کتاب شخصیت عصبی زمانه ما (کارن هورنای) | اشتیاق سیری ناپذیر به محبت

علامت دیگر سیری ناپذیر بودن محبت این است که شخص عصبی محبت را بدون قید و شرط می خواهد.

توقع و احساس وی در این زمینه تقریباً این طوری است که می گوید: «باید مرا بخاطر آنچه هستم دوست بدارید، نه به خاطر آنچه می کنم.»

البته این توقع هم فی نفسه نشانه عصبیت نیست.

همه ما دلمان می خواهد دیگران بخاطر آنچه هستیم دوستمان بدارند؛ چیزی که هست ما لااقل این سوال را از خود می کنیم که: آیا آنچه هستیم قابل دوست داشتن هست یا نه؟

ولی شخص عصبی این سوال را از خودش نمی کند.

او می خواهد دیگران دوستش داشته باشند، بی آنکه موجبی برای دوست داشتنش وجود داشته باشد، یا رفتارش محبت انگیز باشد. با توجه به ساختمان روحی شخص عصبی می توان دریافت که چرا او چنین توقعی دارد.

او باطناً و با یک گوشه ذهنش بر این حقیقت واقف است که وجودش پر است از احساس کینه و نفرت و خصومت سرکوب شده نسبت به دیگران؛ و تصور می کند دیگران هم به احساسات مخرب و نفرت آلود او نسبت به خود واقف اند و بنابراین دلیلی نمی بینند که نسبت به او مهرورزند.

پس، او با انتظار محبت بدون قید و شرط در حقیقت می خواهد قبلاً چاره اندیشی کند و یک قراری را با آنها طی کند.

با زبان بی زبانی می گوید:

«شما اگر نسبت به کسی که دوست داشتنی است و یا کسی که خودش هم استعداد دوست داشتن دیگران را دارد مهر ورزید هنری نکرده اید؛ اگر مرا با وجود همه نفرتها و احساسات مخربم دوست داشتید هنر کرده اید…»

خلاصه، یکی از خصوصیات کلی تمام افراد عصبی این است که می گویند: «باید مرا به همین صورتی که هستم بپذیرید و با من تا کنید.»

علت اینکه افراد عصبی تحمل شنیدن کوچکترین انتقاد را ندارند این است که انتقاد دلالت ضمنی بر عدم پذیرفتن شخصیت آنها به صورتی که هست دارد.

در جریان روانکاوی و درمان، اگر روانکاو و حتی با اشاره ملایم به آنها حالی کند که باید فلان احساس، فلان عادت یا فلان رفتار را در خود تغییر دهند فوق العاده آزرده می شوند، زیرا اشاره روانکاو را مبنی بر تغییر نیز نشانه عدم قبول شخصیت خود به صورتی که هست فرض می کنند؛ حال آنکه اولین قدم مثبت در روانکاوی و درمان آمادگی برای تغییر است.

یکی از علائم انتظار محبت بی قید و شرط این است که شخص عصبی توقع دارد دیگران نسبت به او مهرورزند، بی آنکه خود آنها از این مهرورزیدن و دوستی هیچ بهره و لذتی برند.

اگر شخص عصبی احساس کند که دیگران از مهرورزیدن به او احساس لذت و رضایت معنوی می کنند، نسبت به اصالت دوستی و محبت آنها مشکوک می شود و می گوید: « آنها مرا بخاطر لذت خودشان می خواهند، نه بخاطر خودم.»

مثلاً اگر احساس کند که در روابط جنسی، طرف از رابطه با او احساس لذت و تمتع می کند، دچار رنجش و احتمالاً سردی و ناتوانی جنسی می گردد.

حق الزحمه روانکاو را با بی رغبتی و اکراه می پردازد، زیرا فکر می کند توجه و لطف روانکاو  نسبت به او بخاطر پول است، نه بخاطر خودش. بنابراین، نسبت به روانکاو بخاطر دریافت پول خشم و نفرت پیدا خواهد کرد و خشم و نفرت خود را به انواع طرق بروز می دهد؛ مثلاً اگر بهبودی حاصل کرده است آن را مربوط به عواملی غیر از روانکاوی اعلان می کند؛ یا اصولاً چنین وانمود می کند که بعد از مراجعه به روانکاو، حال روحی اش وخیم‌تر شده است.

کتاب شخصیت عصبی زمانه ما نوشته کارن هورنای از جمله کتابهایی است که دوستان متممی در نظرسنجی سالانه متمم به عنوان یکی از کتابهای پیشنهادی برای مطالعه به سایر دوستان‌شان معرفی کرده‌اند.

فهرست کتابهای پیشنهادی متممی‌ها برای مطالعه