تفاوت کوچ و منتور چیست؟ آیا کوچینگ و منتورینگ یک مفهوم هستند؟
کوچ (Coach) و منتور (Mentor) در سالهای اخیر از واژههای پرتکرار در فضای آموزش، مدیریت و کسبوکار بودهاند.
افراد بسیاری کوچینگ و منتورینگ را به عنوان حرفهی خود برگزیدهاند و اصطلاحاتی مانند کوچ کسب و کار، منتور کسب و کار، کوچ فروش و کوچ تحول فردی بسیار بیشتر از گذشته به گوش میخورند.
شاید تا به حال این سوال در ذهنتان شکل گرفته باشد که کوچ کیست؟ و تفاوت کوچ و منتور در کجاست؟ آیا کوچینگ و منتورینگ واقعاً دو فعالیت مجزا و مستقل هستند؟ یا صرفاً دو نام متفاوتند که برای یک مفهوم و فعالیت یکسان به کار میروند؟
این درس را به بررسی تفاوت کوچ و منتور اختصاص دادهایم.
کسانی که مطالعات ساده و نهچندان عمیق در این باره دارند، آمادهاند تا به سرعت به شما پاسخ دهند. آنها تفاوتهایی مانند موارد زیر را مطرح خواهند کرد:
منتورینگ بیشتر در فضای کسب و کار معنا پیدا میکند. به این شکل که فرد باتجربهتر کمک میکند فردی کمتجربه بتواند مسیر رشد و یادگیری را در محیط شغلی خود بهتر و سریعتر طی کند.
اما کوچینگ میتواند حوزههای بسیار متنوعی را پوشش دهد. کوچینگ علاوه بر کسب و کار میتواند در توسعه فردی، مدیریت و رهبری سازمانی، کار تیمی، بهبود کیفیت زندگی و طی کردن مسیر شغلی به کار بیاید (+).
همچنین گفته میشود منتورینگ بیشتر از جنس توصیه و راهنمایی و دستور است. اما در کوچینگ، مربی سعی میکند کمتر به سراغ مداخله مستقیم برود و بیشتر نقش تسهیلگر را ایفا کند. به این معنا که با پرسیدن، شنیدن، همراهی و همفکری باعث شود فرد بتواند خودش را بهتر کشف کند (+).
اما کمی بررسی بیشتر نشان میدهد که چنین تعریفها و توصیفهایی دقیق نیستند و به همین سادگی نمیتوان دربارهٔ تفاوت مربیگری و منتورینگ حکم صادر کرد.
در ادامه توضیح خواهیم داد که بسیاری از صاحبنظران معتقدند مرز میان دو مفهوم کوچ و منتور چندان مشخص نیست. کوچها و منتورهای فراوانی را میتوانید بیابید که مدعیاند با گروه دیگر تفاوت دارند، اما در عمل به همان کار مشغولند. در مقابل ممکن است دو کوچ یا دو منتور پیدا کنید که از عنوان یکسانی استفاده میکنند، اما کار متفاوتی انجام میدهند.
بعد از اینکه این بحث را شرح دادیم، به این موضوع میپردازیم که افرادی که معتقدند کوچینگ با منتورینگ تفاوت دارد، هر یک از این دو فعالیت را چگونه تعریف میکنند؟
محققان: تفاوت کوچ و منتور مشخص نیست
طرفداران منتورینگ نخستین کاربردهای مفهوم منتورینگ را به آثار هومر باز میگردانند و توضیح میدهند که منتورینگ یکی از فعالیتهای قدیمی و آشنا برای بشر بوده است.
علاقهمندان کوچینگ هم اصرار دارند که پرسشگری سقراط را باید شبیه کار یک کوچ دانست. چون او میکوشید با سوال کردن، مسیر فکر و اندیشهی مخاطب را تغییر دهد.
ظاهراً در این چند هزار سال، اختلاف جدی میان کوچها و منتورها وجود نداشته است. اما اکنون که این فعالیتها به یک حرفه تبدیل شدهاند، مسئله فرق کرده و طرفداران هر یک از این دو مفهوم، میکوشند حد و مرز خود را با طرف مقابل مشخص کنند.
در زمینهی کوچینگ و منتورینگ با دو دستهی مختلف از صاحبنظران روبهرو هستیم:
- دستهی اول کسانی هستند که کسبوکار یا حرفهی خود را بر کوچینگ یا منتورینگ بنا کردهاند. بسیاری از این افراد در دورههای آموزشی مختلف هم شرکت کرده و مدارک متنوعی دریافت کردهاند و اکنون در حال کسب درآمد از این فعالیت هستند. برخی از آنها هم کتابهایی در این حوزه نوشته و اعتباری مضاعف کسب کردهاند و جایگاه قدرتمندتری را در اختیار دارند.
- دستهی دوم محققان و صاحبنظران دانشگاهی هستند که کتابها و مقالات و مطالعات این حوزهها را بررسی کرده و از منظری دقیقتر و نگاهی تحلیلی و انتقادی به موضوع نگاه میکنند.
کسانی مثل گاروی (Robert Garvey)، استوکس (Paul Stokes) و مگینسون (David Megginson) را میتوان نمایندگان قدرتمند دستهی دوم دانست (+).
بسیاری از صاحبنظران دانشگاهی (از جمله افراد نامبرده) تأکید میکنند که تفاوت میان کوچینگ و منتورینگ چندان شفاف و مشخص نیست. آنها کتابها و مقالات بسیاری را بررسی کردهاند و نشان میدهند که این واژهها بارها به جای یکدیگر به کار رفتهاند.
مگینسون و همکاران در کتاب نتیجه گرفتن از کوچینگ کار جالبی انجام دادهاند (+):
دسترسی کامل به مجموعه درسهای مرتبط با کوچینگ و منتورینگ برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.
اعضای ویژهی متمم علاوه بر دسترسی به درسهای کوچینگ و منتورینگ به مجموعهی گستردهای از درسها به شرح زیر دسترسی پیدا میکنند:
البته بررسیهای ما نشان داده که علاقهمندان به کوچینگ و منتورینگ از میان فهرست فوق، معمولاً برای مطالعهی درسهای زیر وقت میگذارند:
خودشناسی | شخصیت شناسی | کار تیمی | مذاکره
مهارت ارائه | مهارت ارتباطی | زندگی شاد | عزت نفس
پرسونال برندینگ | مشاوره مدیریت | مدیریت زمان
دوره MBA (مطالعهی منظم همهی درسها)
#کوچینگ #منتورینگ #مشاوره مدیریت
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری کوچینگ به شما پیشنهاد میکند:
- کوچینگ | مقدمه و ورود به دوره کوچینگ متمم
- تفاوت کوچ و منتور چیست؟ آیا کوچینگ و منتورینگ یک مفهوم هستند؟
- تیموتی گالوی | بازی درونی به چه معناست؟
- کوچ کیست و کوچینگ چیست؟
- چهار سطح کوچینگ | مشخص کنید در کجای طیف قرار میگیرید
- کوچینگ مدیران اجرایی
- مدیر در نقش کوچ | مرور و خلاصهٔ یک مقالهٔ مهم
- کوچینگ عملکرد | یک کوچ عملکرد چه کارهایی انجام میدهد؟
- لایف کوچینگ چیست؟ کوچینگ زندگی شامل چه کارهایی است؟
- کوچینگ مبتنی بر شواهد | اهمیت شواهد علمی در آموزش و ارائه خدمات کوچینگ
- ویژگیهای کوچ حرفه ای و موفق | شایستگیهای کوچینگ
- اخلاق حرفه ای در کوچینگ | اصول اخلاقی در کوچینگ چه هستند؟ | بخش اول
- اخلاق حرفه ای در کوچینگ | اصول اخلاقی در کوچینگ چه هستند؟ | بخش دوم
- روش جایگزین دریافت بازخورد از دیگران
- کاربرد هوش مصنوعی در کوچینگ
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : مهدی - علیزادگان
سلام به همه متممی های عزیز و گرامی
این نه آن آبست کاتش را کند خاموش (م.امید)
واقعا این داستان کوچ و منتور برای من داستانی شده نگفتنی و انقدر در این موارد زیاد شنیدم که گاهی از همه اینها دوری میکنم و خودم را خلاص میکنم. علت این امر این است که در جامعه ایران همه چیز اول به صورت یک نمایش و تظاهر وارد میشود برخی از این همه چیزها بالاخره بعد از مدتی جایگاه یافته و اثر بخشی خود را پیدا میکنند و برخی هرگز.
یکی از عبارات "مشاوره" هست.
حوالی سال 70 که با نوشتن نرم افزارهای کاربردی تحت محیط FoxPro برای خودم در حین جوانی ، جویای نامی بودمT وارد بازار IT شدم. خیلی وقتها پیش میآمد که ما (من و دیگرانی مثل من) برای اینکه وجههای از خودمان نشان بدهیم که مقبول باشد میگفتیم که ما "مشاور" شما هستیم و اینجا هستیم، تا شما بهترین راه حل را به کار بگیرید.
این در ظاهر عالی بود اما مگر "مشاوره" کار هر کسی هست؟ به صرف گفتن یک لغت که نمیشود خود را به سطوح بالا رساند. بعدها فهمیدم با بیان اینکه ما "مشاور" شما هستیم چقدر زیان خوردیم و متوجه نشدیم که از هرجایی شده اطلاعات کسب میکردیم و برای اینکه جایگاه خودمان را حفظ کنیم بسیار عرق جبین میریختیم و کفش آهنین پاره میکردیم و متقاضی و مشتری هم خوشحال و شاد اطلاعات را میگرفت و بعد ، قرارداد را با دیگری می بست.
یک روز برای مدیر یک شرکت ساختمانی داشتم دموی نرم افزار خودم را میدادم به همان مدیر گفتم ما مشاور شما هستیم. مدیر کارکشته این شرکت که محاسن سفیدی داشت و حدود هفتاد سال سن داشت از سر لطف و محبت گفت پسرم ، در کار ما وقتی می گویند مشاور یعنی کسی که حداقل 30 سال خاک کارش را خورده باشد و کارکشته باشد شما خودت هنوز به سی سال نرسیدی و به همین جهت نمیدانی که "مشاور" و "مشاوره" ساز و کارش چیست. منظورش این بود که نباید لفظ "مشاور" رو بی اعتبار کنی. در یک لحظه متوجه شدم که مغزم با تمام توان پردازشی درحال کار است و دنبال جواب سریع میگردد که ناگهان بارقهای از امید مرا خلاص کرد و به ایشان گفتم :"بله شما درست می فرمائید، صنعت ساختمان به شکل مهندسی آن در ایران قدمتی 300 ساله دارد اما کل مدت عمر کامپیوتر با اغماض به بیست سال میرسد، بنابراین در قیاس با قدمت امور ساخت و ساز اگر برای 300 سال 30سال تجربه برای مشاوره کافی است احتمالا برای 20 سال هم 2 سال شروع خوبی است" .
پاسخ من به ایشان، خیلی خوش نشست، اما منجر به قرارداد نشد. ولی من نکته مهمی را دریافت کردم بدون اینکه باور کنم تا اینکه سالها بعد که کسب و کار خودم را راه اندازی کردم دیدم چقدر همه چیز سخت است و چقدر خوب میشد اگر کسی یا تیمی بود که من با استعانت از ایشان می توانستم بهتر عمل کنم و زودتر به نتیجه برسم. بسیار کلاسها رفتم و کارگاهها شرکت کردم و به بسیاری اقتدا کردم و البته از MBA دوری میکردم (از هرچیزی که مُد میشد و ساختگی می شد و در هر بقالی یافت میشد، دوری میکردم (همانطور که به امروز از کتابهای آلن دوباتن و کتاب سازی های به نام ایشان دوری میکنم) . اما بالاخره آن کلاس MBA مدیریت صنعتی را هم رفتم . بعد نوبت انواع منتور و مربی شد که در بازار ما خدا رو شکر مانند "مشاور" (که من زمانی از سر نادانی و نابلدی خودم را به آن متصف میکردم) بسیار بوده است.
غرض از اینهمه قصه بافی این بود که من قبول دارم که مفاهیمی مانند منتور و مربی وجود دارند و حتی افرادی در ایران و دنیا واقعا هستند که منتور و مربی درست و حسابی محسوب میگردند و تحقیقات زیادی این امر را اثبات میکند و من نیز میتوانم نام بسیاری را بیاورم. اما تجربه شخصی من که طبیعتا جهان شمول هم نیست، حاکی از این است که منتور و مربی واقعی آن کسی نیست که رفته درس مربی گری و منتورگری خوانده باشد و یا هدف منتورینگ و مربی گری را از دوران اولیه زندگی طی کرده باشد. البته شاید در خود نگرشی مبنی بر راهنمایی و هدایت دیگران داشته باشد اما برای من اینگونه است که اگر کسی بیاید بگوید من منتور شما یا مربی شما در فلان کار و برای فلان مقصود هستم بیشتر فاصله میگیرم و تصور میکنم با یک رویه اشتباه روبرو هستم.
دو سال پیش با هر آنکس که توانستم پیدا کنم که یا مدعی منتورینگ و مربی گری بود و یا دیگران اصرار داشتند ، ارتباط برقرار کردم و متوجه شدم در بهترین حالت افراد خوب و سالم و صادقی هستند که از آگاهی و دانش خوبی برخوردارند و از همین رو تعریقشان از مربی گری و منتورینگ در واقع همان استاد و مدرس بود که در کلاس درسشان کمی هم کارگاه برگذار میکردند و همه غالبهای یکسانی در برخورد با مسائل و موارد دارند. مثلا روی یک مدل خاص شخصیت شناسی (که قطعا آنرا بهترین میدانند) اصرار دارند و مابقی را رد میکنند. یا مثلا یکی معتقد به SWOT است و دیگری آنرا کاری عبث میداند و یا تعبیری دیگر را ترویج میکند. اما نمیدانند یا نمخواستند باور کنند که ، هر کسی شاید در پوسته و ظاهر مسئله ای مشترک با دیگران داشته باشد اما در درون نیاز به کار فردی و خاص دارد.
من در این متن فقط تجربه شخصی خودم را نوشتم و اگر چه این درس را حاوی مطالبی میدانم که باید صحبت میشد اما فقدان چهارچوبی که بتواند به من در انتخاب و شناسایی منتور و مربی به صورت عملی کمک بکند را بیشتر حس میکنم. تفاوت این دو عبارت چندان مهم نیست چرا که واقعا موضوعاتی نیستند که بشود روی تفاوتهای آنها اتکاء کرده و از آگاهی بوجود آمده بهره برد.
از دید شخصی و سلیقه ای من که خودم و فقط در مورد خودم تجربه کرده ام،(بنابراین می تواند تغییر کند) اینگونه است که منتور و یا مربی و یا هر عنوان دیگری که باشد کسی است که میتواند به ما یا گروه ما در بهتر شدن شرایط و حصول بهره ورتر نتایج کمک کند. کمکی که منطبق با مسائل و مشکلات من و تیم من باشد و نه تکرار یک نسخه تکراری. و اینگونه هم نیست که مثلا الکس فرگوسن اگر بیاید و در تیم مربی تیم ملی ما بشود حتما میتواند تیم ملی را به مصاف منچستر یونایتد برده و برنده بیرون بیاید.
و آخرین حرف من ، خودتان باشید و به خودتان اتکاء کنید و برای اینکه ضعفی را برطرف کنید سراغ هر مدعی و حلال مسئله نروید بلکه به قصد رشد و تعالی به دنبال بهترین کسی باشید که در آن امور تجربیات واقعی و ارزشمند دارد. مربیان و منتورهای واقعی و جدی وقت خود را باکسانی میگذرانند که پتانسیل رشد و تحول را دارند و برای همین به دنبال افراد جدی و مسئولیت پذیر و حرفه ای میروند.
همواره شاد و سلامت و پر انرژی باشید
سپاس