Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu


اختلال اضطراب اجتماعی چیست؟ (فوبیای اجتماعی یا جمعیت هراسی)


اهداف و انتظارات آموزشی متمم در این درس
کد درس: ۳۹۴۸۶
پیش نیاز مطالعه درس اضطراب اجتماعی:

از دوستان عزیز متممی انتظار می‌رود پس از مطالعه‌ی این درس:

  • بین خجالتی بودن و اضطراب اجتماعی یا جمعیت هراسی تفاوت و تمایز قائل شوند.
  • به خاطر بسپارند که اضطراب اجتماعی، حتی شکل شدید خجالتی بودن هم نیست. بلکه به کلی متفاوت است و مفهوم متفاوتی را در خود دارد.
  • خجالتی بودن را به عنوان یک ویژگی شخصیتی و نه یک ایراد شخصیتی بپذیرند.
اختلال اضطراب اجتماعی یا جمعیت هراسی یا فوبیای اجتماعی

چند دهه قبل، اصطلاح فوبیای اجتماعی یا Social Phobia یا جمعیت هراسی در میان روانشناسان بسیار رایج بود.

با ویرایش و تکمیل نسخه‌های جدید‌تر DSM، به تدریج اصطلاح علمی‌تر اختلال اضطراب اجتماعی یا Social Anxiety Disorder جایگزین شد.

اگر چه هنوز هم روانشناسان و روانپزشکان، در صحبت با بیماران خود، از اصطلاح‌های ساده‌تر و قابل درک‌تر جمعیت هراسی و فوبیای اجتماعی استفاده می‌کنند.

اجازه بدهید ابتدا حرف آخر را بزنیم و بعد وارد جزئیاتِ بحث شویم:

تفاوت شرم و فوبیای اجتماعی چیست؟

اگر احساس می‌کنید که گرفتار اضطراب اجتماعی هستید، بد نیست به یک مشاور سر بزنید. آنها می‌توانند با دانش و تخصص خود به شما کمک کنند.

اما حدس ما این است که بسیاری از کسانی که فکر می‌کنند گرفتار جمعیت هراسی یا فوبیای اجتماعی یا اختلال اضطراب اجتماعی هستند، صرفاً خجالتی هستند.

اگر شما هم تا اینجا به این باور رسیده‌اید، در درس‌های آینده می‌توانید بیشتر و بهتر با این ویژگی خود و نحوه‌ی مدیریت و استفاده‌ی بهینه از آن آشنا شوید.

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری خودشناسی به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه خودشناسی
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۳۵ نظر برای اختلال اضطراب اجتماعی چیست؟ (فوبیای اجتماعی یا جمعیت هراسی)

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : طاهره خباری

    خجالتی‌ها، ترجیح می‌‌دهند در برخی محیط‌های اجتماعی قرار نگیرند. اما اگر مجبور باشند می‌توانند گلیم خودشان را به هر حال از آب بیرون بکشند (حتی با فشار درونی یا صرف انرژی بیشتر).

    خواندن این جملات من را یاد دو خاطره انداخت:

     

    * خاطره‌ی اول:

    اولین تجربه‌ی تدریس من در دانشگاه، مهر ماه سال ۱۳۸۸ بود.

    یادم می‌آید تا آن موقع در حضور جمعی با بیش از حدوداً ۲۰ نفر صحبت نکرده بودم و اولین کلاس من در دانشگاه جمعیتی حدوداً ۴۰ نفر داشت.

    وقتی که شروع به صحبت کردم، کاملاً متوجه شدم که صدایم می‌لرزد و اینکه نمی‌توانم ذهنم را خیلی جمع و جور کنم و جملات را آنگونه که دلم می‌خواهد شمرده و واضح بگویم.

    اما تقریباً پس از دو سه جلسه، حضور در چنین جمع‌هایی و صحبت کردن در آنجا برایم عادی شد و در حال حاضر با وجود اینکه هنوز، هم درون‌گرا بودن و هم خجالتی بودن را ترجیح می‌دهم و دوست دارم، تعامل با دانشجویان متعدد و بودن در چنین جمع‌هایی را نیز دوست دارم.

     

     

    * خاطره‌ی دوم:

    روز جلسه‌ی دفاع از پایان‌نامه‌ی ارشد نیز اضطراب و ترس عجیبی را تجربه کردم.

    با وجود اینکه آن موقع تجربه‌ی یک سال تدریس در دانشگاه را داشتم ولی به دلیل حضور افرادی مثل داور، باز هم چند دقیقه‌ی اول شروع دفاعیه، فشار بیش از اندازه‌ای را روی خودم احساس می‌کردم ولی پس از چند دقیقه توانستم بر خودم مسلط شوم و جلسه‌ی دفاع را به خوبی به اتمام برسانم.

    این تجربه باعث شد که چند سال بعد، ترس و اضطراب کمتری را در جلساتی مانند جلسه‌ی مصاحبه‌ی استخدامی داشته باشم و بتوانم با فشار و صرف انرژی کمتری، آنگونه که دلم می‌خواهد صحبت کنم.

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .