Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu


سرفصل های دوره MBA (رشته مدیریت کسب و کار) | آشنایی با دروس MBA


سرفصل های دوره MBA - مدیریت کسب و کار

می‌توان گفت کمتر رشته‌ای در سطح ارشد وجود دارد که سرفصل‌های آن در حد دوره MBA متنوع و سلیقه‌ای باشد.

اگر کمی وقت بگذارید و سرفصل‌های رشته MBA یا مدیریت کسب و کار را در برترین دانشگاه‌ها و مدارس کسب و کار جهان مرور کنید، به‌سختی می‌توانید بپذیرید که همه‌ی آن‌‌ها، نام واحدی را روی مجموعه درس‌های خود گذاشته و دوره‌ی آموزشی خود را MBA می‌نامند.

مثلاً شاید برایتان جالب باشد که دوره MBA دانشگاه ییل، بسیاری از عناوین شناخته‌شده را در درس‌های پایه‌ی MBA خود ندارد. مثلاً حتی یک درس ساده با عنوان مدیریت بازاریابی در واحدهای اجباری و پایه (Core) نظر گرفته نشده و صرفاً در درس‌های انتخابی (Elective) می‌توانید چنین عنوانی را بیابید.

البته این به معنای بی‌توجهی ییل به مارکتینگ نیست؛ بلکه این مدرسه مدیریت ییل، سرفصل‌های خود را به شکل نقش‌محور (Role-based) تعریف کرده است:

ییل در درس‌های پایه و اجباری، یک درس دو واحدی به اسم مشتری (Customer) در نظر گرفته است.

درس دو واحدی دیگری به اسم رقیب (Competitor) وجود دارد. به سرمایه‌گذار (Investor) هم توجه شده و یک درس دو واحدی برای آشنایی بیشتر با سرمایه‌گذار و مفهوم سرمایه‌گذاری اختصاص داده شده است.

به شکل مشابهی برای کارکنان هم درس در نظر گرفته شده و جامعه و دولت هم بی‌نصیب نمانده‌اند.

بنابراین شما وقتی درس‌های پایه را می‌گذرانید، نمره‌ی مارکتینگ یا رفتار سازمانی ندارید و چنین درسی را نگذرانده‌اید؛ اما درس‌های مشتری‌شناسی و مسائل مربوط به کارکنان را خوانده‌اید.

هم‌چنین درسی با عنوان استراتژی نداشته‌اید، اما رقیب‌شناسی و همین‌طور قدرت و سیاست را گذرانده‌اید و در درس‌های انتخابی خود می‌توانید به سراغ استراتژی بروید.

شاید مثال ییل تا حدی برای شما مشخص کند که طراحی سرفصل‌های دوره MBA تا چه حد سلیقه‌ای است و پس از این، انتظار نداشته باشید که مدارس کسب و کار، همگی مدیریت کسب و کار را با یک چارچوب ثابت و واحد آموزش دهند.

اما در عین تفاوت عنوان‌ها، ماهیت آن‌چه آموخته می‌شود، کمابیش به هم نزدیک است. یا شاید بتوان گفت اشتراکات قابل‌توجهی در محتوای دوره‌ها وجود دارد.

ما در متمم با بررسی تعدادی از مدارس برتر کسب و کار جهان، به این نتیجه رسیدیم که در درس‌های پایه و کلیدی، می‌توان چند تم (Theme) مشترک پیدا کرد که در همه‌ی مدارس کسب و کار – حتی اگر شده با نام‌های مختلف – تدریس می‌شود.

آشنایی با این تم‌ها، فضای کلی و ماهیت رشته MBA و مدیریت کسب و کار را برای شما شفاف‌تر می‌کند و بهتر می‌توانید به نتیجه برسید که از یک درس‌خوانده‌ی MBA، چه انتظاراتی می‌رود. لازم به تأکید است که سرفصل های درس مدیریت بازرگانی و تفاوت مدیریت بازرگانی با رشته MBA در درس جداگانه‌ای بررسی شده است: معرفی مدیریت بازرگانی.

فعالیت گروهی و کار تیمی

بیشتر مدارس کسب و کار، بحث کار تیمی را در درس‌های پایه‌ی خود گنجانده‌اند.

این بحث گاهی اوقات در قالب دو درس، گاهی به شکل یک تک‌درس و گاهی هم به عنوان زیرمجموعه‌ی رفتارسازمانی مطرح شده است. اما به هر حال، حتماً مباحثی در ارتباط با «گروه» و «تیم» را در سرفصل‌ها می‌بینید و مشخص است که دوره‌ی MBA را نمی‌توان بدون چنین مبحثی کامل در نظر گرفت.

