Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
دوره آموزشی هدف گذاری (کلیک کنید)


هورمسیس: گاهی اوقات، کمی زهر می‌تواند پادزهر باشد


اهداف و انتظارات آموزشی متمم در این درس
کد درس: ۲۵۸۴۴

از دوستان متممی انتظار می‌رود در پایان این درس بتوانند:

  • واژه هورمسیس (Hormesis) را به خاطر بسپارند و در سایر بحث‌های مرتبط با مدیریت سیستم‌ها، آن را به کار ببرند.
  • هورمسیس را به عنوان رفتار یک سیستم، به صورت ساده تعریف و تشریح کنند.
  • توضیح بدهند که چرا مفهوم هورمسیس برای نسیم طالب در مواجهه با سیستمهای پیچیده جذاب و مهم است.
  • توضیح بدهند که کدام سو برداشت‌های نادرست از هورمسیس، موجب شده که جامعه‌ی آکادمیک با وسواس در مورد آن اظهار نظر کند.
  • بتوانند نمونه‌هایی را در اطراف خود (زندگی فردی، محیط خانواده، محیط کار) تشخیص دهند که به نظرشان، مثالهایی از هورمسیس محسوب می‌شود.
تعریف هورمسیس چیست؟

در افسانه‌ها می‌گویند در زمان‌های دور در سرزمین پانتس (Pontus) در ترکیه امروزی، پادشاهی بود که همیشه می‌ترسید او را ترور کنند.

در دوران آن پادشاه، رسم بود که شاهان را مسموم می‌کردند. این شیوه کم دردسرترین راهکار بود و معمولاً به سادگی نمی‌شد فردی که پادشاه را ترور کرده پیدا کرد.

پادشاه راه حلی پیدا کرد.

او مقدار بسیار کمی سم خورد. آنقدر کم که باعث بیماری یا مرگش نمی‌شد.

فردا مقدار بسیار کمی به آن مقدار بسیار کم اضافه کرد.

این کار را آنقدر انجام داد تا بدنش نسبت به آن سم، رویین و مقاوم شد.

همانطور که از پایان داستان‌ها و افسانه‌ها انتظار می‌رود، پادشاه در جنگی شکست خورد و تصمیم گرفت که خودکشی کند.

اما دیگر سم بر او کارساز نبود و مجبور شد به یکی از سربازان وفادارش دستور دهد که عمرش را با ضربه‌ی شمشیر به پایان برسانند.

قاعدتاً از این افسانه‌ها در تاریخ کم نیست و قرار هم نیست که ما آنها را باور کنیم.

اما احساس کردیم که قبل از تعریف هورمسیس به شکل رسمی و علمی، این داستان را – که نسیم طالب به آن اشاره می‌کند – به عنوان مقدمه‌ی بحث مطرح کنیم تا تعریف علمی، بهتر در ذهن شما ماندگار شود.

پدیده هورمسیس را نخستین بار، یک داروساز و سم شناس آلمانی به نام هوگو شولتز (Hugo Schulz) مورد توجه قرار داد:

دسترسی کامل به این مطلب برای اعضای ویژهٔ متمم امکان‌پذیر است.

تمرین درس هورمسیس:

در زندگی فردی خودتان، در محیط کار، در اقتصاد، در رابطه های عاطفی یا هر جای دیگری که یک سیستم پیچیده از تعاملات حکمفرماست، آیا می‌توانید مثال‌هایی بیابید که برای شما تداعی‌کننده‌ی مفهوم هورمسیس باشد؟

دقت داشته باشید که ما عمداً از واژه‌ی تداعی کننده استفاده کرده‌ایم. تا مجبور نباشید با انجام تحقیقات گسترده، ادعایتان را اثبات کنید.

همین‌که در حد استعاره مفهومی هم، چنین رفتارهایی را جستجو و نامگذاری کنید کافی است.

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مدیریت در شرایط ابهام به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه مدیریت در شرایط ابهام
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۱۷۰ نظر برای هورمسیس: گاهی اوقات، کمی زهر می‌تواند پادزهر باشد

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : محمد جعفری

    بچه که بودم همیشه برای سرمای زیاد مادرم می گفت که لباس زیاد بپوشم و یا بعد از حمام رفتن موهای خود را خوب خشک کنم، ولی من خیلی عادت  نداشتم،

    موهای خیس من بعد حمام و بعد از آن فوتبال بازی کردن باعث شد که من سینوزیت بگیرم(دوز زیاد)، اما چون پاهایم کم کم به هوای سرد عادت کرده بود و تحت فشار زیاد سرما نبود و مثل موهایم خیس نبود(هنگام بازی فوتبال)، در زمستان و در حالت برفی بدون پوشش هم احساس سردی نمی کند(دوز کم) اما با کمی هوای سرد و وزش نسیم باید کلاه روی سرم بذارم.

     

    گاهی سختی کشیدن زیاد در اوایل جوانی خیلی شخص را فرسوده می کند و انگیزه ها و امید به زندگی یک جوان رو می کشد، در صورتی که این سختی کشیدن ها باید با شیب آرام و در سن مناسب خودش باشد، زمانی مهندس شعبانعلی در دانشگاه ما گفت به قول ما مکانیکی ها باعث روغن سوزی در سنین بالاتر می شود و کارایی را به شدت پایین می آورد.

    در اقتصاد برای خروج از رکود گاهی وقت ها تا حد معقولی پول به بازار تزریق می شود(دوز کم) ولی اگر این تزریق پول از حدی گذشت به شدت شرایط بازار را بهم میریزد و آن را از حالت عادی خارج می کند.(دوز زیاد)

    حتی در روابط دو نفره فرض کنیم که پسری با دختری آشنا میشود و از همان اول در بهترین رستوران های شهر از او پذیرایی می کند، بهترین و گران ترین لباس ها را برای او می خرد، ادامه این روند برای پسر شاید ممکن نباشد ولی دختر هم دیگر به کمتر از شرایط قبلی راضی نمی شود،(دوز زیاد) اما اگر روابط با هدیه های کوچک تر شروع میشود ادامه روند بسیار منطقی تر و امکان پذیر تر بود.

     

    سال اول دبیرستان را به یاد دارم که یکی از دبیران ما روز اول مدرسه پس از وارد شدن به کلاس حسابی از سخت گیری هایش گفت، چون دبیر زبان بود گفت باید دیکشنری حیم، آریانپور و کلی کتاب دیگر بخرید و سر کلاس باید ساکت باشید و اذیت نکنید و خلاصه کلی فضای کلاس را مسموم کرد، یک هفته بعد آن کلاس ما به بدترین کلاس و شلوغ ترین کلاس تبدیل شد :))، آن قدر سخت گیری اولیه زیاد بود که برای دانش آموزی که تازه وارد مقطع ذبیرستان می شود قابل پذیرش نبود (دوز زیاد)، اما اگر با شیب کمی این سخت گیری ها بیشتر میشد ما هم راحت تر می توانستیم خودمان را وفق دهیم.

    این اتفاق برای اکثر ماها درد دوران دبیرستان و بعد دانشگاه هم رخ می هد، چون در دبیرستان به خاطر کنکور چهار سال سختی های زیادی کشیدیم و در سنی که باید خلاقیت خود را پرورش دهیم احمقانه ترین سختی ها را برای درس خواندن کشیدیم(درس خواندن و حفظ کردن مطالب به صورت غیر معقول و در سن نامناسب) پس از آن که وارد دانشگاه می شویم به کلی از درس زده شده و با آنکه تازه وارد حوزه تخصصی شده ایم و باید کلی پیشرفت کنیم درس خواندن را کنار میگذاریم و فقط به فکر پاس کردن درس ها هستیم.

     

     

     

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .