Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
دوره آموزشی هدف گذاری (کلیک کنید)


پنجره جوهری | ابزاری برای شناخت بهتر خود و دیگران


پنجره جوهری چیست

بعید است در زمینه‌ی مهارت ارتباطی، خودشناسی یا کار تیمی مطالعه کرده باشید و نام پنجره جوهری (Johari Window) به چشم‌تان نخورده باشد.

پنجره جوهری مدل ساده‌ای است که برای نخستین بار حدود هفتاد سال قبل مطرح شد و از آن زمان تا کنون به پای ثابت درس‌ها و کلاس‌ها و کتاب‌های توسعه فردی تبدیل شده است.

در این درس ابتدا کمی درباره‌ی تاریخچه پنجره جوهری و چارچوب آن صحبت می‌کنیم.

سپس توضیح می‌دهیم که چرا این مدل ظاهراً ساده، توانسته چنین طولانی عمر کند و هنوز هم در درس‌ها و بحث‌ها جایی را به خود اختصاص دهد.

در پایان روش اجرای تمرین پنجره جوهری را در یک جلسه‌ی گروهی شرح خواهیم داد.

پنجره جوهری چیست؟

در میان دانشجویان و اساتید مدیریت یک شوخی رواج دارد که شاید شما هم آن را شنیده باشید. می‌گویند کافی است یک جدول دو در دو ترسیم کنی و بتوانی چهار نام زیبا و مردم‌پسند بر روی هر یک از خانه‌های این جدول‌ها قرار دهی تا در ردیف تئوریسین‌های مدیریت قرار بگیری.

البته می‌دانیم که این حرف شوخی است و بخش قابل‌توجهی از این مدل‌ها و جدول‌ها و تقسیم‌بندی‌ها، بر پایه‌ی مطالعات جدی و تحقیقات مستند شکل گرفته‌اند. اما حداقل این شوخی در مورد پنجره جوهری چندان هم بی‌راه نیست.

دو روانشناس به نام‌های جوزف لوفت (Joseph Luft) و هرینگتون اینگهام (Harrington Ingham) در دهه‌ی پنجاه میلادی در یک کنفرانس مرتبط با مهارت ارتباطی در شهر اوجای (Ojai) کالیفرنیا شرکت کرده بودند. یکی از تمرین‌ها و فعالیت‌های کنفرانس چنین بود که شرکت‌کنندگان در گروه‌های کوچک با هم بنشینند و سعی کنند تجربه‌ی تعامل خود را با دیگر شرکت‌کنندگان در برنامه، تدوین کرده و ارائه کنند (+).

لوفت و اینگهام ماژیک در دست گرفتند و یک جدول دو در دو به صورت زیر ترسیم کردند:

پنجره جوهری

لوفت و اینگهام در آن زمان نمی‌دانستند که فقط یک گام با جاودانه شدن در کتاب‌های درسی مدیریت فاصله دارند. فقط کافی بود روی هر یک از این چهار خانه یک اسم بگذارند.

هر یک از ما ویژگی‌ها و صفات و نقاط قوت و ضعفی که داریم که هم خودمان آن‌ها را می‌دانیم و هم دیگران از آن‌ها مطلع هستند (سمت چپ بالای جدول). مثلاً من خودم می‌دانم زودرنج هستم و اطرافیانم هم از این زودرنج بودن من اطلاع دارند. یا من می‌دانم مثبت‌اندیش هستم و اطرافیانم هم من را با این ویژگی می‌شناسند. این بخش را Public Self یا Open Self نامیدند. در فارسی می‌توانیم به این بخش، منِ آشکار یا من عمومی یا منِ افشا‌شده بگوییم (می‌توانیم از واژه‌ی «خود» هم به عنوان معادل «self» استفاده کنیم، اما ترجمه کمی نامأنوس می‌شود و این سطح از وفاداری به اصطلاح اصلی، کاربرد و فایده‌ای هم ندارد).

اما ویژگی‌ها و صفات دیگری هم وجود دارند که ما خودمان از آن مطلعیم، اما دیگران خبری از آن‌ها ندارند. مثلاً من می‌دانم حسود هستم، اما آن را پنهان کرده‌ام و دیگران از این ویژگی من خبر ندارند. لوفت و اینگهام این بخش را Hidden Self یا Private Self نامیدند. شاید ترجمه‌ی منِ پنهان یا بخش شخصی من برای این خانه از مدل مناسب باشد.

گروه سوم از صفت‌ها و ویژگی‌ها آن‌هایی هستند که دیگران درباره‌ی ما می‌دانند، اما خودمان از آن‌ها خبر نداریم. گاهی اوقات به شوخی این‌ها را به «سبزی گیر کرده در لای دندان» تشبیه می‌کنند. وقتی پس از صرف غذا سبزی لای دندان‌های جلوی شما گیر می‌کند، تقریباً همه در نخستین نگاه آن را می‌بینند و تنها خود شما هستید که از آن بی‌خبرید. شاید شما خودتان را خودشیفته یا مغرور یا غیرهمدل یا پرحرف ندانید. اما این‌ها صفاتی هستند که معمولاً به سادگی به چشم می‌آیند  و دیگران آن‌ها را در شما می‌بینند. نام این بخش (سمت راست بالای نمودار) را Blind Self یا Unaware Self نامیدند. اجازه بدهید نام این بخش را هم منِ کور یا من ناآگاه بگذاریم.

چهارمین بخش (سمت راست پایین) مختص ویژگی‌هایی است که نه خودم از آن‌ها خبر دارم و نه دیگران از آن اطلاع دارند. این بخش را هم Unknown Self یا Potential Self نامیدند که در فارسی می‌توان آن را منِ ناشناخته یا منِ بالقوه نامید.

پس تا این‌جا به جدول زیر می‌رسیم:

پنجره جوهری

این تقسیم‌بندی مورد توجه شرکت‌کنندگان در سمینار قرار گرفت و تعدادی از آن‌ها، این مدل را بعداً در سمینارها و کلاس‌های خود نیز تشریح و تدریس کردند.

جوزف لوفت در دو کتاب خود با نام‌های Of Human Interaction (در تمام کتاب) و Group Processes (در بخش‌هایی از کتاب) این مدل را شرح داده و در آن‌ها نام جوهری را برای مدل به کار برده است. جوهری از ابتدای نام جوزف و هرینگتون گرفته شده است.

ویژگی‌ها و مفروضات پنجره جوهری

محدودیت در دسترسی کامل به دوره مهارت های ارتباطی

دسترسی کامل به این درس و ۴۴ درس دیگر دربارهٔ مهارت های ارتباطی برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است. تا کنون ۱۰۳۲۲ نفر از متممی‌ها مجموعاً ۷۹۸۹ تمرین در درس‌های مرتبط با مهارت ارتباط موثر ثبت کرده‌اند.

با عضویت ویژهٔ متمم علاوه بر این ۴۴ درس به هزاران درس دیگر از جمله درس‌های زیر دسترسی خواهید داشت:

  روانشناسی پول | مذاکره | تصمیم گیری | مدیریت جلسه

  خودشناسی | شخصیت شناسی | تحلیل رفتار متقابل

  کوچینگ | مشاوره مدیریت | توسعه فردی | یادگیری

  استعدادیابی | هوش هیجانی | عزت نفس | برندسازی شخصی

  دوره MBA (پیگیری منظم مجموعه درس‌ها)

ثبت نام    تجربه‌ٔ متممی‌ها

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مهارتهای ارتباطی و زبان زندگی به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه مهارتهای ارتباطی و زبان زندگی
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۳۵ نظر برای پنجره جوهری | ابزاری برای شناخت بهتر خود و دیگران

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : محمد علی جواهری

     

    در کلاس  TA با تفاوت هایی این تمرین انجام میشه که توضیح میدم

    در دوره ای که من گذروندم این طور بود که اسم هر فرد بالای یک کاغذ نوشته می شد و این کاغذها بین همه می چرخید تا هر کس پنج ویژگی از اون شخصی که اسمش بالای کاغذ نوشته رو بگه ! ( این تمرین در جلسات اولیه برگزار میشد که شناخت چندانی وجود نداشت )

    در آخر کاغذ هر کس به خودش بر میگشت تا ببینه که چه ویژگی هایی براش نوشته شده

    اونچه که خیلی جالب بود اینکه یک سری ویژگی ها خیلی تکرار شده بود ، یعنی بخوبی آشکاره یا حتی به گونه ای هست که در وعیت من ناآگاه قرار می گیره

    اونچه که به اصطلاح ازش یاد می شد پیام روی پیراهن روانی  و پیام پشت پیراهن روانی  بود

    منظور از پیام روی پیراهن  ویژگی هایی است که برای دیگران آشکار است و ممکن است خودمان به آنها آگاه باشیم یا نباشیم یعنی همان من آشکار و من ناآگاه

    منظور از پیام پشت پیراهن  ویژگی هایی است که پنهان است یا ناشناخته  ( همان من پنهان و من ناشناخته )

     

    با خوندن اون نوشته ها شگفت زده شدم واقعا بعضی از ویژگی ها رو فکر میکردم که دیگران متوجه نمیشن ، اما نوشته شده بود !! یعنی فکر میکردم که من پنهان باشه اما نبود

    و برعکس بعضی ویژگی ها عجیب بود که نوشته شده ، من ناآگاه بود

     

    در نهایت جمع بندی این طور بود که هر چقدر پیام روی پیراهن و پیام پشت پیراهن با هم مطابقت بیشتری داشته باشن فرد از سلامت روان بیشتری برخورداره و طبیعتا هر چقدر که این پیام متناقض باشه لازمه که براش تلاش بیشتری کرد تا تطبیق پیدا کنه

    یعنی همان تقویت من آشکار

     

    جالب اینکه کلی از ویژگی ها برای خیلی هامون مشخص نیست  که در کدوم بخش قرار میگیره تا زمانی که بازخورد بگیریم و یا در زندگی به اونها پی ببریم

    جدا از مواردی که زندگی یادمون میده ، گرفتن بازخورد بشدت تاثیر داره !! ( البته طبق ضوابط خودش )

    هر چه بیشتر دونستن این موارد چه تاثیر شگفت انگیزی توی روابط ما داره !!

    این قبیل تمرینها رو خیلی لازم داریم

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .