Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
دوره آموزشی مقدمه‌ای بر تفکر سیستمی (کلیک کنید)


در سیستمهای پیچیده، شکل مکانیکی تعادل به معنای مرگ سیستم است


اهداف و انتظارات آموزشی متمم در این درس
کد درس: ۲۹۷۵۴
پیش نیاز مطالعه این درس: از دوستان عزیز متممی انتظار می‌رود پس از پایان مطالعه این درس:
  • بتوانند برای تعادل مکانیکی مثال بزنند.
  • بتوانند برای تعادل در سیستمهای اجتماعی مثال بزنند.
  • بتوانند تفاوت مفهوم «تعادل در سیستم‌های پیچیده» و «تعادل در سیستمهای مکانیکی» را شرح دهند.
تعادل در سیستم های پیچیده

بحث تعادل در سیستم‌های مکانیکی را حتماً از دوران دبیرستان به خاطر دارید..

در سیستمهای مکانیکی، تعادل همواره با  سکون  یا لااقل با  پیش‌بینی پذیری  همراه بوده است.

همان بحثی که معمولاً تحت عنوان قانون دوم نیوتون مورد بحث قرار می‌گیرد:

اگر برایند نیروهای وارد بر یک جسم صفر باشند، آن جسم سرعت خود را حفظ می‌کند. به عبارتی، اگر ساکن باشد، ساکن می‌ماند و اگر در حال حرکت باشد، بدون تغییر سرعت به حرکت خود ادامه می‌دهد.

نسیم طالب در ادامه‌ی بحث در مورد سیستمهای پیچیده، به سراغ مفهوم تعادل در سیستمهای پیچیده می‌رود.

اما اجازه بدهید قبل از آشنایی با شیوه‌ی تحلیل نسیم طالب، ابتدا به نکته‌ی کوتاهی در مورد شاخص قیمت سهم در بورس اوراق بهادار توجه کنیم:

تعادل در سیستمهای پیچیده

همین چالش‌هاست که باعث می‌شود، نسیم طالب، بر این نکته تاکید کند که تعادل مکانیکی و نیز تعادل به شکلی که در علوم اجتماعی مطرح می‌شود در مورد سیستم‌های پیچیده الزاماً کاربرد ندارد:

دسترسی کامل به این مطلب برای اعضای ویژهٔ متمم امکان‌پذیر است.

 

تا اینجای بحث می‌توان به نسیم طالب ایراد گرفت که نه تعادل و نه دوری از تعادل را به صورت شفاف تعریف نکرده است (اگر چه این کار را بعداً در کتاب ریسک خاموش یا The Silent Risk انجام داده است).

با این حال، مثال‌هایش تا حدودی بحث را شفاف می‌کنند.

تمرین:

آیا در محیط زندگی یا محیط کسب و کار، مثال‌هایی در ذهن دارید که خودمان یا دیگران، به اشتباه بکوشیم شکلی از تعادلی مکانیکی را ایجاد و برقرار کنیم؟

      شما تاکنون در این بحث مشارکت نداشته‌اید.  

     برخی از دوستان متممی که به این درس علاقه مندند:    معصومه فردوس مقدم ، سکینه شفیعی نژاد ، محمد مقیمی ، محمدهاشم حسینی ، محمدامین کاظمی فر

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مدیریت در شرایط ابهام به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه مدیریت در شرایط ابهام
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۶۲ نظر برای در سیستمهای پیچیده، شکل مکانیکی تعادل به معنای مرگ سیستم است

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : مریم رئیسی

    * به نظرم بسیاری از مسائلی که عرف جامعه محسوب میشن و باور اکثریت مردم هستند و فاکتورهایی که برای یک زندگی نرمال در نظر میگیرند, همه به نوعی سعی دارند که سیستم پیچیده ی انسان و زندگی انسان رو به سمت تعادل مکانیکی سوق بدن.

    مثلا روندی که از نظر عرف جامعه همه باید طی کنیم به این صورت هست : اول تحصیلات عالیه _ مثلا سالیان پیش داشتن دیپلم رسیدن به یک نقطه ی خوب تحصیلی محسوب میشد, بعد شد لیسانس, امروزه هم که دیگه لیسانس به درد نمیخوره و حداقل باید فوق لیسانس داشته باشی _ بعد از اون رفتن به سرکار, ترجیحا یک کار ثابت با حقوق ثابت, بعد ازدواج, بعد بچه دار شدن, بعد بازنشستگی, نگهداری از نوه ها و ...

    اگر کسی تصمیم بگیره وارد دانشگاه نشه, یا در سنی که متعارف و مورد قبول جامعه هست ازدواج نکنه, یا نخواد که بچه دار بشه, یا جا و مکان ثابت نداشته باشه و دائم در سفر باشه و... از نظر دیگران زندگی متعادلی نداره و همه بسیج میشن که این فرد که  رو ببرن به سمت یک زندگی نرمال و متعادل و معمولی.

    در صورتی که, اگر با ادبیات نسیم طالب بخوایم بگیم, به نظرم هر سیستم پچیده ای, که در اینجا انسان هست, نقطه ی تعادل یا پادشکنندگی منحصر به فرد خودش رو داره. وضعیتی که برای یک نفر مطلوب هست برای دیگری ممکنه نامطلوب باشه. ( محمدرضا شعبانعلی عزیز هم مطلبی در روزنوشته ها دارن با عنوان در جستجوی نقطه ی عدم تعادل مطلوب که کاملا به این مبحث مربوطه ).

    * ایجاد تعادل بین کار و زندگی یا کار و تفریح که از طرف عموم جامعه بسیار بیان میشه هم تلاش دیگری برای ایجاد تعادل در سیستم پیچیده هست. به نظرم در اینجا سعی بر ایجاد تعادل اجتماعی دارند. یعنی کار و تفریح دو نیروی متضاد در نظر گرفته میشه که باید در یک نقطه به تعادل برسند, مانند تعادل در عرضه و تقاضا.

    کسی هم که زندگیش به  هشت ساعت کار و هشت ساعت خواب و هشت ساعت تفریح! تقسیم بندی نشده باشه از نظر عموم مردم متعادل و نرمال نیست.

    * آموزش و پرورش هم جائیه که سعی داره تعادل مکانیکی رو ایجاد کنه. در محیط آموزشی و مدرسه, پذیرفته نیست که دانش آموزی در یک درس ضعیف باشه و در درس دیگری بسیار عالی. همه ی سعی خودش رو انجام میده که دانش آموزان در همه ی دروس به یک سطح تقریبا برابر برسند و همچنین همه ی دانش آموزان هم باید مثل هم باشند. معدل گیری و به دست آوردن متوسط نمره ی همه دروس, نشانه ای از سعی در ایجاد این تعادل مکانیکی میتونه باشه.

    * کاری که فرهنگستان زبان انجام میده به نظرم مصداقی از ایجاد تعادل مکانیکی باشه. اینکه سعی میکنن که از ورود واژه های بیگانه به سیستم زبان جلوگیری کنند و به ضرب و زور برای هر واژه ی جدیدی که از زبانهای دیگه وارد شده معادل سازی میکنند, در صورتی که همین موضوع میتونه باعث پویایی و رشد زبان بشه.

    * وقتی که در روابطمون, اکثر اوقات از سبک رفتاری اجتناب استفاده کنیم, تا به خیال خودمون مبادا در رابطمون تنش و بگومگویی ایجاد بشه, به نظرم داریم تلاش میکنیم که به اشتباه تعادل مکانیکی رو در رابطه ایجاد کنیم.

    * وقتی که مثلا من در پارک با دیدن تاب, کودکانه ذوق میکنم و میخوام که تاب بازی کنم, اما بعد به خودم نهیب میزنم که یک فرد بالغ و عاقل و نرمال در ملا عام کودکانه رفتار نمیکنه, به نظرم سعی در ایجاد تعادل مکانیکی دارم.

    و یا وقتی دائما به خودمون نهیب میزنیم و در درونمون یادآوری میکنیم که باید همیشه قوی و استوار باشیم, نباید دلمون بلرزه, نباید کم بیاریم و... باز هم داریم با یک سیستم پیچیده برخورد نادرستی انجام میدیم.

    * میدونیم که مراقبه و ایجاد آرامش لازم و ضروری هست. اما سعی در اینکه زندگیمون رو تا حد زیادی آرام کنیم و آرامش زیاد داشته باشیم و تا حد توان دغدغه ها و چالشهامون رو کم کنیم, به نظرم به نقطه ی مرگ, از نگاه نسیم طالب, می رسیم.

    * همین موضوع در مورد محافظت زیاد از باورها و عقایدمون هم صدق میکنه. سیستم باورها با تنش و چالش رشد میکنه. اینکه سعی کنیم از هر بحث و نظر مخالفی دوری کنیم و چشم و گوشمون رو بر دیدن و شنیدن عقاید مخالف ببندیم تا تعادل ذهن و باورمون بهم نخوره داریم برخورد مکانیکی انجام میدیم.

    * گاهی می شنویم که حتی افرادی که بسیار ثروتمند هستند به طوریکه هر چه اراده کنند میتونن به دست بیارن, دچار ناامیدی و پوچی میشن و حتی دست به خودکشی میزنند.

    به نظرم این افراد در برابر مشکلات, البته اگر از استثناهایی مانند مرگ و بیماری لاعلاج  بگذریم, مقاوم (strength ) میشن. یعنی هر مشکلی رو به راحتی از سر راهشون بر میدارن و مشکلات براشون تنش و چالشی ایجاد نمیکنه.

     

     

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .