اصل پیتر | قانون پیتر دربارهٔ مدیران بی کفایت چه میگوید؟
شرکتهای کوچک، سازمانها بزرگ، ادارات، جایگاههای سیاسی و مراکز آموزشی، با انبوهی از افرادی پر شده که به نظر میرسد مناسب جایگاهشان نیستند.
مدیران بی کفایت، در سراسر جهان، جایگاههای مهم و کلیدی را اشغال کردهاند. در حدی که رابرت ساتن (Robert Sutton) استاد دانشگاه استنفورد از پدرش نقل میکند: «من فکر میکنم کسی به این مدیران دولتی گفته که هر چقدر بیشتر پول مردم را بسوزانید، حقوق بهتری به شما خواهیم داد.»
اما چرا چنین اتفاقی میافتد؟ آیا قرار گرفتن افراد ناشایست و مدیران بی کفایت در مقامهای مهم اتفاقی است؟
اصل پیتر (Peter’s Principle) میگوید که این اتفاقی نیست و ذات ساختار و سلسله مراتب چنان است که از بی کفایتی حمایت میکند.
در این درس میخواهیم دربارهٔ اصل پیتر حرف بزنیم. از این اصل گاهی با عناوین قانون پیتر و حد بی کفایتی مدیران هم نام برده میشود.
بیایید یک داستان فرضی را مرور کنیم:
«علی در شرکتشان در سمت کارشناس فروش فعالیت میکند. او کارش را به خوبی انجام میدهد و به خوبی از عهدهٔ تمام وظایفی که به او محول شده برمیآید. به همین علت، پس از مدتی احساس میکند که حقش این است که او را به سمت بالاتری ارتقا دهند.
بعد از مدتی چانهزنی برای افزایش حقوق و بهبود جایگاه، اتفاقاً سرپرست فروش قبلی به شرکتی دیگر میرود و علی را – که هم کارشناس خوبی بود و هم انتظار ارتقا داشت – به جای او قرار میدهند.
علی یک سال اول از این که در جایگاه سرپرست فروش قرار دارد، خوشحال است. او به تدریج، تجربه کسب میکند و توانمندتر میشود. اما پس از این یک سال، و دقیقاً در زمانی که همهٔ مهارتها و شایستگیهای یک سرپرست فروش را دارد، حس میکند که کار برایش خستهکننده و ملالآور شده است. او انتظار دارد که به جایگاه بالاتری ارتقا پیدا کند. یک حس درونی به علی میگوید که حقش خورده شده و در این شرکت جای پیشرفت ندارد. گاهی هم حس میکند که برخی از همکاران، جلوی پیشرفت او را گرفتهاند.
مدتی میگذرد و به هر حال، فرصتی پیش میآید و پس از اینکه مدیر فروش قبلی (که او هم فکر میکرد حقش خورده شده و به همین علت استعفا داد) به شرکتی دیگر رفت، علی را در جایگاه مدیر فروش قرار میدهند.
او در این جایگاه علاوه بر آشنایی با مهارت فروش و برخی مهارتهای مرتبط مانند مذاکره و هوش هیجانی، باید با دانش مدیریت هم آشنا باشد و مفاهیمی مثل سازمان، استراتژی و … را هم بفهمد. موضوعاتی که علی از آنها بهرهٔ چندانی نبرده و چنان گسترده هستند که در کوتاهمدت هم نمیتوان بر آنها تسلط یافت.
حالا دیگر علی احساس میکند که شغل فعلی کمی از محدودهٔ دانش و توانمندی او بالاتر است. بنابراین دیگر اعتراضی به شغل و جایگاهش ندارد و با رضایت به کارش ادامه میدهد.»
این یکی از سادهترین مثالهایی است که میتوان برای قانون پیتر تصور کرد: فردی که مدام دنبال ارتقاء شغلی است و این توقع فقط زمانی در او کمرنگ میشود که احساس کند همین جایی که قرار گرفته، زیادتر از شأن و توانمندیهای اوست.
در داستان بالا ممکن است ایراد را در علی ببینید و بگویید او برای طی کردن نردبان شغلی، حریص است. اما پیتر نگاه متفاوتی دارد. او بر این باور است که چنین اتفاقی در همهٔ ساختارهای سلسله مراتبی میافتد؛ از مدرسه تا دانشگاه، از بهداشت یا سیاست، از اقتصاد تا مدیریت و خلاصه هر جا که پلههایی برای رشد و ترقی وجود دارد.
ابتدا قانون پیتر را به زبان ساده تعریف میکنیم و سپس به تفصیل دربارهٔ لارنس پیتر و نگاه او صحبت خواهیم کرد.
قانون پیتر به زبان ساده
در محیطهای سازمانی، و به طور کلی در همهٔ ساختارهای سلسله مراتبی، برای ارتقاء انسانها به یک جایگاه بالاتر، به جای این که به توانمندیها و شایستگیهای مورد نیاز در جایگاه جدید نگاه کنند، به توانمندیها و دستاوردهای آنها در جایگاه قبلی توجه میکنند.
