Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu


معرفی کتاب روانشناسی رهبری | روش دستیابی به کاریزما و اقتدار


کتاب رهبری

به چه کسی رهبر می‌گویند؟ رهبران سازمانی و رهبران اجتماعی چه ویژگی‌هایی دارند؟ چه می‌شود که می‌گوییم یک رهبر کاریزما دارد و رهبر دیگر کاریزما ندارد؟ نام‌های بزرگی که در عرصهٔ مدیریت، صنعت و سیاست می‌شنویم و آن‌ها را رهبران تأثیرگذار می‌دانیم در چه صفات و ویژگی‌هایی شبیه‌اند؟ آیا واقعاً مدیر با رهبر فرق دارد یا این‌ها صرفاً بازی با لغت‌ها هستند؟ چگونه می‌توان به یک رهبر کاریزماتیک تبدیل شد؟ اصلاً آیا سازمان‌ها و گروه‌ها به رهبران کاریزماتیک نیاز دارند؟ در چه شرایطی نقش رهبران پررنگ‌تر است؟ کسی که دوست دارد سال‌ها بعد یک نقش تأثیرگذار در تیم، شرکت، شهر یا کشورش ایفا کند باید چه مهارتها و توانمندی‌هایی را در خود پرورش دهد؟

این‌ها نمونه‌هایی از سوالاتی است که مایکل پاشن و اریش دیسمایر کوشیده‌اند در کتاب خود با عنوان The Psychology of Human Leadership پاسخ دهند. عنوان این کتاب را می‌توان به «روانشناسی رهبری انسان‌ها» ترجمه کرد. نویسندگان در عنوان فرعی کتاب توضیح داده‌اند که محور اصلی بحث‌شان، روش دست‌یابی به کاریزما و اقتدار است.

از آن‌جا که ما در درس‌های دیگر متمم قرار است چند مرتبه به این کتاب رهبری ارجاع دهیم و نکاتی را از محتوای آن نقل کنیم، طبق سنت همیشگی‌مان، یک مطلب کوتاه و مستقل را به معرفی این کتاب اختصاص داده‌ایم. و باز به همین علت که در درس‌های دیگر به محتوای این کتاب پرداخته خواهد شد، در این‌جا به معرفی کلی بسنده می‌کنیم.

کتابی با رویکرد روانشناسی درباره رهبری

موضوع رهبری (Leadership) موضوعی چندوجهی است که متخصصان حوزه‌های مختلف از منظرهای متفاوت به آن می‌پردازند. متخصصان مدیریت با آموزش مفاهیم رهبری می‌خواهند به مدیران کمک کنند تا نقشی فراتر از «ادارهٔ کارهای روزمرهٔ سازمان» ایفا کنند. متخصصان جامعه‌شناسی، معمولاً نقش و جایگاه رهبران سیاسی و تحول‌آفرینان اجتماعی را بررسی می‌کنند. استراتژیست‌ها به نقش رهبران سازمان در اجرای بهتر استراتژی توجه می‌کنند و خلاصه هر گروه، بسته به علایق خود، موضوع رهبری را از یک جنبه بررسی می‌کنند.

در این میان، یکی از تخصص‌های مهم مرتبط با رهبری، روانشناسی است. روانشناسان می‌توانند به اتکای دانش، تجربه و پژوهش‌های خود به رهبران سیاسی و سازمانی کمک کنند مهارت رهبری را در خود تقویت کنند و به رهبرانی قدرتمندتر و موثرتر تبدیل شوند.

کتاب روانشناسی رهبری نوشتهٔ مایکل پاشن (Michael Paschen) و اریش دیسمایر (Erich Dihsmaier) با چنین رویکردی نوشته شده است.

کتاب روانشناسی رهبری انسانی

کتابی متمرکز بر رهبری در سازمان

نویسندگان در مقدمه کتاب تأکید می‌کنند که موضوع مورد بحث آن‌ها کاربرد روانشناسی رهبری در محیط سازمان است (به عبارت دیگر، رهبری در عرصهٔ سیاست و جنبش‌های اجتماعی را بررسی نمی‌کنند). آن‌ها توضیح می‌دهند که حتی در اشاره به رهبران بزرگ سیاسی و مذهبی، صرفاً به مواردی توجه دارند که در محیط سازمانی به‌کار بیاید و مصداق داشته باشد.

این ویژگی از آن جهت جالب است که معمولاً در بسیاری از کتابهای رهبری سازمانی عکس آن را می‌بینیم. یعنی نویسنده تأکید می‌کند که «درست است که من دربارهٔ رهبری سازمانی حرف می‌زنم، اما اصول رهبری سیاسی و اجتماعی هم همین است.»

محدود کردن فضای کتاب به رهبری سازمانی باعث شده که نویسندگان راحت‌تر بتوانند روانشناسی رهبری را آموزش دهند (وقتی بحث به موضوعات پیچیده‌‌‌ای مثل رهبری سیاسی، رهبری مذهبی و رهبری جنبش‌های اجتماعی می‌رسد، تحلیل و نظریه‌پردازی دشوارتر است و به افراد متخصص‌تر و تحلیل‌های میان‌رشته‌ای نیاز دارد).

محتوای کتاب روانشناسی رهبری

کتاب روانشناسی رهبری یازده فصل دارد که فصل اول آن دربارهٔ فلسفهٔ‌ رهبری و معنای رهبری است و ممکن است محتوایش برای کسانی که مطالب انتزاعی و تئوریک را کمتر می‌پسندند، جذاب نباشد. اما فصل‌های دیگر به موضوعات ملموس‌تر و چالش‌های عملی حوزهٔ رهبری اختصاص یافته است. از جمله محورهای کتاب روانشناسی رهبری می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

◼️ کاریزما

علاوه بر فصل دوم کتاب روانشناسی رهبری که به کاریزما اختصاص یافته، نویسندگان در فصل‌های دیگر هم بارها به سراغ این موضوع رفته‌اند.‌ آن‌ها یک جنبهٔ مهم کاریزما را وجه هیجانی و عاطفی آن می‌دانند. به این شکل که می‌گویند رهبر کاریزماتیک کسی است که می‌تواند انرژی هیجانات و پاسخ‌های هیجانی پیروان خود را یکپارچه و یکسو کرده و به سمت هدفی که مناسب می‌داند هدایت کند.

پاشن و دیسمایر توضیح می‌دهد که پیروی از یک رهبر کاریزماتیک، صرفاً در پیروی عقلانی و عقلایی خلاصه نمی‌شود. بلکه مقاطعی وجود دارد که پیروان او ممکن است نتوانند بر اساس منطق، اهداف رهبر را درک کنند و حتی معنایی برای رفتارها و دستورات رهبر کاریزماتیک کشف کنند. اما رهبری که کاریزما دارد با اتکای همین کاریزما می‌تواند به آن‌ها معنا القا کند.

این کارکرد کاریزما زمانی به کار می‌آید که اهداف بزرگی وجود دارند که تصور رسیدن به آن‌ها برای پیروان دشوار است. اگر رهبر کاریزماتیک نتواند به تلاش‌ها معنا بدهد، خود پیروان نمی‌توانند امکان رسیدن به هدف را تصور کرده یا باور کنند.

◼️ قدرت

بخش قابل‌توجهی از کتاب روانشناسی رهبری به قدرت اختصاص دارد. پاشن و دیسمایر قدرت را یکی از ملزومات رهبری می‌دانند و معتقدند که پرورش مهارت رهبری یعنی پرورش مهارت اعمال مسئولانهٔ قدرت.

اما تعریفی که آن‌ها از قدرت ارائه می‌دهند با تعریفی که ما معمولاً از قدرت در ذهن داریم تفاوت دارد. آن‌ها می‌گویند قدرت یعنی «توانایی بالقوه بر تحمیل هزینه به پیروان.» ممکن است این جمله برای شما عجیب باشد. اما توضیح آن‌ها تعریف را شفاف‌تر می‌کند. به این مثال از قدرت (که در کتاب نیست اما کاملاً در راستای حرف نویسندگان است) توجه کنید:

دسترسی کامل به این مطلب برای اعضای ویژهٔ متمم امکان‌پذیر است.

◼️ هدف

یکی دیگر از محورهای اصلی کتاب روانشناسی رهبری، هدف و هدف‌گذاری است. نویسندگان توضیح می‌دهند که رهبران اقتدار و کاریزمای خود را از هدف‌گذاری‌شان کسب می‌کنند. رهبری که هیچ هدفی ندارد یا هدف جذابی ندارد و نمی‌تواند تصویری از یک آیندهٔ مطلوب و مطبوع برای پیروانش ترسیم کند، جایگاه اقتدار را کسب (یا حفظ) نخواهد کرد.

پاشن و دیسمایر تأکید می‌کنند که این نکته را همهٔ رهبران می‌دانند. اما خطایشان در این است که گاهی هدفی که تعیین و ترسیم می‌کنند، مناسب مخاطبان‌شان نیست. آن‌ها مثال می‌زنند که «۵٪ کاهش هزینه‌های تولید» به عنوان یک هدف، همهٔ ویژگی‌های کلاسیک هدف (مثلاً بر اساس مدل اسمارت در هدف گذاری) را دارد. شاید سهامداران چنین هدفی را بفهمند و درک کنند (آن‌‌هم به شرطی که این کاهش هزینه مستقیماً به سود سهام‌شان یا ارزش سهام‌شان تبدیل شود). اما یک کارمند چه حسی به این هدف خواهد داشت؟ هیچ! چنین اهدافی می‌توانند برای «مدیریت» مجموعه مناسب باشند، اما کسی با طرح چنین اهدافی به «رهبر سازمان» تبدیل نمی‌شود.

آن‌ها بارها در کتاب خود تأکید می‌کنند که رهبران دو توانایی مهم دارند:

تغییر ادراک پیروان از وضعیت موجود: این وضعیت، خوب نیست. مشکل دارد. مطلوب نیست. ضعف دارد.

ترسیم وضعیت بهتر: وضعیت دیگری وجود دارد که از اوضاع فعلی بهتر است.

ما مورد دوم را زیاد شنیده‌ایم و با آن آشنا هستیم. اما به مورد اول کمتر توجه می‌کنیم. کسانی که نتوانند ادراک از وضعیت فعلی را تغییر دهند و ضعف‌های آن را پررنگ نکنند، نمی‌توانند شوق تغییر را ایجاد کنند. این تعبیری است که نویسندگان آن را با عبارت «perceived imperfections» بیان می‌کنند.

◼️ ساختار

این نویسندگان توضیح می‌دهند که نقش رهبری زمانی اهمیت پیدا می‌کند که ساختارها ضعیف باشند. در واقع، قدرت رهبری می‌تواند ضعف‌های ساختاری را جبران کند. وقتی ساختار قوی است، نیاز به رهبر کمتر حس می‌شود. به بیان دیگر، کارکنان سازمان احساس می‌کنند زیرساخت‌هایی قدرتمند وجود دارد که حتی می‌تواند ضعف‌‌های فردی مدیر را پوشش دهد. ساختار قوی باعث می‌شود کارکنان چندان درگیر این سوال نشوند که «اگر این مدیر عوض شد چه می‌شود؟» (و چنین مدیری نمی‌تواند در جایگاه رهبر سازمان بنشیند).

در مقابل وقتی ضعف‌های ساختاری زیاد است،‌ زمینه‌ای شکل می‌گیرد تا مدیر، قدرت رهبری خود را بیازماید و نمایش دهد.

پاشن و دیسمایر ساختار را با معنای بسیار گستردهٔ آن به‌کار می‌گیرند و از زیرساخت مالی تا فرایندها، چارت و فرهنگ سازمانی را به عنوان مصداق‌های زیرساخت مطرح می‌‌کنند.

◼️ اخلاق

چنان‌که اشاره کردیم، رهبری و قدرت دو مفهوم عجین و هم‌نشین یکدیگرند. نمی‌شود از رهبری حرف زد و از قدرت صحبت نکرد. و طبیعتاً نمی‌شود از قدرت سخن گفت و بحث‌ اخلاق را نادیده گرفت. چون وقتی قدرت دارید و می‌توانید روی افراد و روی وضعیت موجود تأثیر بگذارید،‌ این سوال مطرح می‌شود که از میان گزینه‌های مختلف تأثیرگذاری، کدام اخلاقی و کدام غیراخلاقی است؟

نویسندگان علاوه بر فصل یازدهم کتاب که صرفاً به این موضوع اختصاص یافته،‌ در فصل‌های دیگر هم بارها به بحث اخلاق در رهبری اشاره کرده‌اند.

روانشناسی رهبری |‌ یک کتاب آلمانی ناتمام

کتاب روانشناس رهبری دو ویژگی مهم دارد که اگر به آن‌ها توجه نکنیم، روح و فضای کتاب را به‌درستی درک نخواهیم کرد.

نخست این‌که این کتاب، یک کتاب آلمانی است. نویسندگان کتاب آلمانی هستند و نسخهٔ اصلی کتاب هم به زبان آلمانی و با عنوان Psychologie der Menschenführung منتشر شده است. ما در ایران در فضای مدیریت و کسب و کار بیشتر با کتاب‌های آمریکایی سر و کار داریم (کافی است یک بار فهرست کتابهای مدیریتی ترجمه‌شده و مطرح در کشور را مرور کنید).

دسترسی کامل به این مطلب برای اعضای ویژهٔ متمم امکان‌پذیر است.

ارجاعات و استناد در کتاب

نویسندگان کتاب برخلاف روش رایج در کتابهای دانشگاهی، جمله‌به‌جمله و بخش‌به‌بخش به منابع و مراجع اشاره نکرده‌اند. بلکه صرفاً‌ در انتهای کتاب، یک کتابنامهٔ مشروح (معرفی منابع به همراه توضیح دربارهٔ‌ محتوا و اهمیت آن‌ها) ارائه کرده‌اند.

از این منظر، کسانی که کتاب‌های دانشگاهی مانند رهبری یوکل یا نظریه و کاربرد رهبری نورت‌هاوس را می‌پسندند، این کتاب را بی‌عیب نخواهد دانست. اما اگر کتاب روانشناسی رهبری را با کتاب‌هایی از جنس خودش – که بر اساس تجربهٔ شخصی نویسنده و برای مخاطب عام نوشته شده‌اند – مقایسه کنید، امتیاز قابل‌قبولی کسب خواهد کرد. چنان‌که در کتاب رهبری از بالای خط هم هیچ منبع و مرجعی اشاره نشده و در کتاب کشف شمال حقیقی هم نویسنده صرفاً منابعی را به عنوان «پیشنهاد برای مطالعه» مطرح کرده است (از این منظر کتاب رهبران آخر غذا می‌‌خورند وضع بهتری دارد).

اما این‌ها را نباید نقطه‌ضعف در نظر گرفت و صرفاً باید به عنوان ویژگی به آن‌ها نگاه کرد. چنان‌که در کتاب ساخت پادکست برای دانشگاهیان گفته شده، اصرار بر این‌که برای هر حرفی باید پژوهشی در کار باشد و مقاومت در برابر بیان تجربه‌ها – بدون اتکا به پژوهش‌های دانشگاهی – باعث می‌شود بخش مهمی در دانسته‌ها و تجربه‌ها مطرح نشود و مخاطبان از آن‌ها محروم بمانند.

بنابراین اشارهٔ‌ ما به این ویژگی بیشتر از این جهت است که طبقهٔ‌ کتاب را بدانید و بتوانید آن را در کنار کتاب‌های مشابهش قرار دهید و مقایسه کنید. چنان‌که همهٔ کتاب‌هایی که از آن‌ها نام بردیم، خود منبع کتاب‌های دیگر بوده‌اند و نویسندگان دیگر به آن‌ها ارجاع داده‌اند. همین کتاب روانشناسی رهبری هم مورد توجه نویسندگان مختلف قرار گرفته است (+/+/+).

ترجمه فارسی کتاب روانشناسی رهبری

کتاب روانشناسی رهبری مایکل پاشن و اریش دیسمایر با عنوان «روانشناسی رهبری انسانی» به فارسی ترجمه شده است. اما متأسفانه ما به ترجمهٔ کتاب دسترسی نداشتیم که آن را بررسی کنیم. بنابراین ممنون می‌شویم اگر دوستانی نسخهٔ‌ ترجمه را دیده یا خوانده‌اند، نظر خود را دربارهٔ ترجمه بنویسند.

اما مناسب است به این نکته اشاره کنیم که عنوان «روانشناسی رهبری» مناسب‌تر از «روانشناسی رهبری انسانی» است. چون وقتی عنوان رهبری انسانی را می‌بینیم، فکر می‌کنیم این اصطلاح دربارهٔ رهبری غیرانسانی قرار گرفته است. در حالی که اتفاقاً‌ نویسندگان کتاب دربارهٔ رفتارهای غیرانسانی هم صحبت کرده‌‌اند و حتی دربارهٔ مفهوم رهبری در قلمرو حیوانات هم حرف زده‌اند.

در زبان آلمانی هر دو اصطلاح Menschenführung و Führung برای رهبری به کار می‌روند و Menschen (انسان‌ها – Humans) صرفاً یک تأکید اضافه است (نویسندگان جایی در کتاب گفته‌اند حتی چرخاندن فرمان خودرو و هدایت اسب به اصطبل هم مصداق Leadership است و سپس گفته‌اند ما بیشتر با رهبری انسان‌ها کار داریم. به همین علت اصطلاح Menschenführung را در عنوان به کار برده‌اند). در نسخهٔ انگلیسی این کلمه – که می‌توانست به سادگی به Leadership ترجمه شود – به Human Leadership ترجمه شده و در نسخهٔ‌ فارسی هم Human Leadership که می‌شد به رهبری انسان‌ها ترجمه شود به رهبری انسانی ترجمه شده است و مخاطب ممکن است فکر کند موضوع کتاب رهبرانی هستند که رفتار انسانی دارند (Humane Leadership به جای Human Leadership).

پیشنهاد عضویت در متمم

شما با عضویت ویژه در متمم، می‌توانید به درس‌ها و آموزش‌های بسیاری از جمله موضوعات زیر دسترسی کامل داشته باشید:

  فهرست درس‌های متمم

موضوعات زیر، برخی از درس‌هایی هستند که در متمم آموزش داده می‌شوند:

  دوره MBA (یادگیری منظم درس‌ها)

  استراتژی | کارآفرینی | مدل کسب و کار | برندسازی

  فنون مذاکره | مهارت ارتباطی | هوش هیجانی |تسلط کلامی

  توسعه فردی | مهارت یادگیری | تصمیم گیری | تفکر سیستمی

  کوچینگ | مشاوره مدیریت | کار تیمی | کاریزما

  عزت نفس | زندگی شاد | خودشناسی | شخصیت شناسی

  مدیریت بازاریابی | دیجیتال مارکتینگ | سئو | ایمیل مارکتینگ

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری پرورش کاریزما به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه پرورش کاریزما
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه دوره هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۴ نظر برای معرفی کتاب روانشناسی رهبری | روش دستیابی به کاریزما و اقتدار

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .