درباره اتیکت سوال پرسیدن: سه سوالی که دوست نداریم بشنویم
ما قبلاً در مورد اتیکت به بهانه های مختلف صحبت کردهایم و یک فایل صوتی آموزشی هم در مورد اتیکت داشتهایم.
بخشی از اتیکت به مسئله سوال پرسیدن و هنر پرسیدن سوال مناسب (و طبیعتاً هنر نپرسیدن سوال نامناسب) بازمیگردد.
در فرهنگ ما هم متاسفانه سوال پرسیدن در مورد چیزهایی که میتوان نپرسید بسیار رایج است.
به سادگی در یک جمع مجبور میشوید در مورد اینکه ازدواج کرده اید یا نه توضیح دهید.
اگر ازدواج نکرده باشید باید علتش را هم بگویید و اگر ازدواج کرده باشید باید در مورد فرزنددار شدن یا نشدن تان توضیح دهید.
اگر فرزند داشته باشید، باید در مورد سن و جنسیت و آینده اش پاسخ دهید و اگر نداشته باشید باید در مورد علت فرزند دار نشدن توضیح دهید.
اگر علت فرزنددار نشدن شما، صرفاً باورها و سلیقه تان باشد، باید برایش پاسخ گو باشید و اگر مشکل فیزیولوژیک وجود داشته باشد، باید توضیح دهید که مشکل از شماست یا همسرتان.
این بازی تا آدرس مطلب پزشک یا مشاور روانشناس ادامه پیدا میکند و طبعاً در دیدار بعد، باید گزارش ماوقع را بدهید تا طرف مقابل خوراک بیشتر برای فضولی بیشتر داشته باشد.
البته آنچه گفتیم تنها یک مثال از صدها مثالی است که دائماً با آنها درگیر هستیم.
به همین علت، بحث این هفته #عادتهای کوچک زندگی را به اتیکت سوال پرسیدن اختصاص میدهیم.
اگر دوست داشتید برای دوستانتان سه مورد از سوالهایی را که دوست ندارید بشنوید اما شنیدهاید یا میشنوید مطرح کنید و در صورت تمایل، توضیح بیشتری هم ارائه کنید.
امیدواریم فهرست سوالاتی که در اینجا جمع میشود، منبع مناسبی برای “سوال های دوست نداشتنی” باشد و لااقل دوستان متممی، از این به بعد چنین سوالهایی را از کسی نپرسند.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری عادتها و رفتارهای کوچک زندگی به شما پیشنهاد میکند:
- عادت های فردی | کارها و عادت های خوب برای زندگی بهتر
- تجربه های ما در مورد خوابیدن و نکاتی که در خوابیدن رعایت میکنیم
- آداب هدیه دادن و هدیه گرفتن | چند نکته درباره اتیکت هدیه
- چند پیشنهاد برای هدیه دادن کتاب | انتخاب کتاب، نوشتن داخل کتاب و …
- ارسال پیامک و پیام | آداب و اتیکت ارسال پیام و گفتگوی دیجیتال (چت کردن)
- عادتهای مراقبه و تکنیکهای مراقبه در زندگی شما
- عادتها و نکات مرتبط با عکس و عکاسی
- عادتها و رفتاری مرتبط با حفظ حریم شخصی خود و دیگران
- آداب مهمانی رفتن و برگزاری مهمانی | اتیکت مهمانی
- رفتارها و تجربه ها و توصیه های مربوط به سال اول استخدام
- درباره از دست دادن | پیش از آنکه بمیرم
- عادتها، تجربهها و رفتارهای شما در مقابل کودکان
- عادتها و رفتارها و تجربه های مرتبط با تغذیه
- عادتهای و رفتار و تجربه های مرتبط با رانندگی درونشهری و برونشهری
- عادتها، رفتارها و تجربهها: چگونه به خودتان انگیزه میدهید؟
- فهرست ای کاشها (حسرتها و پشیمانیها)
- عادتها، رفتارها و تجربهها: هزینه کردن و مدیریت ساختار هزینه های زندگی
- عادتها، رفتارها و تجربهها: صرف غذا در رستورانها و اغذیه فروشیها و بیرون منزل
- عادتها و تجربههای سفر کردن و زندگی در سفر
- درباره اتیکت سوال پرسیدن: سه سوالی که دوست نداریم بشنویم
- نکاتی در مورد فیلم دیدن (عادتهای کوچک زندگی)
- تجربه های زندگی | چه نکات جالبی در فرهنگ های دیگر دیدهاید؟
- برای اینکه محیط کار خود را بیشتر دوست داشته باشید، چه میکنید؟
- عادتها و تجربه های مربوط به عطر و ادوکلن و بو و رایحه
- عادتها و تجربههای مربوط به کامنت گذاری در متمم
- عادتهای زندگی: آیا نه گفتن را بلدید؟ به ما هم بگویید چگونه نه میگویید!
- انتخاب شغل – تجربه های شما در زندگی
- جایزه دادن به خود | برای تشویق خودم چه جایزهای به خودم بدهم؟
- عادتهای کوچک و آموخته های زندگی: دیر آموخته های شما
- بهترین عادتی که از فرد دیگری به من منتقل شده
- یاد گرفتن انگلیسی | تجربه شما در یادگیری زبان انگلیسی چیست؟
- عادتها و تجربه ها: هنگام خرید لپ تاپ به چه نکاتی توجه میکنید؟
- عادتها و تجربهها: برای تقویت حواس پنج گانه خود چه کردهاید؟
- عادتهای کوچک زندگی: گل و گیاه در محیط کار و خانه
- حسرتی که برایم باقی میماند
- برای چاق شدن یا لاغر شدن، چه کارهایی انجام میدهید؟
- آخرین خرید ارزان خوشحالکننده
- پیام شما بر روی بزرگترین بیلبورد جهان
- بدترین یا بهترین سرمایه گذاری زندگی
- شکست دوستداشتنی شما
- یک توصیهی نادرست اما رایج
- َعادتهای بیمعنی و بیخاصیتِ من (البته از نظر دیگران)
- انواع سبک زندگی | برخی از سبکهای زندگی غیرممکن میشوند
- یکی از فواید سفر | وقتی از جهان کوچک خود دور میشویم
- عادتها و رفتارهای مربوط به حفظ محیط زیست
- چگونه خودتان را در شهرتان گم میکنید؟
- عادتها و اتیکت مربوط به نگهداری حیوانات خانگی
- چگونه از فرصتهای رایگان و در دسترس بیشتر بهره ببریم؟
- عادتهای کوچک زندگی | برای حفظ و عمیقتر کردن دوستیها چه میکنید؟
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
سوالهای پرتکرار دربارهٔ متمم
متمم مخففِ عبارت «محل توسعه مهارتهای من» است: یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهٔ درباره متمم سر بزنید و فایل صوتی معرفی متمم را دانلود کرده و گوش دهید.
فهرست دوره های آموزشی متمم را کجا ببینیم؟
هر یک از دوره های آموزشی متمم یک «نقشه راه» دارد که مسیر یادگیری آن درس را مشخص میکند. با مراجعه به صفحهٔ نقشه راه یادگیری میتوانید نقشه راههای مختلف را ببینید و با دوره های متنوع متمم آشنا شوید.
همچنین در صفحههای دوره MBA و توسعه فردی میتوانید با دوره های آموزشی متمم بیشتر آشنا شوید.
هزینه ثبت نام در متمم چقدر است؟
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به حدود نیمی از درسهای متمم دسترسی خواهید داشت. پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به عضو ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۱۶۰ هزار تومان)، فصلی (۴۲۰ هزار تومان)، نیمسال (۷۵۰ هزار تومان) و یکساله (یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان) بخرید. لطفاً برای اطلاعات بیشتر به صفحه ثبت نام مراجعه کنید.
آیا در متمم فایل های صوتی رایگان هم برای دانلود وجود دارد؟
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
همچنین دوره های صوتی آموزشی متنوعی هم در متمم وجود دارد که فهرست آنها را میتوانید در فروشگاه متمم ببینید.
با متمم همراه شوید
آیا میدانید که فقط با ثبت ایمیل و تعریف نام کاربری و رمز عبور میتوانید به جمع متممیها بپیوندید؟
نویسندهی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی
اولین سوال آزاردهنده برای من، درآمد است.
بسیار پیش میآید که از من در مورد درآمدم میپرسند. با توجه به اینکه دوست ندارم دروغ بگویم و دوست هم ندارم راست بگویم، همیشه مجبور میشوم از طرف مقابل بپرسم: "چطور؟"
معمولاً با این کار وارد یک بازی طولانی میشویم که طرف مقابل بعد از اینکه مدتی درگیر بازی پرسش و پاسخ شد، تسلیم میشود و سوالش را فراموش میکند!
دومین سوال آزار دهنده، راجع به این است که ازدواج کرده ای یا نه.
اگر بگویی نه، سوالهای شخصی دیگری میپرسند که بسیار سخت تر است.
معمولاً وادار میشوم بگویم: متاهل هستم که البته گاه، به داستان گویی طولانی در مورد همسری که نیست، یا فرزندی که ندارم وادار میشوم.
سومین سوال آزار دهنده، سوالات مربوط به آداب و سنن مذهبی است.
دو مورد آن را در ذهن دارم.
یکی از بستگان، هر بار که همه دور هم جمع میشوند، یک بار میخواهد اطلاعاتش را در مورد باور و ایمان فامیل، به روز کند.
به جای همهی بحثها و تعارفات متداول، همگی وارد بحثهای مذهبی و ایدئولوژیک میشوند.
آخرین بار، از من پرسید: محمدرضا. تو که این قدر کتاب میخوانی، هنوز به خداوند اعتقاد داری؟ (چون فکر میکند کتاب، کفر میآورد). من هم که از این سبک مدیریت مهمانی شاکی بودم، گفتم: همیشه بله. اما وقتی شما را میبینم، تردید میکنم که اگر خدایی هست، چرا شما را اینگونه آفریده است! چون هر چه فکر میکنم، هیچ حکمتی خلق چنین حماقتی را توجیه نمیکند!
دوست دیگری هم سال گذشته من را در ماه مبارک رمضان حرص داد.
ما را به یک افطار عمومی سازمانی دعوت کرده بودند و من آن روز روزه نبودم.
از من پرسید: روزه هستی؟
من هم نمیخواستم دروغ بگویم. گفتم: نه!
گفت چرا؟ توضیح دادم که پیش پزشک بودهام و دارویی داده بود که باید امروز مصرف میکردم.
پرسید چه بوده؟ توضیح دادم که مربوط به افسردگی بوده.
و بعد تا آخر افطار در مورد اینکه چرا ممکن است جوانی مثل من افسرده باشد سخنرانی کرد و مدام میگفت: پنیر بخور برای افسردگی خوب است. خرما بخور برای افسردگی بهتر است. چای را با قند بخور ...
این دوست عزیز، دلال است.
آنقدر شاکی شدم که پرسیدم: ببخشید شما امروز، به خاطر کارتان، مجبور نشدید هیچ دروغی بگویید؟
گفت چرا.
بعد از من اصرار و بحث، که چرا وقتی روزه شما باطل شده، تا این ساعت گرسنه ماندهاید و چرا زودتر از اذان افطار نکردید.
و فقط یک احمق، در شرایطی که روزه نیست و غذا هم در کنارش هست، از سحر تا افطار گرسنه میماند و بعد هم بحث طولانی در مورد اینکه چرا ایشان در ماه رمضان، خانه نمیمانند.
میدانم این سبک من، تاثیری ندارد. اما حداقل کمی از لحاظ روانی تخلیه میشوم و میکوشم به طرف مقابل نشان دهم که فرو رفتن در عمق زندگی دیگران، نقطهی پایانی ندارد و اگر بخواهیم چنین کنیم، همهی ما از خلاقیت کافی در این زمینه برخورداریم.