ویندوز هولوگرافیک و دستگاه هولولنز مایکروسافت و پارادایم جدید

۲۰۲ نظر برای ویندوز هولوگرافیک و دستگاه هولولنز مایکروسافت و پارادایم جدید

پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

نویسنده‌ی دیدگاه : شهرزاد راسخ



جواب تمرین:
اول سعی می کنم با هولولنز بیشتر آشنا بشم:
هولولنز سه ویژگی منحصر به فرد داره:
1- می تواند ژست های حرکتی انگشتان دست را تشخیص دهد.
2- با اسکن و مکان نگاری از یک اتاق، می تواند نقشه ی سه بعدی از آن را ارائه کند.
3- صفحه نمایش هولوگرافی دارد که می تواند تصاویر را به صورت هولوگرافیک در بیاورد.
در اصل، هولولنز، سیستمی مرکب از ویژگی‌های واقعیت افزوده و المان‌هایی از واقعیت مجازی هست که می تونه همه گجت‌های قبلی خودش رو به چالش بکشه.
مایکروسافت ادعا می کنه قرار نیست ما شما را با این تکنولوژی به دنیای دیگه ای ببریم، بلکه شگفتی های یک کامپیوتر رو مستقیما به جایی که شما زندگی می کنید می آوریم. (یک جور همپوشانی تصاویر و اشیاء در اتاق محل زندگی)
او میگه، شما با این هدست، می تونید دنیای واقعی را همچنان در مقابل خود ببینید. در آن قدم بزنید و با آدمهای اطرافتان صحبت کنید بدون اینکه نگران برخورد با دیوار باشید. عینک محافظ تمام حرکات شما را ردیابی می کند .و نگاه شما را دنبال و مشاهده می کند. از آنجایی که دستگاه، محل قرار گرفتن شما را دقیقا ردیابی می کند، می توانید با حرکات دست، و با بالا و پایین بردن انگشتان آن، با تصاویر سه بعدی ارتباط برقرار کنید. سخت افزارهای مختلفی برای کمک به قابل باورتر شدن اثرات هولولنز طراحی شده اند. این دستگاه دارای مجموعه های بیشماری از سنسورهایی است که تمام حرکات شما را در اتاق حس می کنند و از این اطلاعات به همراه لایه هایی از شیشه های رنگی، برای ایجاد تصاویری استفاده می کند که شما را قادر سازد تا با آنها ارتباط برقرار کنید یا آن را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دهید.
... حالا اگر بخواهیم به هولولنز، صرفا از دیدگاه یک «ابزار» نگاه کنیم، ضمن اینکه به مدل چهارگانه مارشال مک لوهان هم توجه داشته باشیم؛ شاید هولولنز نتونه انقلابی رو که «صفحه نمایش لمسی» ِاپل در دنیا پدید آورد رو به وجود بیاره.(نمی دونم تا چه حد درسته، ولی به گمان من، صفحه نمایش لمسی، یک پارادایم جدید رو در شکل ارتباط آدم ها با کامپیوتر پدید آورد.)
شاید هم چیزی در حد عینک گوگل یا حتی تکامل یافته ی «عینک کینکت*» خود مایکروسافت باقی بمونه، که محوریت اصلی اون عینک ها هم بر مبنای واقعیت افزوده بنا شده بود، اما با این تفاوت که هولولنز می تونه فاصله ی بین یوزر و اینترفیس رو به طرز چشمگیری کاهش بده.
(اما واقعا چه چیزی می تونه از این جذاب تر باشه که با این هدست، بتونیم پا بر روی سیاره ی مریخ بگذاریم یا وارد مرزهای محیط بازی های ویدئویی بشیم، و همه ی اینها فقط در اتاق خودمون اتفاق بیفته؟)
و در نهایت، شاید هولولنز در مرز نهایی خودش، بتونه آینده رو متعلق به گجت های پوشیدنی، بدون نیاز به لمس بکنه.
... توی جستجوهایی که انجام می دادم، به یه نوشته ی خیلی جالب و جذابی هم برخوردم. کسی تجربه ی شخصی خودش رو از هولولنز گفته بود. (با توجه به این امکان هولولنز، که کاربران در چت تصویری اسکایپ، می توانند به دیگران اجازه دهند تا برای کمک به وظایفشان، از طریق چشم آنها ببینند!)
تجربه ی اون شخص، چنین بود: "من از هولولنز برای چت تصویری با یک کارمند مایکروسافت استفاده کردم. برای اینکه او در مورد سیم پیچی مجدد یک سوئیچ چراغ به من کمک کند. او با دسترسی به یک دوربین در بالای هولولنز توانست از طریق چشم من ببیند! بعد او نمودارها و فلش هایی را از جایی که من داشتم نگاه می کردم کشید تا به من نشان دهد که کدام ابزارها را باید بردارم و چگونه از آن ها استفاده کنم...! )
حالا تصور کنید که در آینده بشه از این تکنولوژی و ترفندهاش - از طریق عملیات پیچیده - برای آموزش به خلبان ها یا راهنمایی به پزشک ها بهره گرفت.
... حالا اگر بتونیم «فراتر از» صرفاً یک «ابزار» به هولولنز نگاه کنیم:
شاید بشه تصور کرد که این هدست ِ واقعیت افزوده، بتونه داستانی مثلا همچون داستان فیلم Her رو به واقعیت نزدیک کنه.
یا شاید بشه تصور کرد که هولولنز به آدم ها از فاصله ی دور، امکان لمس کردن و حس کردن همدیگر رو بده.
اگر هولولنز واقعا بتونه در آینده به کمک کدنویسی ها و به یاری برنامه نویسان و سخت افزارهایی که بتونن امکانات ویژه ای را به اون اضافه کنند؛ در نحوه ی تعامل و ارتباطات آدم ها با یکدیگر و با جهان پیرامون شان و تکنولوژی هایی که با آنها سر و کار دارند، تغییر عمده ای ایجاد کنه، می تونه به تغییر پارادایم منجر بشه، وگرنه در حد همان ابزاری باقی خواهد ماند که فقط امکانات جدیدی را به تجارب قبلی دنیا خواهد افزود.
... اما چیز دیگری هم که می دونم اینه که به هر حال باید شاهد توسعه ی آرام و تدریجی این تکنولوژی بود و تحولاتی رو که می تونه در زندگی انسان ایجاد کنه دید، شاید واقعا در آینده به پارادایمی تبدیل بشه که بتونه یه حفره ی خالی رو در زندگی آدما پر بکنه، یا بتونه شکل کاملا جدیدی از تعامل و ارتباطات بین آدم ها با دنیای اطلاعات پیرامون شون رو رقم بزنه، به شکلی که شاید در این زمان، هرگز برای ما قابل تصور نبوده و فقط در داستان های علمی تخیلی دیده بودیم ...

پی نوشت(1): ببخشید که جواب تمرین، طولانی شد و اینکه چون از مطالب مختلفی در سایتهای انگلیسی و فارسی برای کمک به انجام این تمرین استفاده کرده بودم، نمی تونستم به منبع مشخصی برای برخی نکات، اشاره کنم.
پی نوشت (3): *«عینک کینکت» ِ مایکروسافت که در سال 2012 ثبت شد، عینکی بود که در آن کاربر می توانست از طریق عینک خود اطلاعات کاربران دیگر را مشاهده کند، حرکات آن ها را دنبال کند و از وضعیت آن ها در بازی (Xbox) مطلع شود.
پی نوشت(3): شاید بتونم اعتراف کنم، این یکی از چالش برانگیزترین تمرین هایی بود که تا حالا در متمم انجام داده بودم.

 
تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
.