روباه یا جوجه تیغی؟ سوالی که بیش از دو هزار سال قدمت دارد

دعوت به گفتگو عنوان مجموعه‌ای از بحث‌های متمم است که هر کدام حول یک جمله یا یک پاراگراف شکل می‌گیرند؛ جمله‌هایی که به سادگی نمی‌توان آنها را تحت عنوان گزاره‌های درست یا گزاره‌های غلط طبقه‌بندی کرد و معمولاً ابزاری هستند تا خاطره‌ها و تجربه‌هایمان را دوباره مرور کنیم.

این بار به سراغ جمله‌ای از آرکیلوکوس، شاعر یونان باستان می‌رویم.

از این شاعر، نوشته‌های چندانی به دست ما نرسیده است.

معدود نوشته‌ها و اشعاری هم که از او به ما رسیده، مربوط به مواردی است که در کتابهای دیگر به او و اشعارش اشاره شده است.

یکی از جمله‌هایی که از او نقل شده چنین است:

البته شاید بتوان گفت که اصل بحث آرکیلوکوس مطرح کرده چندان پیچیده نبوده است.

احتمالاً او صرفاً به این نکته اشاره داشته که در نبرد بین روباه و خارپشت، با وجود انواع حیله‌هایی که روباه می‌داند، تیغ خارپشت به تنهایی کافی است.

شاید هم بحث پیچیده و عمیق دیگری مد نظرش بوده که در غبار تاریخ گم شده و به دست ما نرسیده است.

به هر حال، بحث روباه و خارپشت یا روباه و جوجه تیغی به یک مثال کلاسیک در مدیریت، رفتارشناسی و مدل ذهنی تبدیل شده است.

شما چنین استعاره‌ای را چگونه می‌فهمید؟

آیا باور یا تجربه یا دیدگاهی دارید که با استفاده از این تعبیر بتوانید آن را بهتر بیان کنید؟

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مدلهای ذهنی به شما پیشنهاد می‌کند: