کپسول زمان | آیا به خودتان هدیه میدهید؟

فرض کنید یک نفر هزاران سال یا قرنها قبل یک روز کامل را وقت گذاشته و بخشی از وسایل زندگی روزمرهاش را به همراه گزارشی مکتوب از سبک زندگی و دغدغههایش در یک کوزه گذاشته و دفن کرده است. امروز با پیدا کردن چنین کوزهای چه حسی پیدا میکنید؟ دیدن محتویات کوزه و خواندن پیامهای آن چقدر برایتان جذاب خواهد بود؟
به چنین بستهای که در «زمان حال» خطاب به مخاطب یا مخاطبانی در «آینده» تهیه و تنظیم میشود، کپسول زمان یا Time Capsule میگویند. مشخص نیست نخستین بار چه کسی و در چند سال قبل چنین کپسولی را درست کرده است. اما بعید است چنین ایدهای تازه باشد و احتمالاً مصداقهای آن را میتوان در هزارههای پیش نیز جستجو کرد. با این حال، اصطلاح کپسول زمان نسبتاً جدید است و عمر آن هنوز به یک قرن نمیرسد (+).
نمونههای کپسول زمان فراوانند و اگر کمی در اینترنت جستجو کنید، موارد جالبی از آنها را میبینید. صرفاً به عنوان یک نمونه میتوان به نامههایی اشاره کرد که یک کشیش اسپانیایی در سال ۱۷۷۷ در مجسمهی مسیح جاسازی کرد و در آنها از روزمرگیها و حال و هوای زمان خودش نوشت. این کپسول زمان حدود ۲۴۰ سال بعد (سال ۲۰۱۷) کشف شد (گزارش نشنال جئوگرافیک).

عکس از نشنال جئوگرافیک
اما آیا کپسول زمان حتماً باید برای مخاطبی ناشناخته و در زمانی بسیار دور تهیه و فرستاده شود؟
آیا نمیتوانیم آن را برای مخاطبی آشنا (مثلاً خودمان) و در زمانی نسبتاً نزدیک (مثلاً یک یا دو یا سه سال بعد) آماده کنیم؟
نمایش کامل این مطلب برای کاربران آزاد متمم انجام میشود.
ثبت نام به عنوان کاربر آزاد متمم، سریع و رایگان است و کافی است برای خودتان نام کاربری و رمز عبور تعریف کنید.
شما با ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، به درسهای مختلفی (از جمله: استعدادیابی، سبک زندگی، هوش کلامی، افعال پرکاربرد انگلیسی، مهارتهای ارتباطی و پاراگراف فارسی) دسترسی پیدا خواهید کرد.
در صورت تمایل میتوانید تعدادی از درسهای کاربر آزاد متمم را ببینید.
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
مشارکت در بحث
تجربهی شما از کپسول زمان چیست؟ آیا تا به حال پیش آمده که آگاهانه و عامدانه بنشینید و وقت بگذارید و یک کپسول زمان برای خودتان آماده کنید؟
آیا این اتفاق افتاده که مجموعهای از اشیاء و نوشتهها و عکسها و خاطرات، ناخواسته نقش یک کپسول زمان را برایتان ایفا کنند؟
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری سبک زندگی من به شما پیشنهاد میکند:
- سبک زندگی | تعریف سبک زندگی چیست و مولفه های آن کدامند؟
- تعریف سلامت چیست؟ مولفه ها و شاخص های سلامت کدامند؟
- ارسال پیامک و قوانین آن
- چای یا قهوه؟ کدام بهتر است؟
- انسانهای موفق قبل از صبحانه چه میکنند؟
- گوشت خواری یا گیاه خواری؟ | از کتاب در جست و جوی طبیعت
- چگونه کارایی روزانهام را نابود کنم یا کاهش دهم؟
- چرا همیشه خسته ام؟
- اثرات و عوارض کم خوابی و بی خوابی
- چند پیشنهاد برای خواب راحت شبانه
- قانون مورفی چیست؟ | قوانین مورفی چه چیزی را به ما میآموزند؟
- اگر میخواهید موفق نباشید…
- کارهایی که هر روز به شکل نادرست انجام میدهیم
- کسانی که جسم و ذهن ما را مسموم می کنند
- چرا باید وابستگی به موبایل را کاهش دهم؟
- مواجهه با انسانهای سمی
- مهربانی های کوچک زندگی
- به جای خریدن یک موبایل دومیلیون تومانی…
- مدیریت رابطه عاطفی | رابطه عاطفی سالم چه نشانه هایی دارد؟
- کارها و عادت های خوب روزانه برای زندگی بهتر
- فواید و خواص دوش آب سرد در برنامه روزانه زندگی ما
- پرکاربردترین اپلیکیشن موبایل شما چیست؟ (اندروید | iOS | ویندوز)
- نوموفوبیا چیست؟ آیا شما هم گرفتار آن هستید؟
- درباره بلند حرف زدن با خود!
- برخی از فواید گوش دادن به موسیقی
- نکته هایی در مورد موفقیت که کمتر به ما میگویند
- درباره دوستی: آیا هنوز باید با او دوست بمانم؟
- چرا خوشحال نیستیم؟
- شاخص توده بدنی چیست؟ فرمول BMI و معنای آن
- کپسول زمان | آیا به خودتان هدیه میدهید؟
- کافه مرگ | حرف از مرگ و زندگی در کنار چای و قهوه
- مکان سوم چیست؟ | مسئلهٔ مکان را جدی بگیریم
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : باران
بهنظرم وبلاگنویسی وقتی از جنس خاطرهنویسی روزانه باشه، نوعی کپسول زمانه. برای من که این طوره. چندین وبلاگ دارم که به جز وبلاگ فعلی، هرکدوم رو به علت اینکه توسط آشنایان کشف شدند، آرشیو کردم و بستم. یکی رو که به کل پاک کردم و خیلی پشیمونم. تقریبا ۱۹ ساله وبلاگ مینویسم و از دوران راهنمایی هم دفترچه خاطرات داشتم.
بهندرت پیش میاد که برمیگردم و خاطراتم رو میخونم. برمیگردم درست به همون حس و همون لحظه.
یهوقتی هم یک دفتر بزرگ خریدم. شبیه دفترهای فیلی نقاشی قدیمی. توش بریده روزنامههایی رو که دوست داشتم، میچسبوندم. یکی از اون بریدهها مال وقتیه که کیارستمی جایزه کن رو گرفت. بعضیهاش در مورد گلها یا دکوراسیون خونهست. بقیهش رو یادم نیست. ولی اون دفتر هم برام حکم کپسول زمان رو داره.
حتی دفاتری دارم از سال ۷۳ که کارم رو شروع کردم و همه چیزهایی رو که یاد میگرفتم یادداشت میکردم. اون موقع اینترنت اینطوری نبود که بشه فایل اکسل و ورد داشتهباشی از کارهات.
امسال به دلیل شروع یک پروژه که شبیه پروژههای اون موقعمونه، رفتم سراغشون و مهمتر از اطلاعاتشون، سفری بود که در زمان میکردم. اون دختر کوچک ساده که از دانشگاه اومده بود بیرون و هرچی میشنید و میدید رو مینوشت و آدمهایی که ازشون چیزی یادگرفتم اومدن جلوی چشمم. مهندسانی که یا فوت کرده ان یا خیلی پیرن.
باز کردن اون دفترها حس عجیبی داره. نمیتونم بگم خوشاینده یا نه. یهوقتایی بهحال اون دخترکی که زندگی رو پیشروش داشت، حسرت میخورم.
کپسول زمان وقتی خوبه که از داشتههای امروزت شاد باشی. اگر حس بازندهبودن یا حسرت داشتهباشی، بهجای هدیهای خوشایند، دستاویزی میشه برای پررنگ شدن حسهای بد امروز.