یکی از فواید سفر | وقتی از جهان کوچک خود دور می‌شویم

۳۳ نظر برای یکی از فواید سفر | وقتی از جهان کوچک خود دور می‌شویم

پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

نویسنده‌ی دیدگاه : سارا حق بین



سلام به دوستان

از نظر من دستاوردهاي سفر مي تونه بسيار بسيار زياد باشه. منعطف تر شدن، ساده تر و زيباتر به زندگي نگاه كردن، آدم ها رو با ويژگي هاشون بهتر پذيرفتن، بهتر شدن مهارتهامون توي تعامل و ارتباط برقرار كردن، توي همدلي، توي مشاركت و كارهاي گروهي، صبورتر شدن، ناسيوناليستي رفتار نكردن، تغيير كردن برخي باورها و ارزشهايي كه شايد دليل چندان دقيقي براشون نداشتيم، پذيرش بهتر و راحت تر كمبودها و سختي هاي زندگي و خيلي موارد ديگه كه هر كسي بستگي به نوع نگاهش مي تونه از سفر ياد بگيره.

اما در مورد جمله آلدوس هاكسلي:

دستاورد سفر تنها يك چيز است، همه ما در مورد همه كشورهاي ديگر اشتباه مي كنيم.

دوست دارم كمي جمله را دقيق تر درك كنم البته فقط با تجربه اندك خودم و نوع نگاه خودم؛

دستاورد سفر تنها يك چيز است، ما حتي در مورد كشور (يا شهر و روستاي) خودمان هم اشتباه مي كنيم.

وقتي تعداد سفرها و تنوع جغرافياييشون زياد ميشه مثلاً كشورهاي مختلف و حتي قاره هاي مختلف، شهرهاي با جغرافياي كاملاً متفاوت، خيلي از كليشه هاي ذهني ميتونن كمرنگ بشن و يا از بين برن.

مثلاً من در حال حاضر نمي تونم تفكرات و جمله هاي اين چنيني را بپذيرم و اگر بشنوم يا رنجيده مي شم يا مجبور مي شم توضيح دادن و بحث كردن را شروع كنم؛

مثلا اينكه هنر نزد ايرانيان است و بس، اگر چه هنرمندان ناب در ايران كم نداريم ولي در كشورهاي ديگه هم همينطوره.

يا جمله هايي مثل ما ايرانيان بهترين مردم دنيا هستيم. ما صميمي ترين هستيم و اروپاييها سردترين، ما همدل ترين هستيم و امريكاييها بي تفاوت ترين، خوشمزه ترين غذاها، غذاهاي ايراني هست و نه آسياي شرقي، ما تميزترين هستيم و هنديها كثيف ترين و امثالهم.

حالا از كشورها كه بگذريم در كشور خودمان هم، وقتي به جنوب كشور، شرق، غرب، مركز و شمال سفرهاي متعدد مي كنيم ديگه اصلاً نمي تونيم بگيم فلان طايفه بهترينند و فلان جايي ها خونگرمترينند. فلان لهجه زيباترين و فلان فرهنگ غني ترين.

من صميميت را هم در دورترين و محرومترين نقاط كردستان با تمام وجودم احساس كردم (تفاوت زبان، دين، فرهنگ، لباس و ...) و هم در شلوغ ترين و گرم ترين كوچه پس كوچه هاي بازار شهر قشم.

من صميميت را در يكي از سردترين (آب و هوا) كشورهاي دنيا چشيدم لحظه اي كه تابلوها رو گيج و نگران نگاه مي كردم و فردي بدون درخواست من را راهنمايي كرد و باز هم صميميت را در برق چشمان مرد هندي ديدم كه بدون غرور از من خواست كه با خانواده اش عكس يادگاري بگيرم.

به نظر من، ما در مورد كشور خودمان هم اشتباه مي كنيم.

 
تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
.