رفتار سازمانی و رهبری

رفتار سازمانی هم هنوز در بسیاری از دانشکده‌های مدیریت، یکی از درس‌های پایه و اجباری دوره MBA است. البته در برخی مراکز آموزشی، رفتار سازمانی حذف شده و زیرمجموعه‌های آن (مثلاً مذاکره، مهارت‌های مدیریتی، قدرت و سیاست) در قالب درس‌های مستقل تدریس می‌شوند.

برخی مدارس کسب و کار هم، درس رهبری (Leadership) را به جای رفتار سازمانی در درس‌های پایه قرار داده‌اند و مباحث کلیدی رفتار سازمانی را هم در سرفصل‌های درس رهبری گنجانده‌اند.

اما به‌طور کلی می‌توان گفت رهبری سازمانی (Organizational Leadership) و رهبری کسب و کار (‌Business Leadership) در مقایسه با یک یا دو دهه‌ی پیش، جایگاهی محکم‌تر و مهم‌تر دارند و حتی در مدارسی که هنوز رفتار سازمانی درس پایه است و رهبری یک درس انتخابی یا اختیاری است، بخش قابل‌توجهی از سرفصل‌های رفتار سازمانی به رهبری اختصاص پیدا کرده است.

به همین علت، تعدادی از مدارس کسب و کار، استفاده از عنوانِ «رهبری و رفتار سازمانی» را به عنوان کلاسیکِ «رفتار سازمانی» ترجیح می‌دهند.

تصمیم‌گیری

یکی از تم‌های مشترک در غالب دوره‌های مدیریت کسب و کار، تصمیم‌گیری است.

به عبارت دیگر، با قرار دادن درس تصمیم‌گیری در درس‌های پایه، دوره به شکلی چیده شده که دانشجو وادار شود آن را بگذارند و بر خلاف درس‌های انتخابی و اختیاری، نتواند آن را با درس دیگری جایگزین کند.

البته رویکرد همه‌ی مدارس کسب و کار به تصمیم‌گیری یکسان نیست. برخی از مدارس، سیلابس خود را به سمت «مدل‌های تصمیم‌گیری» برده‌اند و برخی دیگر، «روش‌های کمّی در تصمیم‌گیری» را مورد توجه قرار داده‌اند.

برخی مدارس هم، این درس را با عنوان «تصمیم‌گیری برای مدیران» ارائه می‌کنند و تحت این عنوان، ترکیبی از روش‌های کمّی و کیفی تصمیم‌گیری را آموزش می‌دهند.

طی سال‌های اخیر، به‌نظر می‌رسد که رویکردهای تازه‌ای هم در زمینه‌ی تصمیم‌گیری پدیدار شده‌اند. از جمله‌ی این رویکردها می‌توان به مطرح شدن درس‌هایی مانند «تصمیم‌‌گیری بر اساس داده‌ها و مدل‌ها» و «روش‌های کمّی و شبیه‌سازی و مدل‌سازی» اشاره کرد.

گسترش فناوری اطلاعات و دسترسی بیشتر به داده‌ها، یکی از محرک‌هایی است که به شکل‌گیری و تقویت چنین رویکردهایی کمک کرده است.

اصول و مبانی حسابداری

مبانی حسابداری هم معمولاً به عنوان یکی از درس‌های پایه در سرفصل رشته MBA در نظر گرفته می‌شود.

البته دانشگاه‌های مختلف نام‌های متفاوتی را برای این درس برمی‌گزینند: «مبانی حسابداری»، «اصول حسابداری»، «حسابداری  برای مدیران» و «حسابداری مالی» از جمله عناوینی هستند که برای مباحث حسابداری در نظر گرفته می‌شود و طبیعتاً بر اساس سلیقه و تشخیص طراحان دوره‌ها، سرفصل‌ها هم تا حدی تغییر می‌کنند.

اما در همه‌ی سرفصل‌ها، ثبت سندهای حسابداری و درک مفهوم صورت‌های مالی، جزو مفاهیم پایه‌ای است که مطرح شده و این را هم می‌دانیم که بدون آن‌ها، اساساً درس حسابداری معنا پیدا نمی‌کند.

مدیریت مالی،‌ تأمین مالی و بازار سرمایه

دانشگاه‌های مختلف بحث مدیریت مالی و تأمین منابع مالی را با عناوین مختلف و سرفصل‌های متفاوت در برنامه MBA خود گنجانده‌اند.

مسائلی مانند ساختار بازار سرمایه، نحوه‌ی تأمین مالی فعالیت‌های شرکت از طریق بازار سرمایه، مدیریت منابع و مصارف و سبد دارایی‌های سازمان، آشنایی با شاخص‌های کنترل مدیریتی سیستم‌های مالی شرکت‌ها، آلترناتیو‌های موجود برای تأمین مالی و هزینه‌ و ریسک هر یک از آن‌ها، از جمله موضوعات مورد بحث در این شاخه هستند.

شاید یکی از تفاوت‌های جدی دوره‌های MBA در ایران با دانشکده‌های برتر جهان در این است که ما جایگاه مدیریت مالی را در میان درس‌های انتخابی (و نه به عنوان یک درس پایه) می‌بینیم و بیشتر بر این باور هستیم که این درس، برای کسانی که علاقه‌ی مالی دارند، مفید است (بر خلاف رفتار سازمانی یا بازاریابی که گذراندن دوره‌های پایه‌ی آن را به نوعی واجب و ناگزیر فرض می‌کنیم).

البته طبیعتاً این موضوع در مورد گرایش مالی مصداق ندارد و در این گرایش، درس‌های مالی جدی گرفته می‌شوند.

مدیریت بازاریابی

مدیریت بازاریابی درس مهم دیگری است که در بسیاری از دوره‌های MBA، مستقل از گرایشی که دانشجو قصد داشته باشد انتخاب کند، به عنوان یک درس پایه و اجباری مطرح می‌شود.

حتی در مثال ابتدای درس در مورد دانشگاه ییل هم دیدیم که حذف اسم مارکتینگ، باعث نشده که این موضوع نادیده گرفته شود و اتفاقاً در قالب چند درس و با جزئیات بیشتر به‌ آن پرداخته شده است.

خلق ارزش و ارزش آفرینی، بخش بندی بازار، انتخاب بازار هدف، آمیخته بازاریابی و استراتژی محصول، نمونه‌‌ی مطالبی هستند که در مدیریت بازاریابی مورد بحث قرار می‌گیرند.

البته کسانی که بازاریابی را به عنوان گرایش تخصصی خود انتخاب کنند، طبیعتاً بعداً درس‌های تخصصی‌تری را هم در این زمینه می‌گذرانند.

دروس گرایش بازاریابی رشته MBA چیست؟

استراتژی و مدیریت استراتژیک

استراتژی هم درس دیگری است که معمولاً در درس‌های پایه دوره MBA گنجانده می‌شود.

این درس گاهی به عنوان استراتژی، گاهی به عنوان مدیریت استراتژیک و گاه با عناوین دیگر (مثلاً استراتژی رقابتی) در سرفصل درس‌های مدیریت کسب و کار قرار می‌گیرد.

در درس مقدماتی استراتژی، معمولاً از میان سه سطح استراتژی، سهم بیشتری به استراتژی کسب و کار و استراتژی شرکتی اختصاص پیدا می‌کند و کمی هم درباره‌ی تحلیل صنعت و تدوین استراتژی صحبت می‌شود.

در ادامه، درس‌های تخصصی‌تر به گرایش‌ استراتژی یا درس‌های انتخابی و اختیاری موکول می‌شود.

اقتصاد خرد، اقتصاد کلان، اقتصاد جهانی

عنوانی که برای درس اقتصاد به‌کار می‌رود، از یک دانشکده به دانشکده‌ی دیگر متفاوت است و رویه‌ی واحدی در این زمینه وجود ندارد.

اما مسئله‌ی مهم این است که به سختی می‌توانید یک نمونه سرفصل مدیریت کسب و کار پیدا کنید که اقتصاد، به شکلی در درس‌های پایه و اجباری آن گنجانده نشده باشد.

گاهی اوقات درس‌های اقتصاد خُرد و کلان به صورت مستقل و گاهی در قالب یک درس واحد با عنوان مبانی اقتصاد ارائه می‌شوند.

طی دهه‌ی اخیر درس اقتصاد بین‌الملل هم در بسیاری از دانشکده‌های جهان (خصوصاً دانشکده‌های اروپایی) به عنوان یک درس پایه در رشته MBA تدریس می‌شود (از جمله در Yale آمریکا و INSEAD فرانسه و IESE اسپانیا).

مدیریت عملیات و اداره فرایندها

درس مدیریت عملیات یا Operations Management در بیشتر دوره‌های MBA، جزو درس‌های Core و پایه محسوب می‌شود.

شناخت تکنولوژی‌ها، طراحی و توسعه محصول، تحلیل فرایندها و بهبود آن‌ها،‌ تشخیص گلوگاه ها، لجستیک، پیش‌بینی بر اساس داده‌ها، کنترل کیفیت، مدیریت موجودی، تحلیل ریسک، حرکت به سمت سیستم‌های Lean (ناب) و مدیریت زنجیره تأمین از جمله مباحثی هستند که در مدیریت عملیات مورد بحث قرار می‌گیرند.

ممکن است در نگاه نخست احساس کنید که این درس بیشتر برای کسانی که قرار است در کارخانجات و محیط‌های تولیدی کار کنند مفید است.

واقعیت این است که بسیاری از مباحث مدیریت عملیات، در دوران صنعتی‌شدن و گسترش کارخانه‌ها و کارگاه‌ها ریشه دارند. اما اتفاقاً این مباحث در عرصه‌ی خدمات و حتی در کسب و کارهای نوین (از جمله کسب و کارهای دیجیتال) هم می‌توانند بسیار مفید باشند و کاربردشان به کارهای فیزیکی و مکانیکی در کف کارخانه‌ها محدود نیست.

آمار و احتمال

آمار و احتمال هم از جمله درس‌هایی هستند که به تدریج جای خود را در میان درس‌های پایه و اجباری دوره MBA باز کرده‌اند.

ییل، وارتون و مدرسه‌ی بوث (شیکاگو) از جمله مدارس مدیریت و کسب و کار هستند که آمار و احتمال را در فهرست درس‌های پایه و اجباری خود گنجانده‌اند.

در کل باید تا این‌جا به نتیجه رسیده باشید که MBA به شکلی که در کشور ما رایج است، در مقایسه با بسیاری از مدارس کسب و کار برتر جهان، کیفی‌تر است و جنبه‌های کمّی آن، کمرنگ شده است.

کاهش نقش کمّیت و تحلیل داده‌ها در دوره مدیریت، می‌تواند باعث شود که فارغ‌التحصیلان مدیریت از بازوی تحلیلی محروم شده و بیشتر به افرادی کلی‌گو تبدیل شوند که چند نظریه را به یکدیگر چسبانده و بدون تطبیق آن‌ها با داده‌های موجود، صرفاً بر اساس برداشت شخصی خود به عارضه‌یابی و توصیه و تجویز در فضای سازمان‌ها و کسب و کارها بپردازند.

باز هم لازم به تأکید است که فهرست بالا، صرفاً شامل مجموعه‌ای از درس‌هاست که در تعداد بیشتری از مدارس کسب و کار، مشترک بوده‌اند.

بسیاری از دانشکده‌ها، درس‌های دیگری را هم به عنوان درس کلیدی و پایه در نظر می‌گیرند (مثلاً اخلاق در کسب و کار، اصول سازمان و مدیریت و مهارت‌های ارتباطی). حتی IESE اسپانیا که از مدارس کسب و کار برتر جهان محسوب می‌شود، درسی مثل تحول دیجیتال را هم به عنوان درس پایه و اجباری در دوره MBA خود گنجانده است.

از سوی دیگر، برخی دانشکده‌ها، تعدادی از همین درس‌های ذکرشده را هم حذف کرده یا به درس‌های اختیاری تبدیل می‌کنند (وارتون درس رفتار سازمانی را به عنوان درس پایه در سرفصل‌های خود قرار نداده است).

اما با این حال، مرور عناوین بالا، یک تصویر اولیه از فضای کلی رشته مدیریت کسب و کار در ذهن شما ایجاد می‌کند.

ثبت نام در دوره MBA متمم

متمم مجموعه‌ای از درس‌های مدیریتی را با عنوان دوره MBA به صورت آنلاین ارائه می‌کند. پیشنهاد ما این است که درس‌های دوره MBA را ببینید و تصمیم بگیرید که آیا این درس‌ها می‌توانند نیاز آموزشی شما را برطرف کنند یا نه.

اگر تصمیم گرفتید در MBA متمم ثبت نام کنید، با توجه به اینکه مطالعه‌ تدریجی دوره MBA با تمرین‌ها و حاشیه‌ها و درس‌های جانبی، حداقل یک سال از وقت شما را خواهد گرفت، پیشنهاد ما این است که یک اعتبار یک‌ساله (یک میلیون و دویست‌هزار تومان) یا دوازده اعتبار یک‌ماهه (هر ماه  ۱۶۰ هزار تومان) خریداری کنید.

طی این یک سال، علاوه بر دوره MBA به سایر درس های متمم (از جمله توسعه فردی) هم دسترسی خواهید داشت.

ثبت نام می‌کنم    تجربهٔ متممی‌ها

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری معرفی رشته MBA به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه معرفی رشته MBA