Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu


نقض کپی رایت | تولیدکنندگان محتوا چگونه از تله استفاده می‌کنند؟


نقض کپی رایت

فرض کنید در قالب یک کار تیمی، دشوار و زمان‌بر، یک واژه‌نامه (یا دیکشنری) نوشته‌اید و معنا و معادل واژه‌های مختلف را در آن آورده‌اید. برای تک‌تک کلمات، وقت گذاشته‌اید و منابع مختلف را بررسی کرده‌اید و اکنون فکر می‌کنید، محصولی ارزشمند و با کیفیت برای ارائه به بازار در اختیار دارید.

اما در فاصله‌ی زمانی نسبتاً‌ کوتاهی، فرد یا موسسه‌ای دیگر می‌آید و یک کپی از واژه‌نامه‌ی شما را به نام خودش به بازار عرضه می‌کند.

این کار چندان هم دشوار نیست. کافی است حروف‌چینی و چیدمان صفحات را کمی تغییر دهد، جمله‌بندی شما در تعریف بعضی واژگان را عوض کند و برای اطمینان، کمی هم از واژه‌نامه‌های دیگر کپی کند و به کار شما بیفزاید.

چگونه می‌شود کپی بودن را اثبات کرد؟

نویسندگان دائره‌المعارف‌ها و واژه‌نامه‌ها، چند دهه است که به ایده‌ی جالبی در این زمینه رسیده‌اند. آن‌ها لابه‌لای مطالب خود،‌ برخی اطلاعات اشتباه یا واژه‌های تقلبی را می‌گنجانند. این واژه‌ها معمولاً Fake Word یا Ghost Word‌ نامیده می‌شوند.

یکی از کسانی که درباره‌ی این شیوه به شکل رسمی حرف زده،‌ ارین مک‌‌کین (Eric McKean) است که اگر به زبان و زبان‌شناسی علاقه‌مند باشید، احتمالاً نامش برایتان آشناست و سخنرانی او در سایت تد را دیده‌اید.

ارین مک‌کین بر این نکته تأکید می‌کند که نوشتن واژه‌نامه از روی واژه‌نامه‌های دیگر، کاری غیراخلاقی و سود بردن از زحمت دیگران است. اگر فرد یا موسسه‌ای می‌خواهد واژه‌نامه بنویسد، حتماً به این نتیجه رسیده که واژه‌نامه‌های قبلی مناسب یا قوی نیستند و طبیعی است باید خودش از اول، درباره‌ی واژه‌ها تحقیق کند. در غیر این صورت، مشخص می‌شود که نیازی به عرضه‌ی یک واژه‌نامه‌ی جدید نبوده است.

او در سال‌های اخیر به عنوان یکی از ویراستاران New Oxford American Dictionary فعالیت کرده است (ویراست دوم و پس از آن).

نقض کپی رایت - عکس دیکشنری انگلیسی آمریکایی - متعلق به آکسفورد

ظاهراً مک‌کین چند مرتبه به این نکته اشاره می‌کند که دیکشنری‌ها گاهی کلمات تقلبی در خود دارند و کپی‌کارها باید مواظب باشند که وقتی کپی‌ کردنشان افشا شود، آبرویشان می‌رود.

محدودیت در دسترسی کامل به این مجموعه درس

مجموعه درس‌های تولید محتوا، استراتژی محتوا و دیجیتال مارکتینگ برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده‌اند.

  تعداد درس‌ها: ۸۵ عدد

  دانشجویان این درس: ۸۹۹۴ نفر

  تمرین‌های ثبت‌شده: ۷۲۳۵ مورد

هم‌چنین با فعال کردن اشتراک ویژه به درس‌های بسیار بیشتری دسترسی پیدا می‌کنید که می‌توانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:

 فهرست درس‌های مختص اعضای ویژهٔ متمم

البته بررسی‌های آماری ما نشان داده که علاقه‌مندان به درس‌های استراتژی محتوا و تولید محتوا، از میان مجموعه درس‌های متمم به مطالعه‌ی درس‌های زیر بیشتر علاقه‌مند بوده‌اند:

  دیجیتال مارکتینگ  |   بازاریابی محتوا  |  سئو

  سواد دیجیتال  |  شبکه های اجتماعی  |  تسلط کلامی

  گیمیفیکیشن  |  ایمیل مارکتینگ  |  اسلایدسازی

  جستجو با گوگل  |  مدل کسب و کار

  دوره MBA (مطالعه‌ی منظم درس‌های مدیریت و کسب و کار)

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

تجربه‌ی شما از این نوع تله‌ها چه بوده است؟ آیا مثال دیگری را جایی خوانده‌اید یا به چشم‌تان خورده است؟

آیا پیش آمده که در کتاب‌ها، وب یا شبکه‌های اجتماعی، ببینید فردی یا مجموعه‌ای محتوای دیگران را کپی کرده باشد، اما در چنین تله‌هایی گرفتار شود؟ (تله‌ای که ممکن است عمداً یا سهواً به وجود آمده باشد).

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تولید محتوا به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه تولید محتوا
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۱۵ نظر برای نقض کپی رایت | تولیدکنندگان محتوا چگونه از تله استفاده می‌کنند؟

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : محمدرضا قره‌داغی

    نیم‌سال تحصیلی دوم سال 90، دومین ترم ورود به شریف بود.

    کم‌کم همه‌ی هم‌کلاسی‌ها همدیگر را شناخته بودیم و می‌دانستیم که چه کسی نان بازوی خود را می‌خورد و چه کسی با نان خوردن از بازوی دیگران مشکلی ندارد.

    گروه ما جزو قوی‌ترین گروه‌ها بود. برای پروژه‌ی پایانی درس ارتباطات یکپارچه بازاریابی، بررسی یکی از کارخانجات خودروسازی داخلی را انتخاب کرده بودیم. پروژه را با قدرت و سرعت پیش می‌بردیم. پروژه در آخرین قسمت‌های کار بود و استاد از کار ما بسیار راضی بود و در کلاس درس هم این را مطرح کرده بود که پروژه‌ی این گروه به‌عنوان یک نمونه‌ی موفق و چارچوب‌مدار، قابل قبول است.

    درپایان یکی از کلاس‌ها، یکی از هم‌کلاسی‌ها که اتفاقاً استاد یکی از دانشگاه‌های کشور بود و برای گرفتن ارشدی مجدد آمده بود به صراحت از من خواست که کل پروژه را به ایشان تقدیم کنم تا وی بررسی نماید!

    به احترام موی سفید و سن زیاد وی گفتم:" چشم؛ منتهی فرصت دهید تا آنرا تکمیل کنم"

    با استاد درس هماهنگ و با هم‌گروهی‌ها صحبت کردم. به این نتیجه رسیدیم که با تغییراتی از نوع تله، پروژه را به وی بدهیم. بعد از یک هفته پروژه را به وی دادیم.

    استفاده از برخی اصطلاحات خوددرآوردی و یا طراحی ساختاری مفروض و برگرفته از ذهن گروه از جمله‌ی این تغییرات بود.

    یکی از تله‌هایی که به‌یاد دارم استفاده از مخفف SP برای salesperson بود. مخففی اشتباه که فقط خودمان می‌دانستیم یعنی چه.

    مورد دیگر، قرار دادن واحدهایی نا‌مرتبط در برخی از قسمت‌های ساختار بود که ظاهراً درست بود ولی هیچ ارتباطی با واحد بالادستی خود نداشت.

    فکر می‌کنم 4 یا 5 تله قرار داده بودیم و استاد درس را هم در جریان گذاشته بودیم.

    و این هم‌کلاسی عزیز در پروژه‌ی خود! که فقط عنوان را عوض کرده بود و حتی متن و افعال و اشکال را تغییر نداده بود و مثلاً در یک خودروسازی دیگر بررسی کرده بود، گفت: " یکی از مزیت‌هایی که می‌تواند به این خودروسازی در زمینه‌ی IMC کمک کند، استفاده از SP مناسب است، موردی که سایر خودروسازی‌ها ندارند"

    استاد هم فرمودند: " بسیار هم عالی! فقط SP یعنی چه؟"

    هنوز که هنوز است، چهره‌ی بهت‌زده‌ی دوستمان که یک نگاه به من می‌کرد و با استیصال به دنبال اصطلاح SP می‌گشت و یک نگاه به استاد که چه جوابی بدهد، جلوی چشمم است!

    خدا از سر تقصیرات ما بگذرد! آنجا بود که متوجه شدم وقتی پشت صندلی دانشجویی می‌نشینی، حتی اگر چهل سال هم داشته باشی، شیطنت به سراغت می‌آید!

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .