معنی Engagement چیست؟
آیا تا به حال پیش آمده که تصمیم بگیرید فقط چند سطر اول یک مقاله را بخوانید، اما پس از مدتی به خودتان بیایید و متوجه شوید که تمام آن مقاله را خواندهاید؟
آیا برایتان پیش آمده که یک بار فقط از سر کنجکاوی به یک رستوران بروید و سپس به مشتری دائمی آنجا تبدیل شوید؟
آیا شده که در اینستاگرام یک پست را ببینید و نتوانید از آن عبور کنید و ترغیب شوید که زیر آن، کامنت بگذارید و نظرتان را اعلام کنید؟
آیا پیش آمده که بعد از تمام شدن یک جلسهی کلاس، در طول هفته بارها به این فکر کنید که جلسهی آتی چگونه برگزار خواهد شد و برای شروع آن جلسه انتظار بکشید؟
آیا این تجربه را دارید که از بین چند فروشگاه مجاور که محصولات مشابهی را میفروشند، همیشه به یکی از آنها سر بزنید و فروشگاههای دیگر را حتی امتحان هم نکنید؟
آیا شده که بدون نیاز به یک محصول مشخص، تصمیم بگیرید به فروشگاهی سر بزنید و اگر چیز جذابی پیدا کردید، بخرید؟
همهی اینها، نمونههایی از رفتارهایی هستند که میتوان آن را با اصطلاح Engage شدن یا Engagement بیان کرد.
با توجه به اینکه اصطلاح Engagement در بازاریابی، تبلیغات، دیجیتال مارکتینگ (از جمله استراتژی محتوا، بازاریابی محتوا و شبکه های اجتماعی)، مدیریت ارتباط با مشتری و نیز گیمیفیکیشن به کار میرود، مناسب دیدیم که یک درس را به معنی Engagement اختصاص دهیم.
هر چقدر این واژه را بیشتر و بهتر بشناسیم، در درک مفاهیم مرتبط با Engagement و پیادهسازی اصول و تکنیکهای آن هم موفقتر خواهیم بود.
ریشه شناسی واژهی Engagement
چنانکه در دیکشنری وبستر گفته شده، واژهی Engagement دارای ریشهی فرانسوی است و نخستین کاربردهای آن، بیشتر از جنس گرو گذاشتن و در رهن جایی قرار گرفتن بوده است. به زبان سادهتر، کسی که به واسطهی داشتهی ارزشمندی که نزد کسی میگذارد، نسبت به او متعهد میشود و نمیتواند او را رها کند.
این واژه به سرعت، گسترش معنایی را تجربه کرد و مفاهیمی دیگر مانند نامزدی (دل در گرو یک رابطه داشتن)، دلمشغولی، درگیر شدن در یک فعالیت و درگیری ذهنی را در برگرفت.
معنی Engagement در مدیریت و کسب و کار
تا قبل از توسعه فناوری اطلاعات و رواج یافتن دیجیتال مارکتینگ، اصطلاح Engagement در فضای مدیریت و کسب و کار، کمتر بهکار میرفت. اگر هم گاهی در حوزههایی مثل CRM از چنین اصطلاحی استفاده میشد، آن را با معنایی مبهم و حتی گاهی مترادف با وفاداری مشتری به کار میبردند.
توسعهی نرمافزارهای دیجیتال و افزایش استفادهی کاربران از وب و اینترنت (به طور خاص وب ۲.۰)، بیش از هر عامل دیگری به رواج یافتن اصطلاح Engagement کمک کرد. در حدی که در سال ۲۰۰۹ شاهد انتشار کتابی هستیم که اختصاصاً به Digital Engagement پرداخته است (کتاب Digital Engagement در بازاریابی اینترنتی نوشتهی Leland Harden).
طی سالهای اخیر نیز کتابهای متعددی اختصاصاً با موضوع Engagement منتشر شدهاند. از جملهی این کتابها میتوان به مجموعه مقالات Why Engagement Matters اشاره کرد.
در این کتابها با دو اصطلاح DE و UE روبرو میشویم. DE مخفف Digital Engagement است و به هر نوع درگیر شدن و شکلگیری رابطه میان مخاطب با ابزارهای دیجیتال اشاره دارد. UE مخفف User Engagement است و بهطور خاصتر، به درگیر شدن کاربران با نرمافزارها و سرویسهای آنلاین میپردازد.
مثال: Engagement در اینستاگرام
به رفتار کاربران اینستاگرام فکر کنید. چه شاخصهایی را میتوان به عنوان نشانههای درگیر شدن کاربر با یک محتوا در نظر گرفت؟
قاعدتاً پایینترین سطح درگیر شدن، این است که کاربر صرفاً عکس و کپشن را ببینند و از روی پست عبور کند.
لایک کردن میتواند یک پله بالاتر محسوب شود.
کامنت گذاشتن را میتوان شاخص قویتری برای سنجش درگیری مخاطب باشد.
فوروارد کردن مطلب و منشن کردن دوستان زیر مطلب، نمونهی دیگری از رفتارهایی است که درگیر شدن مخاطب را نشان میدهد.
سطحِ بالاتر درگیر شدن هم این است که فرد، با دیدن یک پست، اکانت را فالو کند تا سایر پستها را از دست ندهد.
اما اینکه شما در برآورد Engagement، چه وزنی به هر یک از این فاکتورها میدهید، تابع اهداف و استراتژیهایی است که در صفحهی خود دنبال میکنید و کسی نمیتواند یک فرمول نهایی مطلق برای UE ارائه کند و بگوید سایر ترکیبها و تعریفها نادرست است.
مثال: Engagement در یک فروشگاه
سادهترین سطح Engagement این است که رهگذر، مشغول دیدن ویترین شود.
ورود به فروشگاه را میتوان یک لایه بالاتر در نظر گرفت.
پرسیدن قیمت کالاها و خریدن یک یا چند کالا، میتواند سطح بعدی Engagement باشد.
اما معمولاً کسب و کارها به سطح بالاتری از Engagement فکر میکنند: آیا فرد حاضر است محصول (یا فروشگاه) را به دوستان خود هم معرفی کند؟
آیا برای خریدهای بعدی هم به فروشگاه سر میزند؟
آیا حاضر است اطلاعات تماس خود را در اختیار فروشگاه بگذارد؟
باز هم در اینجا، اینکه این فاکتورها را با چه وزن و درجهای از اهمیت، با یکدیگر ترکیب میکنید، تابع اهداف و استراتژی شماست.
دوست عزیز. این درس برای کاربران ویژه متمم در نظر گرفته شده است.
با عضویت به عنوان کاربر ویژهی متمم، علاوه بر دسترسی به مجموعه درسهای گیمیفیکیشن، به درسهای بسیار بیشتری هم دسترسی پیدا میکنید که فهرست آنها به شرح زیر است:
البته با توجه به علاقهی شما به گیمیفیکیشن، شاید بهتر باشد مطالعهی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:
دوره MBA (مطالعهی منظم درسها)
قاعدتاً پس از پایان این درس، جملههای زیر و مشابههای آنها باید برای شما شفافتر باشد:
- هدف گیمیفیکیشن این است که میزان Engagement مشتری یا مخاطب را با کسب و کار یا برند، افزایش دهد.
- در بازاریابی محتوا، Engagement الزاماً به معنای موفقیت و فروش بیشتر نیست. اما یکی از فاکتورهای مهم در موفقیت است.
- یک اپلیکیشن موبایل اگر در Engage کردن مخاطب موفق نباشد، در بلندمدت هیچ شانسی نخواهد داشت.
- شبکه های اجتماعی به اندازهای که در UE موفقتر باشند، رشد بیشتر و عمر طولانیتری را تجربه خواهند کرد.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری طراحی برای تغییر رفتار به شما پیشنهاد میکند:
- گیمیفیکیشن چیست؟ کاربردهای گیمیفیکیشن در کسب و کار
- معنی Engagement چیست؟
- گیمیفیکیشن چیست؟ | برخی از نمونه های گیمفیکیشن
- تعریف گیمیفیکیشن چیست؟
- در طراحی بازی چه عناصری به کار گرفته میشوند؟
- منظور از PBL در گیمیکیفیکشن چیست؟
- مکانیک بازی | چند مورد از ساز و کارهای مورد استفاده در بازی سازی
- انگیزه های انسانها در گیمیفیکیشن
- تاماگوچی | یک اسباب بازی ساده با پیامی مهم
- برنده واقعی گیمیفیکیشن کیست؟
- وضعیت تعلیق ذهنی و غرق شدن در یک فعالیت
- تعریف گیمیفیکیشن | بررسی تفاوت بازی و سرگرمی
- کسانی که بازی میکنند چگونه دستهبندی میشوند؟ (مدل بارتل)
- معرفی چند کتاب گیمیفیکیشن (تحلیل بازیها / آموزش بازی سازی)
- گیب زیکرمن | یکی از نویسندگان مطرح در زمینه بازی سازی
- بهترین تفریح را به کار تبدیل کنیم یا کار را به بهترین تفریح؟
- کتاب قلاب (Hooked) نوشته نیر ایال
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.
توجه داشته باشید که خرید ششماهه و یکساله بهترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یکماهه) محسوب میشوند.برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : امیررضا زارع پور
چیزی که از جستجوی مفهوم engagement بعد از مطالعه ی این درس نصیبم شد:
کلا میشه مفهوم engagement در رابطه با user به چهار سطح کلی تقسیم کرد
دسته اول:کاربرانی که از خدماتی که داریم استفاده میکنند
دسته دوم:کاربرانی که علاوه بر استفاده از خدمات ما راجب خدمات ما نظر میدهند و بیزینس مارو دنبال میکنند
دسته سوم: کسانی که بیزینس مارو انقد خوب و جذاب و مفید میدونند که اون رو معرفی میکنند
دسته چهارم:دسته کسانی که از خدمات ماناراضی هستند ولی درعین حال زمان خودشون رو صرف تبلیغ علیه ما میکنند
دسته ی دیگری هم وجود دارند که به کاربران وفادار به ما عنوان میشوند این دسته از کاربران همونایین که بی اهمیت از قیمت و خیلی از المان های دیگه سر صف می ایستند و منتظر شروع فروش آیفون بعدی شرکت اپل میشن…!
این سه دسته لزوما مرز گذاری دقیق و جدایی از هم ندارن و کاربران ممکنه هر لحظه از یک دسته به دسته دیگری جا ب جا بشن ولی خیلی مهمه که یک بیزینیس به نیاز های گاها متفاوت این ۴ دسته بتونه پاسخ بده.و دسته ی چهارم اهمیت زیادی دارنند چون با توجه به اینکه با توجه به نارضایتیشون از ما هنوز احساسی نسبت به ما دارند که زمان خودشون رو صرف ما میکنن و این دسته با یک سیاست و اتخاذ تصمیمات و رویکردهای مناسب کسب و کار پتانسیل این رو دارند که به دسته های دیگه تبدیل بشوند
کارهایی که بهتر هر کسب و کار انجام بده تا به جایگاه موفقیت برسه و مخاطبانش رو به اصطلاح درگیر خودش کنه باید شامل رفتارهای زیر باشه
اول:حس رضایت درونی کاربر و خاص بودن کاربر برای کسب و کار درش ایجاد بشه
دوم:ارتباط بین کاربر و کسب و کار وجود داشته باشه امکان فید بک دادن و…
سوم:کاربر حس کنه صداش شنیده میشه و نگرانیهاش پاسخ داده بشه
چهارم:کاربر حس کنه جزیی از کسب و کاره نه کیسه ی پول و درامده کسب و کاره
…
در آخر میخوام اضاف کنم که ارتباط نزدیکی وجود داره بین user engagement و employee engagement و مدیر کسب و کار به همون میزان که باید دغدغه و نگرانی و برنامه ریزی برایuser engagement داره رو باید برای employee engagement داشته باشه تا بتونه اون تجربه تمام عیار و لذت بخش رو به کاربرانش بده.
من لینک هایی رو که مطالعه کردم دوست دارم چنتاشو به اشتراک بزارم و اینم بگم همش به مربوط به منابع انگلیسی هستند(ممکنه برای مشاهده نیاز به تغییر ip داشته باشید)
https://www.accessdevelopment.com/engagement-ebook
https://blog.accessdevelopment.com/the-ultimate-collection-of-loyalty-statistics
https://www.facebook.com/workplace/blog/why-employee-engagement-matters
https://www.huffpost.com/entry/10-reasons-employee-engagement-matters_b_599d8e69e4b0b87d38cbe673
https://www.ameyo.com/blog/customer-engagement-matters-more-than-ever-in-2017-4-strategies-for-success
https://gleantap.com/how-customer-engagement-makes-you-money/