فعل ۶۰: Extend
شاید اولین معنایی که از extend و واژههای همخانوادهی آن (مثلاً extension) به ذهن ما میرسد، تمدید کردن زمان باشد.
مثل تمدید کردن مهلت ویزا؛ یا زمان یک برنامه.
اما extend و همخانوادههایش، میتوانند کاربردهای بسیار متنوعی در مذاکرهها و جلسات کاری و در یک کلام، محیط کسب و کار داشته باشند.
این درس از سلسله درسهای افعال پرکاربرد انگلیسی را به بررسی extend و برخی مثالهای استفاده از آن در فضای کسب و کار اختصاص دادهایم:
Extend
Extension
تمدید کردن و افزایش زمان یک برنامه
.Finally we decided to extend our stay
در نهایت، تصمیم گرفتیم که اقامت خود را طولانیتر کنیم.
Our manager, extended the deadline for the project.
مدیر ما، مهلت انجام پروژه را تمدید کرد.
I am going to extend my visa.
قصد دارم که ویزای خودم را تمدید کنم.
The marketing department decided to extend campaigns for an extra 12 months.
دپارتمان بازاریابی تصمیم گرفت کمپینها را برای ۱۲ ماه، تمدید کند.
افزودن به طول هر چیز
You should extend this paragraph by adding more details
تو باید طول این پاراگراف را با افزودن جزییات بیشتر، اضافه کنی.
They will extend the highway to this part of the city
آنها اتوبان را تا این قسمت از شهر خواهند رساند.
How can we extend the product life cycle in our industry?
ما چگونه میتوانید چرخه عمر محصول را در صنعت خود افزایش دهیم؟
توسعه دادن و گسترش دادن
We are trying to extend public awareness of dangers of AIDS.
ما در حال تلاش هستیم که آگاهی عمومی را در مورد خطرات ایدز، افزایش و توسعه دهیم.
You have to extend your reach beyond your own country.
شما باید دسترسی خود را به فراتر از کشور خودتان، توسعه داده و گسترش دهید.
In the last meeting, they agreed to extend the scope of the project.
در آخرین جلسه، آنها موافقت کردند که حوزه [دامنه]ی پروژه را گسترش دهند.
A website can help you to extend beyond geographical boundaries.
یک وبسایت میتواند به شما کمک کند که از مرزها [محدودیتها]ی جغرافیایی فراتر بروید.
یک کاربرد مفید برای جلسات
آیا تا به حال شده است که جلسه شرکت را با موضوع افزایش فروش شروع کنید و کمی بعد، از بحث مالی یا تدارکات سر در بیاورید؟ یا از این بدتر. ببینید که ناگهان از سیاست و اقتصاد سر درآوردهاید؟ این ویژگی بسیاری از مکالمهها و جلسات است.
اما طولانی شدن گفتگوها، همیشه به خاطر حاشیههای نامربوط نیست. گاهی اوقات، به علت پرداختن به جنبههای مختلف یک موضوع، جلسهای طولانی اما کاملاً مفید را برگزار میکنیم.
این نوع مکالمهها با صفت extended توصیف میشوند:
We need to have an extended conversation about it.
نیازمند این هستیم که گفتگویی گسترده و همهجانبه در این زمینه داشته باشیم.
همچنین ممکن است فردی وجود نداشتن گفتگوی جدی و عمیق بین خود و همکارش را چنین توصیف کند:
We see one another almost daily, but have never had an extended conversation.
ما یکدیگر را تقریباً هر روز میبینیم، اما هرگز یک گفتگوی گسترده [و عمیق] نداشتهایم.
برخی از کالوکیشنهای Extend
[ درس مرتبط: کالوکیشن چیست؟ ]
extending our hand | extending the lifespan |
extend beyond | extending our stay |
extending an agreement | extending an offer |
extending the due date | extending the reach |
extending a system | possibility to extend |
دوست عزیز.
شما با عضویت رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهی عبور) میتوانید به حدود نیمی از چند هزار درس متمم دسترسی داشته باشید.
همچنین در صورت تمایل، با پرداخت هزینه عضویت، به همهی درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. فهرست برخی از درسهای مختص کاربران ویژه متمم را نیز میتوانید در اینجا ببینید:
فهرست درسهای مختص کاربران ویژه متمم
از میان درسهایی که در فهرست بالا آمده است، درسهای زیر از جمله پرطرفدارترین موضوعات هستند:
دوره MBA | مذاکره | کوچینگ | توسعه فردی
فنون مذاکره | تصمیم گیری | مشاوره مدیریت
تحلیل رفتار متقابل | تسلط کلامی | افزایش عزت نفس
چگونه شاد باشیم | هوش هیجانی | رابطه عاطفی
خودشناسی | شخصیت شناسی | پرورش کودکان هوشمندتر
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری یادگیری زبان انگلیسی به شما پیشنهاد میکند:
- افعال پرکاربرد زبان انگلیسی | فعل های انگلیسی پرکاربرد برای مدیران
- فعل ۱: Leave
- فعل ۲: Provide
- فعل ۳: Stand
- فعل ۴: Include
- فعل ۵: Spend
- فعل ۶: Lead
- فعل ۷: Process
- فعل ۸: Consider
- افعال پرکاربرد انگلیسی | Buy
- فعل ۱۰: Send
- فعل ۱۱: Expect
- فعل ۱۲: Fall
- فعل ۱۳: Reach
- فعل ۱۴: Suggest
- فعل ۱۵: Raise
- فعل ۱۶: Sell
- فعل ۱۷: Require
- فعل ۱۹: Return
- فعل ۱۸: Decide
- فعل ۲۰: Develop
- فعل ۲۱: Receive
- فعل ۲۲: Join
- فعل ۲۳: Produce
- فعل ۲۴: Choose
- فعل ۲۵: Increase
- فعل ۲۶: Obtain
- فعل ۲۷: Plan
- فعل ۲۸: Accept
- فعل ۲۹: Compare
- فعل ۳۰: Reduce
- فعل ۳۱: Remove
- فعل ۳۲: Establish
- فعل ۳۳: Avoid
- فعل ۳۴: Respond
- فعل ۳۵: Maintain
- فعل ۳۶: Employ
- فعل ۳۷: Structure
- فعل ۳۸: Manage
- فعل ۳۹: Treat
- فعل ۴۱: Improve
- فعل ۴۰: Mention
- افعال پرکاربرد انگلیسی | Prevent
- افعال پرکاربرد انگلیسی | admit
- فعل ۴۴: Encourage
- فعل ۴۵: Complete
- فعل ۴۶: Refuse
- فعل ۴۷: Deliver
- فعل ۴۸: Count
- فعل ۴۹: Refer
- فعل ۵۰: Own
- فعل ۵۱: Ignore
- فعل ۵۲: Predict
- افعال پرکاربرد انگلیسی | Prefer | ترجیح دادن، اولویت قائل شدن، برتر دانستن
- فعل ۵۴: Measure
- فعل ۵۵: Influence
- فعل ۵۶: Lack
- فعل ۵۷: Propose
- فعل ۵۸: Charge
- فعل ۵۹: Promise
- فعل ۶۰: Extend
- فعل ۶۱: Remind
- افعال پرکاربرد انگلیسی | Participate
- فعل ۶۳: Organize
- فعل ۶۴: Contrast
- فعل ۶۵: Estimate
- فعل ۶۶: Confirm
- فعل ۶۷: Fix
- فعل ۶۸: Afford
- فعل ۶۹: Complain
- فعل ۷۰: Describe
- فعل ۷۱: Divide
- فعل ۷۲: Invest
- فعل ۷۳: Succeed
- فعل ۷۴: Reject
- فعل ۷۵: Convince
- فعل ۷۶: Lower
- فعل ۷۷: Approve
- فعل ۷۸: Purchase
- فعل ۷۹: Inform
- فعل ۸۰: Install
- فعل ۸۱: Advise
- فعل ۸۲: Schedule
- فعل ۸۳: dismiss
- فعل ۸۴: Split
- فعل ۸۵: Distribute
- فعل ۸۶: Fund
- فعل ۸۷: Anticipate
- فعل ۸۸: Recruit
- فعل ۸۹: Resign
- فعل ۹۰ | Cancel | آیا دربارهٔ کنسل کردن هم نکتهٔ تازهای وجود دارد؟
- فعل ۹۱: Exchange
- فعل ۹۲: Persist
- فعل ۹۳: Discount
- فعل ۹۴: Authorize
- فعل ۹۵: Concern
- فعل ۹۶: Invoice
- فعل ۹۷: Verify
- فعل ۹۸: Advertise
- فعل ۹۹: Dispatch
- فعل ۱۰۰: Owe
- فعل ۱۰۱: Lengthen
- افعال پرکاربرد انگلیسی | Retain
- افعال پرکاربرد انگلیسی | Evaluate
- افعال پرکاربرد انگلیسی | Acquire