کاربردی کردن آموخته‌ها: آیا به تفاوت آموختن و به کاربردن توجه کرده‌اید؟

ما در مجموعه درس‌های اخیر با بنجامین بلوم آشنا شدیم و دیدیم که بلوم برای درک ذهنی بهتر مطالب و آموخته‌ها، شش سطح تعریف می‌کند که  هر کدام، پیش‌نیاز دیگری هستند. 

در درس‌های قبل، حفظ کردن و فهمیدن را معرفی کردیم و در این درس به سراغ استفاده از دانسته‌ها و کاربردی کردن آموخته‌ها می‌رویم.

بسیاری از ما فهمیدن را به صورت مترادف و هم‌‌معنا با به کار بردن در نظر می‌گیریم؛ یا لااقل این‌طور فکر می‌کنیم که اگر چیزی را فهمیده باشیم، حتماً می‌توانیم آن را به کار ببریم.

بلوم و تیم او برای اینکه بتوانند نظام آموزش و یادگیری را متحول کنند، مدت‌ها روی این سوال کار کردند که آیا ما هر چیز را که بیاموزیم می‌توانیم مورد استفاده هم قرار دهیم؟

بلوم بر اساس تحقیقات خود و جمع‌بندی مطالعاتی که قبل از او انجام شده بود به این نتیجه رسید که آموختن الزاماً به کاربردی شدن منتهی نمی‌شود.

حتماً شما هم دیده‌اید که گاهی در آموزش‌ها این گلایه وجود دارد که آموزش، کاربردی نبود.

یا شاید در تبلیغات سمینارها و دوره‌های آموزشی دیده باشید که می‌گویند: آموزش‌های ما کاربردی است.

آیا تا به حال فکر کرده‌اید که اگر بخواهیم در چارچوب علمی و با مدل بلوم حرف بزنیم، منظور از کاربردی بودن چیست؟

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مهارت یادگیری به شما پیشنهاد می‌کند: