Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
دوره آموزشی هدف گذاری (کلیک کنید)


کتاب ارتباط بدون خشونت | زبان زندگی | مارشال روزنبرگ


زبان زندگی

نام مارشال روزنبرگ (Marshall Rosenberg) با اصطلاح «ارتباط بدون خشونت» گره خورده است. او که سال‌ها درباره مدل ارتباط بدون خشونت صحبت کرده و کارگاه‌های آموزشی برگزار کرده بود، در سال ۱۹۹۹ کتابی را با همین عنوان، یعنی «ارتباط بدون خشونت؛ زبان زندگی» منتشر کرد و باقیماندهٔ عمرش را به تبلیغ و ترویج این ایده اختصاص داد.

در این درس روزنبرگ را کوتاه و مختصر معرفی می‌کنیم و سپس به خلاصه کتاب ارتباط بدون خشونت می‌پردازیم. در پایان هم کمی دربارهٔ نقدها و ایرادهایی که بر مدل ارتباط بدون خشونت وارد است صحبت خواهیم کرد.

چند نکته از زندگی مارشال روزنبرگ

مارشال روزنبرگ در سال ۱۹۳۴ به دنیا آمد و در سال ۲۰۱۵ (هشتاد‌و‌یک سالگی)‌ درگذشت. او پس از این که تحصیلات خود را در روانشناسی بالینی تا مقطع دکتری در دانشگاه ویسکانسین-مدیسن به پایان رساند و حدود یک دهه به کار درمان مشغول بود. اما این روند ادامه پیدا نکرد.

او به نتیجه رسیده بود که بسیاری از تنش‌ها، سختی‌ها و خشونت‌هایی که در ارتباط میان انسان‌ها پیش می‌آید، اجتناب‌ناپذیر است و کافی است انسان‌ها بیاموزند الگوی ارتباطی خود را اصلاح کنند. روزنبرگ مدل ارتباطی پیشنهادی خود را «ارتباط بدون خشونت» یا «Nonviolent Communication» نامید که گاهی به اختصار به شکل NVC  (ان‌.‌وی.‌سی) به آن ارجاع داده می‌شود.

عکس مارشال روزنبرگ

مارشال روزنبرگ چند دهه دوره‌هایی با موضوع مدیریت تعارض برگزار می‌کرد. اما در آن دوره‌ها به جای ادبیات و چارچوب‌های رایج در مدیریت تعارض، الگوی مدل مد نظر خودش را آموزش می‌داد.

تجربهٔ طولانی و مکرر اجرای کارگاه آموزشی و فرصت کار در کنار بزرگانی چون کارل راجرز به او کمک کرد به تدریج مدل خود را تکمیل کند. حاصل این تلاش و تجربه همان چیزی بود که امروز در قالب کتاب «ارتباط بدون خشونت» در اختیار ماست. او برای کتاب خود عنوان فرعی «A language of life» یا «زبان زندگی» را برگزید. تعبیری که هنوز هم رایج است و به کار می‌رود.

ارتباط بدون خشونت چیست؟

تجربه‌های روزنبرگ در زندگی شخصی او را به این نتیجه رسانده بود که زبان نقش مهمی در شکل‌گیری یا از بین رفتن همدلی و همراهی میان انسان‌ها دارد. به بیان دیگر، او باور داشت که گاه انتخاب چند کلمه یا چند جمله می‌تواند تنشی را که میان دو نفر شکل گرفته آرام کند یا بالعکس. چنان آتشی برافروزد که هر دو طرف در شعله‌هایش بسوزند.

خود ما هم در فارسی از تعبیرهایی مثل زخم زبان استفاده می‌کنیم و این را پذیرفته‌ایم که زبان و کلمات می‌توانند اثری عمیق و ماندگار داشته باشند.

اگر این فرض را بپذیریم، دیگر خشونت را نمی‌توان به خشونت فیزیکی محدود کرد. قرار نیست کسی حتماً با چوب بر سرمان بزند یا چاقویی بر تن‌مان فرو کند تا بگوییم هدف خشونت قرار گرفته‌ایم. کلمات، جمله‌ها و حتی پیام‌های غیرکلامی هم می‌توانند مصداق خشونت باشند. این را هم می‌دانیم که همین خشونت کلامی، اگر کنترل و مهار نشود، می‌تواند عامل شکل‌گیری خشونت فیزیکی هم باشد.

روزنبرگ بر اساس چنین نگرشی بحث «ارتباط بدون خشونت» را مطرح کرد. او کوشید چارچوبی ارائه کند که دیگران بتوانند به این چنین سوالاتی پاسخ دهند:

  • آیا دیگری در ارتباط با من خشن برخورد کرده است؟
  • آیا من در ارتباط با دیگران و حرف زدن با او خشونت داشته‌ام؟
  • آیا من در گفتگوهای درونی که با خود دارم، به خودم خشونت می‌ورزم و با خودم خشن برخورد می‌کنم؟

او پیشنهاد کرد برای پاسخ دادن به چنین سوالاتی ارتباطات را بر اساس یک مدل چهاربخشی ارزیابی کنیم:

ارتباط بدون خشونت - مدل چهار مرحله ای زبان زندگی

  در گام اول باید مشاهده‌گر خوبی باشیم. مشاهدهٔ خوب دو بخش دارد. یکی دیدن، شنیدن و دریافت تمام پیام‌هایی است که از سوی طرف مقابل برای ما ارسال می‌شود. دیگر این که بکوشیم و بتوانیم این پیام‌ها را از قضاوت‌های خودمان تفکیک کنیم.

این جمله را در نظر بگیرید:

  • تو اصلاً برای وقت ما ارزش قائل نیستی.

چنین جمله‌ای از جنس قضاوت است. اگر علت را از گوینده بپرسند خواهد گفت:

  • چون در سه جلسه‌ای که اخیراً داشته‌ایم، هر بار حداقل نیم ساعت تأخیر داشته‌ است.

جملهٔ دوم از جنس مشاهده است و به یک «فکت» اشاره می‌کند. هر ناظر بیرونی هم که این فرد را ببیند، این گزاره‌ را تأیید خواهد کرد. اما جملهٔ اول، چیزی از جنس قضاوت در خود دارد. در واقع، فکت با قضاوت در هم‌آمیخته شده است. این که فردی چند بار تأخیر داشته را نمی‌توان لزوماً معادل ارزش قائل نبودن برای وقت دیگران دانست. فرض‌های دیگری هم در این بین بوده‌اند و ما بر اساس آن‌ها نتیجه‌گیری و قضاوت کرده‌ایم (مثلاً این که حتماً او می‌توانسته برنامه‌اش رو جوری بچیند که به موقع برسد. و قطعاً می‌دانسته که ما به شروع به موقع حساس هستیم و تکرار این تأخیرها را قطعاً باید معادل بی‌احترامی دانست و …).

روزنبرگ نمی‌گوید که این نوع نتیجه‌گیری‌ها حتماً و قطعاً اشتباه هستند. حرف او این است که وقتی مشاهده و قضاوت را ترکیب می‌کنید، بعد از مدتی خودتان هم در تشخیص و تفکیک آن‌ها دچار مشکل می‌شوید. حتی اگر قصد قضاوت دارید، آن را جدا از مشاهده بیان کنید:

  • در سه جلسه‌ای که اخیراً داشته‌ایم، هر بار حداقل نیم ساعت تأخیر داشته‌ای. باورش سخت است که هر سه بار غیرقابل‌اجتناب بوده است. از طرفی قطعاً می‌دانستی که ما هم کارهای دیگری داشته‌ایم که به خاطر این جلسه جابه‌جا کرده‌ایم. بنابراین حتماً برای وقت‌مان ارزش قائل نبوده‌ای که بی‌توجه به این‌ها، مکرراً تأخیر داشته‌ای.

  در گام دوم باید بتوانیم احساسات خود را تشخیص دهیم. یعنی متوجه شویم که آن چه دیده‌ایم، چه احساساتی در ما برانگیخته است. هم‌چنین باید بکوشیم این احساسات را تا حد امکان برای طرف مقابل بیان کنیم.

فرض کنید دوست یا شریک عاطفی شما به حرف‌هایتان گوش نمی‌دهد و فقط منتظر است حرف‌تان تمام شود و حرف‌های خودش را بزند. قطعاً احساس بدی در شما برانگیخته می‌شود. اما «احساس بد» و «احساس خوب» کافی نیست. روزنبرگ می‌گوید که باید دقیق‌تر باشید. آیا خشمگین شده‌اید؟ ناراحت شده‌اید؟ به خاطر تکرار این رفت سرخورده‌ شده‌اید؟ تحقیر شده‌اید؟

روزنبرگ تأکید می‌کند که تا ما احساسات خود را دقیق نشناسیم، ریشه‌های آن‌ها را به درستی تشخیص نخواهیم داد. و طبیعتاً‌ اگر ریشهٔ یک احساس را به خوبی نشناسیم، نمی‌توانیم آن را مدیریت کنیم. ضمن این که حتی اگر طرف مقابل هم بخواهد برای از بین رفتن احساس منفی تلاش کند، تا زمانی که نوع و جنس آن احساس را نشناسد، دقیقاً نمی‌داند چه کاری از دستش برمی‌آید.

حرف زدن با دیوار

شاید شما هم دیده و شنیده باشید که گاهی اوقات یک فرد هنگام شکایت از شریک عاطفی‌اش می‌گوید: «وقتی با او حرف می‌زنی انگار که داری با دیوار حرف می‌زنی!»

در همین جملهٔ ساده،‌ مشاهده و قضاوت در هم آمیخته. علاوه بر این، احساس گوینده هم به شکل شفاف مشخص نیست. حتی نمی‌دانید دقیقاً چه انتظاری دارد. مثلاً اگر شریک عاطفی‌اش فریاد بزند یا لیوانی را به سمت دیگر خانه پرتاب کند، طبیعتاً دیگر مثل دیوار رفتار نکرده. اما آیا مشکل این فرد حل شده است؟

  گام سوم، تشخیص نیازهاست. اگر احساسی در ما برانگیخته شده، احتمالاً نیاز یا انتظاری داشته‌ایم که تأمین نشده است. شناخت نیاز یعنی شناخت ریشهٔ احساس. فرض کنید کسی پیام شما را بسیار دیر جواب داده است و شما خشمگین هستید. افراد بسیاری ممکن است پاسخ پیام خود را دیر دریافت کنند و تعدادی از آن‌ها هم احتمالاً خشمگین می‌شوند. اما آیا خشم همهٔ این افراد یک ریشه دارد؟ لزوماً نه. این احساس مشابه می‌تواند در نیازهای متفاوتی ریشه داشته باشد:

  • من می‌خواهم حس کنم برایت اهمیت دارم.
  • کار من گیر کرده بود و در آن لحظه گرفتار شده بودم. من به یک پشتوانه نیاز دارم.
  • من به یک رابطهٔ برابر نیاز دارم. می‌دانم اگر خودم دیر پاسخ بدهم، با من بد برخورد می‌کنی. اما خودت برایت مهم نیست چه زمانی پاسخ دهی.

آن‌چه در این‌جا دیدید، صرفاً‌ سه نمونه است. شما به سادگی می‌توانید ده‌ها فرض دیگر را هم فهرست کنید. واضح است که هر یک از این ریشه‌ها راهکار متفاوتی می‌طلبند. روزنبرگ معتقد است بسیاری از خشونت‌ها در ارتباط به این علت شکل می‌گیرند که ما به طرف مقابل نمی‌گوییم واقعاً چه نیاز و انتظاری داریم.

  گام چهارم، بیان صریح خواسته است. یعنی به طور مشخص به طرف مقابل بگوییم از او چه می‌خواهیم و دوست داریم چگونه رفتار کند.

روزنبرگ معتقد است که ما معمولاً از این که صریح و ساده به طرف مقابل بگوییم چه می‌خواهیم، ابا داریم. حتی بخواهیم خواسته‌مان را مطرح کنیم، آن را به شکل سلبی مطرح می‌کنیم و نه ایجابی. یعنی نمی‌گوییم چه کار کن. بلکه می‌گوییم چه کارهایی نکن. حالا طرف مقابل باید حدس بزند که چه کارهایی باید بکند تا ما راضی شویم. این جمله را در نظر بگیرید: «به وقت ما بی‌احترامی نکن.»

این جمله سلبی است. کسی که این جمله را می‌شنود، نمی‌داند دقیقاً باید چه کار کند. اما جمله‌های زیر را در نظر بگیرید:

  • یک یا دو بار تأخیر برای همهٔ ما پیش می‌آید. اما اگر جلسه‌ای تأخیر داشتی، جلسهٔ بعد انتظار داریم یک ساعت قبل از همه، این‌جا نشسته باشی.
  • تأخیر برای همه پیش می‌آید. اما تو که از یک ساعت قبل متوجه شده بودی با این ترافیک به موقع نمی‌رسی،  باید به مسئول جلسه زنگ می‌زدی و اطلاع می‌داد. همان ساعت چهار‌و‌نیم که دیدی محال است پنج برسی، زنگ می‌زدی و خبر می‌دادی. نه این که ما را تا پنج‌و‌نیم منتظر بگذاری.

همان‌طور که می‌بینید، جمله‌های بالا درخواست کاملاً شفافی دارند و طرف مقابل بهتر متوجه می‌شود که بعداً باید چگونه رفتار خود را اصلاح کند.

مدل ارتباط بدون خشونت روزنبرگ تا چه حد معتبر است؟

محدودیت در دسترسی کامل به دوره مهارت های ارتباطی

دسترسی کامل به این درس و ۴۵ درس دیگر دربارهٔ مهارت های ارتباطی برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است. تا کنون ۱۰۷۸۶ نفر از متممی‌ها مجموعاً ۸۳۶۰ تمرین در درس‌های مرتبط با مهارت ارتباط موثر ثبت کرده‌اند.

با عضویت ویژهٔ متمم علاوه بر این ۴۵ درس به هزاران درس دیگر از جمله درس‌های زیر دسترسی خواهید داشت:

  روانشناسی پول | مذاکره | تصمیم گیری | مدیریت جلسه

  خودشناسی | شخصیت شناسی | تحلیل رفتار متقابل

  کوچینگ | مشاوره مدیریت | توسعه فردی | یادگیری

  استعدادیابی | هوش هیجانی | عزت نفس | برندسازی شخصی

  دوره MBA (پیگیری منظم مجموعه درس‌ها)

ثبت نام    تجربه‌ٔ متممی‌ها

عناوین اصلی در کتاب ارتباط بدون خشونت

نثار از صمیم قلب
ارتباطی که محبت را مسدود می‌کند
مشاهده بدون ارزیابی
شناسایی و ابراز احساسات
قبول مسئولیت احساسات خود
تقاضایی که زندگی را غنی می‌سازد
دریافت همدلانه
قدرت همدلی
ارتباط محبت آمیز با خود
ابراز کامل خشم
مدیریت تعارض و میانجیگری
استفاده حفاظتی از قدرت
آزاد کردن خود و مشاوره با دیگران
ابراز قدردانی از دیگران در ارتباط بدون خشونت

ترجمهٔ کتاب ارتباط بدون خشونت

این کتاب توسط آقای کامران رحیمیان و با هماهنگی مارشال روزنبرگ به فارسی ترجمه شده و هم‌اکنون نشر اختران آن را به بازار عرضه می‌کند. ترجمهٔ کتاب، ساده و روان است و خواننده به راحتی می‌تواند با آن همراه شود.

نشر اختران ترجمهٔ چند کتاب دیگر را هم در همین حوزه در قالب مجموعه ارتباط بدون خشونت ارائه کرده است.

خرید مجموعه کتابهای ارتباط بدون خشونت (سایت نشر اختران)

خرید و دانلود نسخه الکترونیکی کتاب ارتباط بدون خشونت (فیدیبو)

خرید و دانلود نسخه الکترونیکی کتاب ارتباط بدون خشونت (طاقچه)

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مهارتهای ارتباطی و زبان زندگی به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه مهارتهای ارتباطی و زبان زندگی

سوال‌های پرتکرار دربارهٔ متمم

متمم چیست و چه می‌کند؟

متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.

فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟

هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه»  دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص می‌‌‌کند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری می‌توانید نقشه راه‌های مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.

هم‌چنین در صفحه‌های دوره MBA و توسعه فردی می‌توانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.

هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیم‌سال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.

آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

هم‌چنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آن‌ها را می‌توانید در فروشگاه متمم ببینید.

با متمم همراه شوید

آیا می‌دانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور می‌توانید به جمع متممی‌ها بپیوندید؟

سرفصل‌ها  ثبت‌نام  تجربهٔ متممی‌ها

۳۰ نظر برای کتاب ارتباط بدون خشونت | زبان زندگی | مارشال روزنبرگ

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .