Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu


فریلنسر کیست؟ به چه کسی فریلنسر (Freelancer) یا آزادکار می‌گویند؟


اهداف و انتظارات آموزشی متمم در این درس
کد درس: ۳۰۹۸۱
از دوستان عزیز متممی انتظار می‌رود پس از مطالعه این درس:
  • بتوانند مفهوم کلی فریلنسر یا آزادکار را شرح دهند.
  • بتوانند تاریخچه شکل‌گیری فعالیت فریلنسر و مشاغل فریلنسری را به صورت مختصر بیان کنند.
  • بتوانند برخی از تخصص‌هایی را که می‌توانند به صورت فریلنسر فعالیت کنند مثال بزنند.
فریلنسر چیست و به چه کسی فریلنسر یا آزادکار می‌گویند؟

ساده‌ترین تعریف فریلنسر (Freelancer) این است که: یک نفر، بدون اینکه به یک سازمان یا کسب و کار و شرکت مشخص متعهد شود، فعالیت حرفه‌ای و تخصصی خود را برای مجموعه‌های مختلف انجام می‌دهد و بسته به نیاز و پروژه‌های در دسترس، کارفرمای خود را تغییر می‌دهد.

مفهوم فریلنسر یا آزادکار طی دهه‌های اخیر مطرح شده است.

می‌توان گفت که آغاز انقلاب صنعتی دوران شکل‌گیریِ سازمان به مفهوم مدرن آن بود (تعریف سازمان). هم‌زمان با مطرح شدن مفهوم سازمان، مفهوم شغل هم معنای تازه‌ای پیدا کرد:

تعریف فریلنسر چیست؟

بحث امنیت شغلی هم تقریباً در همین زمان به صورت جدی مورد توجه قرار گرفت.

یکی از فاکتورهای انتخاب شغل این بود که: در این موقعیت، چقدر امنیت شغلی خواهم داشت؟

در سال‌های میانی قرن بیستم و با توسعه‌ی صنعت #تبلیغات، چالش‌های جدیدی به وجود آمد:

محدودیت در دسترسی کامل به این مجموعه درس

دسترسی کامل به مجموعه درس‌های کارآفرینی برای اعضای ویژه متمم امکان‌پذیر است.

  تعداد درس‌ها: ۶۴ عدد

  دانشجویان این درس: ۶۴۷۸ نفر

  تمرین‌های ثبت‌شده: ۳۸۶۵ مورد

پس از فعال کردن اشتراک ویژه در متمم، به درس‌های بسیار بیشتری دسترسی پیدا می‌کنید که می‌توانید فهرست آنها را در این‌جا ببینید:

  نقشه راه یادگیری درس‌های متمم

دوستانی که درس‌های کارآفرینی متمم را مطالعه کرده‌اند،‌ به درس‌های زیر هم علاقه نشان داده‌اند:

  مدل کسب و کار  |  بیزینس پلن  |  ارزش آفرینی

  تصمیم گیریاستراتژیتفکر استراتژیک | داستان کسب و کار

  مشاوره مدیریت  |  کوچینگ  |  مسیر شغلی

  دیجیتال مارکتینگ  |  برندسازی  | پرسونال برندینگ

  مذاکره  |  مهارت ارتباطی  | توسعه فردی

  دوره MBA (پیگیری منظم مجموعه درس‌ها)

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

با ظهور اینترنت و گسترش وب، فعالیت فریلنسرها هم افزایش یافت. این افزایش چنان جدی و چشمگیر بود که امروزه اصطلاحی به نام Freelancer Economy یا اقتصاد فریلنسرها یا اقتصاد آزادکارها شکل گرفته است.

american-freelancersتوسعه‌ی اینترنت و فن‌آوری اطلاعات، از دو طریق بر توسعه‌ی اقتصاد فریلنسری تاثیر داشته است:

  • تکنولوژی‌های ارتباطی، فرصت کار از راه دور و ارسال و دریافت پروژه‌ها به صورت غیرحضوری را افزایش داده و از این طریق، ظرفیت انجام کار افزایش یافته است.
  • با توسعه‌ی تکنولوژی اطلاعات، ده‌ها فعالیت جدید مانند خدمات امنیت وب، طراحی وب و توسعه اپلیکیشن‌ها، شکل گرفته‌اند که در ذات خود، استعداد و پتانسیل زیادی برای کار فریلنسری دارند.

کدام درس‌های متمم برای فریلنسرها مفید است؟

بسیاری از درس‌های متمم می‌توانند برای فریلنسرها مفید باشند. اما حداقل چهار درس وجود دارد که اگر فریلنسر هستید، پیشنهاد ما این است که آن‌ها را جدی بگیرید:

مهارت مذاکره

می‌دانیم که در شرایط رقابتی فعلی، بدون مذاکره موفق نمی‌توان پروژه گرفت. مذاکره صرفاً به مذاکره تنظیم قرارداد محدود نیست. چون در طول پروژه هم،‌ دائماً چانه‌زنی بر سر جزئیات پروژه برقرار است و در نهایت، گرفتن پول هم ماجراها و دردسرهای خودش را دارد.

بنابراین می‌توانیم با قاطعیت بگوییم که فریلنسرها دائماً با مذاکره و متقاعدسازی سر و کار دارند و اگر در این زمینه قوی نباشند، هرگز نمی‌توانند به یک فریلنسر موفق تبدیل شوند.

به همین علت، متمم یادگیری مذاکره را به عنوان مهارتی مهم برای فریلنسرها ضروری می‌داند.

 [ نقشه راه یادگیری مذاکره ]

مهارت اداره جلسه

مهارت اداره جلسه برای فریلنسرهازندگی فریلنسرها با برگزاری جلسه گره خورده است. در بعضی پروژه‌ها لازم است جلسات مکرر و متوالی با کارفرما برگزار شود. در پروژه‌هایی هم که چنین نیازی وجود ندارد، چند جلسه مهم وجود دارد که سرنوشت پروژه را مشخص می‌کند:

جلسه اولیه برای تعریف پروژه و تعیین حدود، جلسه گزارشهای دوره‌ای و جلسه نهایی برای تحویل پروژه.

بنابراین اگر سبک زندگی فریلنسری را برای خود انتخاب کرده‌اید، حتماً درس‌های آموزش مدیریت جلسه را هم بخوانید.

 [ دوره مدیریت جلسه ]

مهارت مدیریت پروژه

آموزش کنترل و مدیریت پروژهمهارت دیگری که همه‌ی مشاغل فریلنسری به آن نیاز دارند، مدیریت پروژه است. مدیریت پروژه فقط به پروژه‌های بزرگ نفت و گاز محدود نمی‌شود. حتی یک کار کوچک و مختصر دو هفته‌ای هم،‌ به مهارت مدیریت پروژه نیاز دارد.

می‌توانیم بگوییم هر فریلنسر یک مدیر پروژه است که باید یک پروژه موفق را تحویل دهد.

بنابراین به عنوان یک فریلنسر باید بتوانید برنامه ریزی و کنترل پروژه انجام دهید و بیانیه کلیات پروژه را بنویسید و آرزوها و رویاهای کارفرما را به لیستی واقع‌بینانه از اقلام قابل تحویل تبدیل کنید.

درس مدیریت پروژه های کوچک می‌تواند در زمینه اجرای پروژه های فریلنسری به شما کمک کند.

 [ مدیریت پروژه ]

مهارت گزارش نویسی

از لحظه‌ای که پروپوزال یک پروژه را می‌نویسید و به کارفرما ارائه می‌دهید تا وقتی که صورتجلسه پایان کار را تنظیم می‌کنید، درگیر گزارش نویسی هستید.

هم‌چنین در تمام مدتی که پروژه به پیش می‌رود، لازم است گزارش پیشرفت کار تنظیم کرده و برای کارفرما ارسال کنید.

خوش‌مان بیاید یا نیاید، بسیاری از کارفرماها به جای کار، به گزارش کار پول می‌دهند. حتی اگر نگاه مستقیم مشتری چنین نباشد، واحد مالی و حسابداری، عاشق گزارش‌های شماست و با دریافت گزارش،‌ زودتر قانع می‌شود که پول شما را پرداخت کند.

مهم‌تر از همه‌ی این‌ها، گزارش نویسی یک ابزار قدرتمند ارتباطی هم هست که می‌تواند اختلافات میان شما و کارفرما را به حداقل ممکن برساند و در مدیریت تعارض به کمک‌تان بیاید.

به همین علت، پیشنهاد ما به فریلنسرها این است که برای گزارش نویسی وقت بگذارند.

 [ گزارش نویسی ]

مشاوره مدیریت

مشاوره مدیریتفریلنسری یک دنیای بسیار بزرگ با طیف گسترده‌ای از مشاغل است. اما بررسی‌های ما نشان داده که بسیاری از دوستان متممی که علاقه‌مند به کار فریلنس هستند، از میان انواع مشاغل فریلنسری شغل مشاوره مدیریت را به عنوان مسیر شغلی آینده خود برگزیده‌اند.

اگر شما هم از جمله‌ی همین دوستان هستند و به مشاوره مدیریت علاقه‌مندید، پیشنهادمان این است که علاوه بر درس‌های بالا به درس مشاوره مدیریت هم سر بزنید و نکات مطرح‌ شده در آن را بخوانید.

با این کار ممکن است خطاهای شما در این مسیر کاهش یابد و مسیر رشد و موفقیت را سریع‌تر طی کنید.

 [ مشاوره مدیریت ]

تمرین درس فریلنسرها (آزادکارها)

چه فرصت‌ها و تهدیدهایی برای کار فریلنسری می‌شناسید؟

در این زمینه چه تجربیاتی دارید؟

پیشنهاد | دوره برندسازی شخصی (فایل صوتی آموزشی)

بیشتر درس‌های متمم به صورت متنی تنظیم و منتشر می‌شوند. اگر به پرسونال برندینگ یا همان برندسازی شخصی علاقه‌مند هستید اما یادگیری صوتی را ترجیح می‌دهید می‌توانید مجموعه فایل‌های صوتی دوره پرسونال برندینگ را خریداری کرده و گوش دهید.

محمدرضا شعبانعلی در این دوره پرسونال برندینگ در قالب یک مجموعه فایل صوتی ۳۱۵ دقیقه‌ای، جنبه‌های مختلف برندسازی شخصی از تعریف و تاریخچه تا نکات و تکنیک های پرسنال برندینگ را توضیح می‌دهد. هم‌چنین اشتباهات برندسازی شخصی را مرور و بررسی می‌کند.

برای مشاهده‌ی سرفصل دوره برندینگ و فهرست موضوعات مطرح شده در دوره برندسازی شخصی و نیز گوش دادن به بخش‌هایی از آن می‌توانید روی دکمه‌ی زیر کلیک کنید:

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مسیر شغلی به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه مسیر شغلی

سوال‌های پرتکرار دربارهٔ متمم

متمم چیست و چه می‌کند؟

متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.

فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟

هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه»  دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص می‌‌‌کند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری می‌توانید نقشه راه‌های مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.

هم‌چنین در صفحه‌های دوره MBA و توسعه فردی می‌توانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.

هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیم‌سال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.

توجه داشته باشید که خرید شش‌ماهه و یک‌ساله به‌ترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یک‌ماهه) محسوب می‌شوند.

برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.

آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

هم‌چنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آن‌ها را می‌توانید در فروشگاه متمم ببینید.

با متمم همراه شوید

آیا می‌دانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور می‌توانید به جمع متممی‌ها بپیوندید؟

سرفصل‌ها  ثبت‌نام  تجربهٔ متممی‌ها

۹۹ نظر برای فریلنسر کیست؟ به چه کسی فریلنسر (Freelancer) یا آزادکار می‌گویند؟

  1. بیشتر کامنت ها رو که نگاه میکردم ، معمولا تمرکز گلایه ها روی کارفرما و بدقولی هاشون بود ولی به نظرم بهتره قضاوت درست تری از این بابت داشته باشیم، چرا که تجربه شخصی که من داشتم و با فریلنسرهای متعددی کار کردم این شکلی بوده که بیشتر این عزیزان به شدت بدقول هستن، همیشه کیفیت کار رو رعایت نمیکنند، اگه حس کنن که کارتون پیششون گیره خیلی راحت اذیت میکنن شما رو و از هر نظر مثل هزینه تحت فشار قرار میدن شما رو .
    مزیت های فریلنسری میتونه این ها باشه:
    صرفه جویی در زمان و هزینه برای فریلنسر، امکان دورکاری ، زمان و مکان دست خودته، تنوع کاری زیاده، میتونی با شرکت های مختلف و شخصیت های مختلف کار کنی

    معایب : درصورت وجود نداشتن قرارداد مشخص ممکنه کارفرما بدقولی کنه، نیاز به مذاکره زیاد هست برای کار گرفتن، امنیت شغلی پایین هست

  2. فرصتها:

    انعطاف زمانی و مکانی برای انجام کار داره، ۰-۱۰۰ کار دست خود فرد هست و منتظر بقیه برای انجام امور محوله شون نمیشه، از نظر هزینه ای برای دو طرف قرارداد، بصرفه است. چابک و سریع هست. 

    تهدیدها: 

    موقتی و فاقد جریان پولی ثابته. انتظارات کارفرما میتونه زیاد باشه و از انجام تعهدات مالی اش سر باز بزنه. امکان یافتن و گرفتن کار باتوجه به وجود سایر فریلنسرها سخت تره. تمام مراحل انجام پروژه به دوش یک نفره که میتونه استرس زا باشه. 

     

  3. سلام و خدا قوت
    با مطالعه این درس یک سوال در ذهنم شکل گرفت :
    آیا  فروشنده فریلنسر وجود دارد ؟ یا میشود فروشنده فریلنسر تربیت کرد ؟
    و آنها در محدوده خاص جغرافیایی مطالعه و تخصص داشته باشند و بتوانند با شرکت های پخش و …
    همکاری کنند

  4. حامد گفت:

    تهدیدها و فرصت ها:

    از تهدیدهای فریلنسری می توان به نبود امنیت شغلی، بیمه ، مشکلات در دریافت حق الزحمه ، پول کار رو ندادن و از این دست مثال ها زد.

    در خصوص فرصت ها هم می توان به رئیس خود بودن، کارکردن در زمان دلخواه و تنظیم حجم کار به دلخواه خود،گاها درآمد خیلی بیشتر از کار ثابت و باز هم مثالهایی از این دست اشاره کرد.

    اما فرصت خیلی مهمی که در کار فریلنسری به نظر بنده هست فرصت رشد مداوم چه در تخصص خود و چه در درآمد می باشد ولی  بعضی افراد به اجبار فریلنسر شده اند مثلا در رشته ای مدرک گرفته اند و چون کار ثابت نبوده است به کار فریلنسری مشغول شده اند و هیچ تلاشی در جهت ارتقا توانایی های خود انجام نمی دهند و با همان مهارتهای محدود سالها به کار خودادامه می دهند و اگر شغل ثابتی پیدا کنند دو دستی می چسبند بهش.

    حال اگر شخص به آن تخصص علاقه داشته باشد و روز به روز بر توانایی ها و مهارتهایش بیفزاید فریلنسری می تواند زندگی جذابی را برایش رقم بزند.

    تجربیات:

    بعد از سربازی یکی دو شرکت شغل ثابت بود اما با قرض و وام، تجهیزات کارم  رو گرفتم و مشغول به کار شدم و کار پروژه ای رو شروع کردم که لذت ها و سختی های خودش رو داشت مثلا گاهی یک ماه کار نمی کردی ولی در عرض یک هفته حقوق دو ماه رو درمی آوردی، ولی من خودم رو  جز دسته ای می دونم که علاقه زیادی به رشته ام نداشتم و همین هم باعث شد کار ثابت رو انتخاب کنم البته به دلیل اینکه دولتی بود و مناسب بود و البته به کارمندی هم نگاه موقت دارم و به کارآفرینی علاقه دارم و دلم برای آزادی های فریلنسری تنگ شده است.

  5. نیلوفر شیری پور گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۷ درس)

    یکی از معایب کارهای فریلنسری آن است که کار و زحمت شما یک قیمت مشخص ندارد. یا بهتر بگویم یک سازمان یا یک مرجع رسمی وجود ندارد که کیفیت کار و قیمت متناسب با قیمت را تعیین کند. امنیت شغلی و بیمه میتواند یکی دیگر از مسائل باشد.

    یکی از مزایای آن این است که شما میتوانید این کار را در کنار کار روزانه خود و به صورت پارت تایم انجام دهید. بعلاوه این کار اگر کار مورد علاقه شما باشد میتواند بسیار لذت بخش باشد.

  6. مهدی جلالی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۸ درس)

    من همیشه در مقام کارفرما با فریلنسرها در ارتباط بودم. برخی از تجربیاتی که من از ارائه‌ی کار به فریلنسرها دارم:
     – من معمولا خدمات گرانقیمت و پرهزینه را به فریلنسرها واگذار نمی‌کنم. ترجیح میدم این نوع کارها را به یک شرکت واگذار کنم، حتی اگر هزینه‌ی بالاتری داشته باشه. اگر بنا به دلایلی مجبور باشم پروژه‌ی گرانقیمتی را به فریلنسرها بسپارم دو نکته را حتما لحاظ خواهم کرد: اول) ترجیحا پروژه را به یک مجوعه افراد که بصورت تیمی کار می‌کنند خواهم سپرد. دوم) برای کنترل انجام صحیح کار، شاخصهایی درنظر می‌گیرم، و یک ناظر بیرونی (شخص ثالث) را مامور سنجش آن شاخص‌ها می‌کنم. 
     – نوشتن قرارداد با فریلنسرها همیشه مقدور نیست. معمولا حجم و مبلغ کارها آنقدر زیاد نیست که نیاز به نوشتن قراردادهای مفصل و مشروح وجود داشته باشه. اما بهتره توافق‌های پرداخت حق الزحمه بصورتی انجام بشه که فرد فریلنسر رو به انجام به موقع و با کیفیت کار متعهد کنه. بعضی وقتها به جای نوشتن قرارداد، چند پیام واتساپی هم می‌تونه برای طرفین قابل ارجاع باشه.
    –  با بیشتر از یک نفر برای انجام کار مذاکره می‌کنم. خصوصا وقتهایی که اطلاع دقیقی از قیمتها ندارم. ضمن اینکه با پرس و جوی بیشتر، اطلاعات خودم هم در مورد کار بیشتر می‌شه.
    –  فریلنسرها معمولا بطور همزمان چند پروژه را در دست می‌گیرند. به همین دلیل باید وقت کافی برای انجام پروژه در اختیارشون گذاشته بشه. من معمولا میذارم خودشون زمان تحویل پروژه را پیشنهاد بدن، بعد اگر به نظرم خیلی طولانی رسید چانه زنی می‌کنم.
    –  خیلی از فریلنسرها، پروژه‌ها را در آخرین ساعات و روزهای مانده به مهلت تحویل انجام میدن. و این رفتار موجب از قلم افتادن بعضی از اولویتها و پایین آمدن کیفیت میشه. به همین دلیل بهتره با فریلنسر توافق کنیم که در بازه‌های زمانی مشخص، مراحل پیشرفت کار را به ما گزارش بده.
    – بهتره فرد فریلنسر فقط با یک نفر از سازمان ما در ارتباط باشه و اطلاعات لازم را از همن یک نفر بگیره. اگر قرار باشه هر کسی از داخل سازمان نظری بده، نتیجه‌ی کار فریلنسر میشه شتر-گاو-پلنگ. و اگر دست آخر ازش سوال کنی چرا اینجوری شد؟ جواب میده: من هرکاری شما گفتین انجام دادم. و البته حرفش هم درسته.
    – باید به تخصص فریلنسر احترام گذاشت. اگر جایی نظری میده که در حیطه تخصص خودشه، باید بذاریم کار رو مطابق رای و سلیقه‌ی خودش انجام بده.
    – بعد از اتمام کار، باید حق و حقوق فریلنسر طبق زمانبندی توافقی و تمام و کمال پرداخت بشه. دبه کردن و چانه‌زنی‌های بی‌مورد بعد از اتمام کار فقط ما را بعنوان فردی غیرحرفه‌ای جلوه میده؛ و انگیزه‌ی پیشرفت و یادگیری بیشتر را هم از فریلنسر می‌گیره. ضمن اینکه بعدها ممکنه باز هم به او احتیاج پیدا کنیم. برای انجام پروژه‌های مشابه بعدی، چه کسی بهتر از فریلنسر قبلی.

  7. شایان عالمیان گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    فرصت‌های کار فریلنسری:

    ۱- امکان ارائه پیشنهاد مالی با توجه به نوع و حجم کار، بازه زمانی مورد نظر جهت انجام و  ارائه آن و ویژگی‌ها و خصوصیات کارفرما که در استخدام ثابت امکان شناوری قیمت پیشنهادی وجود ندارد.

    ۲- امکان شناوری زمانبندی جهت انجام کار با توجه به محدودیت‌های کاری و خصوصیت‌های اخلاقی و روحی که داریم.

    تهدیدهای کار فریلنسری:

    ۱- امکان عدم تعهد کامل کارفرما در پرداخت حق الزحمه و یا تغییر مستمر نیازمندی‌ها در روند کار و عدم شفافیت در شروع کار (البته می توان این امر را با تدوین شرح کار و شفافیت لازم به حداقل ممکن رساند).

    ۲-رقابت در کار و ارائه پیشنهاد رقبا با پایین ترین قیمت که ممکن است در زمان انتخاب فریلنسرها به کیفیت انجام کار توجه لازم نشود.

    تجربیات شخصی:

    تجربه‌یی که دارم در ارائه کار به شرکت‌هایی است که با فریلنسرها کار می کنند که در هر مقطع زمانی فریلنسرها تغییر می کنند و تا حدودی عدم اطمینان از حفظ کیفیت انجام کار وجود دارد. بطور مثال شما چند بار با یک شرکت کار می کنید و انتظار دارید سطح ارائه کار طبق تجربیات گذشته مد نظر قرار گیرد ولی کماکان مجبور می شوید در روند کار مراتب را بطور  مستمر بررسی و تحت نظر داشته باشید و نکات لازم را متذکر شوید.

  8. ماتینا گفت: (عضو ویژه)

    بعنوان یک ازادکار تجربه کار با شرکت های مهندسین مشاور مختلفی را دارم . مهم ترین بخش و آزار دهنده ترین قسمت کار نحوه پرداخت و مبلغ اختصاص داده شده برای انجام کار است هر چند اگر قرارداد کتبی هم داشته باشی پرداخت با تاخیر در شرایطی که روز به روزارزش پول کاهش می کند و از طرفی بعضا مجبور می شوی برای انجام پروژه هزینه از جیب خودتان هم بپردازید . بخش عذاب اور کاراین است که می بینید مشاور کار را با کمتر از یک سوم قیمت توسط شما به سرانجام رسانده و پروژه ای که با مثلا ۱۰۰ ریال شما تمام کردیدمشاور حداقل ۳۰۰ ریال بدلیل لابی های که داشته و مهر و محبتی به نام فساد بین کارفرما و مشاور وجود دارد به جیب زده است .

  9. آدریان بدل‌توانا گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۵ درس)

    معرفی مهارت کار تیمی

    در این درس خواندم که در صورتی که حداقلی از مهارت کارتیمی را نداشته باشید هیچ گروه و سازمان و کسب و کاری حاضر به پذیرش شما در مجموعه خودش نخواهد شد.

    داشتم فکر می‌کردم که شاید کسی ترجیجش بر این باشه که برای این مهارت وقت نگذاره و اصلاً علاقه‌ای به کار تیمی نداره، در این صورت شاید یک گزینه‌ی مناسب کار فریلنسری باشد.

  10. آدریان بدل‌توانا گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۵ درس)

    من تجربه‌ای در این زمینه ندارم.

    حتی هنوز وارد بازار کار نشده‌ام.

    اما چون این شیوه ی کار کردن برایم جالب و جذاب است، سعی کردم در مورد تمرین وقت بگذارم و فکر کنم.

    آن‌چه می‌خوانید براساس تجربه نیست و بلکه بیشتر از جنس حدس و گمان و فکر کردن خودم است:
    فرصت‌های فریلنسری:
    ۱. بعضی از افراد هستند که زیاد با چارچوب‌ها راحت نیستند و دوست دارند که منعطف‌تر و آزادانه‌تر کار کنند یا کارهایی را انجام دهند که به خلاقیت نیاز دارد و کمتر درگیر روتین و ترتیب صلب و مشخص است.
    با توجه به این توضیحات، فکر می‌کنم برای این جور افراد رفتن به سمت فریلنسری یک انتخاب مناسب و دوست داشتنی باشه.

    ۲. برخی از هزینه‌ها مانند رفت و آمد کاهش می‌یابد.
    با گسترش اینترنت و وجود بسترهای ارتباطی نوین، خیلی از کارها را در خانه می‌توان انجام داد و برخلاف گذشته نیازی نیست که چند کیلومتر جابه‌جا شویم و وقت و هزینه صرف کنیم و ترافیک و اعصاب خوردی‌ها مربوط به آن را تحمل کنیم تا به سر کار برسیم.

    ۳. می‌توانیم با انعطاف پذیری زمانی بیشتری کار کنیم.
    و می‌توانیم زمانی را برای کار کردن انتخاب کنیم که بیشترین انرژی و تمرکز و بازدهی را داریم یا حتی زمان که با برای کار کردن راحت‌تریم.
    بنظرم درست مانند آموزش دیجیتال که یکی از مزایای مهم آن نسبت به آموزش فیزیکی، یادگیری در زمانی است که بیشترین بازدهی را داریم، کار کردن از راه دور هم می‌تواند همین مزیت کلیدی را نسبت به کار در محل مشخص داشته باشد.

    ۴. محمدرضا شعبانعلی جایی در روزنوشته‌ها حرف جالبی زده بود، آن را عیناً برای شما نقل می‌کنم(+):
    “محل فیزیکی برای کار، وجود داشت چون جابجایی دستگاه‌ها سخت‌تر از جابجایی کارگران بود و الان که جابجایی انسان‌ها سخت‌تر و گران‌تر از جابجایی ابزارهاست، این بازی هنوز ادامه دارد.”

    ۵. در سومین موردی که برای تهدید‌های کار فریلنسری بیان کردم، به این موضوع اشاره کردم که افراد فریلنسر آن امنیت شغلی را به شکلی که یک کارمند با شغل تضمین شده تجربه می‌کند، تجربه نمی‌کنند.
    من فکر می‌کنم ای تهدید در دل خودش یک فرصت هم دارد:

    با کار فریلنسری، فرد برای اینکه کارش حفظ شود، بیشتر به یادگیری و توسعه مهارت‌ها می‌پردازد، درحالی که فردی با شغل ثابت ممکن است خیالش از بابت داشتن شغل و درآمد راحت شود و کمتر تلاش کند در نتیجه یک روند نزولی را طی کند.

    تهدیدها:
    ۱. مطمئن نیستم، اما بنظرم این مفهوم و این شکل از کار کردن هنوز در ایران جا نیافتاده و به عنوان شغل به رسمیت شناخته نشده است.
    اولاً حدسم این است که اگر به خیلی از افراد بگوییم فریلنسر هستم اصلاً متوجه منظور ما نمی‌شوند.
    اگر هم به جای فریلنسر بودن از کلمه‌ی آزاد کار استفاده کنیم که باز هم احتمالش زیاد است با کار آزاد و مشاغلی مثل میوه فروشی و سوپرمارکتی اشتباه گرفته شود که این کارها به دلیل اینکه فعالیت محور هستند و پروژه محور نیستند مصداق فریلنسری محسوب نمی‌شوند.

    بعد از آن که با کلی زحمت، توضیح دادیم که دقیقاً چه کار می‌کنیم هنوز هم بعید می‌دانم به کار ما به عنوان شغل نگاه کنند و هنوز هم خیلی از افراد در مورد ما چنین فکر می‌کنند که از روی تنبلی و تن پروری یا پیدا نکردن شغل مناسب به سراغ این کار رفته‌ایم.

    ۲.  قطعاً کسانی هستند که کارشان را حرفه‌ای انجام دهند اما حدس می‌زنم شاید بسیاری از فریسلنسرها به دلیل عدم آشنایی با ضروریات این شیوه کار کردن مانند مهارت گزارش نویسی، مهارت مذاکره و مدیریت حرفه‌ای پروژه‌های کوچک، در کارشان خیلی خوب عمل نمی‌کنند و همین باعث می‌شود در نگاه کارفرما یک ذهنیت منفی نسبت به این گونه همکاری شکل بگیرد.

    به هر حال خودمان می‌دانیم کجا داریم زندگی می‌کنیم و شاید اگر در اروپا یا آمریکا بودیم این شیوه کار کردن این مشکل را نداشت.

    در واقع فکر می‌کنم و حدس من این است که کسی که در ایران می‌خواهد به صورت فریلنسری کسب درآمد کند اول باید با یک ذهنیت منفی بجنگد و ثابت کند که می‌تواند کار را حرفه‌ای انجام دهد و سپس که خودش را از تمام بدبینی‌ها و اتهامات مبرا کرد، می‌تواند در این کار با آرامش نسبی و نه چندان پایدار مشغول فعالیت شود!
    در حالی که شاید این چالش‌ها در کشوری مانند آمریکا اصلاً مطرح نباشد.

    برای درک بهتر منظورم به این دو مثال توجه کنید:
    اولی فردی که می‌خواهد کارمند معمولی یک شرکت شود و مهارت چندانی هم ندارد.
    دومی فردی که علاقه دارد کار فریلنسری انجام دهد و البته بی‌تجربه و بدون مهارت است.
    بنظر شما کدام یک شانس بیشتری برای پیدا کردن شغل دارند؟

    مدیریت شرکت احتمالاً حتی اگر فردی بسیار مبتدی باشد اما در او پتانسیل یادگیری را ببیند او را استخدام می‌کند.
    و فرد فرصت دارد تا به تدریج کار را یاد بگیرد و ماهر شود و شاید هم بتواند ارتقا شغلی پیدا کند.

    اما در مورد فریلنسرها بنظرمن ماجرا دشوارتر است و فرد باید توانایی‌ها و مهارت‌های خیلی بیشتری از خودش نشان بدهد تا بتواند پروژه بگیرد.

    ۳. نمی‌دانم امنیت شغلی از نظر علمی مفهوم پردازی شده است یا نه.
    اما فکر می‌کنم، کمابیش در ذهن بیشتر ما این کلمه معنای نسبتاً یکسانی دارد.
     در شکل کار کردن فریلنسری، فرد یک کار تضمین شده در بلند مدت بدست نمی‌آورد و از این جهت ممکن است همیشه بخشی از ذهنش مشغول ونگران این مسئله باشد که نکند کار گیرم نیاید، در حالی که فردی یک کار تضمین شده در شرکت دارد حتی اگر لایق آن کار نباشد به احتمال زیاد خیالش راحت است که ماه بعد گرسنه نخواهد خوابید!

  11. فریلنسر بودن همان طور که مزایایی داره معایبی هم داره. سال ها فریلنسر بودن برام آموزه های زیر رو داشته:

    مزایا:

    هر ساعتی از شبانه روز که دوست داشته باشی کار می کنی.

    می تونی حجم کارت رو زیاد کنی، هر زمان هم نخواستی می تونی کمش کنی.

    نیاز به گرفتن مرخصی برای کارهای ضروری یا یکی دو روز استراحت نداری.

    می تونی درآمد بیشتری نسبت به کارمندی داشته باشی.

    می تونید انتخاب کنید که با چه کسی کار کنید و با چه کسی کار نکنید.

    خودتون انتخاب می کنید که هر پروژه رو به چه روشی انجام بدید.

    باعث میشه خیلی از مهارت هاتون مثل قیمت گذاری، مدیریت پروژه، مذاکره، مدیریت تعارض، مدیریت ارتباط با مشتری و … تقویت بشه

     

    معایب:

    در اوایل گرفتن پروژه چالش داره

    اگر بیش از ظرفیت خودتون پروژه قبول کنید ممکنه فشار کاری زیادی بهتون تحمیل بشه و کارها با تاخیر روبرو بشه (اعتماد به نفس بیش از حد)

    وصول مطالبات همواره ممکنه براتون دغدغه ایجاد کنه، بنابرین پیشنهاد می کنم حتما مهارت وصول مطالبات خودتون رو تقویت کنید.

    همه ما ۲۴ ساعت در روز زمان داریم. بنابرین میزان پروژه و درآمدی که می تونیم در ماه داشته باشیم دارای سقف است.

    همزمانی پروژه ها در فریلنسری یه چیز عادی هست. بنابرین همزمان باید بتونید به چالش های پروژه های مختلف فکر کنید و براش راه چاره پیدا کنید.

    معمولا فریلنسر ها تو خونه مشغول به کار هستن. پس باید توانایی توضیح دادن این مطلب که چرا سر کار نمی رید و یا اینکه شغلتون چی هست رو به دوستان، اقوام، آشنایان، اقدس خانم و … رو داشته باشید.

     

  12. در مورد واژه فریلنسر این را اضافه کنم که در فارسی به “کارمزد” هم ترجمه شده که به نظر ترجمه خوبی است. احتمالاً متمم دلیل خاصی برای اشاره نکردن به واژه کارمزد داشته است.

  13. میخواهم کمی از تجربیات شخصی ام بگویم.

    من یک آزاد کار یا فریلنس کامل نیستم. منظورم این است که کارمندم. اما گاها شده که فریلنس هم بوده ام.

    شرکت ها بنا به دلایل مختلف که به بعضی در بالا اشاره شد، ترجیح میدهند با فریلنس ها کار کنند.

    همچنین، نداشتن تجربه از طرف کارفرماها،میتواند یکی از علایق آنها به برون سپاری کارها به فریلنس ها باشد. مثلا شرکت اگر بخواهد آدامس بسازد و کارمند آدامس ساز استخدام کند، مجبور است مدیر آدامس شناس استخدام کند، دستور العمل تدوین کند و غیره. پس چه بهتر که به یک آدامس ساز بگوید برایم آدامس بساز و پولت را بگیر.  بدون درد سر.
    از طرفی دیگر، همانطور که در این درس گفته شد، ماهیت کار فریلنس ها این گونه است که یک مدت ممکن است کار زیاد داشته باشند و یک مدت بیکار باشند.

    اگر دو مورد بالا را کنار هم بگذاریم، یعنی کارفرمایی که حوصله دردسر ندارد و نوسان کاری فریلنس ها، به این میرسیم:

    “شاید بهتر است فریلنس ها، قبل از مدیریت کار، مدیریت کارفرما را یاد بگیرند.”

     

    البته که جمله بالا برای بسیاری از مشاغل و مفاهیم قابل بسط است و بسیار گفته شده است. اما از این که بگذریم، حداقل تجربه شخصی من این نیاز را بیش از پیش برایم هنگامی که در لباس فریلنس بودم آشکار ساخت. هم برای اینکه در بازه هایی کمتر بیکار باشم و در بازه هایی کمتر فشار کاری را تحمل کنم. و هم اینکه با مدیریت کارفرما، میتوانستم پروژه های بیشتری و آن طور که برایم سود بخش تر است بگیرم.

  14. سلام

    دوستان همه نکاتی مهم رو اشاره کردند و من هم تجربه ای را که شاهدش بودم عرض میکنم که

    دوستی چندین سال پیش, با افزایش تعداد و رویش تصاعدی  کارخانه های مونتاژ موتورسیکلت سازی , فرصتی رو دید تا با تولید قطعه ای , به بازار رو به گسترش موتورسیکلت وارد شود , او نیرو و دانش کار رو داشت و یاد هم گرفت , تعداد نیروی کاری و محل رو اماده کرد و شروع بتولید محصولی کرد که شامل ۱۱ قطعه بود که در کنارهم سیستم برق کامل موتورسیکلت های جدید رو میساختند , قرار داد کاری محکمی اما نبست چون بدلیل تمایز و کیفیتی در حد ژاپن مدعی بود که کسی در ایران تولید نخواهد داشت البته در ان زمان خودش منطقی بود  و الان رو نمیدونم .

    از طزف دیگر موتور سازیها بجز شرکت تیزرو که مارک هندا ژاپن را منتاژ میکرد الباقی همه از چین قطعه وارد کرده و مونتاژ میکردند و در یک پرید زمانی چون ثبت نامی بود ند ,اونها همینکه ظاهر ا تولیدشان قیافه موتورسیکلت داشته باش, اهمیتی به کیفیت نمیدادند و دوست من هم  حساب اینجا رو نکرده بود که کارفرما شاید بنا به هر دلیل براش کیفیت مهم نباشد و فقط خرید ارزان در دستور کارش باشد پس انها این سیمکشی رو هم با باز شدن درها به چین , از چین تهیه کردند و سبب شد قیمت  تمام شده شخص کار افرین دو برابر سیم کشی وارداتی تا داخل  خط تولید  کارخانه مونتاژ برابری میکرد  , پس بدلیل ذهنیت مدیران کارفرما که همگی یا اکثراافرادعامی مثلا تعمیر کار موتور سیکلت بودند و نگرش یا مدل ذهنی لازم جهت حمایت از تولید داخلی را که در این بین واقعا ژاپن هم با این کیفیت نمیتوانست یا نمیخواست تولید کند , را نداشتند , این واحد تولید با حراج کردن محصولش تنها توانست حق کارگرانش رو تا حدودی تامین کنه و بره بشینه تو خونه تماشا کنه و لذت ببره از زندگیش .

    دوستتان دارم و بدرود

  15. با سلام

    شخصاً با اینکه مهارت هایی دارم که می توانم به صورت یک آزادکار در آن زمینه ها فعالیت کنم اما بنظرم آزادکار بودن یک سبک زندگی به همراه خود دارد که به واسطه سابقه کارمندی چندان از پیش برای آن آماده نیستم، همین مسئله فکر می کنم برای بسیاری از افراد صادق باشد، ورود به دنیای آزادکاری به عنوان یک مشاور، مدرس، گرافیست و … بنظرم در ابتدا با مقداری ریسک پذیری و صرف منابع قابل انجام است و برای موفقیت به تمرکز بالا بر روی هدف، ثبات قدم و دیسیپلین شخصی بالا نیازمند است.

    با این حال فکر می کنم بسیاری از افرادی که به دنبال روش های رسمی و حقوقی در کارآفرینی می گردند در واقع در بهترین حالت یک آزادکار هستند. انتخاب این نوع از کسب و کار و کارآفرینی برای بسیاری از افرادی که رویای کارآفرینی در سر دارند یک انتخاب مهم و استراتژیک محسوب می شود.

  16. با سلام :)

    به نظرم یکی از نکاتی که در کار فریلنسری خیلی اهمیت دارد ایجاد یک برند شخصی قوی است. باید در ذهن مشتریان رد پای قوی از خودمان به جا بگذاریم. مهمترین راه تبلیغات برای کار یک فریلنسر به نظر من روش دهان به دهان است.

  17. چه فرصت‌ها و تهدیدهایی برای کار فریلنسری می‌شناسید؟
    نظر به اینکه  هر مسئله و پدیده ای ابعاد مثبت و منفی و یا به عبارتی فرصت ها و تهدیدهای خاص خود را داراست ، این امر در خصوص فریلنسر هم صادق است؛ به طور خلاصه :

    فرصت های فریلنسری :


    ۱-مدیریت زمان و انرژی برای شخص

    ۲-پتانسیل جذب چندین پروژه و اجرا به ترتیب اولویت و تعهد

    ۳- عدم وابستگی به جغرافیا و مکان مشخص

    تهدیدهای فریلنسری :

    ۱- عدم رسمیت و عدم اعتبار توسط خانواده های ایرانی

    { اینکه نشد کار و زندگی! باید بری یه جا وایسی کار کنی که مطمئن باشی سرماه دوقرون میاد توی حیبت و میتونی براش برنامه ریزی کنی :) ؛

    آقا داماد چکاره هستن؟ فریلنسر :\ تشریف ببرید وقتی یه شغل درست درمون و ثابت پیدا کرد بیاید :(  }

    ۲- عدم پوشش بیمه و حمایت های قوانین کار و تامین احتماعی در صورت عدم آگاهی و شناخت درست و  تنظیم قرارداد در صورت های غیرحرفه ای

    ۳- عدم امکان جذب پروژه و درآمد در صورت برنامه ریزی و بازاریابی نادرست

     
    در این زمینه چه تجربیاتی دارید؟
    من هم تجربه کار توی یه شرکت مادر صنایع پتروشیمی (با کلی شرکت زیرمحموعه و کلی ذی نفع و کلی متقاضی ) رو داشتم که از صبح اول وقت تا عصرآخر وقت ، همیشه کلی کار متفاوت و پروسه ای داشتم که انجام بدم و خیلی هم عالی بود (چون به نظرم یکی از بدترین نوع های کسالت ، کسالت و بیکار موندن توی محیط کار هستش که چند خط دیگه بهش اشاره می کنم)

    چند سال بعد توی یه هلدینگ آی تی مشغول شدم و خوشحال بودم که اینجا هم مثله کار قبلیم حتما کلی کار میشه انجام داد و یاد گرفت ، اما چشمتون روز بد نبینه که شاید هفته ای یه دونه قرارداد هم نداشتیم که بخواهیم نگاش کنیم! و اون شرکت در یکی از بدترین دوران کاری-مدیریتیش بود که اصلا  کسی باهاش قرارداد نمیبست!!! :(
    به حدی که هرچقدر من و رییسم کتاب میخوندیم بازهم فرصت اضافه میوردیم :D و واقعا حوصله سربر و کلافه کننده و فرسایشی بود

    ازونجا بود که به این فکر افتادم که اصلا کی گفته حتما آدم باید بیاد از صبح تا شب بشینه توی اداره مربوطه که شاید بهش کار ارجاع بشه؟ آدم میتونه قرارداد مشاوره و ساعتی ببنده و بسته به حجم کار اون شرکت و درخواستش بره بهشون مشورت بده یا مدیریت ادعا و حل و فصل اختلاف کنه براشون و بقیه وقتشو برای خودش کارای مورد علاقه اش رو انجام بده (چه اون کلش بازی کردن روی کاناپه راحت خونه باشه اون کار!! چه یادگیری یه مهارت و آموزش درست توی متمم و COURSERA  باشه و از اونجا بود که شاید میتونم بگم سبک شغلیم به کلی عوض شد! و ازین موضوع خوشحالم

    البته بوده تجربه فریلنسری که چند ماه پیوسته واسه یه شرکت یه پروژه رو انجام میدادم و بوده تجربه اینکه توی یه پروسه یک ماهه چندین پروژه رو انجام میدادم و حسنش این بود که چون آزادیم تحت کنترل و اختیار خودم بود میتونستم همزمان انجام بدم ، اما اگر توی یه شرکت به صورت ثابت کار کنی خب بعید و شاید متهم به خیانت و کم کاری بشی اگه بخوای همزمان کار چند شرکت رو انجام بدی و قاعدتا هم مقدور نیست!

     

  18. من در دو دوره مختلف فریلنس بوده و هستم. دوره اول، دوره دانشجویی و کمی بعد از اتمام دوره کارشناسی ارشدم بود. به دلیل اینکه رشته‌ای که تحصیل کرده بودم، بازار کار چندانی نداشت و البته متوجه شدم، علاقه چندانی هم بین من و رشته خوانده شده وجود نداره، فریلنسی، تنها راه کسب درآمد من شد تا بتونم با اندک مهارت هایی که بلد بودم و به درد بازار کار می خورد، درامدی برای خودم داشته باشم که البته اگرچه ناچیز بود، من رو برای ورود به شغل های دائمی مثل تولید محتوا، سئو و بعدتر کپی رایتری آماده کرد.

    دوره دوم، دوره خودخواسته من برای فریلنسی و بعد از گذراندن حداقل ۴ سال کار تمام وقت در شرکت های خیلی کوچیک تا بزرگ بود.

    دوست دارم بعد از اشاره به مزایا و معایب فریلنسی، تجربیات خودم رو از هر دو این دوره ها با شما سهیم بشم و امیدوارم اگر تمایل به فریلنسی دارید، این تجربه ها راه گشا باشه براتون:

    مزایای فریلنسی:

    ۱٫ به برنامه های دیگه تون میرسید: مثل زبان خوندن یا شرکت در برنامه هایی که همیشه در ساعات اداری برگزار میشه.

    ۲٫ خداحافظی با ترافیک. کار توی خونه، شما رو از تردد توی سطح شهر، به ویژه اگه در شهرهای بزرگ باشید، دور میکنه و این یعنی اعصاب راحت و ذخیره انرژی برای کار بیشتر.

    ۳٫ کارهایی که دوست دارید رو انجام میدید: برای مثلا من در حوزه محتوا، مباحث مربوط به کتاب، روانشناسی، رشد فردی و تکنولوژی رو خیلی دوست دارم و همین باعث میشه به سراغ پیدا کردن کارهای اینچنینی باشم.

    ۴٫ می تونید به دوستانی که به دنبال شغل هستن هم کمک کنید: از زمانی که فریلنسی رو به صورت جدی شروع کردم، تونستم به دو تا از دوستام هم کمک کنم که اونها هم کارهای من رو تا حدی یاد بگیرن و با همدیگه کارهارو پیش میبریم. این موضوع از دو جهت مزیت داره. هم اونها مهارت جدید یاد میگیرن و درامد کسب میکنند و هم میشه کارهای بیشتری تقاضا کرد (حس مفید و موثر بودن رو هم اضافه کنید).

    البته برای مورد چهارم، باید خود شما که توی این زمینه کاملا تخصص دارید، کارهای دوستانتون رو کامل بررسی کنید تا کار ناقص و اشتباهی ارسال نشه.

