خودافشایی مدیریت شده به عنوان یک مهارت ارتباطی ارزشمند (قسمت اول)
پیشنیاز مطالعه این درس:
از دوستان عزیز متممی انتظار میرود پس از پایان این درس:
- بتوانند مفهوم خودافشایی را تعریف کنند.
- بتوانند بین خودافشایی به عنوان صفت شخصیتی و خودافشایی مدیریت شده به عنوان مهارت ارتباطی تفاوت قائل شوند.
- تمرین درس را انجام دهند.

معلم با چند دقیقه تاخیر در کلاس حاضر میشود و به دانشجوها میگوید: بچهها ببخشید. ماشینم پنچر شده بود. مجبور شدم کنار خیابان لاستیک را تعویض کنم.
پسری که به خواستگاری یک دختر رفته است، توضیح میدهد که چند ماه با یک نفر رابطهای داشته که قرار بوده به ازدواج منجر شود. اما نهایتاً با مخالفت خانواده روبرو شده و آن رابطه قطع شده است.
یک دوست، هنگام صرف قهوه با یکی از دوستان قدیمیاش، به او توضیح میدهد که بیشتر از روی تعهد اخلاقی او را میبیند. اما دیگر مثل گذشته برای دیدن او دلتنگ نمیشود.
همکار، به همکار دیگرش میگوید که با فرزندش مشکل دارد و گاهی اوقات، از اینکه چرا تصمیم گرفته فرزند داشته باشد دلگیر میشود.
نویسنده، هنگام ارائهی گزارش در مورد یک متفکر قدیمی، توضیح میدهد که دسترسی مستقیم به آثار او نداشته و او را از طریق آثار نویسندهی دیگری میشناسد.
شما، با دیدن دوستتان، بدون هر گونه توضیح و مقدمه، سر بر شانهاش میگذارید و گریه میکنید. سپس، وقتی آرام شدید، برایش از آخرین بحران یا شکستی که برایتان پیش آمده است سخن میگویید.
همهی این موارد، یک ویژگی مشترک دارند که میتواند به ما در تعریف خودافشایی کمک کند:
در ادامهی این درس، میکوشیم طبقه بندی دقیقتری از خودافشایی ارائه کنیم و فرصتها و تهدیدهای این ابزار ارتباطی را بیشتر و بهتر بشناسیم.
نمایش کامل این مطلب برای کاربران آزاد متمم انجام میشود.
ثبت نام به عنوان کاربر آزاد متمم، سریع و رایگان است و کافی است برای خودتان نام کاربری و رمز عبور تعریف کنید.
شما با ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، به درسهای مختلفی (از جمله: استعدادیابی، سبک زندگی، هوش کلامی، افعال پرکاربرد انگلیسی، مهارتهای ارتباطی و پاراگراف فارسی) دسترسی پیدا خواهید کرد.
در صورت تمایل میتوانید تعدادی از درسهای کاربر آزاد متمم را ببینید.
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
وقتی از مدیریت خودافشایی صحبت میکنیم، منظورمان این است که فرد تا چه سطح خودافشایی خود را به شکلی آگاهانه افزایش یا کاهش میدهد.
در درسهای آتی خواهیم دید که هنر مدیریت خودافشایی میتواند نقش مهمی در موفقیت ما در رابطههای عاطفی، دوستانه و نیز روابط شغلی داشته باشد.
همچنین، اگر به بهبود مهارت ارائهی خود فکر میکنید، باید تسلط بسیار زیادی بر روی میزان و شیوهی خودافشایی داشته باشید.
تمرین (برای دسترسی به درسهای آتی در مورد خودافشایی ضروری است):
سعی کنید وضعیت خودتان را از منظر خودافشایی، تحلیل کنید و بگویید که ارزیابی شما از خودتان چگونه است.
نمیخواهیم چارچوب خشک و صلبی به شما تحمیل کنیم. اما سوالات زیر، برخی از مواردی هستند که میتوانید در مورد خودتان به آنها توجه کنید و در موردشان صحبت کنید:
در مقایسه با دوستان و نزدیکانتان، فکر میکنید خودافشایی شما در چه سطحی است؟ در چه حوزههایی خودافشایی بیشتر و در چه حوزههایی خودافشایی کمتر دارید؟ تا چه حد در مورد اینکه چه چیزی را بگویید یا نگویید، فکر میکنید؟ آیا این رفتار به صورت کاملاً اتوماتیک و درونی شده انجام میشود؟ یا بخشی از ذهن شما را به خود اختصاص میدهد؟ آیا خودافشایی شما در مورد یک موضوع خاص، در فضای فیزیکی و آنلاین، تفاوت دارد؟ آیا از خودافشایی به عنوان یک ابزار استفاده میکنید؟ آیا میزان خود افشایی طرف مقابل، به قضاوت شما در مورد زیرکی یا سادگی او و نیز قابل اعتماد بودن یا نبودن او، تاثیر دارد؟میتوانید به سراغ درس بعدی همین مجموعه، یعنی فرصتها و تهدیدهای خودافشایی بروید.
میتوانید معرفی کتاب خودم و مسائل مهمتر (اثر چالز هندی) را بخوانید. در آنجا بخشهایی از کتاب هندی را که در آن، به خودافشایی پرداخته، به عنوان نمونه آوردهایم.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مهارتهای ارتباطی و زبان زندگی به شما پیشنهاد میکند:
- مهارتهای ارتباطی (نقشه راه یادگیری)
- جستجوی نقاط ضعف ارتباطی: من در کدام بخش از مهارتهای ارتباطی نیازمند بهبود هستم؟
- ماتریس توانایی های ارتباطی
- فایل صوتی درباره مهارت ارتباطی | ارتباط، زبان زندگی است
- تاریخچه ارتباطات انسانی و تغییر انتظارات انسانها از مهارت ارتباطی
- قوانین مورفی در ارتباطات
- منظور از ارتباط موثر یا ارتباط اثربخش چیست؟ موانع ارتباط موثر کدامند؟
- چند نکته در مورد مهارت گوش دادن فعال و موثر
- خودافشایی مدیریت شده به عنوان یک مهارت ارتباطی ارزشمند (قسمت اول)
- فرصتها و تهدیدهای ناشی از خودافشایی – مهارت خودافشایی (قسمت دوم)
- مهارت سوال پرسیدن | اصول، تکنیکها و روشهای طرح سوال
- مقایسه کلمات عینی و ذهنی
- اعتمادسازی در رابطه | آشنایی با روش های جلب اعتماد
- تعریف آسیب پذیری چیست؟ آیا باید بکوشیم آسیب ناپذیر باشیم؟
- پنجره جوهری | ابزاری برای شناخت بهتر خود و دیگران
- مهارت ارتباطی: زبان منفی – زبان مثبت
- عبارات توضیحی و استفاده از آنها در گفتگو، نگارش و مذاکره
- هر مقایسهای با نوعی قضاوت کردن همراه است
- جبر محیطی پنهان در گفتگوهای ما (مهارتهای ارتباطی)
- انواع سبک های ارتباطی | با هر سبک ارتباطی چگونه برخورد کنیم؟
- روش صحیح عذرخواهی | معذرت خواهی تاثیرگذار چگونه انجام میشود؟
- معرفی منابع: کتاب هفت چالش ارتباط دنیس ریورز
- کلمات و اصطلاحات مثبت جایگزین (یوفمیزم)
- معرفی کتاب ارتباط بدون خشونت (نوشته مارشال روزنبرگ)
- درباره انتقاد کردن | چگونه انتقاد کنیم؟
- چرا در فضای آنلاین کمتر میتوانیم جلوی خودمان را بگیریم؟ | ODE چیست؟
- ارتباط دیجیتال | چند اصل برای بهبود کیفیت ارتباط ناهمزمان
- ویدئو کنفرانس | مزایا و معایب تماس تصویری چیست؟
- روش نوشتن نامه اداری | چند نکته درباره نامه نگاری و مکاتبات اداری
- سکوت قدرت درونگراها (قدرت سکوت) نوشته سوزان کین
- صراحت تمام عیار | راهنمایی برای ترکیب قاطعیت و انسانیت در محیط کار
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی
امروز که داشتم این درس و تمرینش را میخواندم، به این نتیجه رسیدم که مسئلهی خودافشایی، همچنانکه از پیشوند «خود» در آن مشخص است، تا حد زیادی «فردی» و «درونی» است.
مثلاً فکر میکنم بسیاری از دوستان من، احساس کنند که من در زمینههای زیادی خودافشایی دارم.
اما خودم میدانم که آنچه افشا میکنم به نسبت آنچه افشا نمیکنم هیچ است. ضمن اینکه ملاحظات پیچیدهای در زمینهی خودافشایی دارم. مثلاً در مثالهای کاری، همیشه مراقب هستم که حداقل حدود ۱۰ سال از ماجرا گذشته باشد.
اگر توجه کرده باشید، چند سال قبل، مثالهایم به سالهای منتهی به ۸۳ یا ۸۴ محدود بود و کم کم وارد سال ۸۶ و ۸۷ هم شدهام.
این در حالی است که از دید ناظر بیرونی - که ممکن است به تاریخ حرفها بیتوجه باشد - این حس به وجود بیاید که خودافشایی بالایی در زمینهی کسب و کار دارم.
در زمینهی رابطهی عاطفی، تقریباً مطمئنم که چیزی از جنس افشا ندارم.
اما در زمینهی احساساتم، فکر میکنم برونریزی و خودافشایی زیادی دارم. به این معنا که تقریباً همهی دوستانم - و احتمالاً بسیاری از کسانی که الان این نوشته را میخوانند - حال و هوای احساسی عمومی من و حس من نسبت به بچهها و دوستان مختلفم را تا حد خوبی برآورد میکنند.
قضاوت خودم این است که در زمینهی شکستها، خودافشایی بیشتری دارم تا موفقیتها.
همچنین بیشتر در زمینهی خاطرات تا رویدادها.
نکتهی دیگری هم هست که به نظرم مهم است. اگر جایی احساس کنم خودافشایی، میتواند جنبهی آموزشی داشته باشد و تبعات منفی نداشته باشد یا تبعات کمی داشته باشد، معمولاً در این زمینه تردید نمیکنم.
نکتهی دیگری که به ذهنم میرسد این است که حضور در شبکه های اجتماعی و به طور خاص اینستاگرام، تا حد زیادی میتواند به خود ما نشان دهد که جنس خودافشاییهای ما چیست.
لااقل اینستاگرام به من در زمینهی این خودشناسی کمک زیادی کرده است.
***
فکر میکنم در مذاکرههای کاری، از خودافشایی به عنوان یک ابزار به شکل بسیار جدی استفاده میکنم.
***
فکر میکنم در فضای فیزیکی و در جمع کوچک خودافشایی بیشتری دارم تا در فضای آنلاین و جمعهای بزرگ.
***
قطعاً خودافشایی دیگران روی قضاوت من در زمینهی هوشمندی یا ناهوشمندی آنها تاثیر دارد. اما بیش از آنکه به میزان خودافشایی توجه کنم، به موضوع خودافشایی و استراتژی خودافشایی دیگران توجه میکنم و آن را معیار قضاوت قرار میدهم.