Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu


نظریه خود تعیین گری چیست و چه می‌گوید؟


خود تعیین گری

چرا دنبال کردن بعضی از هدف‌ها راحت‌تر از هدف‌های دیگر است؟ چرا بعضی از هدف‌ها را به سادگی رها می‌کنیم؟ چرا حتی با وجود تعیین جایزه، انگیزه‌مان برای پیگیری بعضی از هدف‌ها بیشتر نمی‌شود؟

چرا در جمع بعضی از دوستان‌مان رضایت بیشتری را تجربه می‌کنیم؟ چرا بعضی از رابطه‌ها ما را خسته و فرسوده می‌کنند؟ چرا شرکت در یک کلاس به ما انگیزه می‌دهد اما شرکت در کلاس دیگری با همان موضوع شوق ما را می‌گیرد؟

این سوال‌ها بسیار متفاوت به نظر می‌رسند و انتظار نداریم یک نظریه به تنهایی دربارهٔ همهٔ آن‌ها اظهارنظر کند. با این حال نظریه‌ای وجود دارد که مدعی است دربارهٔ هر یک از این موضوعات، حتی اگر پاسخ کامل ندارد، لااقل حرفی برای گفتن دارد:

نظریه خود تعیین گری یا Self-Determination Theory (مخفف: SDT)

ما این نظریه را در متمم به‌‌ شکل بسیار ابتدایی و به زبان ساده به‌عنوان بخشی از دوره هدف گذاری معرفی می‌کنیم، اما به تدریج در درس‌های دیگر خواهید دید که نظریه خود تعیین گری علاوه بر انگیزش و هدف گذاری در حوزه‌های بسیار متنوعی از جمله خودشناسی، رابطه عاطفی، حمایت اجتماعی، روان‌درمانی، فرزندپروری، عزت نفس، سلامت، تحلیل محیط‌های سیاسی و نیز مباحث اجتماعی و فرهنگی کاربرد دارد (منبع).

خودتعیین‌گری یعنی چه؟

اگر برای نخستین بار با اصطلاح خودتعیین‌گری مواجه شده باشید، احتمالاً برایتان بسیار نامأنوس به نظر می‌رسد. اما اگر کمی دقت کنید، معنی خودتعیین‌گری از ترکیب واژه‌های آن مشخص است:  خود تعیین گری به این فرض اشاره دارد که انسان‌ها دوست دارند خودشان تعیین‌کننده باشند و سهم بیشتری در انتخاب‌ها و شکل‌دادن به جهان اطراف خود ایفا کنند. 

گاهی self-determination theory یا SDT را به «نظریه خودمختاری» ترجمه می‌کنند، اما در ادامهٔ این درس خواهید دید که این ترجمه اشتباه و گمراه‌کننده است. بنابراین حتی اگر «خودتعیین گری» برایتان ثقیل است،‌ باز هم بهتر از جایگزین‌های دیگری است که برای ترجمهٔ این اصطلاح پیشنهاد شده است.

دو نام مهم در تاریخچه خود تعیین گری: رایان و دسی

نظریه خود تعیین گری با دو نام گره خورده است: ریچارد رایان (Richard M. Ryan) و ادوارد دسی (Edward L. Deci).

اگر مقاله ادوارد دسی در سال ۱۹۷۱ درباره انگیزش درونی را نخستین مقاله درباره خودتعیین گری در نظر بگیریم، می‌شود گفت بیش از نیم قرن از شکل‌گیری نخستین پایهٔ این نظریه می‌گذرد (+). حدود یک دهه بعد از دسی ریچارد رایان مقالهٔ تاثیرگذار بعدی را دربارهٔ این نظریه منتشر کرد (+) و پس از آن دانشمندان و پژوهشگران بسیاری به توسعه این نظریه کمک کردند.

بنابراین با وجودی که تقریباً همه‌جا نام رایان و دسی به عنوان توسعه‌دهندگان نظریه خودتعیین‌گری مطرح می‌شود، نباید فراموش کنیم که «خودتعیین‌گری» چتری است که صدها محقق در سایهٔ آن فعالیت کرده و دستاوردهای خود را در چارچوب آن تدوین و ارائه کرده‌اند.

ادوارد دسی و ریچارد رایان در کنار یکدیگر

ادوارد دسی (راست) و ریچارد رایان – عکاس:‌ Adam Fenster (منبع)

یکی از علل استقبال گسترده از نظریه خودتعیین‌گری این است که این نظریه بیش از این که در پی ردّ نظریه‌های معاصر خود باشد، کوشید دستاوردهای پژوهشگران مختلف را یکپارچه کرده و در یک چارچوب واحد قرار دهد.

همه‌چیز در پاداش‌ و تنبیه خلاصه نمی‌شود

برای این که نظریه خودتعیین‌گری را بهتر درک کنیم، لازم است به زمینهٔ تاریخی آن هم توجه داشته باشیم. نیمهٔ اول قرن بیستم اوج قدرت روانشناسی رفتارگرا بود. همهٔ حیوانات (از جمله انسان) موجوداتی تصور می‌شدند که رفتارشان با محرک‌های بیرونی و «شوقِ تشویق» و «ترس از پاداش» شکل می‌گرفت:

  • می‌خواهی کاری انجام دهند؟ پاداش بده (یا تنبیه را قطع کن)
  • می‌خواهی کاری را انجام ندهند؟ تنبیه کن (یا پاداش را قطع کن)
  • می‌خواهی رفتاری تثبیت شود؟ پاداش را تکرار کن.
  • می‌خواهی بهتر تثبیت شود؟ از پاداش را نامنظم و پیش‌بینی‌ناپذیر استفاده کن.

این نوع نگاه در مورد انسان،‌ سگ، موش و کبوتر به یک شکل وجود داشت و به‌ کار گرفته می‌شد. اما در نیمهٔ دوم قرن بیستم و شناخت بیشتر از مغز (انقلاب شناختی) به تدریج این باور که رفتار انسان تا این حد مکانیکی است، کمرنگ شد.

نظریه‌های مختلف به میدان آمدند تا رفتار و انگیزه‌های انسان را توضیح دهند. یکی از این نظریه‌ها خودتعیین‌گری بود.

ایدهٔ اصلی در خودتعیین‌گری این بود که همه‌چیز در بیرون نیست و انسان‌ها (و بسیاری از جانداران دیگر) نیازهایی دارند که در پی ارضاء آن‌ها هستند. تأمین این نیازها آن‌قدر برای انسان‌ها مهم و ارزشمند هست که حتی بدون پاداش مستقیم بیرونی و تشویق جداگانه باز هم برای ارضاء آن‌ها تلاش می‌کنند. به زبان ساده‌تر: کارهایی هستند که خود، پاداش خودشان هستند:

برای هر یک از ما انسان‌ها کارها و فعالیت‌هایی وجود دارند که که خود، پاداش خودشان هستند. - یکی از مفروضات اصلی نظریه خودتعیین گری

اگر این فرض را بپذیریم، بلافاصله به این سوال می‌رسیم که «کارهایی که خودشان پاداش خودشان هستند چه ویژگی‌هایی دارند و کدام‌یک از نیازهای ما را تأمین می‌کنند؟»

سه ستون اصلی در نظریه خودتعیین گری

پاسخ به این سوال که «چه کارهایی پاداش خودشان هستند؟» در طول زمان تکمیل شده است. ابتدا در دههٔ هفتاد میلادی یک ویژگی در پژوهش‌ها مشخص شد و پس از آن دو ویژگی دیگر هم در کنار آن قرار گرفت. امروز بر اساس نظریه خود تعیین گری سه ویژگی وجود دارد که اگر حداقل یکی از آن‌ها در فعالیتی وجود داشته باشد، آن فعالیت این ظرفیت را دارد که بدون نیاز به هر پاداش دیگری ما را به خود ترغیب کند.

به بیان دیگر بر اساس نظریه خودتعیین‌گری «سه نیاز اصلی» وجود دارد که تأمین آن‌ها به خودی خود برای ما انسان‌ها انگیزاننده است. این سه نیاز (به ترتیب تاریخ مطرح شدن) چنین‌اند:

  • خودمختاری (Autonomy)
  • تسلط و توانمندی (Competence)
  • پیوند و ارتباط (Relatedness)

سه ستون اصلی نظریه خودتعیین گری - خودمختاری یا Autonomy - توانمندی یا Competence و ارتباط و پیوند با دیگران یا Relatedness

در ادامه با هر یک از این سه نیاز – بر اساس تعریف آن‌ها در SDT – آشنا می‌شویم:

محدودیت در دسترسی به مجموعه‌ درس‌های هدف گذاری

دسترسی کامل به این درس و سایر درس‌های هدف گذاری برای اعضای ویژهٔ متمم در نظر گرفته شده است. با عضویت ویژه به درس‌های بسیار بیشتری دسترسی پیدا می‌کنید که می‌توانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:

 فهرست درس‌های مختص کاربران ویژه متمم

با توجه به بررسی‌های ما دوستان علاقه‌مند به درس هدف گذاری از درس‌های زیر هم استقبال کرده‌اند:

  کوچینگ  |  مشاوره مدیریت  |  پرسونال برندینگ

  مدیریت زمان  |  انضباط شخصی  |  برنامه ریزی

  مهارت یادگیری  |  استعدادیابی  |  مسیر شغلی

  خودشناسی  |  افزایش عزت نفس |  | تصمیم گیری

  مذاکره  |  کار تیمی  |  گزارش نویسی

  دوره MBA (مطالعهٔ منظم درس‌ها)

تذکر: برای دسترسی به محتوای درسی که مشاهده می‌کنید، صرفاً‌ عضو شدن و پرداخت حق اشتراک کافی نیست و باید تمرین ورود به بحث (رودخانه روبیکان) را هم انجام دهید. انجام این تمرین بسیار ساده باعث می‌شود یادگیری شما افزایش پیدا کند و صرفاً حدود ۵ تا ۱۰ دقیقه از وقت شما را می‌گیرد.

دقیقاً به همین علت است که خودتعیین‌گری در هدف گذاری هم به کار می‌آید. این نظریه در این‌جا هم می‌تواند نقش تجویزی ایفا کند. یعنی به ما بگوید که چه هدفی را انتخاب کن و چه هدفی را انتخاب نکن یا هدف خود را چگونه تعریف کن تا در ادامهٔ راه انرژی و انگیزه‌ات را از دست ندهی.

این‌ها مباحثی است که به تدریج در درس‌های مختلف متمم درباره‌شان صحبت خواهیم کرد.

کتاب درباره خودتعیین گری

نویسندگان بسیاری در زمینهٔ روانشناسی، مدیریت و توسعه فردی، فصل یا فصل‌هایی از کتابهای خود را به نظریه خودتعیین گری (یا خودتعیین کنندگی) اختصاص داده‌اند.

اما کتابهایی که صرفاً‌ به این موضوع اختصاص یافته‌اند،‌ غالباً‌ کتاب مرجع هستند. یعنی برای مخاطب عام و خارج از فضای پژوهشی نوشته نشده‌اند.

اگر قصد دارید در زمینهٔ خودتعیین گری مطالعهٔ جدی انجام دهید، پیشنهاد متمم یکی از دو کتاب مرجع زیر است:

Self-Determination Theory, Basic Psychological Needs in Motivation, Development, and Wellness

این کتاب نوشتهٔ رایان و دسی است و علاوه بر شرح تاریخچه و فلسفهٔ نظریه خودتعیین گری، شش خرده‌نظریهٔ وابسته به آن و نیز کاربردهای نظریه خودتعیین کنندگی را در زمینه‌های مختلف شرح داده است.

با مطالعهٔ معرفی کتاب نظریه خودتعیین گری با این کتاب بیشتر آشنا می‌شوید.

The Oxford Handbook of Work Engagement, Motivation, and Self-Determination Theory

ویراستار این کتاب مریلن گن‌یی (Marylene Gagne) است و مشارکت‌کنندگان بسیاری از جمله خود رایان و دسی در تألیف آن همکاری داشته‌اند. اگر به طور خاص علاقه‌مندید درباره کاربردهای نظریه خودتعیین گری در محیط کار مطالعه کنید و با نویسندگان و صاحب‌نظران دیگری که دربارهٔ SDT کار کرده‌اند آشنا شوید، این کتاب گزینهٔ بسیار مناسبی است.

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری هدف گذاری به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه هدف گذاری
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۱۳ نظر برای نظریه خود تعیین گری چیست و چه می‌گوید؟

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : استرآبادی

    در بررسی سه نیازی که تامین شان لازم است برای ایجاد انگیزه در انسان،  می توان میان این موارد و مباحث عزت نفس  ارتباط برقرار کرد:

    مثلا خود مختاری (ارتباط با بحث مسئولیت پذیری و نقش ان در افزایش عزت نفس)

    توانمندی و تسلط (ارتباط با بحث افزایش عزت نفس از طریق توسعه مهارت ها‌)

    پیوند و ارتباط با دیگران (مطمئنا هر نوع ارتباطی تاثیر مثبت در تحقق خودتعیین گری ندارد و می توان به نوعی تاثیر بحث حرف و نظر دیگران چقدر برایتان مهم است؟ را در این جا نیز بررسی کرد که یک پیوند و ارتباط می تواند یکی از ستون های انگیزاننده باشد یا نباشد.)

     

    از نظر من در صورتی که در موقعیتی از عزت نفس بالایی برخوردار باشیم معمولا این سه ستون شکل می گیرد و هیچ نیازی به پاداش بیرونی نخواهیم داشت. شاید بتوان رد پای عزت نفس را حتی در بحث خودتعیین گری هم دید.

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .