فواید پیاده روی و مضرات آن و عادتهای ما در زمینه پیاده روی

این بار هم میخواهیم با هم دربارهٔ یکی از #عادتهای کوچک و مؤثر زندگی صحبت کنیم: عادت ساده و بسیار مفید پیاده روی
فواید پیاده روی را همه میدانیم و بسیاری از ما دوست داریم که فرصتی برای پیاده روی پیدا کنیم. در بین ما، کسانی که در شهرهای بزرگ زندگی میکنند و سبک زندگی مدرنتری دارند میدانند که، با کاهش پیاده روی و فعالیتهای فیزیکی، خطرات زیادی در کمین سلامتی آنهاست.
البته، کسانی هم هستند که معتقدند فواید پیاده روی و نکات مثبتی که در این زمینه مطرح میشود درمورد کلانشهرها درست نیست، زیرا در شهرهای آلوده پیاده روی و تنفس دود و سرب با خودکشی تدریجی تفاوت چندانی ندارد. پس در کلانشهرها باید فواید و مضرات پیاده روی را در نظر گرفت.
انجمن قلب آمریکا میگوید که ۱۰۰۰۰ قدم پیاده روی روزانه (حدود ۷ کیلومتر) میتواند یکی از مهمترین عوامل تضمینکنندهٔ سلامتی باشد (+).
شما دربارهٔ فواید و مضرات پیاده روی چه میدانید؟
- عادتهای پیاده روی شما چیست؟
- چگونه پیاده روی را در برنامهٔ روزانهٔ خود لحاظ میکنید؟
- زمان پیاده روی شما چه وقت است؟
- آیا پیاده روی صبحگاهی را ترجیح میدهید؟
- آیا پیاده روی را ورزش میدانید؟ با پیاده روی زیاد موافقید؟ دویدن را ترجیح میدهید یا راه رفتن را؟
- آیا فواید پیاده روی را قبول دارید یا معتقدید که در زندگی مدرن میتوان جایگزینهای دیگری هم برای پیاده روی در نظر گرفت؟
- اثرات پیاده روی در زندگی شما چه بوده است؟
- مسائل جانبی پیاده روی چقدر برای شما مهم است؟
- آیا از کسانی هستید که برای انتخاب مسیر یا کفش مخصوص پیاده روی وسواس دارند یا معتقدید که فواید پیاده روی و نکات مثبتی که در مورد آن گفته میشود مستقل از این حاشیههاست؟
- اگر به صورت منظم پیاده روی میکنید، چگونه این عادت را در خود ایجاد کردهاید؟
- آیا تا به حال به عوارض پیاده روی زیاد فکر کرده یا دربارهاش جستجو کردهاید؟
- آیا از نرمافزارها، اپلیکیشنها، ساعتهای هوشمند و ابزارهای مشابه استفاده میکنید؟ آیا این ابزارها را محرک خوبی برای ورزش و پیاده روی میدانید؟
هر نکته و تجربهٔ دیگری هم که در مورد فواید پیاده روی یا حاشیههای آن، مانند مضرات پیاده روی، دارید خوشحال میشویم که با دوستان خود در میان بگذارید.
مطالعه بخشهایی از کتاب در ستایش پیاده روی
میتوانید بخشهایی از کتاب در ستایش پیاده روی را بخوانید. ارلینگ کاگه که کتاب در ستایش سکوت او را هم در پاراگراف فارسی متمم معرفی کردهایم، در کتاب دیگرش به فواید پیاده روی طولانی میپردازد:
مطالعه بخشهایی از کتاب فلسفه پیاده روی
فردریک گرو نویسنده و فیلسوف فرانسوی در کتاب فلسفه پیاده روی میکوشد به این پرسش پاسخ دهد که چرا پیاده روی می کنیم؟ او عادتهای پیاده روی چند نفر از فیلسوفان، متفکران و سیاستمداران را بررسی کرده و شرح داده است:
با ثبت نام رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهٔ عبور) میتوانید به حدود نیمی از هزاران درس متمم دسترسی داشته باشید.
همچنین در صورت تمایل با پرداخت هزینهٔ عضویت ویژه به همهٔ درسهای متمم از جمله درسهای زیر دسترسی خواهید داشت:
دوره MBA | مذاکره | کوچینگ | توسعه فردی
فنون مذاکره | تصمیم گیری | مشاوره مدیریت
تحلیل رفتار متقابل | تسلط کلامی | افزایش عزت نفس
چگونه شاد باشیم | هوش هیجانی | هدف گذاری
خودشناسی | شخصیت شناسی | فکر کردن با نوشتن
برای خرید محصولات صوتی هم میتوانید به صفحهٔ فروشگاه متمم سر بزنید.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری سبک زندگی من به شما پیشنهاد میکند:
- سبک زندگی | تعریف سبک زندگی چیست و مولفه های آن کدامند؟
- تعریف سلامت چیست؟ مولفه ها و شاخص های سلامت کدامند؟
- معرفی کتاب زندگی های روزمره | بن هایمور
- چای یا قهوه؟ کدام بهتر است؟
- انسانهای موفق قبل از صبحانه چه میکنند؟
- گوشت خواری یا گیاه خواری؟ | از کتاب در جست و جوی طبیعت
- چگونه کارایی روزانهام را نابود کنم یا کاهش دهم؟
- چرا همیشه خسته ام؟
- اثرات و عوارض کم خوابی و بی خوابی
- چند پیشنهاد برای خواب راحت شبانه
- چند جمله از کتاب نکته های کوچک زندگی | اچ جکسون براون
- قانون مورفی چیست؟ | قوانین مورفی چه چیزی را به ما میآموزند؟
- اگر میخواهید موفق نباشید…
- کارهایی که هر روز به شکل نادرست انجام میدهیم
- کسانی که جسم و ذهن ما را مسموم می کنند
- چرا باید وابستگی به موبایل را کاهش دهم؟
- مواجهه با انسانهای سمی
- مهربانی های کوچک زندگی
- مدیریت رابطه عاطفی | رابطه عاطفی سالم چه نشانه هایی دارد؟
- فواید و خواص دوش آب سرد در برنامه روزانه زندگی ما
- پرکاربردترین اپلیکیشن موبایل شما چیست؟ (اندروید | iOS | ویندوز)
- نوموفوبیا چیست؟ آیا شما هم گرفتار آن هستید؟
- درباره بلند حرف زدن با خود!
- برخی از فواید گوش دادن به موسیقی
- نکته هایی در مورد موفقیت که کمتر به ما میگویند
- درباره دوستی: آیا هنوز باید با او دوست بمانم؟
- چرا خوشحال نیستیم؟
- شاخص توده بدنی چیست؟ فرمول BMI و معنای آن
- کپسول زمان | آیا به خودتان هدیه میدهید؟
- کافه مرگ | حرف از مرگ و زندگی در کنار چای و قهوه
- در ستایش پیاده روی | راه رفتن برایمان عادی نشود (ارلینگ کاگه)
- مکان سوم چیست؟ | مسئلهٔ مکان را جدی بگیریم
- چرا پیاده روی میکنیم؟ | فردریک گرو در کتاب فلسفه پیاده روی پاسخ میدهد
- فواید پیاده روی و مضرات آن و عادتهای ما در زمینه پیاده روی
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.
توجه داشته باشید که خرید ششماهه و یکساله بهترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یکماهه) محسوب میشوند.برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : شهرزاد راسخ
یکی از فعالیتهایی که من هم توی زندگیم خیلی دوستش دارم و از هر فرصتی که پیش بیاد، برای اینکار استفاده میکنم، پیاده روی هستش. واقعا تعجب میکنم که گاهی بعضی افراد رو میبینم که انگار از پیاده روی هراس دارن و حتی برای یک مسیر کوتاه هم سوار تاکسی یا اتوبوس یا ماشین خودشون میشن.
پیاده روی رو از دویدن خیلی بیشتر دوست دارم. با دویدن، زیاد میونه ای ندارم و وقتی میدوم ضربان قلبم خیلی بالا میره و سوزشی رو توی ریه ام حس میکنم. به عقیده ی من، یه کفش خوب هم برای یک پیاده روی لذتبخش، خیلی مهمه و باعث میشه در پایان پیاده روی، هنوز سرحال باشیم و کمتر احساس خستگی بکنیم و کمر درد و زانو دردی رو هم تجربه نکنیم.
کلن من، پیاده روی رو برای خودم فرصت خیلی خوبی میبینم تا دقایقی یا ساعاتی کاملا با خودم باشم، توی حریم شخصی محض و دنیای خودم، بدون هیچ عاملِ مواج کردن دریای آرام ذهنم، از جمله دستگاهها و دنیای دیجیتال:)
افکارم و احساساتم رو با خودم مرور کنم، با دقت به اطرافم نگاه کنم و چیزهایی رو کشف کنم که قبلا به چشمم نیومده بود یا بهشون بی توجه بودم.
نمیدونم چه طوریه... وقتی راه میرم، افکارم هم انگار پویاتر و سیال تر میشن! و انگار میتونم پازل به هم ریخته ی ذهنم رو توی پیاده روی هام، جمع و جور کنم. خیلی نکته ها، خیلی داستان ها، و خیلی موضوعات یا حتی الهامها! توی راه رفتن طولانی یا همون پیاده روی به ذهنم میان.
برای همین، وقتی که توی کتاب "وقتی نیچه گریست" از اروین یالوم، (دقیقا موضوع و جمله اش یادم نیست) خوندم که نیچه هم به نوعی، همینطور بوده، خیلی خوشحال شدم.:)
پیاده روی رو اگه به منظور واقعا پیاده روی باشه و مخصوصا در یک فضای سبز و زیبا، واقعا دوست دارم که تنها باشم. از اینکه کسی یا کسانی، این لذت و این آرامش رو با حرفها و نقل هاشون به هم بزنن و نتونم از این فرصت شگفت انگیز برای مرور و جمع کردن افکار و احساساتم استفاده کنم، حس خوبی ندارم.
اما میدونم که در شرایطی هم، قدم زدن با کسی که میتونه جایگاه خاصی برای آدم داشته باشه، چقدر میتونه لذتبخش باشه.
----------------
مطلب جالبی هم خیلی وقت پیش در مورد پیاده روی، در سایت http://www.wellbeingjournal.com خوندم و متاسفانه یادم نیست دقیقا کدوم مقاله بود که ارجاع بدم، (و مخصوصا قسمتی که بولد کردم، خیلی برام جالب توجه بود) و برای شما دوستان عزیزم هم مینویسمش:
"پیاده روی می تواند بهترین ورزش برای انسان باشد. اصلا انگار بدن انسان برای پیاده روی طراحی شده است! در طول تاریخ، ما چندین کیلومتر برای جستجوی غذا، آب و هیزم پیاده راه رفته ایم، و حتی بسیاری از مردم بومی هنوز هم به اینگونه زندگی می کنند.
برخلاف دویدن، پیاده روی بندرت انسان را دچار آسیب می کند. پیاده روی میتواند به روشهای متنوعی انجام شود: سریع، آهسته، سربالایی، سرپایینی، می توانید با حمل وزنه کوچکی در دست یا بسته به مچ پا فعالیتهای قلبی عروقی خود را افزایش دهید، یا می توانید بسادگی و راحت و آزادانه راه بروید.
پیاده روی سبب ورزش قلب و ریه می شود و پمپاژ سیستم لنفاوی را تحریک می کند. برخلاف سیستم گردش خون که دارای قلبی است که خون را از طریق سرخرگها و ساهرگها به جلو می راند، سیستم لنفاوی متکی بر گرانش و جاذبه است. هر بار که شما یک قدم بر می دارید، سیستم لنفاوی تحریک شده و جریان مایعات لنفاوی افزایش می یابد.
صدها مطالعه و تحقیق نشان داده که افرادی که حداقل 15 تا 30 دقیقه در روز پیاده روی می کنند از افراد دیگری که اینکار را انجام نمی دهند سالم ترند. آنها به بیماریهای کمتری مبتلا می شوند و ریسک حمله های قلبی و سکته در آنها پایین تر است، علاوه بر این، از تراکم استخوان بالاتری نیز بهره مند می باشند."
سلام.منم یک هفته اس بعد از سرکار حدود ساعت ۶ یا ۷ عصر میرم پیاده روی با دوستم و خیلی عالیه…قطعا با انرژی بودن بعدش یکی از دلایل من برای این کاره
راه رفتن سریع را ترجیح می دهم ازنظر سیستم قلبی وعروقی هم دویدن شرایط خاص لازم دارد ومهم ترین نکته حتی در راه رفتن های روزانه کفش مناسب هست تا به پاها ومفاصل صدمه وارد نشود بقیه مسایل شخصی هست
سلام- سرعت پیاده روی باید به حدی باشه که نتونی راحت با نفر کناریت که باهات داره میاد صحبت کنی
پیاده روی باید تند باشه
من میدوم!البته برا این کار به ماشین نیاز دارم((تا دم در پارک))
چندتا نکته رو تو دویدن بهش رسیدم که تا الان به کارم اومدن ،میگم شاید به کار شما هم بیاد…
۱:من قدم هامو میشمارم معمولا صدتا صدتا این کار برای من باعث میشه دیرتر خسته بشم یا به نوعی ذهنم رو از وسوسه توقف دور بکنم
۲:اما نکته دوم که با تمام وجودم تایپ میکنم نه با انگشتام این هست که اگه کاری براتون مهمه که دویدن برای من مهمه بنا رو بزارید به تنها انجام دادن درست مثل غذا خوردن که اگه کسی هم نباشه منتظر نمی مونید…منظورم این هست متکی به دوست یا نفر دومی نباشید البته این نکته رو برای کسانی میگم که دوست دارن دویدن براشون پررنگ باشه.
من « پیادهروی برای پیادهروی » را خیلی دوست دارم. این نوع پیادهروی برای من یعنی؛ در طی این چهل دقیقه به جز یک دفترچه یادداشت و قلم، هیچ چیز دیگری همراهم نیست. نه گوشی تلفنی که حواسم را پرت کند، نه هدفونی که وسوسه گوش دادن به موسیقی را به جانم بیندازد و نه هیچ چیز دیگر.
راه میروم و مردم را نگاه که نه، تماشا میکنم و آسمان و اطراف و همه چیز. گاها چیزهایی در این پیادهرویها دیدهام که سالها از کنارشان بی توجه عبور کرده و ندیدهبودم. در دفترچه یادداشت همراهم هرچه که هنگام راه رفتن به ذهنم خطور میکند مینویسم و بعدها که چشمۀ ایدۀ ذهنم میخشکد که از چه بنویسم، این دفترچه شتابان به سویم می دود و کیلو کیلو ایدۀ ناب را به رایگان به دامنم میریزد.
انرژی و حال خوبش هم که به کنار…
راستی این را از شاهین کلانتری آموختم
الآن شش ماهه که یکی از هدفهای روزانهم، حداقل ۳۰ دقیقه پیادهرویه.
مدتی بود که برای چیزهای کوچک دچار اضطراب زیاد میشدم و صبحها علائم ناخوشایندی پیدا میکردم؛ مخصوصا در سال تحصیلی. کمی جستوجو کردم و فهمیدم پیادهروی صبحگاهی برای کاهش استرس و اون احساساسات و علائم ناخوشایند مفیده. هنگام این کار پادکست یا آهنگ هم گوش میدادم و باعث میشد کمتر به مسائل استرسزا فکر کنم. از طرفی چون فعالیت ورزشی خاصی ندارم، این پیادهروی رو به سایر ساعتهای روزم هم آوردم و الآن تا جایی که بتونم پیاده رفتوآمد میکنم. این کار به بهتر خوابیدنم هم کمک میکنه.
بعضی وقتها هم تنها نیستم و با یک دوست قدم میزنم. به نظرم یکی از فعالیتهای لذتبخش زندگیم، راه رفتن با یک دوست و صحبت کردن باهاشه. گاهی اونقدر مفید و لذتبخشه که ترجیح میدیم از مسیرهای دورتری به مقصد برسیم. خاطرات خوبی رو از این لحظهها دارم.
پیاده روی رو خیلی دوست دارم.
بارها شده از عصرها پیاده روی کردم و به ارامش خاصی رسیدم.
اما اخیرا با اینکه مسیر منزل تا شرکت پیاده بیست دقیقه هست . با تاکسی اینترنتی میرم. حتی برای یک مسیر پنج دقیقه ای که به تاکسی برسم بعضی وقتا تنبلی میکنم .
اما خب پیاده روی باعث میشه روح به ارامش برسه.
خوش به حالت. من هر وقت میرم پیاده روی مزاحمتهای بعضی اقایان دریای آرام ذهنم رو مواج میکنه!
یکی از کارهایی که من انجام میدم اینه که به جای ماشین از مترو استفاده میکنم
تقریبا فاصله ایستگاه مترو تا خانه حدود ۱۵ دقیقه است و رفت و برگشت این میشه نیم ساعت و اینو پیاده میرم
فاصله کار تا خانه حدود ۲۵ تا ۳۰ دقیقه است که رفت و برگشت ۶۰ دقیقه میشود که بصورت یک پیاده روی ارامش بخش بهش نگاه میکنم
این فاصله زمانی برای فکر کردن و لذت بردن از هواست
امروز برف اومده بود در مسیر خیلی هوا عالی بود
ترم های آخر دانشگاه با یکی رفیق شدم که به شدت به پیاده روی علاقه داشت .اون روزها گوشی ال جی جی۳ داشتم که یکی از امکانات مخصوص گوشی ،قدم شمار بود . جدای ازاینکه همیشه باهم پیاده روی طولانی میرفتیم ،یک بعدازظهر،به اصرار او یک کلاس مهم را غیبت کردم و رفتیم به پیاده روی،تا شب دور تا دور شهرمون را پیاده روی کردیم و چون برام کاری پیش اومد که باید جدا میشدیم، بیش از ۲۶ کیلومتر(طبق قدم شمار گوشیم) پیاده روی کرده بودیم .
من بیشتر میدوم تا پیاده روی، یعنی به غیر از پیاده روی های اجباری و معمول روزانه، معمولا به قصد پیاده روی بیرون نمیرم
در مورد دویدن چند تا نکته هست که کمکم کرده:
۱- از کم شروع کردم در واقع یک و خوردی کیلومتر
۲- به زیاد فکر میکنم، ماراتون بوستون
۳- برنامه رو خورد کردم، هدف بعدیم ده کیلومتر دویدنه که الان به شیش و خوردیش رسیدم، و برنامه بعدتر ازون دویدن ده کیلومتر تو ۶۰ دقیقه است
۴- همیشه از هندزفری استفاده میکنم، یبار که نکردم بخاطر حرفهایی که میشنیدم تمرین رو نصفه رها کردم، و این اولین و آخرین باری بود که به دلیل روانی تمرین رو رها کردم
۵- از اپلیکیشن استفاده میکنم که در واقع مربی منه
۶- از شروع دو به گفتگوهای ذهنیم گوش میدم، که اولش یه حمام زنانه در پس ذهن من دارن حرف میزنن، آخرش منم و من. یه مکالمه ی دونفره که یکی میگه برو اون یکی میگه بسه، یکی میگه صدمتره دیگه اون یکی میگه جهنم و ضرر فقط صدمتره دیگه،
بهتون قول میدم اگه تجربه ش کنین از شیرین ترین دیالوگای یه نفره زندگیتون میشه
مدتهاست پیاده روی جزو یکی از عادتهای من شده است داستان از نرم افزار ساده ی مخصوص پیاده روی و ورزش سامسونگ شروع شده که روی گوشی ای که چند سال پیش خریدم نصب بود نرم افزار از من می خواست برای خودم هدف روزانه تعیین کنم و مدام تذکر می داد که مثلا تحرک ندارم و یا بر عکس تشویق می کرد که به هدف رسیدم این کار برای مدتی باعث شد به پیاده روی های شبانه بروم اما بعد از مدتی به سادگی و تمام هشدار های نرم افزار را بی صدا کردم و بی خیال شدم تا این که با خبر شدم یک گروه حرفه ای طبیعت گردی دارد به برنامه ی پیمایشی سنگین کویر نرودی می رود نزدیک به ۴۰ کیلومتر پیاده روی در کویر در طول دو و نیم روز و برای این که برای این برنامه پذیرفته شوم باید حد اقل دو هفته هر روز پنج تا هفت کیلومتر به صورت پیوسته پیاده روی تند می کردم و برنامه آنقدر جذابیت داشت که این کار را بکنم این دو هفته و بعد، آن سه روز پیاده روی در قلب کویر ودور از تمدن باعث شد اتفاقات شگفت آوری در زندگی ام بیافتد، مثلا وزنم بدون رژیم تنظیم شد ، چرخه ی خوابم طبیعی شد فکرم باز تر شد و آرامش و تمرکزم بیشتر شد و از همه مهم تر تعداد سردرد های میگرنی ام به نصف رسید . دیگر نمی توانستم کنارش بگذارم و نه تنها دیگر کنارش نگذاشتم شروع کردم به پیاده روی در کنار برنامه های کوهنوردی و پیمایشی سنگین دو و سه روزه در دل طبیعت نم توانم وصف کنم که مثلا ۵۰ کیلومتر پیمایش و کوهنوردی و به مدت سه روز در دل طبیعت بکر بدون برق و گوشی موبایل و تکنولوژی چه حال خوبی دارد
این روز ها خودم را به این چالش کشیدم که عادت پیاده روی شبانه را به صبح زود منتقل کنم روز دوم این چالش است و هنوز برایم سخت است اما امیدوارم بتوانم
پیاده روی باعث شد من به خیلی مسائل فکر کنم
عادتی که به این کار دارم و تماشای آدم های در مسیر همیشه جز لذت های بزرگ زندگی منند
من هفته ای ۴جلسه ۲۰ دقیقه به وسیله تردمیل به پیاده روی می پردازم ولی این روش با پیاده روی در فضای باز تفاوت چشمگیری دارد. در زندگی زمانی مخصوص پیاده روی در نظرنگرفتم اما برای انجام امور روزمره در فواصل کوتاه پیاده روی را ترجیح میدم و به نظرم نکته ای که انگیزه بیشتری برای پیاده روی در محیط باز می دهد داشتن دوستی برای همراهی است.تجربه جالب من در سفری که همراه دوستان داشتم بطور روزانه حداقل ۱۶کیلومتر پیاده روی می کردیم که به رکورد ۲۱ کیلومتر هم رسید.البته هدف ما پیاده روی نبود ولی بودن در جمعی ۴نفره باعث میشد حتی فواصل دور را پیاده طی کنیم و با وجود خستگی ، لحظات شیرینی در کنار هم داشتیم.
من هرروز ورززش میکنم و وقتی که یه شهر دیگه دانشجو بودم هرروز پیاده روی داشتم تقزیبا
مخصوصا روزهایی که هوا باب میلم بود:)) باغث میشد کلا روزم بهتر بشه و انرژی بیشتری داشته باشم برای انجام دادن کارهام.
درود
* من تا سن ۱۸ سالگی فوتبال بازی میکردم!
خب هم پیش میرفتم و بعد از اینکه #مشکل قلبی پیدا کردم و قلبم ورزش های سنگین رو نمیتونه تحمل کنه و باید مراقبش باشم- تصمیم گرفتم قدم بزنم.
هر روز به مدت ۸ سال است که صبح مسیر کارم در هر جایی که باشد رو تا محل کار پیاده میرم- و این پیاده روی شاید برای من کاهش وزن و یا تناسب اندام نیاورده است، اما باعث شده است فکر و کنترل های کاریم در طول روز برایم بیشتر باشد.
من عاشق دویدن بودم، با #قهرمان جهان در دو ۱۰۰متر ۲ثانیه فاصله داشتم، و هنوز هم ناراحتم که نمیتونم دیگه اونطوری بدوم…
پایدار باشید(متممی های بر جان نشسته)
حس میکنم برای پیاده روی به صورت تنهایی قبلش باید حس خوبی نسبت به خودتون و تنها بودن توی اجتماع داشته باشید.
اینکه آدم بتونه مدت زمانی رو با خودش خلوت کنه و از خلوت کردن با خودش حس بدی نگیره به موضوع “عزت نفس” برمیگرده.
من بطور میانگین روزانه ۱ ساعت پیاده روی میکنم. پیاده روی در شب رو خیلی دوست دارم هم بخاطر هوای خوب هم آرامشی که توی شب دارم. در حین پیاده روی هم به پادکست یا موزیک گوش میدم.
من کلا با ماشین شخصی مشکل دارم و بیشتر مواقع پیاده روی میکنم چون فرصتی به من میده که بتونم طبیعت و آدمهای خوب و بد و گرما و سرمای هوا رو حس کنم. البته بسیار رخ میده که این دیدنها و حس کردن ها در این روزگاری که همه ناراضی هستن و نیز شهری که آلودگی های محیطی و اخلاقی توش موج میزنه حال ادم رو بد کنه ولی باید قبول کرد که واقعیت شهرمون همینه.
یکبار از خیابانونی رد شدم که تعداد کسانی که نشسته بودن و مواد مخدر میکشیدن از پیاده گذرها خیلی بیشتر بود. به ظاهر بد بود ولی بهم هشدار داد که مواظب خودت و فرزندان خودت و بقیه باش و اطلاع رسانی کن برای کسانیکه ارزش دارن.
پیشنهاد پیاده روی توی همین شهر پردود تهران زیاد دارم که میتونه لذتبخش باشه و اگه شد و دوستان متمم صلاح دونستن حتما توی یک مقاله میگم ولی بعنوان مثال حتما توی فروردین ماه از راه آهن تا تجریش رو پیاده برین. فوق العاده هست مخصوصا اگه به کوچه های فرعی هم سرکی بکشین و صبحانه و ناهار رو طی مسیر تهیه کنید و البته شانس باهاتون یار باشه و نم بارونی همراهتون بشه که دیگه نگو.
بین افزایش وزن و کنکور دادن متعدد حتما یک ارتباط کشف نشدهای هست. من در سه کنکور پیاپی_ که ظاهرا درش موفق بودم_ بیست کیلو اضافه وزن پیدا کردم و از پنجاه و پنج کیلو رسیدم به هفتاد و پنج. البته بچهدار شدن هم یکی از دلایلش بود. یه روز در آینه به خودم نگاه کردم. نه بهتره بگم فقط نگاه نکردم، خودمو تماشا کردم.
زنی رو دیدم که شبیه کسی نیست که به آرزوهاش رسیده. یه آدم عصبی، پرخاشگر اما با چن تا مدرک دانشگاه دولتیِ مثلا معتبر. دیدم چقدر چاق و زشت شدم. دوستام میگفتن بهت نمیاد توی دهه دوم عمرت باشی نزدیک چهل میخوری! هیچی برام نمونده بود. یهو بخودم اومدم. عصرا کالسکهی بچه رو برمیداشتم میرفتم پیادهروی. عزت نفس نداشتم برم باشگاه. حس میکردم مردم میگن اینو ببین چه بد هیکله! خلاصه هرروز مرتب رفتم و وزن کم کردنم شروع شد. کم کم رفتم باشگاه. به سی سالگی که رسیدم بیست کیلو کم کرده بودم. انقدر متناسب شده بودم که جلوی هم باشگاهیا باید قسم و آیه میخوردم که به خدا من یه بچه دارم. خیلی حس خوبی داشتم. الان دوساله دیگه باشگاه نمیرم. پیاده روی هم مدلش فرق کرده. من روزی یه ساعت توی هالِ خونه میچرخم و تند تند راه میرم و بیست دقیقه هم با دمبل کار میکنم(هرروز) برای همین بااینکه باشگاه رو رها کردم هرگز نه وزنم بالا رفت و نه تناسبم بهم ریخت.
من میخواستم این باور غلط رو بندازم دور که
ترک باشگاه به معنی ترک ورزش کردنه.
راستی متمم ممنون که ما رو راغب کردی که در خودمون پیاده روی کنیم. برای من اینجا حکم خودکاوی رو پیدا کرده. به تمام قسمتهای خاک گرفتهم سر میزنم.
مرسی…