چند نمونه از انواع سوال در مصاحبه استخدام تولید کننده محتوا

دو پیشنهاد

  محتواهایی را که ارائه می‌شود صرفاً به صورت کلی نگاه کنید و نظری بین خنثی تا مثبت ارائه دهید. این نمونه‌ها بیشتر برای بعد از جلسه‌ی مصاحبه مفید هستند که با همکاران خود در مورد تصمیم نهایی استخدام صحبت می‌کنید. اگر در جلسه‌ی مصاحبه، محتواهای ارائه شده را به صورت جدی و منفی نقد کنید، ممکن است طرف مقابل تسلط خود را بر روند جلسه از دست بدهد و ارزیابی شما از توانمندی‌هایش تحت تأثیر احساس منفی او قرار بگیرد.

  ممکن است مصاحبه‌شونده تجربه‌ی شغل رسمی تولید محتوا نداشته باشد. این مسئله در چنین حرفه‌ای که جوان محسوب می‌شود بسیار پیش می‌آید. اگر او سابقه‌ی شغلی رسمی ندارد، به او اطمینان بدهید که صرفاً نمونه کار می‌خواهید. حتی عکس‌هایی که شخصاً برای تفریح خودش انداخته، نوشته‌هایی که در وبلاگ شخصی یا اکانت‌های شبکه‌های اجتماعی دارد را قبول کنید. به شرطی که او بپذیرد اینها نمونه‌ی کار او هستند و به عبارتی، به شما این حق را بدهد که بر اساس کیفیت آنها در موردش قضاوت کنید.

چند پیشنهاد

  سعی کنید نمونه‌های محتوا را از صنعتی که خودتان در آن فعالیت می‌کنید و کسانی که آنها را رقیب خود می‌دانید انتخاب کنید. مثلاً‌ اگر یک شرکت ساختمانی دارید، محتواهای کانال تلگرام، بروشورها و سایت‌های شرکت‌های دیگر در این صنعت می‌توانند گزینه‌های خوبی باشند.

  تا حد امکان بکوشید محتواهایی که نشان می‌دهید متنوع باشند. مثلاً ممکن است یک کلیپ، یک یا چند عکس یا پست اینستاگرام، چند پیام کانال تلگرام و یک یا دو نمونه از مطالب منتشر شده بر روی وب‌سایت را نشان دهید. بسته به نیاز شما، سهم هر یک از این‌ها در سبد محتوایی که به مصاحبه‌شونده نشان می‌دهید تغییر می‌کند.

  دقت داشته باشید که صرفاً ایراد گرفتن مزیت نیست. همین که کسی محتوایی تولید کرده که امروز در دستان شماست و دارید از آن در جلسه‌ی مصاحبه استفاده می‌کنید یعنی اینکه ویژگی‌های مثبتی هم داشته است. بنابراین، بیشترین امتیاز را می‌توانید برای کسی در نظر بگیرید که هم ضعف‌های منطقی و هم نقاط ارزشمند محتوا را بیان کند.

  می‌دانید که پیشنهاد دادن سخت‌تر از ایراد گرفتن است. در برخی موارد، پیشنهاد طرف مقابل را هم بپرسید. مثلاً اگر می‌گوید از رنگ نامناسبی در پس‌زمینه‌ی این پست استفاده شده، می‌توانید بپرسید که اگر تو بودی از چه رنگی استفاده می‌کردی؟ یا اگر جمله‌بندی متن خوب نیست، بهتر بود چگونه بنویسد؟

چند پیشنهاد

  به این نکته توجه کنید که تا چه حد از مفاهیم ذهنی و تا چه حد از شاخص‌های عینی استفاده می‌کند. اینکه محتوا باید جذاب باشد؛ حرفی کلی است. اما اینکه تعداد بازدیدهای یک محتوا می‌تواند شاخصی از موفقیت محتوا باشد، یک بحث عینی است.

[ درس مرتبط: مقایسه کلمات عینی و ذهنی ]

  ببینید که آیا شاخص‌های موفقیت را بر اساس انواع محتوا تعریف می‌کند یا حرف‌های کلی می‌زند؟ مثلاً آیا به این نکته توجه دارد که شاخص موفقیت پست اینستاگرام با شاخص موفقیت مطلب تلگرام با شاخص موفقیت مقاله‌ای در سایت و شاخص موفقیت ایمیل خبرنامه هفتگی متفاوت است؟

  با این دید به حرف‌های او گوش بدهید که بعداً این معیارها قرار است موضوعات گفتگو و چانه‌زنی و حتی گاهی اختلاف‌نظر شما باشد. هر چه معیارهای موفقیتی که تعریف می‌کند عینی‌تر، قابل سنجش‌تر و به اهداف شما نزدیک‌تر باشد، آینده‌ی آرام‌تر و کم‌تنش‌تری در انتظار شما خواهد بود.

چند پیشنهاد

  از این قسمت به سرعت عبور نکنید. تولیدکننده‌ی محتوا قبل از هر چیز باید بتواند کار خودش را نقد و تحلیل کند. هر چقدر خود او بتواند از کار خودش ایراد بگیرد، هم خروجی‌اش پخته‌تر می‌شود و هم دردسر شما کمتر خواهد شد. هدف این قسمت، تشخیص ضعف‌ها نیست؛ بلکه سنجشِ تواناییِ خودانتقادی است.

  هر جا فضا و فرصت وجود داشت بپرسید که بعد از اینکه اشتباهی در گذشته انجام داده، چه اقدام‌هایی برای جبرانش در کارهای بعدی انجام داده.

  چشم‌تان دنبال پروژه‌ها و حرف‌های بزرگ نباشد. شاید مصاحبه‌شونده بگوید یک پست در اینستاگرام گذاشتم و بعد فهمیدم اشتباه بوده و در پست‌های بعدی نکته‌ی مشخصی را رعایت کردم. قرار نیست از یک پروژه‌ی چند ده میلیونی یا چند صدمیلیونی شکست خورده صحبت کند و بعد توضیح دهد که آن اشتباه چگونه به یک پروژه‌ی موفق چند صدمیلیونی دیگر تبدیل شده است. حتی ممکن است به انتخاب نادرست رنگ در عکس‌ها یا انتخاب نادرست فعل در جمله‌ها اشاره کند و بگوید الان آن اشتباه را نمی‌کند.

چند پیشنهاد

  می‌توانید بپرسید که اگر یک کامپیوتر و یک گوشی موبایل خالی به او بدهید، قبل از شروع نخستین کار چه نرم‌افزارها و اپلیکیشن‌هایی را روی آنها نصب می‌کند (یا سوالی مشابه این).

  اینکه مصاحبه شونده ترکیبی از نرم‌افزارهای دسکتاپ و اپلیکیشن‌های موبایل را معرفی کند یک مزیت است. اپلیکیشن‌های موبایل کمک می‌کنند تا کارهای با کیفیت حداقلی را بتواند به سرعت ارائه کند و نرم‌افزارهای دسکتاپ این تضمین را ایجاد می‌کنند که او می‌تواند محتوای کیفی قابل رقابت با دیگران هم تولید کند.

  می‌توانید بپرسید که در حال حاضر در حال یادگیری چه نرم‌افزار جدیدی است. او ممکن است واقعاً یک نرم‌افزار جدید را توضیح دهد که ارزشمند است و ممکن است یکی از نرم‌افزارهایی را که هم‌اکنون می‌شناسد (مثلاً Word یا Photoshop یا Adobe Audition) را نام ببرد و بگوید در حال یاد گرفتن تکنیک‌های حرفه‌ای‌تر آنهاست. قطعاً این پاسخ هم به اندازه‌ی معرفی یک نرم‌افزار جدید و حتی گاه بیشتر از آن ارزش دارد.