نگاهی دقیقتر به کلمات: توسعه و پیشرفت

بیشتر عادت دارید کدام ترکیب را در گفتگوهای خود به کار ببرید: کشورهای پیشرفته یا کشورهای توسعه یافته؟
در زندگی برنامه ریزیهای خود را با چه هدفی انجام میدهید؟ پیشرفت یا توسعه؟ چه چیزی در محیط کار میتواند برای شما آزاردهنده باشد؟ اینکه جا برای پیشرفت شما در نظر گرفته نشده یا اینکه فضایی برای توسعه موقعیت شما وجود ندارد؟
ویل دورانت در کتاب لذت فلسفهی خود با مرور تاریخ بشر و تغییراتی که در سبک و کیفیت زندگیاش به وجود آمده میپرسد: آیا پیشرفت واقعیت دارد؟ و توضیح میدهد که پاسخ به این سوال چندان ساده نیست. منظور او دقیقاً چه بوده؟ پیشرفت علم یا توسعهی زندگی انسانها؟
این درس برای کاربران آزاد فعال و کاربران ویژه متمم به صورت کامل نمایش داده میشود. اگر انواع کاربران متمم را نمیشناسید، میتوانید به صفحهی زیر مراجعه کنید:
برای ثبتنام در متمم یا کسب اطلاعات بیشتر بیشتر دربارهی درسها هم میتوانید از گزینههای زیر استفاده کنید:
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری آشنایی با کلمات و ظرافتهای کلامی به شما پیشنهاد میکند:
- آشنایی با کلمات و ظرافتهای کلامی
- چرا باید کلمهها را بهتر و دقیقتر بشناسیم؟
- نگاهی دقیقتر به کلمات: توسعه و پیشرفت
- تفاوت سکون و رکود
- تفاوت | تضاد | تناقض
- بدیهی، طبیعی، واضح؟
- نگاهی دقیقتر به واژهی سرمایه
- مال، دارایی و ثروت
- تصفیه حساب و تسویه حساب
- قضاوت، داوری، پیشداوری
- ائتلاف و اتحاد
- تفاهم نامه و توافق نامه
- مصداق یا مثال؟
- همه، غالب، مهم، قابل توجه
- تلویحی و ضمنی به چه معنا هستند؟
- برخی اشتباهات رایج در نگارش کلمات
- فرهنگ واژه های فارسی سره | فریده رازی
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی
ایدهی مقایسه با شطرنج، برای من ایدهی جالب و آموزندهای بود. اگر من هم بخواهم به آن چیزی اضافه کنم میگویم:
در شطرنج، یک حرکت به تنهایی میتواند به عنوان پیشرفت یا پسرفت تفسیر شود:
کسی که پیادهاش را قربانی میکند تا وزیر روبرویی را از صفحه به بیرون براند، پیشرفت کرده است. کسی هم که اسب خود را بدون برنامه و دلیل خاصی و صرفاً به دلیل بیدقتی، در مقابل پیادهی روبرو قرار میدهد و آن را از دست میدهد، پسرفت کرده است.
اما به نظرم میرسد برای ارزیابی توسعه، لازم است کل صفحهی شطرنج را ببینیم و موقعیت کلیهی مهرههای خودمان و حریف را در نظر بگیریم.
هر حرکتی (حتی حرکتی که ممکن است در نگاه سادهتر، پسرفت محسوب شود) که بتواند جایگاه کلی من را در مقابل حریف در کل بازی بهتر کند یا زمین بازی را به زمین بهتری برای من تبدیل کند، گامی به سوی توسعه بوده است.
شاید همین است که تحقیقات میگویند شطرنج بازان حرفهای، حرکتها را نمیبینند بلکه کل صفحه را میبینند و درست همانطور که ما چهرهی انسانها را میبینیم ودر کل احساس میکنیم که حالشان بهتر یا بدتر شده، میتوانند بفهمند که با یک حرکت، چهرهی کلی صفحه بهتر یا بدتر میشود و همین است که شطرنجبازان برتر میتوانند با دهها نفر به صورت موازی بازی کنند.