رو هم پیدا نمی‌کنیم. ما جهان رو با چشم و گوش و بینی و زبان و پوست‌مون «حس» می‌کنیم. اما با کلمات «می‌فهمیم». اگر کلمه رو نداشته باشیم، حتی ورودی‌های Sensory مغز رو هم درک نمی‌کنیم و کنار می‌ذاریم و Ignore می‌کنیم (این‌ بحث‌ها رو معمولاً در کتاب‌های آنتروپولوژی و همین‌طور روانشناسی شناختی می‌تونی پیدا کنی).

    در ادامه چند مطلب استحاله کلمات، انواع هیجانات و ابراز احساسات با کلمات | چرخ رابرت پلاچیک و اتیمولوژی چیست؟ برای مطالعه بیشتر معرفی می‌کنم.

  1. امیرمحمد رضازاده گفت: (عضو ویژه)

    با سلام و عرض ادب به متممی های عزیز

    بنظر من از اونجایی که ما انواع مختلفی از سواد رو داریم  سواد رو میشه توانایی و قدرت درک و فهم از اون موضوع دونست مثلا سواد دیجیتال یعنی ما چقدر از موضوعات دنیای مجازی پیرامون خودمون درک و فهم داریم.

  2. مهدی اسفندیاری گفت: (عضو ویژه)

    طبق تعریفی که از سواد گفته شده، سواد مولفه هایی مثل «تشخیص» و «درک» و «تفسیر» و حتی «خلق» و «محاسبه» و «ایجاد ارتباط» داره، من هرکدوم از این مولفه هارو به چشم یک مهارت برداشت کردم، پس برداشتم اینه که سواد تو هر زمینه ای میتونه داشتن مجموعه ای از مهارت های مربوط به اون باشه.

    بعدش به این نتیجه رسیدم که سواد میتونه عامل بقا باشه، کسی که در گذشته های دور سواد شکار نداشته احتمالِ بقای کمتری هم داشته و هرچه انسان رو به آینده حرکت کرده باید سواد مورد نیاز زمانه اش رو می آموخته، مثلا در جامعه امروزی دیگه نیازی به سواد شکار نیست، اما نداشتن سواد مالی، سواد عاطفی، سواد ارتباطی، سواد رسانه و دیجیتال و … ممکنه احتمال بقاش رو کاهش بده

  3. در زمانی که همه به فکر گرفتن مدرک هستن تا سواد خودشون بالا ببرن این مطلب نشون داد که تحصیلات آکادمیک تا زمانی که راهگشای مشکلات نباشه، تا زمانی که مهارت و نحوه ارتباط و مشارکت اجتماعی را بالا نبره عملا تاثیر چندانی بر افزایش سواد ندارن.
    چه بسیار تحصیل کرده ها در حد فوق لیسانس و دکترا که در سطح دانشگاهی خودشون رتبه بالایی داشتند ولی متاسفانه زمانی که وارد بازار کار و جامعه می شوند به دلیل نداشتن  مهارت ارتباط با دیگران وهمچنین عدم توانایی  بیان کردن  دانسته ها و خواسته های خودشون  نتونستن شایستگی هاشون نشون بدن و به جایگاهی که استحقاقشو دارن برسن.
    در عوض میبینیم افرادی که تخصص و سوادی آکادمیک  ندارن ولی تو بعضی زمینه ها مهارت قابل توجهی دارن (مثل مهارت صحبت کردن و ارتباط گرفتن و …) جایگاه بالاتری تو جامعه و محیط کار پیدا میکنن.
    امیدوارم این آموزش سواد تو زمینه های مختلف از همون ابتدای آموزش بچه ها تو مدرسه ها و در سنین پایین شروع بشه که طبیعتا باعث میشه تو بزرگسالی به فرد کارآمدتری تبدیل بشن. آموزش تو مدرسه های ما عمدتا به حساب و کتاب و دروس فیزیک و شیمی و زیستن  … مختص شده که همه تو سنین بزرگسالی از اون استفاده نمیکنن. چند درصد ما از انتگرال که تو دوره دبیرستان خوندیم الان استفاده میکنیم چند درصد ما از قوانین فیزیک و ریاضی و … استفاده میکنیم در صورتی که مهارت های دیگه اگه آموزش داده بشه فرقی نمیکنه طرف در آینده چه شغلی داره و کجای این سرزمین میخواد زندگی کنه به هر حال تو همه دوران میتونه ازش استفاده کنه.

  4. نیما صمدیان گفت: (عضو ویژه)

    سواد پل ارتباطی ما با جامعه ست. بنظرم سواد در اصل دوتا دسته داره یک دسته از سواد که کاملا اجتماعیه و همه برای رفع نیاز های عمومی شون ارتباط گرفتنشون باید بلد باشن و اون سواد رو داشته باشن.
    و یک نوع سواد دیگه هست که کاملا بسته به نیاز افراد و اشخاص برای هر فرد اختصاصی با توجه به نوع نگرشش به زندگی و آینده اش وجود داره که همین موجب میشه که شخص به دنبال آموختن سوادی جدید یا عمق دادن به سواد پیشین خودش اقدام کنه.
    این موضوع که ما تا چه حد سواد داریم و در چه زمینه هایی باسوادیم به نظرم کاملا شخصیه.

  5. حميدرضا عباسي گفت: (عضو ویژه)

    با سلام و عرض ادب و احترام

    سواد را می توان توانایی درک پیام های محیط دور و بر ما  و ارسال پیام مناسب برای محیط پیرامون تعریف کرد

    هر کسی توانایی درک فرصت ها و تهدید های محیط را نداشته و البته در انتقال پیام خود به اطرافیان دچار ضعف و نقصان است که آن را به بی سوادی تعبیر می کنند

    مثل اینکه چون توانمندی ارتباط مناسب برقرار کردن با رسانه ها را نداشته باشیم ما را بی سواد رسانه ای خطاب می کنند

    یا وقتی که می خواهیم دنیای دیجیتال را بهتر درک کنیم به ما توصیه می شود که سواد دیجیتال خود را بالا ببریم

    ممنون و سپاس بیکران

  6. میلاد اقوامی پناه گفت: (عضو ویژه)

    عبارت «مشارکت کامل در جامعه» هنوز هم توی تعریف یونسکو در هاله ای از ابهام قرار داره. کامل یعنی چقدر؟ ناقص یعنی چه قدر؟ و این مفهوم طوریه که کل معنای سواد رو با ابهام مواجه میکنه. «توانایی استفاده از مهارت هایی که گفته شد به اندازه ای که باعث مشارکت کامل بشه؟»

    امیدوارم این مطلب رو در ادامه مطالعاتم متوجه بشم.

  7. شاید بهترین تعریف سواد توانایی درک کردن و خلق باشه. چه بسا افرادی که توانایی خوندن و نوشتن هم نداشتن اما درکشون در خیلی از مسائل از افرادی که “مدرک پولی” داشتن هم بیشتر بوده.

    تعریف سواد به عنوان خواندن و نوشتن شاید خیلی ابتدائی باشه و توانائی استفاده از اطلاعات و آموخته ها (به اصطلاح “خلق کردن”) سواد واقعیه که به حل مسائل و پیشرفت کمک میکنه.

  8. هادی گفت: (عضو ویژه)

    چیزی که باید مد نظر قرار داد اینه که با وجود گسترش ابزارهای دیجیتال و بالتبع دگرگونی معنای سواد، هنوز هم بارزترین مصداق سواد همان معنای سنتی یعنی توانایی درک و خواندن و خلق و نوشتن یک مطلبه.

    باقی محتواهایی که در هر بستری عرضه بشن خودشون مبتنی بر محصولاتی‌است که از رهگذر محتوای متنی به دست اومدن.

    تمام آن چه گفته شد برای من یادآور این نکته‌ست نه‌تنها از اهمیت محتوای متنی کاسته نشده بلکه باید مخاطب آگاه باشه که فریب رنگ و لعاب و اغوای دیگر انواع ابزار عرضه سواد  رو که براش تبلیغ میشه نخوره، چراکه هرچند در وهله اول ساده‌تر به نظر برسن اما عمق و غور لازم رو آنچنان که باید به مخاطب نمیدن و نباید کانال و مسیر اصلی دریافت دانش قرار بگیرن و بیشتر باید به عنوان یک عامل کمکی و جنبی اون هارو مدنظر قرار داد.

  9. میثم زکی زاده گفت: (عضو ویژه)

    جالب بود،به این فکر میکنم که مثلا امثال بنده که تخصص قضایی و حقوقی ندارند اما میتوانند با جست و جو اصطلاحات،یک متن  حقوقی را به درستی درک کنند در چه طیفی قرار می گیرند؟
    به نظرم مهارت سرچ کردن ابزار مهمی برای سوق دادن ما به طیف باسواد است.

  10. چیزی که بعد از خوندن این درس برام جالب بود تعرف سواد از نظر اونایی که خواندن و نوشتن بلد نیستن..

    همواره ازشون میشنویم که میگن کاش ماهم سواد داشتیم میتونستیم بخونیم و بنویسیم.

    اما الان چقدر این تعریف گسترده شده و معنا های متفاوتی پیدا کرده.

     

    • عرفان رجبی خراسانی گفت: (عضو ویژه)

      با مطالعه این درس به خوبی مشخص می‌شود که سواد در قرن ۲۱ یک «فرایند پویا» است، نه یک «مهارت ایستا».
      با این حال، به نظر می‌رسد جای خالی مباحثی مثل سواد انتقادی (نقد ساختارهای قدرت از طریق دانش) یا نقش هنر و خلاقیت در تقویت سواد در این متن احساس می‌شود.
      پیشنهاد می‌کنم در مقالات آینده، نمونه‌های عینی از کشورهایی که با بازتعریف سواد به پیشرفت‌های چشمگیر رسیده‌اند (مثل فنلاند در آموزش سواد رسانه‌ای) بررسی شود.
       

  11. به نظرم اگه کمی از عقب تر به بحث سواد نگاه کنیم موضوع روشن میشه.قدیم که مردم سواد نداشتن یعنی مثلاً میرفتن یه بانک نمیتونستن یه فرم بانکی رو پر کنند و یه آدم با سواد باید بهشون کمک میکرد تا اون کار انجام بشه.الان پرداخت قبض با گوشی و اپلیکیشن انجام میشه و اگه کسی نتونه اینکار رو بکنه بازهم باید یه نفر دیگه که اون کار رو بلده براش انجام بده؛پس باز هم میشه گفت اون کسی که نمیتونه از ابزار موبایل برای انجام کارهاش استفاده کنه بیسواده.و هر چی جلوتر میریم این داستان پیچیده تر میشه.

  12. رضا صبوری نژاد گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    تعریف یونسکو از سواد، به‌ویژه در عبارت “Literacy involves a continuum of learning”، نکته بسیار مهمی را مطرح می‌کند که شاید کمتر بهش توجه می‌شود: سواد یک فرآیند مداوم و پیوسته است، نه یک وضعیت ایستا. اینکه سواد یک مقصد نهایی نیست، بلکه یک سفر مداوم یادگیری است خیلی درک درستی میده. مثلا سرعت باورکردنی تغییر در تکنولوژی. مثلاً همین سواد دیجیتال که در متن اشاره شده، تا ۵ سال پیش با امروز کاملاً متفاوت است. مهارت‌های دیجیتالی که پارسال مهم بودند، امسال ممکن است منسوخ شده باشند.

    همه این ها برای من نتیجه‌گیری را داره که انعطاف‌پذیری را سرلوحه زندگی حرفه‌ای و شخصی‌ خودم قرار بدم.

  13. پردیس میرزایی گفت: (عضو ویژه)

    معمولا تفکر در معنای کلماتی که کاربرد زیادی دارند مثل سواد، هر کس بنا به تجربه زیسته خودش معنایی رو بیان می کنه که نمیشه گفت این تعریف کامله و نه میشه کاملا تعریف رو زیر سوال برد.

    اما در تعریف یونسکو از سواد، در کنار مولفه های نامبرده، بخشی که این تعریف رو برجسته می کنه و به کامل بودن نزدیک می کنه اینه که سواد فرد باید در حدی باشه که در جامعه مشارکت کامل داشته باشه.

    اولین سوالی که برام پیش اومد این بود که مشارکت کامل در جامعه یعنی چی؟

    می تونم ببینم که افرادی که سواد مالی و اقتصادی ندارند یاسواد عاطفی ندارند چطور حضورشون در جامعه دچار مشکل میشه و از سمتی لنگ می زنند.

    اما چه حدود و چارچوبی برای مشارکت کامل در جامعه وجود داره؟ آیا اصلا حدود و چارچوبی داره؟

    در ادامه این سوال برام پیش اومد که آیا سواد در حضور جامعه تعریف میشه؟ یعنی اگر فرد محور به این مسئله نگاه کنیم، باز هم تعریف سواد به همین شکل خواهد بود؟

    • میلاد اقوامی پناه گفت: (عضو ویژه)

      فکر میکنم با توجه به تعریف یونسکو از سواد که میگه تمام مهارت هایی که داری باید منجر به مشارکت در جامعه بشه، پس احتمالا سواد در خارج از جامعه و به صورت فرد محوری اصلا موضوعیت و ارزشی نداره.

  14. امین گفت: (عضو ویژه)

    برای منی که رشته کامپیوتر خوندم کلمه interpret در تعریف سواد خیلی مفهوم داره، خوبه یه نکته مرتب اینجا بنویسم که بیش از همه برای خودم تداعی کننده باشه:

    زبان های برنامه نویسی در یک تقسیم بندی به دو دسته تقسیم میشوند:

    زبان های compilerی
    زبان های Interpreterی
    دسته اول زبان هایی هستند که شما کد میزنید و بعد برای تبدیل به زبان ماشین کل برنامه شما یکجا به زبان ماشین ترجمه میشه عین یک کتاب که از انگلیسی به فارسی ترجمه میشه
    دسته دوم اما مفسر برنامه شما را خط به خط میخواند و به زبان ماشین ترجمه میکنه مثالش میشه مترجمی که داره همزمان در یک مصاحبه تلویزیونی صحبت یک مربی فوتبال رو به فارسی برای ما میگه :)

    حالا این کلمه interpret که در تعریف زبان اومده میتونه نشونه جالبی باشه و یه مشخصه خیلی معنی دار یعنی شما زمانی در یکی از زمینه های سوادش رو دارید که خیلی خوب و در لحظه بتونید مطالب اون رو تفسیر کنید تفسیری که اینجا دیگه چیزی فراتر از ترجمه است.

    در درس قبلی درباره وقفه حین یادگیری صحبت شد، همین الان که قبل رفتن به درس قبلی چند بار سعی کردم تعریف سواد رو بخونم و فکر کنم بهش میتونم درک کنم چقدر میتونه کمک کنه ، شاید دیگه هیچ وقت حداقل این یه ویژگی و فاکتور تعریف سواد از ذهنم نره :)

  15. محمدرضا صفری گفت: (عضو ویژه)

    در معنی کردن کلمات مختلف از جمله سواد، گاهی گسترده شدن معنی خود کلمه کار رو برای ما سخت می کنه. یعنی گاهی اونقدر معنی یک کلمه گسترده میشه که دیگه نمیشه به راحتی تصورش کرد. این مشکل رو میشه با حرکت رو به عقب حل کرد!

    اگه بخوای برای کسی که هیچ وقت هیچ گلی رو در زندگیش ندیده،‌گل رو تعریف کنی کار سخته. اما اگه به اون شخص گل رز گل محمدی گل لاله گل نرگس گل قرمز گل آبی و… رو نشون بدی ، حالا میتونه با شنیدن تعریف، معنی گل رو کامل و راحت متوجه بشه.

    برای معنی کلماتی مثل سواد هم میشه به جای اینکه تلاش کنیم تا اول معنی لغت سواد رو کامل بفهمیم تا بعد بتونیم ترکیب ها و کربرد هاش رو متوجه بشیم،‌ بیایم و اول collocation ها و ترکیب های اون رو بررسی کنیم و معنی اون ها رو بفهمیم تا بعد معنی خود کلمه ی اصلی برای ما روشن بشه.

  16. حسین داورزنی گفت: (عضو ویژه)

    به نظرم درگذشته با توجه به محدودیت های موجود در زمینه ابزارهای یادگیری و افزایش سواد و همچنین محدودیت های منابع، معمولا تعریف سواد را به همان دانش و علم یا مهارت تعبیر می کردند مانند سواد مالی، سواد اقتصادی، سواد سلامت و . . . ولی امروزه با گسترش و توسعه شبکه های یادگیری و هوش مصنوعی و . . . دیگر نمی توان همان تعابیر را از سواد داشت. به نظرم چند سال دیگر مجددا یونسکو در سند چشم انداز ۲۰۵۰ خود سواد را به نحوه استفاده از ابزارها برای رسیدن به هدف مورد نظر تعبیر خواهد کرد. بطور مثال در آینده لازم نیست شما سواد زبان انگلیسی یا هر زبان خارچی دیگری داشته باشید این کار را ابزارهای مترجمی و گویشی برای شما انجام خواهند داد، بلکه مهم است که چگونگی استفاده و بکارگیری آنها را از هوش مصنوعی یا ابزارهای مرتبط آن بدانید و از آنها برای بیان منظور و ترجمه یا بیان آنها استفاده کنید. امروزه شما نیاز نیست که بلد باشید با نرم افزار پاورپوینت کار کنید بلکه اگر مهارت کار با ChatGPT و ابزارهای مرتبط را بدانید آنها برای شما فایل ارائه پاورپوینت و …. را آماده می کنند. هر روز اینگونه ابزارها درحال گسترش هستند آنچه مهم است سواد بکارگیری از این ابزارها و مهارت در استفاده از آنها در زمان و شرایط مناسب است.  نمونه ای از این موضوع را در فیلم ماتریکس (۱ و ۲) میتوانید ببینید. نیو قرمان فیلم در بخشی از فیلم در حال آموزش و یادگیری مهارت های کاراته و دفاع شخصی و . . . بود و این مهارت ها توسط هوش مصنوعی و . . . برای او بارگذاری می گردید! گرچه الان این موارد را بسیار تخیلی و افسانه ای می پنداریم ولی می شود تصور کرد که در آینده ربات ها و هوش مصنوعی برای ما بسیاری از فعالیت های مالی، فنی، سلامت و . . . . را انجام خواهند داد و شاید نیاز به سواد مالی برای ما نباشد ولی مطمئنا سواد بکارگیری و نحوه استفاده از هوش مصنوعی و ربات و نرم افزار درست برای انجام فعالیت های مالی، فنی، سلامت و . . . . برای ما کلیدی و مهم خواهد بود.

    • میرتقی سلوکی گفت: (عضو ویژه)

      درود جناب داورزنی

      تعبیر شما از سواد “سواد را به نحوه استفاده از ابزارها برای رسیدن به هدف مورد نظر تعبیر خواهد کرد” 

      را قبول دارم ، لذا در دنیایی که سرعت تغییرات بسیار زیاد هست و حجم مطالب هم در حال گسترش و در مقابل آن زمان هم بنظر می رسه اندک می باشد ، انتخاب ابزارها و اطلاعات در راستای اهداف و استراتژی های هر یک از ما می تواند نقش موثری ایفا نماید.

      توصیه من به خودم و دیگر متممی های عزیز این هست که هیچ وقت اهداف و استراتژیهای خود را فراموش نکنیم ، می توانیم آنها را بازبینی و بازنگری کنیم ، ولی حواسمان باید باشد که نقشه راه را نبایستی گم کنیم.

  17. به نظرمن با جلورفتن تکنولوژی و پیشرفت اون که در ۵۰ سال گذشته بیشترین سرعت رو داشته و هرروز درحال بیشتر شدن هم هست مفهوم های جدیدی به سواد اضافه میشه مثل سواد هوش مصنوعی و… و مهمترین قسمت برای ما یادگیری هرقسمت باتوجه به رشد اون هست به عنوان مثال شما شاید نیازی به یادگیری فوتوشاپ برای طرحی یک عکس دیگه نداشته باشی ولی نیاز داری که بدونی اون رو از هوش مصنوعی بخوای البته که درخواست های تخصصی طبیعتا جواب بهتری میده اما برای دستیابی به اون هم باز می تونی از هوش مصنوعی کمک بگیری

  18. به ذهنم خطور کرد که ابزارهای دیجیتال جدید نظیر ChatGPT در کنار راحت تر کردن و سرعت بخشیدن به کارها، در حال کاهش سطح سواد ما هستند؛ آن هم به شکل کاهش قدرت خلق کردن و تحلیل کردن. حتی در بحث های آکادمیک که شناساگر متون تولید شده با هوش مصنوعی وجود داره، ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی دیگری هستند که خروجی های امثال ChatGPT رو می گیرند و با rephrase کردن جملات، نوشته ها رو شبیه نوشته های تولید شده توسط انسان می کنند. خود من حس می کنم از زمانی که استفاده کردن از ChatGPT رو شروع کردم، قدرت خلاقیتم کاهش یافته و در بسیاری از امور میل زیادی دارم که بلافاصله از این ابزار استفاده کنم. برای مقابله سعی کردم اول خودم تفکر کنم و خروجی های تفکر خودم رو به این ابزار بدم و خروجی های تولید شده رو هم از فیلتر تفکر خودم دوباره بگذرونم. ولی در کل به نظر من، این ابزار زنگ خطری برای سواد هست.

    • پردیس میرزایی گفت: (عضو ویژه)

      درسته که هوش مصنوعی مثل هر فناوری دیگه خوبی ها و بدی های خودش رو داره اما چیزی که قابل توجه هست اینه که با حضور گسترده هوش مصنوعی، تعریف سواد هم در جهتی تغییر میکنه.

      به جای این تفکر که این ابزار باعث کاهش سواد ما شده، احتمالا تفکر بهتر اینه که سواد جدیدی تعریف میشه به اسم سواد هوش مصنوعی که ما با استفاده صحیح از این ابزار بتونیم طبق تعریف یونسکو در جامعه مشارکت کامل داشته باشیم.

  19. امروزه از هر مهارتی با پیشوند «سواد» یاد می‌شود که به نظرم گونه‌ای از توجه بیش از حد به تعابیر و عیب کردن کار از محکم‌کاری زیادی است. می‌توان واژگان متعددی مانند «مهارت»، «دانش»، «علم»، «توانایی» و… را به کار برد و باز هم معنی داشت. این همه اصرار را متوجه نمی‌شوم.