تعریف شناخت (Cognition) چیست؟
- روانشناسی شناختی چیست؟
- کلمات عینی و کلمات ذهنی
- منظور از انتزاع یا تجرید (Abstraction) چیست؟
- مفهوم رفتارگرایی و شرطی سازی
- بتوانند واژه Cognition یا شناخت را تعریف کنند.
- بتوانند تصمیم بگیرند که چه زمانی از کلمهی شناخت یا Cognition استفاده کنند.
- بتوانند رابطهی بین مدل ذهنی و شناخت را تشریح کنند.

واژه شناخت یا Cognition از جمله واژههایی است که به صورت گسترده در روانشناسی به کار برده میشود.
استفاده از مشتقات دیگر آن مانند Cognitive (شناختی) هم در حوزههای دیگر علم – از جمله مدیریت – فراگیر شده است.
به عنوان مثال، در بحث استخدام، بارها میشنویم که از اهمیت داشتن یا نداشتن مهارتهای شناختی یا Cognitive Skills صحبت میکنند.
جدا از اینکه دانشی تحت عنوان Cognitive Psychology یا روانشناسی شناختی هم داریم که از زیرمجموعههای مهم دانش روانشناسی محسوب میشود.
با مروری که به کتابها و مقالات متعددی که این واژه را تعریف کردهاند، به نتیجه میرسیم که تعریفهای بسیار متنوعی از این واژه ارائه شده است.
با این حال بخشهایی از تعریف شناخت وجود دارد که میتواند برای آنچه ما در متمم در درسهایی مانند مدل ذهنی و تفکر نقادانه لازم داریم کافی باشد (+):
وقتی یک موجود (انسان، حیوان، یک حشره یا هر موجود دیگر) بتواند تصویری از دنیای بیرون را در درون مغز خود بسازد میتوانیم بگوییم که او به شناختی از دنیای اطراف دست یافته است.
گاهی میگویند توانایی شناخت، به معنای توانایی یک موجود در خلق و نگهداری یک تصویر درونی (Internal Representation) از دنیای بیرونی (External Presentation) است.
در ادامه به شرح بیشتر تعریف شناخت میپردازیم و سپس اشارهی کوتاهی به نقدهای تعریف فوق خواهیم داشت:
به احتمال زیاد، بعد از این درس طولانی، خودتان به خوبی میتوانید حدس بزنید که چرا بحث شناخت و Cognition در سلسله درسهای تفکر نقادانه مطرح شده است.
ما در هر لحظه:
- یا در حال ارزیابی و اصلاح تصویر درونیمان از جهان اطراف هستیم
- یا میکوشیم تصویرهایی را که دیگران دیدهاند و ساختهاند بخوانیم و بشنویم و بر اساس آن تصاویر درونی خود را اصلاح کنیم.
- یا میکوشیم آنچه را در ذهن خود به عنوان مدلی از جهان اطراف ساختهایم، به دیگران منتقل کنیم و تصویر درونی آنها را تغییر دهیم.
تمرین:
فرصت خوبی است تا با خود فکر کنید (و اگر دوست داشتید با ما هم به اشتراک بگذارید) که توسعهی تکنولوژی و ابزارهای ارتباطی و شبکه های اجتماعی، چه تاثیراتی بر تواناییهای شناختی ما داشتهاند (یا به صورت بالقوه میتوانند داشته باشند).
همچنین فکر کنید که این ابزارهای مدرن، کدام قسمتها از Internal Representation را در ذهن ما تغییر میدهند؟ تصویر جهانی که ما میبینیم و حس میکنیم، با تصویری از جهان که بیست یا سی سال قبل (یا هزار سال قبل) ساخته میشد، چه تفاوتهایی دارد؟
بدیهی است ما در اینجا، به شکل علمی نظریه پردازی نمیکنیم. بلکه فقط به عنوان یک نرمش فکری، میکوشیم با پاسخ دادن به این سوالات، کمی مفهوم Cognition را بهتر درک کنیم.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تفکر نقادانه به شما پیشنهاد میکند:
- تفکر نقادانه (Critical Thinking) – معرفی درس
- مایکل کرایتون: دانشمند بودن هم یک شغل است
- تعریف تفکر نقادانه – درباره تاریخچه نقد و نقادی
- تفکر نقادانه در چه زمینههایی کاربرد دارد؟
- کتاب راهنمای تفکر نقادانه (پرسیدن سوالهای بجا)
- فکر کردن نقادانه چیزی شبیهِ خاکشویی است
- چهار پایه اصلی تفکر نقادانه
- خودمحوری چیست و چرا میتواند مانع تفکر نقادانه باشد؟
- روش چیست؟ روش شناسی چیست؟ (درباره متد و متدولوژی)
- روش علمی چیست؟ چه ادعایی علمی است؟ آیا همه چیز باید علمی باشد؟
- تفکر نقادانه: گشت و گذاری در تاریخ منطق
- تعریف شناخت (Cognition) چیست؟
- تعریف تفکر چیست؟ چه زمانهایی فکر میکنیم؟
- تعریف گزاره چیست؟
- گزاره های اثباتی در برابر گزاره های هنجاری | پوزیتیو در برابر نرماتیو
- استدلال چیست؟ فرم استاندارد یک استدلال را چگونه بنویسیم؟
- تفکر نقادانه: “روایت، انشا و ادعا” با “بحث و استدلال” تفاوت دارند
- تفکر نقادانه: ادعا و ادعاشناسی
- چتر مفهومی یا واژه های چتری
- کتاب واقع نگری (کتاب واقعیت) | هانس روسلینگ
- فیک نیوز چیست؟ | اخبار جعلی چگونه فراگیر شد؟
- فیک نیوز | Fiskkit در تلاش برای نبرد با اخبار جعلی و مقالات تحلیلی ضعیف
- شکافهای سیاسی | دوقطبی شدن جامعه چه معنایی دارد؟
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : طاهره خباری
در کتاب تکنوپولی از نیل پستمن، خواندم میتوان قدمت تکنولوژی که موجب عصر اطلاعات شد را از صنعت چاپ به بعد در نظر گرفت. به این شکل، به نظرم صنعت چاپ توانست دانش، تجربیات، خاطرات و ... را که موجب توانایی شناختی میشود و پیش از آن عمدتا به شکل سینه به سینه نقل میشد و یا دسترسی فوقالعاده محدودتری به آنها وجود داشت را گسترش و وسعت دهد و باعث شود که تصویر اساسا متفاوتی از جهان به وجود آید.
از طرفی اگر بیست یا سی سال قبل را با حال حاضر مقایسه کنیم، مشخص است که با توسعه سریعتر تکنولوژی (از رادیو و تلویزیون و ماهواره گرفته تا کامیپوترهای خانگی و موبایل) و همچنین گسترش شبکههای اجتماعی و دسترسی آسانتر افراد به آنها، این تفاوتها هم بیشتر شده است.
به نظرم شاید بتوان گفت که این تکنولوژیها کمک کرده که هم تصاویر درونی بسیار بیشتری به وجود آید و هم تصاویر درونی با سرعت بیشتری پخش شود که روی هم رفته، توانایی شناختی را افزایش میدهند.
مثلا با گسترش ابزارهای ارتباطی و شبکههای اجتماعی، افراد بسیاری با به اشتراکگذاری گسترده خاطرات و احساسات و تجربیات خودشان، در قالب تصویر و یا کلمات، به انتقال تصاویر درونیشان میپردازند.
از طرفی به نظرم با شدت گرفتن این نوع ابزارها آن هم به این شکل، علاوه بر تصاویر درونی خودمان که به طور مستقیم از تجربیاتمان بدست میآوریم با صدها و یا شاید هزاران تصاویر درونی دیگران هم مواجه میشویم که شناخت و ادراک ما را از دنیای بیرون و محیط اطراف تحت تاثیر قرار میدهد.