Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Menu


فواید پیاده روی و مضرات آن و عادتهای ما در زمینه پیاده روی


عادتهای مربوط به پیاده روی - فواید پیاده روی

این بار هم می‌خواهیم با هم دربارهٔ یکی از #عادت‌های کوچک و مؤثر زندگی صحبت کنیم: عادت ساده و بسیار مفید پیاده روی

فواید پیاده روی را همه می‌دانیم و بسیاری از ما دوست داریم که فرصتی برای پیاده روی پیدا کنیم. در بین ما، کسانی که در شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند و سبک زندگی مدرن‌تری دارند می‌دانند که، با کاهش پیاده روی و فعالیت‌های فیزیکی، خطرات زیادی در کمین سلامتی آنهاست.

البته، کسانی هم هستند که معتقدند فواید پیاده روی و نکات مثبتی که در این زمینه مطرح می‌شود درمورد کلان‌شهرها درست نیست، زیرا در شهرهای آلوده پیاده روی و تنفس دود و سرب با خودکشی تدریجی تفاوت چندانی ندارد. پس در کلان‌شهرها باید فواید و مضرات پیاده روی را در نظر گرفت.

انجمن قلب آمریکا می‌گوید که ۱۰۰۰۰ قدم پیاده روی روزانه (حدود ۷ کیلومتر)‌ می‌تواند یکی از مهم‌ترین عوامل تضمین‌کنندهٔ سلامتی باشد (+).

شما دربارهٔ فواید و مضرات پیاده روی چه می‌دانید؟

  • عادت‌های پیاده روی شما چیست؟
  • چگونه پیاده روی را در برنامهٔ روزانهٔ خود لحاظ می‌کنید؟
  • زمان پیاده روی شما چه وقت است؟
  • آیا پیاده روی صبحگاهی را ترجیح می‌دهید؟
  • آیا پیاده روی را ورزش می‌دانید؟ با پیاده روی زیاد موافقید؟ دویدن را ترجیح می‌دهید یا راه رفتن را؟
  • آیا فواید پیاده روی را قبول دارید یا معتقدید که در زندگی مدرن می‌توان جایگزین‌های دیگری هم برای پیاده روی در نظر گرفت؟
  • اثرات پیاده روی در زندگی شما چه بوده است؟
  • مسائل جانبی پیاده روی چقدر برای شما مهم است؟
  • آیا از کسانی هستید که برای انتخاب مسیر یا کفش مخصوص پیاده روی وسواس دارند یا معتقدید که فواید پیاده روی و نکات مثبتی که در مورد آن گفته می‌شود مستقل از این حاشیه‌هاست؟
  • اگر به صورت منظم پیاده روی می‌کنید، چگونه این عادت را در خود ایجاد کرده‌اید؟
  • آیا تا به حال به عوارض پیاده روی زیاد فکر کرده یا درباره‌اش جستجو کرده‌اید؟
  • آیا از نرم‌افزارها، اپلیکیشن‌ها،‌ ساعت‌های هوشمند و ابزارهای مشابه استفاده می‌کنید؟ آیا این ابزارها را محرک خوبی برای ورزش و پیاده روی می‌دانید؟

هر نکته و تجربهٔ دیگری هم که در مورد فواید پیاده روی یا حاشیه‌های آن، مانند مضرات پیاده روی، دارید خوشحال می‌شویم که با دوستان خود در میان بگذارید.

بعد از خواندن این مطلب چکار کنم؟

مطالعه بخش‌هایی از کتاب در ستایش پیاده روی

  می‌توانید بخش‌هایی از کتاب در ستایش پیاده روی را بخوانید. ارلینگ کاگه که کتاب در ستایش سکوت او را هم در پاراگراف فارسی متمم معرفی کرده‌ایم، در کتاب دیگرش به فواید پیاده روی طولانی می‌پردازد:

در ستایش پیاده روی

مطالعه بخش‌هایی از کتاب فلسفه پیاده روی

  فردریک گرو نویسنده و فیلسوف فرانسوی در کتاب فلسفه پیاده روی می‌کوشد به این پرسش پاسخ دهد که چرا پیاده روی می کنیم؟ او عادتهای پیاده روی چند نفر از فیلسوفان،‌ متفکران و سیاستمداران را بررسی کرده و شرح داده است:

بریده‌هایی از کتاب فلسفه پیاده روی

پیشنهاد عضویت در متمم

با ثبت نام رایگان به عنوان کاربر آزاد متمم (صرفاً با تعیین نام کاربری و کلمهٔ عبور) می‌توانید به حدود نیمی از هزاران درس متمم دسترسی داشته باشید.

همچنین در صورت تمایل با پرداخت هزینهٔ عضویت ویژه به همهٔ درس‌های متمم از جمله درس‌های زیر دسترسی خواهید داشت:

دوره MBA  |  مذاکره  |  کوچینگ  |  توسعه فردی

فنون مذاکره  |  تصمیم گیری  |  مشاوره مدیریت

تحلیل رفتار متقابل  |  تسلط کلامی  |  افزایش عزت نفس

چگونه شاد باشیم  |  هوش هیجانی  | هدف گذاری

خودشناسی  |  شخصیت شناسی  |  فکر کردن با نوشتن

ثبت نام    تجربه‌ٔ متممی‌ها

برای خرید محصولات صوتی هم می‌توانید به صفحهٔ فروشگاه متمم سر بزنید.

ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری سبک زندگی من به شما پیشنهاد می‌کند:

سری مطالب حوزه سبک زندگی من

سوال‌های پرتکرار دربارهٔ متمم

متمم چیست و چه می‌کند؟

متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحث‌های مهارتی و مدیریتی.

برای آشنا شدن بیشتر با متمم به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کنید و گوش دهید.

فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟

هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه»  دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص می‌‌‌کند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری می‌توانید نقشه راه‌های مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.

هم‌چنین در صفحه‌های دوره MBA و توسعه فردی می‌توانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.

هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟

شما می‌توانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.

اعتبار را می‌توانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیم‌سال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید.

توجه داشته باشید که خرید شش‌ماهه و یک‌ساله به‌ترتیب معادل ۲۰٪ و ۳۸٪ تخفیف (نسبت به خرید یک‌ماهه) محسوب می‌شوند.

برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.

آیا در متمم فایل های صوتی رایگان برای دانلود وجود دارد؟

مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که می‌توانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.

هم‌چنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آن‌ها را می‌توانید در فروشگاه متمم ببینید.

با متمم همراه شوید

آیا می‌دانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور می‌توانید به جمع متممی‌ها بپیوندید؟

سرفصل‌ها  ثبت‌نام  تجربهٔ متممی‌ها

۲۵۹ نظر برای فواید پیاده روی و مضرات آن و عادتهای ما در زمینه پیاده روی

    پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممی‌ها در این بحث

    نویسنده‌ی دیدگاه : شهرزاد راسخ

    یکی از فعالیتهایی که من هم توی زندگیم خیلی دوستش دارم و از هر فرصتی که پیش بیاد، برای اینکار استفاده میکنم، پیاده روی هستش. واقعا تعجب میکنم که گاهی بعضی افراد رو میبینم که انگار از پیاده روی هراس دارن و حتی برای یک مسیر کوتاه هم سوار تاکسی یا اتوبوس یا ماشین خودشون میشن.
    پیاده روی رو از دویدن خیلی بیشتر دوست دارم. با دویدن، زیاد میونه ای ندارم و وقتی میدوم ضربان قلبم خیلی بالا میره و سوزشی رو توی ریه ام حس میکنم. به عقیده ی من، یه کفش خوب هم برای یک پیاده روی لذتبخش، خیلی مهمه و باعث میشه در پایان پیاده روی، هنوز سرحال باشیم و کمتر احساس خستگی بکنیم و کمر درد و زانو دردی رو هم تجربه نکنیم.
    کلن من، پیاده روی رو برای خودم فرصت خیلی خوبی میبینم تا دقایقی یا ساعاتی کاملا با خودم باشم، توی حریم شخصی محض و دنیای خودم، بدون هیچ عاملِ مواج کردن دریای آرام ذهنم، از جمله دستگاهها و دنیای دیجیتال:)
    افکارم و احساساتم رو با خودم مرور کنم، با دقت به اطرافم نگاه کنم و چیزهایی رو کشف کنم که قبلا به چشمم نیومده بود یا بهشون بی توجه بودم.
    نمیدونم چه طوریه... وقتی راه میرم، افکارم هم انگار پویاتر و سیال تر میشن! و انگار میتونم پازل به هم ریخته ی ذهنم رو توی پیاده روی هام، جمع و جور کنم. خیلی نکته ها، خیلی داستان ها، و خیلی موضوعات یا حتی الهامها! توی راه رفتن طولانی یا همون پیاده روی به ذهنم میان.
    برای همین، وقتی که توی کتاب "وقتی نیچه گریست" از اروین یالوم، (دقیقا موضوع و جمله اش یادم نیست) خوندم که نیچه هم به نوعی، همینطور بوده، خیلی خوشحال شدم.:)
    پیاده روی رو اگه به منظور واقعا پیاده روی باشه و مخصوصا در یک فضای سبز و زیبا، واقعا دوست دارم که تنها باشم. از اینکه کسی یا کسانی، این لذت و این آرامش رو با حرفها و نقل هاشون به هم بزنن و نتونم از این فرصت شگفت انگیز برای مرور و جمع کردن افکار و احساساتم استفاده کنم، حس خوبی ندارم.
    اما میدونم که در شرایطی هم، قدم زدن با کسی که میتونه جایگاه خاصی برای آدم داشته باشه، چقدر میتونه لذتبخش باشه.
    ----------------
    مطلب جالبی هم خیلی وقت پیش در مورد پیاده روی، در سایت http://www.wellbeingjournal.com خوندم و متاسفانه یادم نیست دقیقا کدوم مقاله بود که ارجاع بدم، (و مخصوصا قسمتی که بولد کردم، خیلی برام جالب توجه بود) و برای شما دوستان عزیزم هم مینویسمش:
    "پیاده روی می تواند بهترین ورزش برای انسان باشد. اصلا انگار بدن انسان برای پیاده روی طراحی شده است! در طول تاریخ، ما چندین کیلومتر برای جستجوی غذا، آب  و هیزم پیاده راه رفته ایم، و حتی بسیاری از مردم بومی هنوز هم به اینگونه زندگی می کنند.
    برخلاف دویدن، پیاده روی بندرت انسان را دچار آسیب می کند. پیاده روی میتواند به روشهای متنوعی انجام شود: سریع، آهسته، سربالایی، سرپایینی، می توانید با حمل وزنه کوچکی در دست یا بسته به مچ پا فعالیتهای قلبی عروقی خود را افزایش دهید، یا می توانید بسادگی و راحت و آزادانه راه بروید.
    پیاده روی سبب ورزش قلب و ریه می شود و پمپاژ سیستم لنفاوی را تحریک می کند. برخلاف سیستم گردش خون که دارای قلبی است که خون را از طریق سرخرگها و ساهرگها به جلو می راند، سیستم لنفاوی متکی بر گرانش و جاذبه است. هر بار که شما یک قدم بر می دارید، سیستم لنفاوی تحریک شده و جریان مایعات لنفاوی افزایش می یابد.
    صدها مطالعه و تحقیق نشان داده که افرادی که حداقل 15 تا 30 دقیقه در روز پیاده روی می کنند از افراد دیگری که اینکار را انجام نمی دهند سالم ترند. آنها به بیماریهای کمتری مبتلا می شوند و ریسک حمله های قلبی و سکته در آنها پایین تر است، علاوه بر این، از تراکم استخوان بالاتری نیز بهره مند می باشند."

  1. من فشار خون بالا دارم بعد از پیاده روی طولانی معمولا فشار خونم پایین میاد

  2. متاسفانه به دلیل رفت و آمد به محل کارم با ماشین این امکان برام هر روز محیا نمیشه ، ولی سعی میکنم حداقل ماشین ام رو دورتر از محل کارم پارک کنم و بعد از اتمام کارم ، اگه خریدی دارم و یا کاری دارم بدون اینکه ماشن ام رو جابه جا کنم پیاده انجام می دم بعد برمی گردم و ماشین ام رو برمیدارم.در انتخاب مسیر وسواس ندارم ولی مسیرهای مختص پیاده روی هم برام خیلی جذاب نیستن هر چند راحت هستن ولی بعد از مدتی خسته کننده و تکراری مشن.وقتی تو برنامه ام هست که یه مسیر حتی کوتاه رو پیاده برم حتما باید کفش راحت بپوشم چون هم راحت تر هستم و هم سرعت ام بیشتر است.

  3. شهروز گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۳ درس)

    من حدوداً روزی ۱۱ کیلومتر راه میرم.البته همش به صورت پیاده روی منظم نیست.در قبل تخمین درستی روی میزان مصافت نداشتم ولی با خرید ساعت هوشمند متوجه شدم روزی چقدر راه میرم و چقدر کالری می سوزونم.

    من معمولا توی ساعت کاریم و وقتی جلسه داشته باشم اگر مسافت جایی که میخوام برم خیلی دور نباشه سعی می کنم قدم بزنم.

    برای اینکه پیاده روی رو به عادت تبدیل کنم سعی می کنم توی خیابونهایی راه برم که برام فان داشته باشه مثلا کافی شاپ مورد علاقم اونجا باشه یا یک پارکی توی راهم باشه که هر وقت خسته شدم بتونم اونجا استراحت کنم.یعنی با خودم نگفتم که حتما روزی مثلا دو ساعت این کارو انجام میدوم.علاوه بر اون سعی می کنم از هر فرصتی برای پیاده روی استفاده کنم.در ضمن پیاده روی تنهارو زیاده دوست ندارم

  4. باسمه تعالی

     

    معمولا در وارد کردن اینگونه برنامه ها در زندگی به شکلی عمل می شود که اصل موضوع دگرگون شده یا فراموش می شود.

    هوای تنفس شده، کفش، لباس، ساعت مناسب، چگونگی پیاده روی و … همگی فرع موضوع بشمار می روند. مهم پیاده روی است.

    شکل درست آن قطعا بهترین است، اما فعالیت بدنی روزانه در زندگی جزء لاینفک سلامتی است و برای آن باید تلاش کرد. حال پیاده رفتن به محل کار باشد یا پیاده روی حرفه ای روزانه …

  5. شهرزاد راسخ گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۸ درس)

    یکی از فعالیتهایی که من هم توی زندگیم خیلی دوستش دارم و از هر فرصتی که پیش بیاد، برای اینکار استفاده میکنم، پیاده روی هستش. واقعا تعجب میکنم که گاهی بعضی افراد رو میبینم که انگار از پیاده روی هراس دارن و حتی برای یک مسیر کوتاه هم سوار تاکسی یا اتوبوس یا ماشین خودشون میشن.
    پیاده روی رو از دویدن خیلی بیشتر دوست دارم. با دویدن، زیاد میونه ای ندارم و وقتی میدوم ضربان قلبم خیلی بالا میره و سوزشی رو توی ریه ام حس میکنم. به عقیده ی من، یه کفش خوب هم برای یک پیاده روی لذتبخش، خیلی مهمه و باعث میشه در پایان پیاده روی، هنوز سرحال باشیم و کمتر احساس خستگی بکنیم و کمر درد و زانو دردی رو هم تجربه نکنیم.
    کلن من، پیاده روی رو برای خودم فرصت خیلی خوبی میبینم تا دقایقی یا ساعاتی کاملا با خودم باشم، توی حریم شخصی محض و دنیای خودم، بدون هیچ عاملِ مواج کردن دریای آرام ذهنم، از جمله دستگاهها و دنیای دیجیتال:)
    افکارم و احساساتم رو با خودم مرور کنم، با دقت به اطرافم نگاه کنم و چیزهایی رو کشف کنم که قبلا به چشمم نیومده بود یا بهشون بی توجه بودم.
    نمیدونم چه طوریه… وقتی راه میرم، افکارم هم انگار پویاتر و سیال تر میشن! و انگار میتونم پازل به هم ریخته ی ذهنم رو توی پیاده روی هام، جمع و جور کنم. خیلی نکته ها، خیلی داستان ها، و خیلی موضوعات یا حتی الهامها! توی راه رفتن طولانی یا همون پیاده روی به ذهنم میان.
    برای همین، وقتی که توی کتاب “وقتی نیچه گریست” از اروین یالوم، (دقیقا موضوع و جمله اش یادم نیست) خوندم که نیچه هم به نوعی، همینطور بوده، خیلی خوشحال شدم.:)
    پیاده روی رو اگه به منظور واقعا پیاده روی باشه و مخصوصا در یک فضای سبز و زیبا، واقعا دوست دارم که تنها باشم. از اینکه کسی یا کسانی، این لذت و این آرامش رو با حرفها و نقل هاشون به هم بزنن و نتونم از این فرصت شگفت انگیز برای مرور و جمع کردن افکار و احساساتم استفاده کنم، حس خوبی ندارم.
    اما میدونم که در شرایطی هم، قدم زدن با کسی که میتونه جایگاه خاصی برای آدم داشته باشه، چقدر میتونه لذتبخش باشه.
    —————-
    مطلب جالبی هم خیلی وقت پیش در مورد پیاده روی، در سایت http://www.wellbeingjournal.com خوندم و متاسفانه یادم نیست دقیقا کدوم مقاله بود که ارجاع بدم، (و مخصوصا قسمتی که بولد کردم، خیلی برام جالب توجه بود) و برای شما دوستان عزیزم هم مینویسمش:
    “پیاده روی می تواند بهترین ورزش برای انسان باشد. اصلا انگار بدن انسان برای پیاده روی طراحی شده است! در طول تاریخ، ما چندین کیلومتر برای جستجوی غذا، آب  و هیزم پیاده راه رفته ایم، و حتی بسیاری از مردم بومی هنوز هم به اینگونه زندگی می کنند.
    برخلاف دویدن، پیاده روی بندرت انسان را دچار آسیب می کند. پیاده روی میتواند به روشهای متنوعی انجام شود: سریع، آهسته، سربالایی، سرپایینی، می توانید با حمل وزنه کوچکی در دست یا بسته به مچ پا فعالیتهای قلبی عروقی خود را افزایش دهید، یا می توانید بسادگی و راحت و آزادانه راه بروید.
    پیاده روی سبب ورزش قلب و ریه می شود و پمپاژ سیستم لنفاوی را تحریک می کند. برخلاف سیستم گردش خون که دارای قلبی است که خون را از طریق سرخرگها و ساهرگها به جلو می راند، سیستم لنفاوی متکی بر گرانش و جاذبه است. هر بار که شما یک قدم بر می دارید، سیستم لنفاوی تحریک شده و جریان مایعات لنفاوی افزایش می یابد.
    صدها مطالعه و تحقیق نشان داده که افرادی که حداقل ۱۵ تا ۳۰ دقیقه در روز پیاده روی می کنند از افراد دیگری که اینکار را انجام نمی دهند سالم ترند. آنها به بیماریهای کمتری مبتلا می شوند و ریسک حمله های قلبی و سکته در آنها پایین تر است، علاوه بر این، از تراکم استخوان بالاتری نیز بهره مند می باشند.”

  6. مهدی گفت:

    من وقتی بخوام در مورد موضوعی با کسی صحبت کنم (مخصوصاً صحبت های طولانی) پیاده روی کردن بهترین و مطلوب ترین گزینه برام خواهد بود و بعضی وقتها پیش خودم میگم ای کاش میشد صحبتهای رسمی هم به جای نشستن رو صندلی دور میز، به صورت قدم زدن گروهی صورت میگرفت! کلا اینجوری ذهنم انسجام خیلی بیشتری داره. زمان کارشناسی چند تا دوست داشتم که اونا هم تو این زمینه مثل خودم بودن و بعضی شبها میرفتیم پیاده روی و تا صبح با هم در مورد موضوعات مختلف صحبت میکردیم. ولی اگه خودم تنها باشم به هیچ وجه دلم  نمیخواد حتا کمترین مسیرها رو هم پیاده برم، تردمیل هم بارها تصمیم گرفتم به صورت یه برنامه منظم ازش استفاده کنم ولی در نهایت نشد (ولی اگه باشگاه برم و حتا کسی همراهم نباشه برعکس این هست) و تصمیم گرفتم فقط به صورت موردی استفاده کنم اونم زمانی که ذهنم خیلی درگیر یه موضوعی باشه و نتونم ازش خلاص بشم با سرعت زیاد و شیب متوسط شروع به دویدن میکنم تا خسته بشم بعد چند دقیقه سرعت رو کم میکنم و دوباره سرعت رو میبرم بالا و این کار رو تا جایی ادامه میدم که احساس کنم دیگه توان فکر کردن ندارم.

  7. من عاشق پیاده روی هستم چون به فرد تازگی می بخشد ، کالری ها را می سوزاند ، خواب خوبی را بدنبال دارد و …. اما نه در هوای ناسالم. مشخصا پارسال تا وقتی هوا سالم بود من هر هفته اول صبح برای پیاده روی به پارک آب و آتش و پل طبیعت می رفتم ولی با ناسالم شدن هوا ، به نرمش روزانه در منزل اکتفا کردم.

  8. معصومه خزاعی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۷ درس)

    من هر روز صبح برای رفتن به اداره مسیر کوتاهی را پیاده روی دارم و موقع برگشتن به منزل هم مسیر بیشتری را پیاده روی دارم. خانه برادرم در شهرک آپادانا هم از طبیعت خوب و زیبایی برخوردار است (بالاخص در بهار با وجود عطر گل های یاس در قسمت هایی از شهرک)، هر موقع آنجا می روم به همراه آنها حتما یک دور کامل در شهرک  پیاده روی می کنیم. از کفش های طبی یا کتانی مناسب برای پیاده روی استفاده می کنم. مناسب بودن کفش برایم اهمیت دارد، با پوشیدن کفش های تخت دچار زانودرد می شوم. در مسافرت به شمال هم پیاده روی در طبیعت دل انگیزش را فراموش نخواهم کرد و هر روز صبح یا عصر مسیری را به همراه برادرزاده ها و دوستان برای لذت بردن از طبیعت و هوای پاک آنجا به پیاده روی اختصاص می دهیم.

  9. سلام

    پیاده روی برای من علاوه بر همه مواهب جسمی که دارد حالتی از مدیتیشن هست و معمولادر پیاده روی تمرکز خوبی بر روی افکارم دارم و میزان آگاهی بالایی دارم

    وقتی پیاده روی می کنم جزئیاتی از  مسیر رو می بینم که قبلا ندیدم

    درپیاده روی ها یی که دو نفر صورت میگیرد ارتباط خیلی خوبی بر قرار می کنم و زمان مناسبی برای تاثیر گذاری و تاثیر پذیری می باشد

    خوشبختی یعنی پیاده روی

  10. البته به نظر پیاده‌روی باید به منظور پیاده روی باشد و گرنه حرکت در ترافیک و دود و دم نه فقط ثمری ندارد، که بسیار هم مضر است.

    اما در مورد خودم پیاده روی به منظور ورزش البته روزانه اتفاق نمی افتد ولی در هفته دوبار به صورت کاملا منظم و بدون وقفه است. طی مسافت حداقل ۷ کیلومتر هم کاملا عادی است. یک بار عصر یک بار هم صبح. این کار حدود ۹ سال است که مستمرا انجام می‌شود. بسیار لذت‌بخش و فرح آفرین است. با دوستی همگام و همراه. انگیزه صرفا درونی است و البته علاوه بر سلامتی، نشاط فراوانی به همراه دارد. در مورد کفش و لباس هم مراقبت کافی دارم. در سرما و گرما. نرمش در وسط مسیر در فضایی آرام و ساکت تکمیل کننده این فرآیند است. از دو اپلیکیشن Endomondo و Sport_tracker به طور همزمان جهت مدیریت برنامه‌ام استفاده می کنم و اطلاعات آماری مسافت، سرعت، ارتفاع و کالری سوزانده شده و غیره به نحوی عالی از آن قابل استخراج و اطلاعات فراوانی هم از آنها استخراج می‌شود. حتی در یکی از آنها موزیک‌هایی هم که در طول مسیرگوش می دهم به خوبی ثبت می‌شود. برای من اکانت ایجاد شده در آنها خود یک دفترچه خاطرات است.

    در مورد انجام هر فعالیتی بسیار حساس هستم و وسواس دارم. اگر کاری را شروع کردم باید تا انتها ادامه دهم مگر شرایط بسیار سختی وجود داشته باشد. در مورد شنا هم البته همینطور است. سه بار در هفته، ساعت ۵ صبح. بدون وقفه و تعطیلی حدود ۱۷ سال است که ادامه دارد.

    به نظر من با توجه به سن باید بین دویدن و راه رفتن یکی را انتخاب کنیم البته دویدن آرام هم لذتی فراوان دارد ولی کاملا باید شرایط جسمی  را در نظر داشته باشیم.
    فرم بدن در زمان پیاده روی هم بسیار مهم است. شکم‌تا حد امکان به داخل کشیده شود و بدن کاملا صاف و سینه جلوو حرکت منظم دستها در طرفین بدن به آهنگین شدن حرکت کمک می کند.

    پیاده روی در بیرون شهر بسیار توصیه می شود. به خصوص در ایامی که هوا گرم است. استمرار برنامه بسیار مهم‌تر از شروع آن است.

    هیچ انگیزه‌ای به جز نشاط – که البته آن نیز به سلامتی منجر می شود- در استمرار برنامه موثرتر نیست. محض اطلاع عرض می کنم که من شش روز در هفته کار می کنم و حجم کارم هم بالاست ولی خود را کاملا به اجرای برنامه مقید کرده‌ام.حتما حتما باید خودمان را به اجرای مستمر برنامه مقید کنیم. شاید  درابتدا شاید سخت باشد، اما ادامه آن….

  11. Omid Shojaei گفت:

    سلام دوستان عزیزم ☺

    من مدت زیادیه که بیشتر روزها و شب هارو میرم بیرون و میدوم . صبح ساعت ۵:۳۰ همیشه با این دیدگاه میرفتم میدویدم ⬅« وقتی صبح زود ، سخت ترین کار ممکن ( یعنی ۳۰ دقیقه دویدن ) رو انجام بدم ، بقیه روز رو خیلی راحت تر میگذرونم و به عبارتی قورباقمو همون اول صبح قورت میدادم »  . ( راستی الان هم که این کامنتو گذاشتم ، قورباقمو قورت دادم . ? )

    قبلا هر روز صبح بعد از دویدن دو لیوان شیر هم میخوردم که بدن و ذهنم واقعا فوق العاده قوی شده بود ، طوری که همه بهم میگفتن که امید تو خیلی فرق کردی ، تازه اون زمان وزنم ۶۰ بود و بعد از اون دویدن ها و شیر خوردن وزنمو رسوندم به ۷۰  . البته این به این معنی نیست که ورزش وزن منو بالا برده ، ورزش کمک کرد تا من بتونم بیشتر از گذشته غذا بخورم ( اون زمان از همه بیشتر غذا میخوردم ? ) . خلاصه این شیر خوردنو خیلی قبول دارم . حتما اگه میتونید روزی یه لیوان شیرو نوش جون کنید ?.

    اخرین حرف ؛ من از پیاد روی بیشتر برای فکر کردن ، بهره میبرم و گاهی اوقات هضم غذا . راستی اینم بگم که پیاده روی هم میتونه وزنتون رو بالا ببره ( چون اشتهاتونو بالا میبره و عضله هاتون بیشتر میشه ) و هم میتونه وزنتون رو کم کنه ( چون کالری میسوزونه )  .

  12. پیاده‌روی برای من یک کار بسیار لذت بخش هست و تفریبا تنها فعالیت ورزشی هست که بطور منظم انجامش میدم. مهمترین دلیل این موضوع وزن بسیار کم من هست(که البته کمتر از اون چیزی هست که به تناسب قد و وزن باید باشه). فکر می‌کنم اگر مثل بسیاری از افراد اضافه وزن داشتم اصلا تن به پیاده‌روی‌های طولانی نمی‌دادم.
    مورد دوم محیطی هست که درش زندگی می‌کنم. باغها و فضای سبز در مسیر منزل تا محل کار باز هم انگیزه پیاده‌روی رو افزایش میده. برخلاف اون در خیابونی که جنوب کوچه ما هست و پر از تعمیرگاه و لوازم یدکی هست هیچ وقت پیاده‌روی نکردم و همیشه تاکسی می‌گیرم.  زمانی که دانشجو بودم هم ترجیح می‌دادم مسیر دانشگاه تا امیرآباد رو پیاده طی کنم. شاید اگر در اون مسیر پارک لاله و بازارچه خود اشتغالی نبود پیاده نمی‌رفتم.

  13. وحید قاسمی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۴ درس)

    پیاده روی و گشت و گذار در شهر و یافتن قسمت هایی از آن که قبلا کمتر به آنها توجه کرده بودم، مخصوصا در تعطیلات آخر هفته یکی از عادت های دوست داشتنی من هست. پیاده روی با حس کشف نقطه به نقطه شهر برایم خیلی لذت بخش است و به شکل گیری تدریجی نقشه شهر در ذهنم کمک خوبی می کند. احساس می کنم تردد همیشه با وسایل نقلیه سریع، فرصت فکر کردن به اجزای شهر را از انسان می گیرد، اما پیاده روی فرصت بیشتری برای تمرکز روی آنها و فکر کردن در مورد چگونگی شکل گیری شان طی سال های طولانی به انسان می دهد. حتی در همین حین فرصت فکر کردن به آدم های اطراف و رفتار آنها در مکان های عمومی نیز برایم جالب است. به نظرم پیاده روی جدای از فواید آن برای فیزیک بدن انسان، فرصت تنفس خوبی برای ذهن هم هست.
    فکر کردم شاید معرفی کتاب Slow Burn نوشته  Stu Mittleman with Katherine Callan
    با شعار Burn Fat Faster by Exercising Slower هم در این موضوع برای دوستان عزیزم جالب باشد. نکته جالب در مورد نویسنده کتاب این هست که ایشان یکی از قهرمانان  ultradistance runningدر آمریکا هستند.
    پاراگرافی از این کتاب را عینا با شما به اشتراک می گذارم:
    “Life is a marathon not a sprint. And you must prepare accordingly. Unlike sprinters who focus on how fast they can get to the finish line, endurance athletes have no finish line. There is only the present moment in which they must remain connected to their body, in tune with their every move. In a place that feels comfortable and productive and that they are able to maintain indefinitely. People today have challenges that are comparable to an endurance event that seemingly never ends. We have to get up earlier, work longer hours, and attempt to carve out high quality family or personal time. Then we have to wake up the next day and do it again and again and again and again. To be productive in the long run of life you have to pace yourself in order to feel strong, alert and energetic. With the right pace, with the right mindset, with the right diet, anything is possible, constant energy, feeling as strong at the end of the day as when you started and maintaining a consistently positive attitude. For most of my life I’ve been a professional endurance athlete. And now, like you, I am participating in the marathon of life. I still run every day. I manage a business. I raise a family with my wife. Running gives me the energy to do this. No matter what’s going on in my life, I run a couple of hours a day. Not because I think I have to, but because I am certain that when I am moving I feel great. I also know that after I run I will have even more energy for the rest of the day. I’ll be able to think more clearly. I’ll be able to concentrate better. I’ll feel more relaxed and at ease. When I’m in this state anything and everything is possible. The experience is magical. I consider it a gift, one that ignites my life’s mission, which is to get people to transform movement into an act that is absolutely satisfying. I recognize that in order to receive the gift that running offers me, I have to commit some of my time. Yet in this instance, the relinquishing of my time actually creates more time. An hour set aside for generating reliable and everlasting energy frees up two to three or more hours in a day that might have otherwise have been allocated to sleep or rest. Suppose you could sleep less yet feel even more rested and alive. What would you do with the extra hours that suddenly appeared in your day?”
     لینک کتاب:
    http://www.amazon.com/Slow-Burn-Faster-Exercising-Slower/dp/0062736744
    لینک نویسنده کتاب در ویکی پدیا
    https://en.wikipedia.org/wiki/Stu_Mittleman
     

  14. سامان عزیزی گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۷ درس)

    همه ما میدونیم که یکی از فوایدی که پیاده روی یا هر فعالیت بدنی دیگری برای ما دارد،رسوندن اکسیژن  بیشتر به اندامهای  ماست، بنابراین من فکر میکنم کسانیکه میگن در شهرهای آلوده نباید در فضای باز ورزشهایی که سرعت و شدت تنفس ما رو بیشتر میکنن انجام بدیم ،خیلی هم بیراه نگفتن .

    هر چند که به نظرم این توصیه  رو برای زمانهایی که  میزان آلودگی هوا بالاست،رعایت کنیم منطقی تره.شاید بزرگترین چوب لباسی دنیا!(تردمیل ) برای این روزها گزینه مناسب تری  باشه

    من پیاده روی رو بیشتر برای حال خوبی که میتونه  بهم بده دوست دارم و بیشتر وقتها هم تنهایی بیشتر بهم آرامش میده،هرچند که همراهی یک همصحبت خوب هم میتونه این لذت  رو مضاعف کنه ( مثل همراهی یکی از دوستان خوبم در متمم   که بیشتر از  یکساله که قول داده با هم بریم پیاده روی ولی هنوز فرصتی دست نداده ! )  و منم به بهانه همین بدقولی دوستم دیگه نرفتم پیاده روی!

    پیاده روی شبانه هم لذت های خودشو داره مخصوصا  از نیمه شب به بعد(به نظرم اگه امتحانش نکردین، میارزه که برای یکی دوبار هم شده انجامش بدین ) -البته این پیشنهاد  بیشتر برای برادران متممی است !

  15. آذین گفت:

    من هنوز نتونستم پیاده روی رو به یه عادت روزانه تبدیل کنم،بسته به شرایط روحیم گاهی انجام میدم گاهی هم نه،ولی به صورت منظم انجام دادنش برام سخته،شاید هم انگیزه کافی رو ندارم،شایدم بهش اونقدرهام اعتقاد ندارم، شاید هم انقدر دغدغه های اضافی دارم که ذهنم نمیتونه رو مسایلی از این دست تمرکز کنه،شاید هم اصلا به قدر کافی به خودم اهمیت نمیدم که هنوز به طور جدی این کار رو نکردم،شاید هم اصلا توی تایپ شخصیتی من همچین چیزی جایی نداره!! در هرحال دوست دارم بدونم بقیه چه روشی رو پیش گرفتن،بلکه روی من تاثیرگزار باشه.

  16. یه زمانی تقریبا هفت هشت سال پیش من خیلی استرس داشتم. یعنی سر کار استرس میگرفتم، رفتم پیش یکی دوتا پزشک و مشاور خوب و اونا بهم گفتن که یکی از بهترین راههای کاهش استرس پیاده رویه، اون هم نه هر پیاده روی ای (یعنی اینکه نه به قصد اینکه میخوای بری سر کار، فکر کنی داری پیاده روی میکنی، بلکه فقط و فقط به قصد پیاده روی بیرون بری و فقط هدفت خود پیاده روی باشه نه فعالیت دیگه ای). ازون ببعد سعی کردم یه زمانی رو به پیاده روی روزانه اختصاص بدم. بنظرم پیاده روی در کنار سایر خواص خوبش، میتونه آرامبخش هم باشه.

    یه جایی خوندم پیاده روی به هماهنگی در ریتم بدن هم کمک میکنه و باعث میشه قلب منظم تر بزنه و جریان خون بهتر بشه و حتی ذهن آدم هم به یک هارمونی و هماهنگی برسه.

    تجربه ی خودم در پیاده روی این هستش که هر یکی دو روز یه مسیر رو انتخاب میکنم و میرم پیاده روی. این کار رو بیشتر یا عصرها انجام میدم یا آخر شبا. برای من که شبا خیلی بهتره چون شهر خلوت تره و هم هوا بهتره. عصرها هم حس و حال خودش رو داره که البته بعضی وقتا بجای پیاده روی دوچرخه سواری میکنم. با دوچرخه مسیرهای بیشتری رو میتونم بگردم.

    راستی مسیر های مختلف رو اگه آدم برای پیاده روی انتخاب کنه خیلی جذاب تر و بهتره. هم معماری های متفاوتی از بافت خونه ها میبینه، هم مسیرها و کوچه پس کوچه های جدیدی رو یاد میگیره، هم مغازه ها و فروشگاههای جدیدی پیدا میکنه، هم یه خاطره ی جدید براش ثبت میشه، هم خسته و تکراری نمیشه، و هم احتمالا با یه کلاغ بی ادب که روی درختی نشسته و شما از زیر آن درخت عبور میکنید آشنا میشوید. :( (این آشنایی خیلی دردناکه، مخصوصا اگه پیرهنتون نو باشه).
    بگذریم …
    نباید بخندیم، متمم خیلی جدیه، احتمال هر تصمیمی از سوی کمیته ی انضباطی متمم وجود دارد. لطفا رعایت بفرمایید.
    تنها نگرانی من برای پیاده روی آلودگی شهره که فعلا دنبال یه راهکار برای این مسئله میگردم ولی هنوز راهکاری براش پیدا نکردم و البته مسئولین قول دادن یه راهکارهایی برای این مسئله پیدا کنن ولی هنوز اونا هم دنبال راهکار میگردن. خلاصه اگر راهکاری به ذهن من مغزفندقی و مسئولین محترم رسید حتما به شما میگم.

    (پی نوشت: مسئولین هر کسی میتونه باشه، همه ی ما مسئولیم. برداشت آزاد ممنوع است. با تشکر)

     

  17. باران گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۸ درس)

    من سالها قبل که ماشین نداشتم و هوا هم آلودگی این سالهای اخیر را نداشت، برای ریلکس شدن یکی دو ساعت پیاده روی می کردم. این کار را دوست داشتم. در حین پیاده روی درختان و طبیعت و همه دور و برم را خوب تماشا می کردم و گاهی هم آواز می خواندم.

    اما خریدن اتوموبیل و زیادی کار روزانه و آلودگی هوا عادتم را از بین برد.

    این روزها که گاهی برای خرید نزدیک اطراف منزل پیاده می روم و هوا خوب و بهاری ست همان لذت در دلم زنده می شود و متوجه می شوم وقتی با ماشین هستم بسیار نسبت به اطرافم بی توجهم. حتی خانه های همسایه ام را توی کوچه ندیده ام یا درختان و چمن سبز جلوی در چند خانه جلوتر را.

    اما تنبلی و بیش از آن آلودگی هوا مانع از پیاده روی ام می شود و در ضمن ترس از جیب زنهایی که خیلی دیده ام به خاطر دزدیدن یک کیف، آسیب زیادی به پیاده ها زده اند.

  18. من روزها زوج پیاده روی میکنم چون روزهای فرد میرم باشگاه و معمولا خسته هستم .

    زمان دویدن و طناب زدن من هم ساعت یازده و نیم شب تا دوازده هست . البته صبح ها هم واسه پیاد ه روی و دویدن خوبه و خیلی از افراد مخصوصا توی فیلم ها که نشون میده صبح خیلی زود و قبل از صبحانه خوردن پیاده روی میکنند.

    یه زمانی که جدی و حرفه ای ورزش میکردم ۱۰ کیلومتر و ۲۰ کیلومتر دویدن برام عادی بود الان هم تقریبا عادت گذشته رو دارم و ترجیح میدم بدوم تا پیاده روی کنم.

    دویدن برای من چند تا مزیت داره

    ۱٫ تناسب اندام و سلامتی

    ۲٫ شاد شدن . چون حال و هوام قبل از دویدن و بعدش حسابی فرق میکنه و فکر کنم همه ورزشهای هوازی مثل دویدن و دوچرخه سواری و شنا که به سه گانه هم معروفه خاصیت ضد افسردگی و نشاط بخشی رو داره

    ۳٫ موقع دویدن و پیاده روی فکرم بهتر کار میکنه یه جور خلوت کردن خوب هم به حساب میاد

    ۴٫عادت به سختی : ورزشهای سخت یا کارهای سخت و فشار آوردن به خودمونم باعث میشه از منطقه راحت فاصله بگیریم و تحمل این سختی ها ی کوچک در آینده باعث میشه آستانه تحملمان در مقابل مشکلات فیزیکی و بیماری و مشکلات روحی و روانی بالا بره

    ۵٫ دوری از مردم و تکنولوژی و شلوغی

    ۶٫چون دویدن باعث قوی شدن ساق پا و عضلات ۴ سر ران میشه و پا هم ستون بدنه  شکل ایستادن و راه رفتن ورزش کار خیلی زیبا و مناسب به نظر میرسه و یه حس خوبی به آدم دست میده موقع راه رفتن عادی تو خیابون ویه جور اعتماد به نفس و سرزندگی ..

    ۷٫مسیر خلوت رو برای پیاده روی ترجیح میدم . اینقدر هیچ کس ورزش نمیکنه وقتی شبها میخوام بدوم ماشینها و مردم بهم زل میزنن انگار گونه ی جدیدی از جانور دیدن.

    ۸٫منظم این عادت دویدن رو دارم و اینکه چطوری این عادت رو ایجاد کردم باید یه چیزهایی بگم:‌

    اول اینکه به آینده فکر میکنم به دیابت و چربی خون و هزار جور مریضی و اینکه با یه کم همت همه ی این مریضی ها ازم دور میشه. بعد تو آینه هم به خودم نگاه میکنم و بعد از کلی کیف کردن ! میگم خوب باید همینطوری خودم رو متناسب نگه دارم و گرنه این استیل رو از دست میدم. به نظرم این کار به معنی خود شیفتگی نیست بلکه بهتره بدونیم که ما چه پاداشی در مقابل دویدن میگیریم بالاخره بدون زحمت که چیزی درست نمیشه.

     

     
    چیزهای که به نظرم باید گفت

    ۱٫ کفش هایی که تخت هستند مثل کتانی برای دویدن مناسب نیست و بهتره کفش پاشنه دار باشه هر چند خودم با همون کفش های تخت میدوم و مشکلی ندارم!‌ ولی شنیدم که خوب نیست . با ۱۰۰ هزار تومان هم میشه یه کفش ورزشی پاشنه دار (غیر تخت) برای دویدن پیدا کنید نیاز به کفش یک میلیون تومانی نیست . یک همسایه داریم که هر شب میگه خوش به حالت خیلی دلم میخواهد بیام ولی کفش خوب ندارم و کفش خوب هم یک میلیون تومان قیمتشه! الان یکساله که همین حرف رو تکرار میکنه.

    ۲٫ترجیحا برای دویدن در شب از لباسهای سفید و رنگی استفاده کنید که ماشینها شما رو ببینند.

    ۳٫قیمت یک طناب ۱۰ هزار تومانه و طناب بازی جدا از اینکه همون خاصیت دویدن رو داره عضلات کتف و شونه رو هم قوی میکنه من یه طناب هم میزارم تو جیبم و یه کم طناب هم میزنم شب ها .

    ۴٫موقع دویدن و پیاده روی گردن رو نباید بیاریم پایین و سعی کنیم سرمون رو صاف بگیریم و سر وسینه رو جلو بدیم

    ۵٫ قبل از شروع به دویدن عضلات پشت پا رو حتما گرم کنیم با حرکات کششی  تا دچار گرفتگی عضلات نشیم

    در مورد کلان شهر بودنم فکر کنم بعضی ها راست میگن چون وقتی کسی ورزش میکنه شش هاش بزرگ میشه و هوا که آلوده هم باشه سرب و دود بیشتری وارد ریه ش میشه. شهر ما این مشکل آلودگی رو نداره و خونه ما هم اطراف این شهر کوچکه که هنوز یه کم طبیعت و تپه ازش باقی مونده و هواش هم خوبه .

     

     

  19. مرتضی ع. گفت: (عضو ویژه و ارزیاب ۱ درس)

    میتوانم بگویم پیاده روی، در بیشتر اوقات با سرعت نسبتاً زیاد، جزئی از «سبک زندگی» ام شده است و حتی تصور این که روزی بیابد که در آن نتوانم پیاده روی کنم، ترسناک است. تا جایی که امکان دارد پیاده رفت و آمد می کنم؛ مگر در مواقعی که مقصد دور است یا خیلی عجله دارم و دیر کرده ام.

    روی انتخاب کفش پیاده روی تا کنون وسواسی نداشته ام؛ اگر چه کم کم به این نتیجه رسیده ام که کفش کتانی بهتر است!

    پیاده روی در محلی که در کنار آن درخت و به طور کلی «سبزی» وجود دارد برایم لذت بخش تر است و اگر یار همدلی هم در کنارم باشد که چه بهتر! آخر درصد زیادی از خاطراتم با دوستانم مربوط به پیاده روی های طولانی و چندساعته ای است که با هم داشته ایم و رکوردهایی که زده ایم! و در عین حال از تحلیل مسائل ریز و درشت هستی هم غافل نبوده ایم!

     

    اکثر اوقات موقع پیاده رویِ تنها، هندزفری می گذارم و آهنگ گوش می کنم. اما این روزها، که واقعاً زمین جانی دوباره یافته است و همه جا رنگارنگ شده، این کار را نمی کنم و سرعتم را نیز کاهش می دهم تا به گل ها و درختان توجه بیشتری داشته باشم؛ چه، گل همین پنج روز و شش باشد و بعد میرود تا بهار دیگر. و حیف است اگر امروز از دیدنش به وجد نیایم.

     

  20. هما گفت:

    من ماشین هنگامی که می خوام برم سر کار نمی برم و مسیرهایی رو با دلخواه خودم پیاده می رم این پیاده روی حدود ۱ ساعت هست و بیشتر هم موقع برگشت این کار رو انجام می دم .
    این عادت باعث شده هر روز پیاده روی داشته باشم و مجبور نباشم در ترافیک رانندگی کنم و استرس کمتری داشته باشم