    ۵٫ اگر فرد خیلی درونگرایی هستید، فریلنسی برای شما عالیه. به تجربه دیدم، ادمهایی که خیلی درونگرا هستن، در کارهای تمام وقت اذیت میشن، چون نمیتونن و یا بهتر بگم، نمیخوان با دیگران ارتباط چندانی داشته باشن و این یعنی جدا شدن از جمعی که بعضی مواقع میتونه به شدت بیرحم باشه. پس فریلنسی برای این ادم ها یک راه عالی برای کار کردن، درامد داشتن و مفید بودنه (البته این موضوع، خیلی تک جنبه ای گفته شد، پس بر من خرده نگیرید).

    معایب فریلنسی

    ۱٫ حقوق کمتر: البته اگر به یک برند در کارتون تبدیل شده باشید، میتونید تا حدی این موضوع رو جبران کنید. اما به هر حال، بیمه و مزایای کار دائم برای شما وجود نخواهد داشت، حتی اگر برای یک شرکت بزرگ کار کنید.

    ۲٫ بدقولی کارفرماها برای پرداخت حقوق: البته با وضعیت حال حاضر ایران و کسب و کارها، این موضوع چندان هم غیر قابل پیش بینی نیست، به خصوص اگه با شرکت های کوچیک و نوپا کار کنید.

    ۴٫ توقعات بیش از حد کارفرما: این قصه سر درازی داره و به میزان زیادی به همون قول و قرارهای اول شما با کارفرما هم بستگی داره و اینکه چطور بتونید خودتون رو در جلسه معارفه و مصاحبه معرفی کنید و خواسته هاتون رو صریح و شفاف بگین و البته خواسته های اونها رو هم صریح و شفاف متوجه بشید.

    ۵٫ عدم پرداخت: بله، گاهی پیش میاد که هیچ پرداختی هم انجام نمیشه و کارفرما به دلایل ناواضح و واهی، از اینکار طفره میره و چون در بیشتر مواقع قراردادی وجود نداره، شما هم از دست تون کاری برنمیاد.

    ۶٫ اگر مدت زیادی توی خونه بمونید و فقط کار کنید، حتما افسرده میشید: البته اگه برنامه های دیگه ای برای خودتون چیده باشین، این موضوع کمتر اتفاق می افته، اما برای آدم هایی که انرژیشون رو به میزان زیادی از محیط اطراف و ادم ها میگیرن، فریلنسی در فضای خونه و ساکت، میتونه دلگیر باشه.

    پس میشه کار فریلنسی رو به فضایی مثل کتابخانه های عمومی انتقال داد (حداقل هر از چند گاهی) تا از این وضعیت یکنواخت خارج شد.

    اما تجربیات من از فریلنسی:

    ۱٫ مسئولیت پذیری در هر دو کار تمام وقت و فریلنسی، ضروریه، اما در کار فریلنسی، حیاتیه. دلیلش هم اینه که وقتی فریلنس میشین، به معنای واقعی کلمه خودتون مسئول پیدا کردن کارفرما، کار مورد نظر و تحویل اون در سر مقرر شده هستید و هیچ کسی هم بالاسرتون نیست تا کاری که قراره تحویل بدین رو چک کنه.

    پس اگر مسئولیت پذیر نباشین، کارها رو یا اصلا تحویل نمیدین و یا دیر تحویل میدین. بعد هم ممکنه کارو ناقص و یا با خطا تحویل بدین و حتی به فرض اینکه کارفرمای شما اون رو چک نکنه، بالاخره، کار شما دیده میشه و اون وقته که همه چی افتضاح میشه.

    در مسئولیت پذیری یه اِلمان مهم هم وجود داره و اون “دقت” توی کاره. برای مثال اگر محتوایی که تولید کردید رو خودتون چندبار نخونید و مشکلات ویرایشی رو (به عنوان شرایط حداقلی) رفع نکنید، یعنی حتی خودتون به متن تون ارزش قائل نیستید.

    ۲٫ مهارت هاتون رو گسترش بدید و فقط با یک مهارت به دنبال فریلنسی نباشید. همونطور که بهتر میدونید، شرایط به شدت رقابتی شده و برای هر کاری که فکرش رو بکنید، تعداد زیادی نیروی کار وجود داره. پس سعی کنید، مهارت های مختلفی در حوزه خودتون و حوزه های نزدیک به کارتون یاد بگیرید. برای مثال اگر محتوا کار میکنید، حتما ویرایش مطلب، فتوشاپ برای ادیت تصاویر، مدیریت محتوا، استراتژی محتوا و حتی کار با وردپرس رو بهتر یاد بگیرید.

    ۳٫ متخصص بشید: اگر در حوزه مورد نظر، باسواد، همیشه به روز و خلاق (ویژگی که همیشه دشواره) باشین، می تونید همیشه کارهای خودتون رو داشته باشید و به اصطلاح دست تون خالی نمونه.

    ۴٫ به حقوق خودتون آشنا بشید. قوانین وزارت کار رو یاد بگیرید. تا اونجا که میتونید قراراد کاری ببنیدید و یا خواسته های کارفرما و خودتون رو قبل از شروع کار شفاف کنید تا بعدا براش بحثی پیش نیاد یا حداقل کمتر پیش بیاد.

    ۵٫ نظم و برنامه داشته باشید: بی برنامگی در فریلنسی، نه تنها قدرت مسئولیت پذیری رو کم میکنه، بله روزها و لحظات باارزش رو به فنا میده و فقط کار زیاد با بهره کم مالی به جا میذاره.

    در واقع بیشتر فریلنس ها، به این دلیل، اینطور کار میکنن که بتونن به برنامه های دیگشون برسن و بی برنامگی و بی نظمی، دشمن رسیدن به اهداف دیگه است.

  19. از نظر من یک نکته بسیار خوب در مورد فریلنسر بودن که البته برای برخی افراد تحدید به حساب می آید این است که شما مدیر خود هستید؛ البته اگر توانایی آن را داشته باشید!

    در واقع یک فریلنسر یه سازمان کوچک به حساب می آید (که البته در بعضی از موارد هم هست و از همکاری چند نفر تشکیل شده) و خود فرد هم باید مدیر باشد، هم کارمند، هم حسابدار و … و به قول دوستان که در کامنت ها اشاره کرده اند “یک فرلنسر خوب پتانسیل تبدیل شدن به یک کارآفرین را دارد.”

    در کل از نظر من همه فرصت های موجود در کار فریلنسری به نوعی تهدید هم به حساب می آیند و فقط برای اشخاص مختلف متفاوت هستند (برای فردی همه یا بخشی فرصت و برای فردی همه یا بخشی تهدید هستند). این موارد شامل نداشتن مدیر، نداشتن تایم کاری منظم، نداشتن محل کار مشخص و … می شود.

  20. Iman گفت:

    به نظر من فریلنسر بودن شرط لازم و نه کافی برای کارآفرینی و مدیریت یک مجموعه در قالبِ استارتآپیه.