Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
دوره آموزشی هدف گذاری (کلیک کنید)


تعریف شغل چیست؟


اهداف و انتظارات آموزشی متمم در این درس
کد درس: ۱۱۷۶۸۸

شغل یکی از کلمات کلیدی در اقتصاد و کسب و کار است.

در مناظره‌های انتخابی، سیاستمداران مدام از تعداد شغل‌هایی که ایجاد کرده‌اند یا ایجاد خواهند کرد حرف می‌زنند.

مدیران سازمان‌ها و کسب و کارها یکی از افتخارات خود را ایجاد شغل می‌دانند.

کسانی که می‌خواهند اختلاس کنند، معمولاً به «ایجاد اشتغال» استناد می‌کنند و زمانی که می‌خواهند وام‌هایی را که گرفته‌اند پس ندهند،  از «نابودی مشاغل» حرف می‌زنند.

ما انسان‌ها برای گذران زندگی به درآمد نیاز داریم و برای کسب درآمد به شغل. پس طبیعی است که این واژه برای همه‌ی ما مهم و کلیدی باشد.

در این درس درباره‌ی اصطلاحاتی مانند شغل، شاغل، موقعیت شغلی، فرصتهای شغلی حرف می‌زنیم و می‌کوشیم با مفهوم آن‌ها آشنا شویم.

شغل چیست؟ تعریف شغل چیست؟ شغل با موقعیت شغلی چه تفاوتی دارد؟

وقتی در فضای کسب و کار از مدیریت منابع انسانی حرف می‌زنیم، نخستین مفهومی که با آن درگیر می‌شویم «شغل» است.

رابطه‌ای که یک شرکت، کسب‌و‌کار یا سازمان را به اعضای خود وصل می‌کند «شغل» است و تقریباً هیچ‌کس حاضر نیست بدون عنوان شغلی مشخص با یک مجموعه کار کند. چون با مشخص شدن شغل و عنوان شغلی، تعهدات فرد به یک مجموعه و متقابلاً تعهدات آن مجموعه به فرد شفاف‌تر می‌شود.

بخش بزرگی از اصطلاحات تخصصی مدیریت منابع انسانی هم به نوعی با واژه‌ی شغل ساخته شده‌اند: «موقعیت شغلی، فرصت شغلی، رضایت شغلی، عملکرد شغلی، شرایط احراز شغل، مسیر شغلی و …»

پس اگر قرار است به عنوان کارشناس یا مدیر منابع انسانی فعالیت کنید، باید پیش از هر چیز مفهوم شغل را بشناسید و با ماهیت شغل آشنا باشید. همه‌ی مباحث و اصطلاحاتی که در مدیریت منابع انسانی مطرح می‌شوند، فقط زمانی معنا پیدا می‌کنند که ابتدا تعریف شغل برای شما شفاف شده باشد.

تعریف شغل چیست؟ به چه کسی شاغل می‌گوییم؟

بسته به این‌که به سراغ چه فرد یا نهادی بروید، تعریف شغل و شاغل متفاوت خواهد بود. به عنوان نقطه‌ی شروع، می‌توانیم به سراغ مرکز آمار ایران برویم.

واضح است که مرکز آمار ایران به واسطه‌ی وظیفه و مأموریتش باید اصطلاحات مختلف را تعریف کند تا بتواند آن‌ها را اندازه گرفته و گزارش‌های دوره‌ای خود را ارائه دهد. مرکز آمار ابتدا تعریف کار را ارائه کرده و بر اساس آن شغل و شاغل را هم تعریف کرده است (+/+):

تعریف کار (مرکز آمار)

هر فعالیت اقتصادی فکری یا بدنی است که به منظور کسب درآمد (نقدی و یا غیرنقدی) صورت پذیرد و هدف آن تولید کالا یا ارائه خدمت است.

تعریف شاغل (مرکز آمار)

افراد ۱۰ ساله و بیشتر (حداقل سن تعیین شده) که در هفته‌ی تقویمی قبل از هفته‌ی آمارگیری (هفته‌ی مرجع) طبق تعریف کار، حداقل یک ساعت کار کرده‌اند و یا به دلایلی، به طور موقت کار را ترک کرده باشند.

همان‌طور که می‌بینید، تعریف شاغل از نظر مرکز آمار ایران بسیار سهل‌گیرانه است. در حدی که اگر شما تمام سال‌های قبل را بیکار باشید و در هفته‌ی گذشته مثلاً یک بار یک نفر را سوار خودرو خود کرده و از او کرایه گرفته باشید، در گروه «افراد شاغل» قرار می‌گیرید.

اگرچه این نوع تعریف شغل و شاغل می‌تواند برای اقتصاددان‌ها و آمارگیران به کار بیاید، اما برای یک مدیر منابع انسانی چندان مفید نیست. پس بهتر است به سراغ تعریف‌های دیگر برویم.

سازمان بین‌المللی کار (ILO) تعریف متفاوتی از کار و شغل دارد که به آن‌چه ما در جامعه به عنوان شغل می‌شناسیم نزدیک‌تر است (+):

تعریف کار (سازمان بین‌المللی کار)

هر فعالیتی که توسط هر فردی با هر سن و هر نوع جنسیت با هدف تولید کالا یا ارائه‌ی خدمت انجام شده و خودش یا دیگران از آن بهره‌مند شوند کار محسوب می‌شود. «رسمی یا غیررسمی بودن» و نیز «قانونی یا غیرقانونی بودن» در تعریف کار لحاظ نمی‌شود.

ضمناً هر کاری که شما انجام می‌دهید و دیگران نمی‌توانند به جای شما برای شما انجام دهند، کار محسوب نمی‌شود (خوابیدن، نظافت، گذران اوقات فراغت و …).

تعریف شغل (سازمان بین‌المللی کار)

شغل مجموعه‌ای از وظایف و فعالیت‌هاست که بر عهده‌ی یک فرد قرار می‌گیرد تا آن را برای یک واحد اقتصادی انجام دهد. شغل زمانی معنا پیدا می‌کند که «استخدام» وجود داشته باشد.

معیار شمردن شغل هم، شمارش تعداد واحدهایی است که فرد برای آن‌ها کار می‌کند [پس اگر فردی یک کار مشابه را برای سه کارفرما یا شرکت یا مجموعه‌ی مختلف انجام می‌دهد، سه‌شغله محسوب می‌شود.]

اگر چه تعریف سازمان بین‌المللی کار کمی شفاف‌تر از تعریف مرکز آمارگیری ایران است، اما هم‌چنان برای اقتصاددان‌ها، آمارگیران و سیاست‌گذاران اقتصاد کلان مفید است و ما در فضای کسب و کار به تعریف شفاف‌تری نیاز داریم. تعریف زیر می‌تواند برای یک مدیر منابع انسانی مفید باشد (+):

شغل یعنی مجموعه‌ای از:

  • وظایف (Duties)
  • فعالیت‌ها (Tasks)
  • مسئولیت‌ها (Responsibilities)

که به یک فرد در یک مجموعه (سازمان، شرکت، کسب‌و‌کار) تخصیص داده می‌شود.

البته در این‌جا باید تفاوت وظیفه، فعالیت و مسئولیت را هم بدانیم که به علت اهمیت‌شان، در درس‌های بعدی به تفصیل به آن‌ها خواهیم پرداخت.

شغل با موقعیت شغلی چه تفاوتی دارد؟

تفاوت شغل (Job) و موقعیت شغلی (Position) را می‌توان با یک مثال ساده توضیح داد:

یک موسسه‌ی آموزش زبان را در نظر بگیرید که بیست معلم زبان را استخدام کرده و به کمک آن‌ها دوره‌های آموزش زبان را برگزار می‌کند. این موسسه یک مدیر، یک حسابدار، دو منشی و یک مسئول نظافت و خدمات هم دارد.

به فرض این‌که همه‌ی این معلم‌ها وظیفه‌ی یکسانی بر عهده داشته باشند و کلاس‌های مشابهی برگزار کنند می‌توان گفت در این موسسه پنج شغل وجود دارد: «مدیر، حسابدار، معلم، منشی و نظافت‌چی.»

اما این موسسه بیست‌و‌چهار موقعیت شغلی ایجاد کرده است.

اگر به این مثال توجه کنید، تفاوت شغل و موقعیت شغلی برایتان بسیار شفاف خواهد شد. شغل یعنی مجموعه‌ای از کارها و فعالیت‌ها و وظایف و مسئولیت‌های مشخص که ما برای آن یک عنوان انتخاب می‌کنیم: حسابدار، دندانپزشک، ویزیتور، تکنیسین جوشکاری،‌ ویرایشگر صدا،‌ تولیدکننده محتوا، بهیار،‌ متصدی امور مالی، تایپیست، انباردار، مدیر فروش و مانند این‌ها.

اما برای هر شغل در یک سازمان ممکن است چند موقعیت شغلی وجود داشته باشد.

پس مثلاً ممکن است شما شغل ویزیتور را در واحد فروش تعریف کرده و پنج نفر را برای شغل ویزیتوری استخدام کنید. در این حالت شما، پنج «موقعیت شغلی» در واحد فروش دارید که همه‌ی آن‌ها به «شغل ویزیتوری» اختصاص دارند.

البته در رده‌های بالاتر معمولاً تعدد موقعیت شغلی بر یک شغل مشخص کمتر می‌شود. مثلاً شغل مدیرعامل، اغلب صرفاً یک موقعیت شغلی ایجاد می‌کند و نه بیشتر.

تعریف شغل

تعریف کار

منظور از فرصت شغلی چیست؟

فرصت شغلی یا Job Opportunity یعنی یک موقعیت شغلی که هنوز فرد مناسبی برای آن یافته و استخدام نشده است. وقتی فردی یک مجموعه را ترک می‌کند و یا این‌که یک موقعیت شغلی جدید تعریف می‌شود، می‌توان گفت یک فرصت شغلی به وجود آمده است.

پس مثلاً اگر فردی می‌خواهد به کشوری دیگر مهاجرت کند، قاعدتاً به دنبال این نیست که در آن کشور چند موقعیت شغلی وجود دارد. بلکه سوالش این است که «آیا فرصت‌های شغلی به اندازه‌ی کافی در کشور مقصد وجود دارد؟»

یا اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم: «آیا در کشور مقصد، فرصت‌های شغلی مناسب برای مهاجران وجود دارد؟»

با توجه به این توضیح، مدیرعاملی که با افتخار در مصاحبه‌ی تلویزیونی می‌گوید: «افتخار ما ایجاد فرصت‌های شغلی است» حرف نادرستی زده است. قاعدتاً تمام آن فرصت‌های شغلی پس از استخدام افراد مناسب از بین رفته‌اند و آن‌چه باقی مانده، موقعیت‌های شغلی است.

مدیر چنین مجموعه‌ای می‌تواند به یکی از موارد زیر افتخار کند:

  • ما «شغل‌ها»یی ایجاد کردیم که پیش از این در کشور وجود نداشت (مثلاً در مورد تاکسی‌های اینترنتی).
  • ما «موقعیت‌های شغلی» فراوانی ایجاد کردیم و باعث شدیم نرخ بیکاری در شهر (یا استان یا کشور) کاهش پیدا کند.

منظور از پست چیست؟

حالا که در بحث مدیریت منابع انسانی به تعریف شغل پرداخته‌ایم، بد نیست به اصطلاح دیگری هم که تقریباً در همین فضا به کار می‌رود اشاره کنیم.

اصطلاح پُست (Post) در زبان فارسی رایج است و آن‌ را در مصاحبه‌ها و سخنرانی‌ها زیاد می‌شنویم و می‌خوانیم. این اصطلاح به یک جایگاه در چارت سازمانی اشاره دارد؛ جایگاهی که می‌توان یک فرد را به آن منصوب کرد.

در زبان عامه رایج است که اصطلاح پست را برای مقام‌های میانی و ارشد در سازمان‌های بزرگ و نیز بدنه‌ی دولت و حاکمیت به کار می‌برند.

مثلاً می‌گویند: «من به دنبال پست و مقام نیستم و صرفاً برای خدمت آمده‌ام [و حاضرم هر کاری – اخلاقی یا غیراخلاقی و بر علیه شما – انجام دهم تا در این پست قرار بگیرم و به شما خدمت کنم.]»

مهم است به خاطر داشته باشیم که پست از یک جایگاه حرف می‌زند و نه الزاماً از یک فعالیت معنادار و مفید اقتصادی. مثلاً ممکن است مدیر یک سازمان به خاطر علاقه‌ای که به یکی از دوستان یا بستگانش دارد، یک جایگاه (پست) به چارت سازمانی اضافه کند و او را در آن‌جا قرار دهد (مشاور مدیرعامل در امور توسعه‌ی فضایی برای شرکتی که در زمینه‌ی دامداری فعالیت می‌کند).

پیشنهاد ما این است که به عنوان یک مدیر در کسب و کار، از اصطلاحات دقیق‌تر (شغل، موقعیت شغلی و فرصت شغلی)‌ استفاده کنید تا مخاطب بدون سوگیری و تکیه بر خاطرات و برداشت‌های قبلی، حرف شما را درک کند.

اسامی تمام شغلها در ایران

محدودیت در دسترسی کامل به مجموعه درس‌های مدیریت منابع انسانی

دسترسی کامل به مجموعه درس‌های آموزش مدیریت منابع انسانی برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.

  تعداد درس‌ها: ۲۴ عدد

  دانشجویان این درس: ۳۱۷۷ نفر

  تمرین‌های ثبت‌شده: ۱۰۹۴ مورد

با عضویت ویژه‌ی متمم علاوه بر دسترسی به درس‌های منابع انسانی به مباحث متنوع دیگری نیز دسترسی خواهید داشت که می‌توانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:

 فهرست درس‌های متمم

شاید برایتان جالب باشد که بررسی‌های ما نشان داده در میان دوستان متممی، کسانی که به رفتار سازمانی علاقه‌مند بود‌ه‌اند، برای مطالعه‌ی درس‌های زیر هم وقت گذاشته‌اند:

رفتار سازمانی | مشاوره مدیریت | مهارت ارتباطی

شخصیت شناسی | کار تیمی | مذاکره | مدیریت تعارض

مهارت ارائه | فن بیان | گزارش نویسی | تصمیم گیری

مشاوره مدیریت | کوچینگ | تحلیل رفتار متقابل | خودشناسی

  دوره MBA (مطالعه‌ی منظم همه‌ی درس‌ها)

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

      شما تاکنون در این بحث مشارکت نداشته‌اید.  

     تعدادی از دوستان علاقه‌مند به این مطلب:    علاقه مند به یادگیری ، آرش شکوهی ، شهروز ، Saeed Emdadi ، حامد قاسمی

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مدیریت منابع انسانی به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه مدیریت منابع انسانی
 

برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)

متمم چیست و چه می‌کند؟ (+ دانلود فایل PDF معرفی متمم)
چه درس‌هایی در متمم ارائه می‌شوند؟
هزینه ثبت‌نام در متمم چقدر است؟
آیا در متمم فایل‌های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟

۲۰ نظر برای تعریف شغل چیست؟

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : شهرزاد

    در این درس، می‌خونیم که "شغل از یک فعالیت معنادار و مفید اقتصادی حرف می‌زند".

    حال، شاید به این فکر کنیم که شغل معنادار رو چه شغلی می‌دونیم؟ ما چگونه میتونیم بفهمیم که آیا در حال حاضر شغلی معنادار داریم یا خیر؟ و اگر بخواهیم شغلی معنادار داشته باشیم، باید به دنبال چطور شغلی باشیم؟

    برای من، بسیار جالب و آموزنده دوست داشتنی بود وقتی که پاسخ این سوال‌ها رو به تازگی در کتاب «هنر، همچون درمان» و از دیدگاهِ آلن دو باتن خوندم.

    و فکر کردم شاید برای دوستان هم، آشنایی با این دیدگاه در تعریف یک شغل معنادار، جالب و آموزنده باشه. پس با اجازه‌ی متمم عزیز، اینجا مینویسمش:

    آلن دو باتن میگه:

    "وجود دو عنصر، برای معنادار کردن یک شغل ضروری است:

    1- اول اینکه شغلی می‌خواهیم که در آن به طریقی، کم یا زیاد به ما احساس مفید بودن بدهد، این احساس که داریم جهان را به جای بهتری تبدیل می‌کنیم، چه از راه کاهش رنج یا ایجاد لذت، فهم یا تسلّی دیگران.

    2- عنصر دوم که چالش‌برانگیزتر هم هست این که شغل معنادار باید با عمیق‌ترین استعدادها و علایق خودمان هماهنگ باشد.

    باید به ما فرصت ظاهر کردن توانایی‌های ارزشمند خاصی درون‌مان را بدهد تا بتوانیم بازگردیم و به گذشته‌ی کاری مان نگاه کنیم و احساس کنیم با خودمان و با دیگران، از اصیل‌ترین، خالص‌ترین و ارزشمندترین ویژگی‌های ما سخن می‌گوید."

     
    تمرین‌ها و نظرات ثبت شده روی این درس صرفاً برای اعضای متمم نمایش داده می‌شود.
    .