به عنوان مثال، چون فردی جراح خوبی در یک بیمارستان بوده، برای جایگاه مدیریت بیمارستان هم او را گزینهٔ مناسبی میبینند.
و یا چون یک نفر سابقهٔ خوبی در فروشندگی دارد، او را مناسبترین فرد برای سرپرستی فروش هم در نظر میگیرند.
معاون وزیر هم اگر در یک وزارتخانه بسیار موفق و کارساز باشد، به نامزدی مناسب برای وزارت تبدیل میشود.
با این منطق، همهٔ انسانها به تدریج در سلسله مراتب به سمت بالا میروند، تا به نقطهای برسند که برای کار فعلیشان شایسته نباشند. فقط در این وضعیت ناشایستگی است که دیگر نه سازمان او را بالا میبرد و نه خودش انتظار ارتقا دارد.
بنابراین به هر سازمانی به اندازهٔ کافی فرصت دهید، همهٔ جایگاههای سازمانی را با افراد ناشایسته پر خواهد کرد.
پیتر این موضوع را در کتاب قانون پیتر (The Peter Principle) به طور خاص برای توضیح ناکارآمدی سازمانهای بوروکراتیک دولتی مطرح کرده است.
اما جالب اینجاست که اصل پیتر امروز به تجربهٔ مشترک بسیاری از مدیران، چه در بخش دولتی و چه خصوصی، چه سازمانهای بزرگ و چه کسب و کارهای کوچک، تبدیل شده است: «اکثر انسانها زمانی از موقعیت شغلی خود راضی هستند که معتقد باشند در حد مشخصی از بی کفایتی هستند و به محض احساس کفایت، از موقعیت فعلی ناراضی خواهند بود.»
لارنس پیتر که بود؟
لارنس پیتر (Laurence J. Peter) یک نویسندهٔ کانادایی است که در قرن بیستم زندگی میکرده است. او پس از پایان جنگ جهانی اول، یعنی سال ۱۹۱۹، به دنیا آمد و تقریباً تا نزدیکی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، یعنی سال ۱۹۹۰، زندگی کرد.
پیتر چند سالی به تدریس در مدارس اشتغال داشت و بعداً در رشتهٔ آموزش (Education) تحصیل کرد و این رشته را تا مقطع دکترا ادامه داد (ما این رشته را به نام علوم تربیتی میشناسیم).
او درجهٔ دکترای خود را در سال ۱۹۶۳ دریافت کرد و پس از آن به تدریس در دانشگاه مشغول شد. اما چندان شناختهشده نبود؛ یک استاد معمولی میان سایر استادان.
چیزی که باعث شهرت پیتر شد، کتاب اصل پیتر بود که در سال ۱۹۶۹ منتشر کرد و پس از آن، تقریباً تمام جهان او را شناختند.
در حدی که چهل سال بعد از انتشار کتاب (و نزدیک دو دهه پس از مرگ پیتر) برای تجدید چاپ کتاب او، رابرت ساتن (استاد مطرح و صاحبنام دانشگاه استنفورد) پیشگفتار نوشت و آن را به عنوان «اثری ارزشمند که هنوز هم زنده است» تحسین کرد.
کتاب اصل پیتر چه میگوید؟
به شکل مشابه، اگر به کسی که باغبان خوبی بوده، پیشنهاد دهید که یک شرکت کوچک پیمانکاری درست کند و مسئولیت حفظ فضای سبز را در یک پارک یا سازمان شما بر عهده بگیرد، لزوماً موفق نخواهد شد.
بر همین پایه، کسی که میتواند به خوبی به تماسهای مشتریان پاسخ داده و کار آنها را راه بیندازد، قرار نیست بتواند مدیر خوبی هم برای مرکز تماس باشد. چون مدیریت مرکز تماس به مهارتهای پیچیدهتر مثل مدیریت تعارض و ادارهٔ کار تیمی نیاز دارد.
اگر بخواهیم باز هم مثال بزنیم، میتوانیم بگوییم کسی که به خوبی شیرینی میپخته، لزوماً نمیتواند یک قنادی موفق را هم اداره کند. چون مدیریت یک قنادی از جنس شیرینی پزی نیست و دانستهها و تجربیات و مهارتهای دیگری را نیاز دارد.
نهتنها تصمیمگیران ارشد در سازمانها اشتباه میکنند و افراد را بر اساس «موفقیتهای قبلی» برای «جایگاه بعدی» انتخاب میکنند، بلکه این انتظار خود ما هم هست. ما اگر در شغل فعلیمان بهتر از همهٔ همردههای خود کار کنیم، فکر میکنیم کاملاً منطقی است که با خالی شدن یکی از پلههای بالاتر، باید ما را در آنجا قرار دهند.
این بحث را میتوان اینگونه خلاصه کرد که: «میزان موفقیت ما در یک پلهٔ شغلی نمیتواند شاخص پیشبینیکنندهٔ مناسبی برای موفقیت در پلهٔ بعدی باشد.»
ممکن است از پیتر بپرسید: پس با این وضعیت، سنگ روی سنگ بند نمیشود. اما سازمانها برای سالهای طولانی باقی میمانند.
او توضیح میدهد که: بله. چون همیشه عدهای هستند که در حد کفایت شغلی هستند، اما در انتظارند تا به سطح بیکفایتی ارتقا پیدا کنند. این افرادِ منتظر، کسانی هستند که کار سازمانها، شرکتها، دولتها و ملتها را پیش میبرند.
بخش بزرگی از کتاب پیتر، به داستانها و روایتهایی اختصاص یافته که این مدل را تأیید میکنند. او همچنین به برخی نقدهایی که به اصل پیتر وارد میشود اشاره کرده و به آنها پاسخ داده است.
کتاب اصل پیتر چگونه نوشته شد؟
دسترسی کامل به مجموعه درسهای آموزش مدیریت منابع انسانی برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.
تعداد درسها: ۲۴ عدد
دانشجویان این درس: ۳۳۴۰ نفر
تمرینهای ثبتشده: ۱۱۵۲ مورد
با عضویت ویژهی متمم علاوه بر دسترسی به درسهای منابع انسانی به مباحث متنوع دیگری نیز دسترسی خواهید داشت که میتوانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:
شاید برایتان جالب باشد که بررسیهای ما نشان داده در میان دوستان متممی، کسانی که به رفتار سازمانی علاقهمند بودهاند، برای مطالعهی درسهای زیر هم وقت گذاشتهاند:
رفتار سازمانی | مشاوره مدیریت | مهارت ارتباطی
شخصیت شناسی | کار تیمی | مذاکره | مدیریت تعارض
مهارت ارائه | فن بیان | گزارش نویسی | تصمیم گیری
مشاوره مدیریت | کوچینگ | تحلیل رفتار متقابل | خودشناسی
دوره MBA (مطالعهی منظم همهی درسها)
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
تمرین درس قانون پیتر
آیا شما هم مصداقهایی از اصل پیتر تجربه کردهاید؟ آیا نمونههایی در ذهن دارید که بتوانید بگویید بی کفایتی مدیر ناشی از این است که در کار قبلی خود خوب بوده، اما نباید به جایگاه بالاتر ارتقا پیدا میکرده است؟
واقعاً این مشکل را در ذات سیستمها میبینید و غیرقابلحل میدانید؟ یا به نظرتان راهکارهایی هم برای کمرنگ کردن یا از بین بردن این روند نامطلوب وجود دارد؟
قوانین بسیاری از جنس قانون پیتر در ادبیات مدیریت وجود دارند. ویژگی مشترک آنها این است که پایهٔ تئوریک قوی ندارند، اما چون با شهود و تجربهٔ ما همخوان بودهاند، فراگیر شدهاند. اگر دوست دارید چند قانون دیگر از این دست را بشناسید، میتوانید درس قانون مورفی و نیز درسهای قانون پارکینسون و قانون پارتو را هم بخوانید.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مدیریت منابع انسانی به شما پیشنهاد میکند:
- دوره آموزش مدیریت منابع انسانی
- تعریف مدیریت منابع انسانی چیست؟ | شرح وظایف مدیر منابع انسانی
- انتخاب همکار خوب و مناسب، مهمترین اولویت شماست (جیم کالینز)
- تعریف شغل چیست؟
- طراحی شغل | تعریف ویژگی های شغلی | مفهوم غنی سازی شغل
- تجزیه و تحلیل شغل چیست و چگونه انجام میشود؟
- شرح شغل | در یک نمونه شرح شغل غیر از وظایف شغلی چه بنویسیم؟
- شرایط احراز شغل یعنی چه؟ | یک نمونه شرایط احراز شغل شامل چه نکاتی است؟
- تعریف شایستگی چیست؟ کاربرد مدل شایستگی در مدیریت منابع انسانی
- تعریف شایستگی و کاربرد آن در مدیریت منابع انسانی – درس ۲
- چگونه فهرست شایستگیهای کلیدی را تهیه کنیم – درس ۳
- اصل پیتر | قانون پیتر دربارهٔ مدیران بی کفایت چه میگوید؟
- آزمون استخدام گوگل در فرودگاهها (قسمت اول)
- آزمون استخدام در گوگل (۲): انسان= حیوانی با توانایی یادگیری بالا
- مدیریت منابع انسانی و جلسات غیررسمی ارزیابی عملکرد
- معرفی سایت O*Net | شبکه اطلاعات مشاغل
- از میان روش های ارزیابی عملکرد شغلی کدام را جدیتر میگیرید (وظیفه ای یا زمینه ای)؟
- کتاب مدیریت منابع انسانی گری دسلر
- دنیس روسو (مطرح کننده نظریهی قرارداد روانی)
- تعریف قرارداد روانی (+ مثال)
- تطبیق فرد با شرایط محیط محل کار
- مزایا و معایب کار کردن برای شرکتهای بزرگ
- نظارت بر رفتار کارکنان | ما فهمیدیم پنهانی به خانهٔ دوستت سر زدی!
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
۱۶۰ نظر برای اصل پیتر | قانون پیتر دربارهٔ مدیران بی کفایت چه میگوید؟