Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu
دوره صوتی آموزشی نکته‌هایی برای مدیران (کلیک کنید)


منتور کیست و منتورینگ یعنی چه؟


منتور کیست؟ منتورینگ چیست؟

نمی‌توانیم از مسیر شغلی و موفقیت شغلی حرف بزنیم، اما به اهمیتِ منتورینگ (Mentoring) داشتنِ منتور (Mentor) اشاره نکنیم.

اصطلاحاتی مثل منتورینگ و کوچینگ طی سال‌های اخیر با گسترش فضای استارت‌آپی بیشتر به گوش می‌خورند. اما این اصطلاحات اصلاً تازه نیستند و قدمتی طولانی دارند. چندین دهه است که در کتاب‌های مدیریتی به این مباحث پرداخته شده و نویسندگان بسیاری در این حوزه به مطالعه و تحقیق پرداخته‌اند (+).

در این درس می‌خواهیم کمی درباره‌ی منتور و منتورینگ حرف بزنیم و توضیح دهیم که پیدا کردن یک منتور خوب می‌تواند مسیر موفقیت شغلی را برای شما ارزان‌تر و کوتاه‌تر کند.

ترجمه‌ی منتور و منتورینگ به فارسی

درباره‌ی ترجمه‌ی منتور و منتورینگ هم دردسر کم نیست. معمولاً منتور را به مربی ترجمه می‌کنند اما از آن‌جا که کوچ هم به مربی ترجمه می‌شود، به کار بردن این معادل در فارسی دردسرساز خواهد بود. ضمن این‌که به فرض که منتور را ترجمه کنیم، برای ترجمه‌ی Mentee (مِنتی) یعنی کسی که از راهنمایی منتور استفاده می‌کند، دچار مشکل خواهیم شد.

باور ما در متمم این است که می‌توان منتور را به راه‌نما و منتی را به راه‌جو (یا رهجو) ترجمه کرد. اگر چه در این‌جا هم این دردسر وجود دارد که ممکن است این دو اصطلاح با رهبر و پیرو اشتباه گرفته شوند.

به همین علت در این درس، ما از همان واژه‌ی منتور استفاده می‌کنیم و امیدواریم استفاده‌ی مکرر از این واژه‌ی انگلیسی را در یک متن فارسی بر ما ببخشید و در ادامه، به اصل درس توجه کنید و حواستان به بازیِ معادل‌‌یابی و معادل‌سازی پرت نشود.

منتور کیست؟ به چه کسی منتور می‌گویند؟

درباره‌ی تعریف منتور اتفاق‌نظر وجود ندارد.

برخی معتقدند که هر مشاوری را می‌توان منتور نامید. مثلاً اگر یک پلتفرم وجود داشته باشد که شما را از این نقطه‌ی دنیا به فرد باتجربه‌ای در نقطه‌ی دیگری از دنیا متصل کند و شما هیچ‌کدام یکدیگر را نشناسید و در یک جلسه‌ی مشاوره‌ی کوتاه یک ساعته از او مسئله‌ی خود را بپرسید، می‌توانید بگویید که به یک منتور مراجعه کرده‌اید‌ (+).

برخی دیگر منتورینگ را کاری جدی‌تر، رسمی‌تر و بلندمدت‌تر می‌دانند (+/+).

دیدگاه ما در متمم به نگاه دوم نزدیک‌تر است و فکر می‌کنیم که باید «مشاوره‌ی موردی» را از منتورینگ متمایز دانست و این دو مفهوم را با هم مخلوط نکرد.

بر این اساس ما منتورینگ را یک رابطه‌ میان دو نفر در نظر می‌گیریم که در آن، یکی از طرفین دارای تجربه، توانمندی‌ها و مهارت‌هایی است که می‌تواند به تدریج و در طی زمان به طرف دوم منتقل کند.

به تعبیری ساده‌تر و خودمانی‌تر، منتورینگ رابطه‌ای است که در آن منتور فرد راه‌جو (مِنتی) را زیر پر و بال خود می‌گیرد و به او کمک می‌کند تا مسیر شغلی را سریع‌تر و ساده‌تر و با خطای کمتر طی کند.

در این رابطه، فرد کم‌تجربه‌تر می‌تواند مشکلات شخصی و شغلی خود را پیش منتور ببرد و از او برای راهنمایی در حل آن‌ها کمک بخواهد.

رابطه با منتور یک رابطه‌ی عمیق است

بسیاری از رابطه‌‌های رسمی سازمانی، عمیق نیستند. شما از مدیر یا سرپرست خود تبعیت می‌کنید، چون چارت سازمانی از شما چنین چیزی را می‌خواهد. چه‌بسا در بخشی از رفتارها و تصمیم‌ها، حرف او را قبول نداشته باشید، اما به علت جایگاه سازمانی بالاتر، از او «تبعیت» می‌کنید.

این در حالی است که وقتی شما کسی را به عنوان منتور انتخاب می‌کنید، قاعدتاً مدل ذهنی و تجربه و نحوه‌ی نگرش او را پذیرفته‌اید و همین باعث می‌شود که با جان و دل (و نه به خاطر فشار قانونی) حرف‌ها و توصیه‌های او را بپذیرید.

تفاوت‌های دیگری هم بین منتور و سرپرست وجود دارد. ما معمولاً مسائل شخصی خود را نزد مدیر و سرپرست خود نمی‌بریم. این در حالی است که ممکن است یک نفر، خستگی، سرخوردگی یا حتی تضاد میان کار و زندگی شخصی را نزد منتور خود مطرح کند و از او کمک بخواهد.

به همین علت گفته می‌شود که رابطه‌ با منتور یکی از عمیق‌ترین رابطه‌هایی است که در یک سازمان شکل می‌گیرد (+).

آیا خود ما منتور را پیدا می‌کنیم؟

در بعضی سازمان‌های بزرگ، برنامه‌های رسمی منتورینگ تعریف می‌شود. به این معنا که از هر یک از مدیران و افراد باتجربه خواسته می‌شود سرپرستی و هدایت یک یا چند نفر را بر عهده بگیرند و به آن‌ها در طی کردن مسیر شغلی کمک کنند. چنین برنامه‌هایی معمولاً به‌طور خاص برای کسانی در نظر گرفته می‌شود که امید می‌رود بتوانند در آینده سمت‌های بالا را در سازمان بر عهده بگیرند.

اما این نوع تعریف رسمی رابطه‌ی Mentor و Mentee الزاماً کارآمدی بالایی ندارد. ممکن است منتور این رابطه را صرفاً به عنوان یک تکلیف سازمانی بپذیرد و یا این‌که فرد کم‌تجربه‌تر، اساساً توانمندی و قدرت و شایستگی منتور را نپذیرفته باشد (بسیار پیش می‌آید که افراد کم‌تجربه‌تر در مقابل تجربه‌ی افراد مجرب تمکین نکنند و آن‌ها را الگویی مناسبِ دیروز و دورانِ گذشته بدانند).

به همین علت معمولاً وقتی از نقش منتورینگ در رشد و پیشرفت شغلی صحبت می‌شود، جنس صحبت این‌گونه است که به نسل جوان‌تر و کم‌تجربه‌تر توصیه می‌شود که برای خود یک یا چند منتور بیابند و از آن‌ها برای طی کردن مسیر شغلی خود کمک بگیرند.

آیا منتور باید حتماً از درون کسب و کار و سازمان خودم باشد؟

محدودیت در دسترسی به مجموعه‌ درس‌های مسیر شغلی

دسترسی کامل به مجموعه درس‌های مسیر شغلی برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.

اعضای ویژه‌ی متمم علاوه بر دسترسی به درس‌های مسیر شغلی به مجموعه‌ی گسترده‌ای از درس‌ها به شرح زیر دسترسی پیدا می‌کنند:

 فهرست درس‌های متمم

البته بررسی‌های آماری ما نشان داده که علاقه‌مندان به درس‌های مسیر شغلی از میان مجموعه درس‌های متمم به مطالعه‌ی درس‌های زیر بیشتر علاقه‌مند بوده‌اند:

  خودشناسیشخصیت شناسی | کار تیمی

  کوچینگ | مشاوره مدیریت  |  استعدادیابی

  مذاکره | رفتار سازمانی | تصمیم گیری

  ارزش آفرینی | فایل صوتی حرفه ای گری

  دوره MBA (مطالعه‌ی منظم همه‌ی درس‌ها)

اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید درباره‌ی متمم بیشتر بدانید، می‌توانید نظرات دوستان متممی را درباره‌ی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی می‌شناسند:

وظایف منتور – از منتور چه انتظاراتی داریم؟

وظایف منتورکتی کرام در عین این‌که تأکید می‌کند تعریف واحدی برای منتورینگ وجود ندارد، بر دو نکته تأکید می‌کند. نخست این‌که منتورینگ رابطه‌ای است که میان یک نفر با سن و سابقه‌ی بیشتر و فردی که سن و سابقه‌ی کمتر دارد شکل می‌گیرد. دیگر این‌که منتور بودن در بستر کسب و کار (و مسیر شغلی) معنا پیدا می‌کند.

اگر این تعریف منتورینگ را بپذیریم، حالا می‌توانیم به این سوال بپردازیم که منتور برای تحقق این اهداف، چه وظایفی بر عهده دارد و چه نقش‌هایی را باید ایفا کند؟

کرام چهار دهه قبل نقش‌های منتور را به دو دسته تقسیم کرد و جالب این‌جاست که طی این سال‌ها، تقسیم‌بندی‌اش هم‌چنان مورد توجه است و محققان دیگر تغییر چندانی در آن ایجاد نکرده‌اند

 [ مطالعه‌ی بیشتر: وظایف منتور ]

تفاوت کوچ و منتور

تفاوت کوچ و منتور

کوچ (Coach) و منتور (Mentor) در سال‌های اخیر از واژه‌های پرتکرار در فضای آموزش، مدیریت و کسب‌وکار بوده‌اند.

افراد بسیاری کوچینگ و منتورینگ را به عنوان حرفه‌ی خود برگزیده‌اند و اصطلاحاتی مانند کوچ کسب و کار، منتور کسب و کار، کوچ فروش و کوچ تحول فردی بسیار بیشتر از گذشته به گوش می‌خورند.

شاید تا به حال این سوال در ذهن‌تان شکل گرفته باشد که کوچ کیست؟ و تفاوت کوچ و منتور در کجاست؟ آیا کوچینگ و منتورینگ واقعاً دو فعالیت مجزا و مستقل هستند؟ یا صرفاً دو نام متفاوتند که برای یک مفهوم و فعالیت یکسان به کار می‌روند؟

 [ مطالعه‌ی بیشتر: تفاوت کوچ و منتور ]

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری مسیر شغلی به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه مسیر شغلی

سوال‌های پرتکرار دربارهٔ متمم

متمم چیست و چه می‌کند؟

متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.

فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟

هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه»  دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص می‌‌‌کند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری می‌توانید نقشه راه‌های مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.

هم‌چنین در صفحه‌های دوره MBA و توسعه فردی می‌توانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.

هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیم‌سال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.

توجه داشته باشید که خرید شش‌ماهه و یک‌ساله به‌ترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یک‌ماهه) محسوب می‌شوند.

برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.

آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

هم‌چنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آن‌ها را می‌توانید در فروشگاه متمم ببینید.

با متمم همراه شوید

آیا می‌دانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور می‌توانید به جمع متممی‌ها بپیوندید؟

سرفصل‌ها  ثبت‌نام  تجربهٔ متممی‌ها

۴۶ نظر برای منتور کیست و منتورینگ یعنی چه؟

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : محمدرضا قره‌داغی

    من‌هم تفاوت بین منتورینگ و کوچینگ را به‌صورت دقیق نمی‌دانستم و برخی مواقع این اصطلاحات را به‌صورت اشتباه به‌کار می‌بردم.

    حالا می‌فهمم رابطه‌ای که من با یکی از دانشجویانم داشتم در حقیقت رابطه منتور و منته بوده.

    از سال 93 که ایشان از مقطع کارشناسی فارغ‌التحصیل شد، رابطه ما شروع شد. اوایل به دلیل تجربیاتی که داشتم، در زمینه‌های توسعه کسب‌و‌کار و برندینگ توصیه‌هایی برای ایشان داشتم. در ادامه و به‌مرور در رابطه با شرکت تبلیغاتی وی توصیه‌هایی داشتم و خطاهای وی را برطرف می‌کردم. بعد از گذشت چندین سال، کم‌کم کار به جایی رسید که در رابطه با تصمیمات خانوادگی، صحبت‌های درددلی و تخلیه ذهنی هم صحبت می‌کردیم و پیشنهادات من را انجام می‌داد.

    بعد از مدتی، که البته چند سال بود، به مرحله استقلال تدریجی رسیدیم. این امر با اتمام مرحله کارشناسی ارشد ایشان اتفاق افتاد و دوست داشتم در اکثر موارد وی مستقل عمل کند و گاهی به‌عمد خودم را از برخی مشکلات کنار می‌کشیدم و وی را تنها می‌گذاشتم؛ هرچند دورادور نظاره‌گر بودم.

    بارها وی را به درون مشکلات هل می‌دادم تا قدرت وی در برخورد با مشکلات را بسنجم و وی سربلند بیرون میامد.

    الان پس از گذشت حدود 6 سال از شروع این رابطه، در فاز چهارم هستیم. وی را به عنوان یک همکار امین و قابل اعتماد می‌شناسم و از طرفی، وی به یک دوست مطمئن برای من و خانواده‌ام تبدیل شده.

    با توجه به این وضعیت، احتمالا باید کم‌کم منتظر منتورینگ معکوس باشم؛ امری که در دنیای روبه‌رشد و متغیر کسب‌و‌کار امری بدیهی و طبیعی است.

    به قول پیتر فیسک در کتاب gamechangers:

    راز موفقیت نسل جدید کسب‌و‌کارها، تغییر قواعد بازی است

    پس با توجه به تغییرات قواعد بازی، که نمونه‌ای از آن را در چند ماه اخیر نظاره کرده‌ایم، منتورینگ معکوس امری اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.

  1. محمد گفت:

    یکی از بزرگ‌ترین خلأهای زندگی من اینه که هیچ‌وقت منتور نداشته‌ام و برای حل مشکلاتم همیشه مجبور شده‌ام به اینترنت، کتاب و یا نهایتاً روانشناس پناه ببرم.

    به‌عنوان کسی که خیلی شغل عوض کرده، و تصمیمات شغلی بسیار اشتباهی گرفته است و درنهایت هم طعم تلخ ناکامی و اتلاف سال‌های باارزشی از عمر و دور ماندن از استعدادهایش را می‌چشد عرض می‌کنم: هیچ چیزی نمی‌تواند جایگزین یک منتور خوب برای شما شود.

  2. سلام دوستان

    وقت همگی به خیر باشه

    من همیشه ارتباط استاد شاگردی برام مقدس بوده،حسمم نسبت به منتور همین حس استاد شاگردیه.معتقدم اگه یک نفر برای رسیدن به خواستش میخواد از کاتالیزور استفاده کنه منتور میتونه همین نقش رو داشته باشه.

    خوشا به حال کسی که در سنین پایین، به جایگاه مقدس شاگردی برسه

  3. از خوشبختی های زندگی من پیدا کردن منتورم خارج از دنیای کاریم حدود سه سال پیش است، استاد عکاسیم برای کلاس هایی که دانشجویانش را خودش انتخاب میکرد، انتخابم کرد و این اتفاق سرآغاز منتی شدن من بود.

    اوایل که برای صحبت کردن با من وقت بیشتری می گذاشت معذب بودم، هیچ دیدی از منتور و منتورینگ نداشتم،مسئله مالی هم درمیان نبود، نمی دانستم چه اتفاقی رخ میدهد،  اما ایشان با صبر و حوصله من را تشویق به صحبت راجع به هر آنچه در ذهنم می گذشت می کرد، راجع به کار، زندگی، روابط عاطفی ، همیشه برایم وقت داشت و همیشه حوصله شنیدن داشت و راهنمایی میکرد، کم کم حسم به اعتماد تبدیل شد و راهنماییهایش را به کار بستم.در حال حاضر تقریبن در انتهای مرحله دوم هستیم، به استقلال بیشتر تشویقم میکند در عین حال که همچنان حواسش به من هست.
    به نظرم منتور داشتن  و منتی شدن اتفاق زیبایی است که می تواند مسیر را بیش از آنچه فکر میکنیم هموارو لذت بخش کند.

  4. محمدرضا معاشرتی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    آموزش و تیم‌سازی یکی از کارهایی است که در مسیر شغلی‌ام انجام می‌دهم.

    با خواندن این درس کاملا این رابطه برایم شفاف شد.

    سال‌ها پیش، در مقطع کوتاهی در یکی از شرکتهای نرم‌افزاری با سمت مدیر کنترل کیفیت نرم‌افزار همکاری می‌کردم.

    یکی از کسانی که در واحد من بود بسیار باهوش و جویای دانش و تجربه بود.

    من هم که همیشه در پی افراد مستعد به منظور تربیت و ساختن تیم قوی و حرفه‌ای بودم به ایشان پینهاد دادم به فلان کلاس آموزشی‌ام بیاید.  

    از آنجا بود که این رابطه با آموزش او شکل گرفت.

    هم‌اکنون پس از گذشت ۱۱ سال او یکی از بهترین دوستان و همکاران من است و من به او افتخار می‌کنم.

    در این مسیر دقیقا چهار مرحله منتورینگ طی شد.

    قطعا نمونه‌های دیگری وجود دارد ولی برای من این یکی از بهترین و پرافتخارترین تجربه‌ها است.

    سپاس

     

     

  5. Ali sepehr گفت:

    سوالی که برام پیش اومده اینکه.. چجوری میشه منتور مورد نظرم را پیدا کنم؟

    در واقع شانس دستیابی به منتور مناسب من با چه کارهایی افزایش پیدا میکنه؟

  6. نکاتی که به نظرم جای بحث دارد این است که به نظرم انگیزه مالی در منتورشیپ مطرح نیست منتور در حقیقت با انگیزه‌های غیر مالی در شرایطی که ممکن است بسیار مشغله داشته باشد به رایگان وقت خود را در اختیار دیگری قرار می‌دهد، ممکن است در جبران محبتی باشد که در جوانی کس دیگری در حقش کرده باشد یا والد درونش با کمک و پرورش دیگران احساس رضایت درونی کسب کند.

    در مورد منتی (راهجو) به نظرم ادب و جویای راهنمایی و تشنه رشد و پیشرفت بودن خصوصیات اخلاقی بسیار مهمی است،  به نظرم کمک و راهنمایی باید برای کسی که مشتاق آن است و در زمان مناسبی که فرد به بلوغی رسیده که نیاز به راهنما دارد باید زده شود چون در غیر این صورت حرف اعتبار خود را از دست داده و کم اثر می‌شود.

    مورد دیگر اینکه لزومی ندارد فقط یک منتور داشته باشیم و برای هر کاری سراغ یک منتور برویم ممکن است فردی که در زمینه پیشرفت شغلی بهترین منتور است در زمینه تصمیمات اقتصادی یا عاطفی افتضاح باشد پس منتی و منتور باید هر دو هوشیار باشند که از چه کسی چه می‌پرسند و به چه کسی و در چه موردی راهکار می‌دهند.

    در این خصوص پادکست ۱۰ صبح یک اپیزود جذاب داره:

    https://10ampodcast.com/podcasts/season-01-episode-08/

  7. باران گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۸ درس)

    به‌نظرم من آدم بسیار خوشبختی از این بابت هستم.

    رییس هیات مدیره شرکت ما، زمانی در یک شرکت دیگر مدیرعامل من بود.

    نمی‌دانم چرا و چطور بود که من گاهی عصرها بعد از کار، از منزل زنگ می‌زدم و سوال می‌کردم:” وقت دارید با من حرف بزنید؟” خانه‌ام نزدیک شرکت بود و همیشه هم برایم وقت داشت. من از کار و کتاب و دوست‌پسرهایم برایش می‌گفتم تا الی آخر.

    بعدها ایشان هولدینگی را شکل داد و من یکی از مدیران عامل مجموعه‌اش شدم. این رابطه کماکان ادامه داشت. به‌قدری با او صمیمی بودم و به‌قدری اعتماد داشتم/دارم که همه اشتباهاتم را درکار قبل از اینکه از جای دیگری بشنود، برایش تعریف می‌کردم چون می‌دانستم بهترین راهنمایی را خواهم گرفت. سایر مدیران مجموعه به من می‌گفتند:” این‌قدر همه چیز را به فلانی نگو یا این‌قدر از کارمندانت نزدش تعریف نکن، آخر سر برای خودت دردسر درست می‌کنی”. ولی هیچ وقت برایم دردسر درست نشد. از موفقیتهایم تعریف می‌کرد، یادم می‌داد چطور از اشتباهاتم درس بگیرم و زمان شکست دستم را می‌گرفت و بلندم می‌کرد.

    مدت این رابطه کم‌کم دارد به سی سال می‌رسد. همیشه از بابت بودن این فرد در کنارم خدا را شکر کرده‌ام و در همه بخشهای زندگی‌ام بهترین راه را با کمک ایشان پیدا کرده‌ام.

    چند سالی‌ست که دیگر به مرحله استقلال رسیده‌ام و کمتر راهنمایی می‌گیرم. بیشتر صحبتهایمان(مخصوصا که ایشان چند سالی‌ست ایران زندگی نمی‌کنند) حول و حوش مسائل جاری زندگی و مملکت است و لابلایش درباره امورات کار هم گزارش می‌دهم.

    خودم فکر می‌کنم که محرم‌ترین فرد در مجموعه نسبت به ایشان هستم و حفظ منافع‌شان از هر بابت، برایم با حفظ منافع خودم یکسان است. شاید حالا که دورند، این هم خاصیتِ سالها تربیت و وقت‌گذاشتن برای یک منتی باشد.

    خودم هم به‌عنوان مدیر دوست دارم برای کارمندانم منتور باشم. فکر می‌کنم وظیفه دارم آنچه را که به عنوان یک منتی آموخته‌ام حالا انتقال بدهم. به کسانی که فکر می‌کنم یک راهنما می‌تواند مسیر زندگی‌شان را هموارتر کند و خودشان نیز خواهانِ این راهنما باشند.

    در ضمن این واژه”منتی” را امروز از شما یاد گرفتم. چقدر طنین خوبی دارد.

     

  8. نمیدونم چرا این تصور برام وجود داشت که منتور لزوما باید کسی باشه که توی حوزه کاری یا درسی، جلوتر باشه و کمک کنه به پیشروی شخص در مسیر.

    و راستش چون هیچوقت توی مسیر شغلی و تحصیلی ام به چنین شخصی برنخورده بودم همیشه  با حسرت به کسانیکه این امکان رو داشتن نگاه می کردم.

    ولی الان با خوندن این مطلب یهو یه چراغی برام روشن شد که من میتونم روانکاوم که چندسالی هست میشناسمشون و باهاشون در ارتباطم رو به چشم منتور ببینم. چون ایشون با اینکه از لحاظ تخصص کاری و تحصیلی کاملا  متفاوت هستن ، ولی من توی همه زمینه ها اعم از کاری ، تحصیلی،شخصی ، رابطه عاطفی ام و کلا دغدغه هام با ایشون مشورت میکنم و نظراتشون رو قبول دارم و الان،بعد از چندسال خود ایشون هم اذعان میکنن که ارتباط ما، قبل از اینکه ارتباط روانکاو با کیس اش باشه ، یک ارتباط دوستانه است.

  9. حسین خانه زر گفت: (عضو ویژه)

    چه جالب
    من در حالی که دوره کوچینگ رو دارم زیر نظر موسسه آمریکایی میگذرونم و در عین حال در داخل ایران برای موسسه ای بر اساس نظریه پروفسور یونگ دارم کار میکنم امام همیشه متوجه بودم که روشی که من در پیش میگیرم راه روش آموحته شده ام نیست و من بر اساس داستان ها و تجربه های خودم و قدرت تحلیلی که بهش مجهز شدم در جلساتم با افراد حاضر میشم و خوب از دو سال پیش بود که یواش یواش و تلویحی خودم رو به عنوان منتور (در حوزه های که تجربه و دستاورد و تخصص مثل کسب و کار و توسعه فردی و روان تحلیلی) معرفی میکردم و در حوزه هایی که خوب هنوز به این ویژگی ها دست پیدا نکردم یا امکان دست پیدا کردن ندارم ( مثل مادر شدن و رابطه با فرزند ) با کوچ کردن فرد و استفاده از آموزه های کوچینگ کارم رو پیش میبردم و خوب مشخصاً احساس همیشه این بود که در منتورینگ به نسبت اثرگذار تر میتوانستم حضور پیدا کنم و تغییرات افراد رو محسوس تر ببینم

  10. آرمین صدر نفیسی گفت: (عضو ویژه)

    فکر می‌کنم ارتباط بین من و رئیسم از جنس منتی و منتور است.

    در مورد هر چیزی که دغدغه‌ام باشد می‌توانم از او راهنمایی بگیرم و کمک بخواهم. بدون این‌که ترس قضاوت شدن داشته باشم یا ترسی بر من حاکم شود.

    این را پذیرفته‌ام که بسیاری چیزها را نمی‌دانم و مثل هر انسان دیگری از جهت فنی و مهارتی نقاط ضعفی دارم.

    او به من می‌گوید:

    هر موقع هر چیزی اذیتت می‌کند در سریع‌ترین زمان ممکن به من خبر بده تا مشکل را بررسی کنیم. شاید بتوانم کاری برایت کنم. حداقلش این است که با گفتگویی که داریم، قدری از فشار روانی‌ات کاسته می‌شود.
    روزی یک ساعت برای آموزش دیدن فلان موضوع وقت بگذار. از فلانی بخواه که به تو در این زمینه کمک کند.
    در لحنت قاطع‌تر باش. وقتی با عضوی از زیرمجموعه صحبت می‌کنی، لحن دستوری‌تری داشته باش.
    وظایف هر کس متعلق به خودش است. خیلی خوب است که کارها با کیفیت عالی و استانداردهای مدنظر تو انجام شوند. اما تو پادوی این و آن نیستی.
    برای من خیلی خوب است که زیاد کار کنی و چندین و چند ساعت بیشتر از تایم در نظر گرفته‌شده کار را پیش ببری. اما من زمانی خوشحالم که تو زندگی شخصی‌ات را هم فراموش نکرده باشی. به اندازه تایم درنظرگرفته‌شده کار کن اما در این تایم به مفیدترین شکل ممکن کار کن.

    خیلی از اوقات من از او راهنمایی نمی‌خواهم و این خود اوست که نکته‌ای به نظرش می‌آید که می‌تواند برای من مفید باشد. لطف می‌کند و علم و تجربه‌اش رو در اختیارم می‌گذارد.

    چقدر خوب است که یک منتور به خوبی روحیات و ویژگی‌های شخصیتی منتی را بشناسد. جنس کمک‌ها و راهنمایی‌ها بسیار متفاوت می‌شود.

    من از چنین بخت خوشی برخوردارم.

  11. من میخوام بدونم حق الزحمه منتور چطوری حساب میشه؟
    آیا ساز و کار یا روش خاصی داره؟

    • حسین خانه زر گفت: (عضو ویژه)

      بله مثل مشاوره یا کوچینگ  منتور هم به صورت جلسه ای و قراردادی مبلغی رو بابت این موضوع دریافت میکنه
      و بحث در این نقطه است که منتور گاهی شما رو لید میکنه و به واسطه ی تجربه ای که داره رهنمود هم میکنه و قاعدتاً باید در آن زمینه تجربه ی شخصی و دستاورد مناسبی داشته باشه   اما کوچ فقط سوالاتی داره که سعی در بازگرداندن شما به خودتان از طریق پرسش به پیش میره و لزوماً ممکنه در اون زمینه تجربه ی شخصی نداشته باشه بلکه مهارت کوچینگ رو فرا گرفته باشه

  12. هومن گفت: (عضو ویژه)

    به نظرم من منتی ،منتور را انتخاب نمیکند بلکه برعکس است و این نوع برعکس جالب تر است.

    گرچه با مرید و مرادی این مفهوم متفاوت است اما روح رابطه مشابه می نماید.

    چون گرفتت پیر هین تسلیم شو

    همچو موسی زیر حکم خضر رو

    در برابر

    چون گرفتی پیر هین تسلیم شو

    همچو موسی زیر حکم خضر رو

    • حسین خانه زر گفت: (عضو ویژه)

      اجازه بدید من هم در ادامه به این جمله رجوع کنم که:

      وقتی شاگرد آماده باشه ، استاد پیدا میشه

      و این سالم ترین اتفاق برای دریافت و پذیرش هست و فرد منتی اینجا میپذیره که برای یادگیری قدم هایی روبرداره

  13. علیرضا موثق گفت: (عضو ویژه)

    سلام و ممنون بابت این مطلب مفید.

    اما بنظر میرسد برخی مفاهیم، باید در کنار هم خانواده هایشان، معنای دقیق خود را بیابند. مثلاً منتور، کوچ و یا حتی رهبر، در بسیاری ویژگیهای ذکر شده برای منتور، مشترک بنظر میرسند. فارغ بودن از سلسله مراتب، نقش سرمشق داشتن، ایجاد رابطه عمیق و …، تقریباً در تعریف این مفاهیم تاحدود زیادی مشترک است.

    برای غنای بیشتر مطلب شاید خوب باشد، این مقایسه را نیز انجام داد.

  14. خیلی ممنون بابت مطالب  عالی ای که اشتراک میگذراید.

    دید خوبی نسبت به منتور پیدا کردم.

    با توجه به علاقه م به این بحث، چنانچه بخواهیم منتور بشیم باید از کجا شروع کنیم؟

     

  15. سعیده احمدزاده گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۴ درس)

    با تشکر از متمم و این درس آموزنده

    باید بگم در طی سالهای گذشته ندونسته از منتور استفاده کردم و البته بیشتر منتور معکوس.. من خیلی از جوانترها کمک می‌گیرم .. از دانش و تجربیاتشون بهره مند میشم و پیش میرم..

    اما خب اطلاعاتی در مورد منتور و منتور شیب نداشتم.

    احساس می‌کنم منتور یک روانشناس و محرم اسراره …

     

  16. بارها در هدف‌گذاری های شغلی، نمی‌دانستم برای آن هدف از چه مسیری باید حرکت کنم و اصلا هدفی که گذاشته ام چه مقدار عقلانی و قابل دستیابی ست؟

    فکر کنم داشتن منتور، مقداری از این ابهام ها بکاهد.

  17. امیر جافری گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۶ درس)

    منتورهای نامنتور!

    فک می کنم واژه منتور زمانی بیشتر در کشور ما مورد استفاده قرار گرفت و رایج شد که رویدادهای استارتاپی برگزار شدن. در این رویدادها چند نفر به عنوان منتور حضور پیدا می کنن که معمولا تجربه و آگاهی بالاتری نسبت به شرکت کننده ها دارن و شرکت کننده ها رو راهنمایی می کنن. متاسفانه در عمده این رویدادها تعریف خیلی شفاف و مناسبی از منتور ارائه نشد و همین زمینه ای شد برای اینکه امروز کلی آدم در بیو پروفایلشون بنویسن منتور! ، غافل از اینکه رابطه منتورینگ در چهارچوب خاصی شکل می گیره و با شرکت کردن در دوتا رویداد استارتاپی ما تبدیل به منتور نمیشیم و بسیاری از کسانی هم که در استارتاپ به عنوان منتور حضور دارن فقط در اون رویداد نقش منتور رو ایفا می کنن(چه بسا قابلیت منتور بودن در رویداد استارتاپی رو هم نداشته باشن).

    در یکی دو سال اخیر راجع به این منتورهای نامنتور زیاد صحبت شده ولی فک میکنم با ارائه تعریف های مشخص و شفاف از منتور مثه تعاریف این درس، این مسئله تا حد زیادی حل بشه.

  18. باسلام :)

    به نظرم زندگی خیلی خیلی کوتاه‌تر از اون هست که برای طی کردنش از تجربیات راه‌دان (منتور) استفاده نکنی.

    نمیفهمم که چرا وقتی کسی مثل مصطفی ملکیان هست تا تو رو به دنیای فلسفه و منطق ببره و دیدت رو به زندگی باز کنه، باز تو تنهایی باید به این سفر بری یا وقتی میتونی پای صندلی شفیعی کدکنی بشینی و از اخلاق و زندگی نوش جان کنی چرا باید تن به زندگی تن‌پرورانه بدی و …

    به شخصه معتقدم که منتور حتما نباید زنده باشه و در کنار ما حضور داشته باشه بلکه یک منتور کارکشته از طریق کتاب‌هاش و سخنرانی‌هاش هم میتونه تو رو راهنمایی کنه مثل حضرت حافظ

    • با کلیت صحبت شما موافقم. قطعا زندگی کوتاهتر از اونیه که بخواهی همه چیز رو خودت درک و تجربه کنی ولی اگر همیشه و در هرکاری هم بخوای صرفا یک منتور خوب پیدا کنی و گوش جان به حرفهاش بسپاری احتمالا یواش یواش به یک شخص مرید مسلک تبدیل میشی که استقلال رای خودت رو تا حدی از دست میدی.

      من دوستی دارم که بسیار بسیار اهل مطالعه هست ولی این مشکلی رو که گفتم متاسفانه داره. همیشه هروقت راجع به هرچیز بحث می کنیم فورا تعداد بسیار زیادی نقل قول از کارشناسان زبده و انسانهای کارکشته فعال توی اون زمینه بیان میکنه. اگرچه این کارش حداقل برای من خوبه چون با چهارتا آدم حسابی و حرف پرمغز آشنا میشم ولی با کمال تاسف باعث شده که قوه تحلیل و تخیل دوستم تا حد زیادی تضعیف بشه و اصولا به جایی رسیده که جز بیان سخن دیگران حرفی برای گفتن نداره.

      پیشنهاد من استفاده آگاهانه از منتور است. یعنی کلیت کار و نحوه کلی برخورد با مسایل رو از منتور فرابگیریم ولی توی درک جزئیات کار سعی کنیم بیشتر به خودمون متکی باشیم یا به عبارتی فراگرفته ها رو خودمون شخصی سازی کنیم.

  19. محمدرضا قره‌داغی گفت: (عضو ویژه)

    من‌هم تفاوت بین منتورینگ و کوچینگ را به‌صورت دقیق نمی‌دانستم و برخی مواقع این اصطلاحات را به‌صورت اشتباه به‌کار می‌بردم.

    حالا می‌فهمم رابطه‌ای که من با یکی از دانشجویانم داشتم در حقیقت رابطه منتور و منته بوده.

    از سال ۹۳ که ایشان از مقطع کارشناسی فارغ‌التحصیل شد، رابطه ما شروع شد. اوایل به دلیل تجربیاتی که داشتم، در زمینه‌های توسعه کسب‌و‌کار و برندینگ توصیه‌هایی برای ایشان داشتم. در ادامه و به‌مرور در رابطه با شرکت تبلیغاتی وی توصیه‌هایی داشتم و خطاهای وی را برطرف می‌کردم. بعد از گذشت چندین سال، کم‌کم کار به جایی رسید که در رابطه با تصمیمات خانوادگی، صحبت‌های درددلی و تخلیه ذهنی هم صحبت می‌کردیم و پیشنهادات من را انجام می‌داد.

    بعد از مدتی، که البته چند سال بود، به مرحله استقلال تدریجی رسیدیم. این امر با اتمام مرحله کارشناسی ارشد ایشان اتفاق افتاد و دوست داشتم در اکثر موارد وی مستقل عمل کند و گاهی به‌عمد خودم را از برخی مشکلات کنار می‌کشیدم و وی را تنها می‌گذاشتم؛ هرچند دورادور نظاره‌گر بودم.

    بارها وی را به درون مشکلات هل می‌دادم تا قدرت وی در برخورد با مشکلات را بسنجم و وی سربلند بیرون میامد.

    الان پس از گذشت حدود ۶ سال از شروع این رابطه، در فاز چهارم هستیم. وی را به عنوان یک همکار امین و قابل اعتماد می‌شناسم و از طرفی، وی به یک دوست مطمئن برای من و خانواده‌ام تبدیل شده.

    با توجه به این وضعیت، احتمالا باید کم‌کم منتظر منتورینگ معکوس باشم؛ امری که در دنیای روبه‌رشد و متغیر کسب‌و‌کار امری بدیهی و طبیعی است.

    به قول پیتر فیسک در کتاب gamechangers:

    راز موفقیت نسل جدید کسب‌و‌کارها، تغییر قواعد بازی است

    پس با توجه به تغییرات قواعد بازی، که نمونه‌ای از آن را در چند ماه اخیر نظاره کرده‌ایم، منتورینگ معکوس امری اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.

  20. چقد مطلب مفید و جامعی بود.

    با توجه به فهمی که پیدا کردم از مفهوم منتور و نقشی که به عهده میگیره به عنوان تربیت و پرورش فرد، پس این نکته که منتور شناخت کافی از روان یک انسان(حداقل در مسائل مرتبط با مسیر شغلی) داشته باشه، میتونه خیلی در رابطه منتورینگ موثر باشه.

    فکر میکنم منتورها را با اغراق، میشه به والدین تشبیه اش کرد که در یک زمینه به خصوص(همون مسیر شغلی) سعی در پرورش ما دارند.

    اگر پرورشی که از والدین دریافت میکنیم رو به دو بخش پرورش جسم و روان تقسیم کنیم(تقسیم بندی کاملا بی پایه)، اون مسائل فنی و تخصصی که منتور به ما انتقال میده و در کسبش راهنماییمون میکنه، مشابه پرورش جسم ماست و مسائلی که شامل مهارت های عمومی و چالش های کلی فضای شغلی(حتی چالش های شخصی که روی عملکردمون بر شغل موثره) و یه جورایی شامل نگرش ما نسبت به شغل و ارتباطات شغلی میشه، مشابه پرورش روان ماست.

    ولی واقعا چقدر این ارتباط منتورینگ با مولفه هایی که ذکر شد رو میتونیم در اطرافمون ببینیم؟

    به نظر من که انگشت شماره…و چقد خوش شانس هستند کسانی که تجربه این ارتباط را دارند.
    در آخر به نظرم(که البته حاصل تجربه خودم هم هست)، برای یه سری آدمها با یه سری ویژگی های به خصوص (یا بهتره بگم اختلالات به خصوص)مثل وسواس و کمال گرایی(از جمله خودم)رابطه منتورینگ خیلی کمک کننده است و میتونه آسیب این اختلال ها رو به حداقل برسونه.