اعتمادسازی در رابطه | آشنایی با روش های جلب اعتماد
وقتی از ارتباط و مهارت ارتباطی حرف میزنیم، اعتماد و اعتمادسازی از جمله مفاهیمی هستند که بلافاصله در ذهنمان تداعی میشوند.
البته اعتمادسازی صرفاً زیرمجموعهی بحث مهارت ارتباطی نیست و در سایر بخشهای مدیریت هم به آن پرداخته میشود.
کاریزما، مذاکره و رهبری سازمانی، از جمله حوزههایی هستند که اعتماد سازی و جلب اعتماد در آنها ضروری است و میتوان گفت بدون شکل گیری اعتماد یک رابطهی مولد و سازنده شکل نمیگیرد.
در این درس به بررسی سه موضوع میپردازیم:
- تفاوت اعتماد و بی اعتمادی
- سه نوع متفاوت اعتماد
- اعتماد مبتنی بر محاسبه
- اعتماد مبتنی بر پیشبینیپذیری
- اعتماد مبتنی بر شناخت عمیق و اشتراک هویت
- چند روش برای افزایش اعتماد در رابطه و جلب اعتماد طرف مقابل
در پایان هم به یک سوال مهم میپردازیم: چقدر برای جلب اعتماد تلاش کنیم؟ آیا لازم است در هر رابطهای، اعتماد را تا آخرین حد ممکن تقویت کنیم؟
تقریباً تا دههی نود میلادی، منابع مدیریتی و روانشناسی که به بررسی اعتماد میپرداختند، اعتماد و بیاعتمادی را متضاد یکدیگر میدانستند. در واقع آنها اعتماد و بیاعتمادی را دو انتهای یک طیف میدانستند و فرض میکردند که هر چه اعتماد کمتر شود، بیاعتمادی بیشتر شده است.
اما لوییکی (نویسنده یکی از معتبرترین کتابهای مذاکره) یکی از نخستین کسانی بود که به تفاوت این دو مفهوم توجه کرد (+).
مثال زیر میتواند مفهوم اعتماد و بیاعتمادی را از نگاه لوییکی بهتر مشخص کند:
فرض کنید یک غریبه در آن سوی خیابان رد میشود و دوستتان از شما میپرسد: «آیا به او اعتماد داری؟»
احتمالاً شما پاسخ خواهید داد: «نه. اعتماد ندارم. چون اصلاً او را نمیشناسم.»
حالا فرد دیگری را در نظر بگیرید که قبلاً در شرکت، همکار شما بوده و به خاطر خیانت در امانت اخراج شده است. از شما میپرسند: «آیا به او اعتماد داری؟»
پاسخ شما باز هم این است که: «نه اعتماد ندارم.»
اما این بار بیاعتمادی شما ناشی از شناخت او و تجربهی کار با اوست.
این دو نوع «اعتماد نداشتن» را نمیتوان از یک جنس دانست.
وقتی کسی را نمیشناسید، به او اعتماد ندارید (اگر شاخص اعتماد را از صفر تا صد تعریف کنیم، اعتماد شما نزدیک به صفر است).
اما وقتی کسی را به خاطر سابقهی منفیاش میشناسید، به او بیاعتماد هستید (اگر شاخص بیاعتمادی را از صفر تا صد تعریف کنیم، بیاعتمادی شما زیاد و نزدیک به صد است).
لوییکی پیشنهاد میکند به جای طیف، اعتماد و بیاعتمادی را به شکل یک نمودار دو بعدی در نظر بگیرید:
به عنوان مثالی ساده، میتوان خانهی شمارهی ۱ را به دزدی نسبت داد که از منزل شما چیزی را سرقت کرده و الان او را در کلانتری میبینید: هیچ دلیلی برای اعتماد کردن به او وجود ندارد و همزمان دلیل خوبی برای بیاعتماد بودن به او دارید.
خانهی شماره ۴ را هم میتوانید در مورد شریک عاطفی یا شریک اقتصادی طولانیمدتی در نظر بگیرید که رابطهای عمیق میانتان ساخته شده است. قاعدتاً نباید علتهای چندانی برای بیاعتمادی وجود داشته باشد (اگر چنین بود، رابطه عمیق و ماندگار نمیشد). در عین حال، شناخت زیاد و عمق رابطه، اعتماد را هم افزایش داده است.
خانهی شماره ۲ هم تقریباً وضعیت تمام افرادی است که شما با آنها ناآشنا هستید و در کوچه و خیابان یا محل کار، آنها را میبینید. اگر هم حداقلی از اعتماد وجود دارد، ناشی از ویژگی شخصیتی شماست و نه چیزی دیگر (همان چیزی که در درس میل به اعتماد توضیح داده شد).
شاید بتوان گفت خانهی شماره ۳، نمایشدهندهی پیچیدهترین شکل رابطه است: شما به یک فرد بیاعتماد هستید، اما مکانیزمهایی ایجاد کردهاید که مطمئن هستید اگر به او اعتماد کنید، به شما خیانت نخواهد کرد. سفته گرفتن در زمان استخدام، سبک اعتماد شمارهی ۳ را ایجاد میکند.
ما از شما انتظار نداریم پس از پایان این درس، ماتریس اعتماد و بیاعتمادی را حفظ کنید و در هر رابطهای، خانهی متناظر در نمودار را جستجو کنید. اما مهم است به خاطر داشته باشید که فرایند اعتمادسازی پیچیدهتر از چیزی است که در نخستین نگاه بهنظر میرسد:
دسترسی کامل به این درس و ۴۵ درس دیگر دربارهٔ مهارت های ارتباطی برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است. تا کنون ۱۰۹۱۳ نفر از متممیها مجموعاً ۸۴۷۴ تمرین در درسهای مرتبط با مهارت ارتباط موثر ثبت کردهاند.
با عضویت ویژهٔ متمم علاوه بر این ۴۵ درس به هزاران درس دیگر از جمله درسهای زیر دسترسی خواهید داشت:
روانشناسی پول | مذاکره | تصمیم گیری | مدیریت جلسه
خودشناسی | شخصیت شناسی | تحلیل رفتار متقابل
کوچینگ | مشاوره مدیریت | توسعه فردی | یادگیری
استعدادیابی | هوش هیجانی | عزت نفس | برندسازی شخصی
تمرین و مشارکت در بحث
از این سه سطح اعتماد مطرح شده در درس، چه مثالهای دیگری در ذهن دارید؟
برای توسعهی اعتماد در هر یک از مثالهایتان، چه شیوهها و ابزارها و رفتارهایی را اثربخش میدانید؟
آیا در روابط خود، تجربهای را به خاطر دارید که بی دلیل، برای ارتقاء سطح اعتماد به چیزی فراتر از حد مورد نیاز، تلاش کرده باشید و امروز، صرف آن توان و انرژی را اشتباه بدانید؟
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مهارتهای ارتباطی و زبان زندگی به شما پیشنهاد میکند:
- مهارت های ارتباطی | دوره آموزش ارتباط موثر
- نقاط ضعف شما در مهارت های ارتباطی چیست؟
- ماتریس توانایی های ارتباطی
- فایل صوتی درباره مهارت ارتباطی | ارتباط، زبان زندگی است
- تاریخچه ارتباطات انسانی و تغییر انتظارات انسانها از مهارت ارتباطی
- قوانین مورفی در ارتباطات
- اشتیاق به اظهار نظر | آیا باید این اشتیاق را مهار کرد؟
- تعریف ارتباط موثر یا ارتباط اثربخش چیست؟ موانع ارتباط موثر کدامند؟
- چند نکته در مورد مهارت گوش دادن فعال و موثر
- سه نوع گفتگو | از کتاب ارتباط برتر چارلز دوهیگ
- خودافشایی چیست؟ | چگونه با خودافشایی مدیریتشده روابط خود را تقویت کنیم؟
- مهارت سوال پرسیدن | اصول، تکنیکها و روشهای طرح سوال
- مقایسه کلمات عینی و ذهنی
- اعتمادسازی در رابطه | آشنایی با روش های جلب اعتماد
- تعریف آسیب پذیری چیست؟ آیا باید بکوشیم آسیب ناپذیر باشیم؟
- پنجره جوهری | ابزاری برای شناخت بهتر خود و دیگران
- مهارت ارتباطی: زبان منفی – زبان مثبت
- عبارات توضیحی و استفاده از آنها در گفتگو، نگارش و مذاکره
- هر مقایسهای با نوعی قضاوت کردن همراه است
- جبر محیطی پنهان در گفتگوهای ما (مهارتهای ارتباطی)
- انواع سبک های ارتباطی | با هر سبک ارتباطی چگونه برخورد کنیم؟
- روش صحیح عذرخواهی | معذرت خواهی تاثیرگذار چگونه انجام میشود؟
- معرفی منابع: کتاب هفت چالش ارتباط دنیس ریورز
- کلمات و اصطلاحات مثبت جایگزین (یوفمیزم)
- درباره انتقاد کردن | چگونه انتقاد کنیم؟
- دانلود فایل صوتی | انتقاد کردن و روش درست انتقاد
- چرا در فضای آنلاین کمتر میتوانیم جلوی خودمان را بگیریم؟ | ODE چیست؟
- ارتباط دیجیتال | چند اصل برای بهبود کیفیت ارتباط ناهمزمان
- روش نوشتن نامه اداری | چند نکته درباره نامه نگاری و مکاتبات اداری
- سکوت قدرت درونگراها (قدرت سکوت) نوشته سوزان کین
- صراحت تمام عیار | راهنمایی برای ترکیب قاطعیت و انسانیت در محیط کار
- کتاب ارتباط بدون خشونت | زبان زندگی | مارشال روزنبرگ
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : محسن سعیدی پور
سلام
شرکت ما معمولا برای اینکه با نماینده های فروش کار کنه از اونها به مبلغی که میخوان محصول پیششون باشه در زمان عقد قرارد اد چک تضمین در وجه شرکت به تاریخ روز اتمام قرارداد میگیره؛البته ناگفته نمونه که در چند مورد کوچیک نماینده ها با وجو داینکه چک تضمین هم دادند بازهم از این اعتماد سوء استفاده کردند (چون چک جنبه حقوقی پیدا میکنه و دردسرش زیاده )به همین خاطر شرکت رو آورده به سمت امانت نامه ؛یعنی اینکه محصول رو به صورت امانت (طی یک برگه با مهر و امضاء طرف) در اختیار نماینده قرار میده (به مبلغ مشخص) حالااگر نماینده بخواد سوء استفاده کنه میشه در دادگاه به عنوان خیانت در امانت طلب رو ازش درخواست کرد(ظاهرا خیانت در امانت زودتر به نتیجه میرسه تا چک برگشتی)(اعتماد مبنی بر محاسبه)
به نظرم در این نوع اعتماد (اعتماد مبنی بر محاسبه )تکلیف دوطرف واقعا مشخصه در زمان قطع رابطه یا بازخوانی رابطه تا حد زیادی معلومه که کدوم طرف از اعتمادطرف مقابل سوء استفاده کرده اما در اعتماد مبتنی بر دانش و اعتماد مبتنی بر شناخت ؛تا زمانی که رابطه خوبه ؛ همه چی خوبه ؛ولی وقتی رابطه دچار مشکل میشه و احتیاج به بازنگری و باز خوانی داره دیگه معلوم نیست هر طرف واقعا چقدر اعتماد کرده به طرف مقابل و طرف مقابل چقدر از این اعتماد سوء استفاده کرده (البته اگر هر دوطرف اداعای قربانی شدن داشته باشند که دیگه اوضاع خیلی به هم ریخته میشه و معمولا هم همینطوریه)
حدود هشت ,نه سال پیش برای یه نفر کار میکردم که هنرش نمای ساختمان بود ؛برادرش یه مناقصه رو برنده شد ه بود؛تو بیرجند برای ساخت سوله انبار نفت بیرجند؛بر حسب اتفاق پایپینگ اونجارو هم برنده شد ؛و از برادرش خواست که برای ساخت سوله و پیمانکاری پایپینگ بره بیرجند؛منم به این آقا اعتماد کردم و باهاش رفتم بیرجند؛(از همون اول مشکل مالی داشتند ؛اما تصور میکردند که با تایید صورت وضعیتها خیلی زود به پول میرسند )بعد از شش ماه کار کردن ؛پیمانکار اصلی از پیشرفت کارراضی نبود ؛کار به دعوا و مشاجره کشید ؛ما یه صورت وضعیت رو طلبکار بودیم و البته از این شاکی بودیم که متریال به موقع نرسیده و ما نیرو استخدام کردیم و حالا حقوق نیرو رو هم نمیتونیم بدیم ؛ و صورت وضعیت ما هم تایید نمیشه
برای تضرع خواهی من به اون آدمی که بهش اعتماد کرده بودیم تا پیش فرماندار هم رفتیم ؛فرماندار از ما لیست بدهی و صورت وضعیتمون رو خواست ؛من مسئول تهیه این دوتا شدم ؛
چیزی که به دفتر فرماندار دادم این بود ؛بدهی به نیروها به ابزار فروش ؛خواربار فروش 35 میلیون ؛
طلب از پروژه 5میلیون
تا فرماندار این وضعیت رو دید ما خلع ید شدیم.و یه شرکت دیگه جای ما اومد .
روزی که با اون بنده خدا قطع رابطه کردم بهم گفت: تو نباید میزان واقعی بدهیمون رو اعلام میکردی ؛من به تو اعتماد کرده بودم.
منم گفتم :بعد از 6 ما ه کار کردن فقط به اندازه دوماه حقوق از تو گرفتم . 2میلیون تومن از اون بدهی ؛حقوق من بود ؛ من نمیتونم از حقوق خودم کم کنم ؛من به تو اعتماد کردم و زندگیمو ول کردم اومدم اینجا ؛با 5 میلیون پول صورت وضعیت کدوم یکی از طلبکارهات رو میتونستی راضی کنی؟ تو 35 میلیون بدهی داری و 5 میلیون طلب حتی حاضر نشدی سرمایه از خودت بیاری
اشتباه من اعتماد مبتنی بر شناخت بود ولی خیلی بیش از حد و تا حدودی یک طرفه
متشکرم