موفقیت شغلی | آیا تلخیهای دنیای واقعی را تحمل میکنید؟

ما جیمز والدروپ (James Waldroop) و تیموتی باتلر (Timothy Butler) از دانشگاه هاروارد را به بحث دربارهی مسیر شغلی و موفقیت شغلی میشناسیم. آنها یک موسسهی مشاوره مدیریت در این حوزه دارند و یکی از کتابهای کوچک و کمحجمشان در این زمین به فارسی هم ترجمه شده است (کتاب مسیر شغلی).
این دو نفر یک کتاب دیگر هم در زمینهی موفقیت شغلی دارند که عنوان آن را چنین انتخاب کردهاند: «دوازده عادت بد که مانع پیشرفت آدمهای خوب میشود» (+). آنها هر فصل کتاب خود را به بررسی یکی از دوازده عادت بد اختصاص دادهاند و با ذکر مثال و تحلیل و ریشهیابی، کوشیدهاند به خواننده کمک کنند که از آن عادت بد فاصله بگیرد.
این کتاب بر اساس مطالعات و تحقیقاتِ چارچوبدار و مستدل و مستند نیست، بلکه بیشتر بر اساس تجربیات و قضاوت شخصی نویسندگان تدوین شده است. پذیرش بعضی از عادتهایی که مورد توجه قرار گرفته به عنوان یک عادت بد، چندان دشوار نیست.
مثلاً آنها میگویند این یک عادت بد است که شما خودتان را شایستهی جایگاه و موقعیت خود ندانید و از قرار گرفتن در جایگاههای بالاتر بترسید (چیزی شبیه سندرم ایمپاستر). یا اینکه میگویند اگر همیشه در مدیریت تعارض، سبک اجتناب را انتخاب کنید و در هر شرایطی از اجتناب بگریزید، ممکن است هزینههای بالایی را برای این عادت پرداخت کنید (احتمالاً پنج سبک مدیریت تعارض را به خاطر دارید و میدانید که اجتناب صرفاً یکی از پنج گزینهی پیش روست).
اما در کنار این عادتها، برخی عادتهای دیگر هم مطرح میشود که به ممکن است به سادگی نتوانیم آنها را به عنوان عادت بد بپذیریم.
تصمیم گرفتیم در اینجا یکی از عادتهای مطرح شده در کتاب را در کنار شما بررسی کنیم و ببینیم آیا میتوانیم با دیدگاه و نگرش نویسندگان در این زمینه همراه شویم؟
واقعیت تلخ محیط کار: شایستهسالاری همه جا رایج نیست
دسترسی کامل به مجموعه درسهای مسیر شغلی برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.
اعضای ویژهی متمم علاوه بر دسترسی به درسهای مسیر شغلی به مجموعهی گستردهای از درسها به شرح زیر دسترسی پیدا میکنند:
البته بررسیهای آماری ما نشان داده که علاقهمندان به درسهای مسیر شغلی از میان مجموعه درسهای متمم به مطالعهی درسهای زیر بیشتر علاقهمند بودهاند:
خودشناسی | شخصیت شناسی | کار تیمی
کوچینگ | مشاوره مدیریت | استعدادیابی
مذاکره | رفتار سازمانی | تصمیم گیری
ارزش آفرینی | فایل صوتی حرفه ای گری
دوره MBA (مطالعهی منظم همهی درسها)
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مسیر شغلی به شما پیشنهاد میکند:
- مسیر شغلی چیست؟ مفهوم مسیر شغلی چه ابعادی دارد؟
- موفقیت شغلی چیست؟ شما موفقیت در شغل را چگونه تعریف میکنید؟
- پرسشنامه لنگرگاه های مسیر شغلی ادگار شاین
- لنگرگاه های مسیر شغلی ادگار شاین
- تم های شغلی هالند (مدل سنجش علاقمندیهای شغلی / شخصیت شناسی هالند)
- پرسشنامه هالند – سنجش ترجیحات شغلی
- جایگزینی برای پرسشنامه هالند (تطبیق شغل و شاغل)
- موفقیت شغلی | آیا تلخیهای دنیای واقعی را تحمل میکنید؟
- موفقیت شغلی | قدرت تحمل ابهام یک نقطهی قوت مهم محسوب میشود
- موفقیت شغلی | مراقب باشید به یک بولدوزر تبدیل نشوید
- موفقیت شغلی | عصیانگری میتواند مانعی در مسیر موفقیت شما باشد
- منتور کیست و منتورینگ یعنی چه؟
- وظایف منتور | از منتور چه انتظاراتی داشته باشیم؟
- عذرخواهی یک ریاضیدان | معیار شما برای انتخاب شغل چیست؟ | + محتوای تشویقی
- رزومه نویسی | در یک نمونه رزومه کاری چه چیزهایی باید باشد (و نباشد)
- شرایط استخدام | شما چاق هستید، استخدامتان نمیکنیم!
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : ساجده ممتازیان
چند سال پیش یه جمله از محمدرضا خوندم و هر موقع با موضوع و بحث شایسته سالاری مواجه میشم به این جمله هم فکر میکنم و ارزیابی میکنم ببینم آیا موقعیت های خاصی هم وجود داره که این جمله صادق نباشه؟
جمله این بود:
در فضای کسب و کار ناشایسته سالاری دغدغه ی انسان های ناشایسته است و نه انسان های شایسته
این جمله منو یاد این میندازه که باید روی مسائلی که کاملا تحت کنترل خودمه تمرکز کنم نه مسائلی که نمیتونم تغییری در وضعیت اونا ایجاد کنم : این که شایستگی خودمو افزایش بدم تحت کنترل منه اما شایسته بودن یا نبودن دیگران تحت اختیار و کنترل مستقیم من نیست شاید غیر مستقیم و با رفتار خودم بتونم روی اونا تاثیر بذارم اما هدف نباید این باشه. هدف فقط باید تقویت کردن مهارت ها برای افزایش دادن شایستگی خودم باشه.
از طرف دیگه کسی که از شایسته سالاری دفاع میکنه و به این واسطه این حق رو به خودش میده که از دیگران انتقاد کنه خودش باید فرد شایسته ای باشه و حداقل از نظر مهارتهای شغلی یا اخلاق حرفه ای در جایگاه بالاتری باشه. دفاع از شایسته سالاری مسئولیت سنگینی رو به ما تحمیل میکنه.به نظرم کسی باید از شایسته سالاری دفاع کنه که آمادگی قبول مسئولیت رو حداقل توی حرفه ی خودش داره.
جمله ای رو یکی از چهره ی شناخته شده اقتصاد و روزنامه نگاری گفته(متاسفانه اسم شون خاطرم نیست) که نظرم رو جلب کرد و تا مدتها به این جمله فکر میکردم. مضمون جمله این بود:
روشنفکران فکر میکنند مردم فقط به آگاهی نیاز دارن درصورتی که برای مردم منافع و احساسات شون حتی مهم تر از آگاهی هست .
به نظرم با استناد به این جمله میشه گفت وقتی پای منافع شخصی افراد در میون باشه دیگه کسی به شایسته سالاری اهمیتی نمیده و حتی با اتکا به نظر آبراهام مزلو میشه گفت وقتی کسی نیازهای اساسی اش و نیاز هایی که متاثر از نیازهای کمبود هستند برآورده نشه (البته طبق نظر مزلو منفعت طلبی بی حد و مرز متاثر از نیازهای روان رنجور و بیمار گونه اس) نمیتونه به مسائل فراانگیزشی مثه حقیقت و نیکی و عدالت بپردازه.
با همه ی اینها (همون طور که توی درس هم اشاره شد )بازم نمیشه به سادگی با ناشایسته سالاری کنار اومد خصوصا توی حرفه هایی که پای تربیت یا سلامت جسم و روان آدما در میون باشه.
هنوز این تعارض برای من حل نشده .من جزء کسانی هستم که نقض شایسته سالاری رو ظاهرا پذیرفتم ولی در درون حرص میخورم و البته گاهی هم اعتراض میکنم و حداقل توی محیط کار مخالفتم رو ابراز میکنم . این اعتراض گاه و بیگاه، تا الان جایگاه شغلی مو تضعیف نکرده اما مسئولیتم طبیعتا خیلی بیشتر شده.
به هر حال این تعارض رو باید به یه نحوی حل کرد .