درباره علت تورم | از کتاب میلتون فریدمن درباره پول و سیاستهای پولی

متفکران و صاحبنظران اقتصاد دربارهٔ علت تورم بسیار گفته و نوشتهاند.
نظرات دربارهٔ تورم یکسان نیستند و هر کس بسته به مکتب فکری و مدل ذهنی خود، کاهش و افزایش تورم را به شکل متفاوتی توضیح میدهد. افزایش عرضه پول، سطح پایین بهره وری، افزایش هزینههای تولید، افزایش تقاضا، علل ساختاری و انتظار افزایش قیمت از جمله علتهایی هستند که برای افزایش تورم مطرح میشوند.
بیشتر اقتصاددانها ترکیبی از دو یا چند عامل فوق را علت تورم میدانند. اما برخی، مانند میلتون فریدمن، معتقدند که افزایش تورم یک علت اصلی بیشتر ندارد و آن هم سیاستهای پولی (Monetary Policies) است و هر عامل دیگری که به عنوان ریشه تورم مطرح میشود، فرعی است.
میلتون فریدمن، برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۱۹۷۶، علاوه بر پژوهش و تدریس و تألیف، حضور فعالی در رسانهها داشت و مصاحبهها، جستارها و مقالههای فراوانی از او منتشر شده است. در هر زمینهای متفکرانی هستند که مخالفان و موافقان جدی دارند. اما آنقدر در حوزهٔ تخصصی و گفتمان عمومی تأثیرگذارند که هیچکس نمیتواند آنها را نادیده بگیرد. فریدمن بیتردید از این دسته است.
با این مقدمه میخواهیم به سراغ کتاب Money Mischief (دردسرهای پول) برویم و بخشهایی از این کتاب را بخوانیم. لازم به توضیح است که این کتاب در سال ۱۹۹۲ و در نقد سیاستهای پولی تورمزا در آمریکا نوشته شده است. البته بخشهایی از این کتاب با اندکی جملهبندی متفاوت در کتاب قدیمیتر او یعنی آزادی انتخاب (سال ۱۹۷۹) بودهاند.
مستقل از اینکه چه چیزی را نزدیکترین علت تورم بدانیم، مشخصاً تورم یک بیماری است. بیماریای که گاهی میتواند مهلک نیز باشد و اگر بهموقع بررسی نشود، یک جامعه را نابود کند؛ چنانکه با چین [در سالهای ۱۹۳۵ تا ۱۹۴۹] چنین کرد. ابرتورم در روسیه و آلمانِ پس از جنگ جهانی اول، زمینهساز شکلگیری کمونیسم و نازیسم شد. و نیز وقتی تورم در سال ۱۹۵۴ در برزیل به ۱۰۰٪ رسید، دولتی نظامی بر سر کار آمد. […] همچنین دورههای مکرر تورمی در برزیل و آرژانتین دههٔ هشتاد، به شکست مکرر اصلاحات، تغییر دولتها، فرار سرمایه و افزایش بیثباتی سیاسی منجر شد.
هیچ دولتی حاضر نیست حتی مسئولیت ایجاد تورمهای متعارف را بپذیرد، چه برسد به اینکه مسئولیت ابرتورم را بر عهده بگیرد.
مسئولین دولتی همیشه مقصری برای تورم پیدا میکنند: تاجران حریص، اتحادیههای کارگری فزونخواه، مصرفکنندگان ولخرج، شیخهای عرب، آبوهوای بد، و هر چیز دیگری که اندکی باورپذیر بهنظر برسد.
تردیدی نیست که تاجران حریصاند، اتحادیههای کارگری همیشه امتیازهای بیشتر میخواهند، مصرفکنندگان ولخرجاند، شیخهای عرب قیمت نفت را بالا بردهاند، و هوا هم معمولاً بد است. هر یک از این عوامل میتوانند قیمت برخی چیزها را در اقتصاد افزایش دهند، اما نمیتوانند قیمت همهچیز را با هم بالا ببرند. این عوامل میتوانند موقتاً نرخ تورم را کمتر یا بیشتر کنند. اما نمیتوانند تورم پیوسته ایجاد کنند. علت هم ساده است: هیچیک از این مقصرهای اعلامشده، ماشین چاپ در جیب خود ندارند تا بتوانند به شکل قانونی آن کاغذهایی را که در جیب ماست و پول نامیده میشوند چاپ کنند. و نیز هیچیک از آنها قانوناً نمیتوانند به یک حسابدار بگویند در دفاتر مالی ارقامی را اضافه کنند که کاملاً معادل پول باشد.
شما با عضویت ویژه در متمم، میتوانید به درسها و آموزشهای بسیاری از جمله موضوعات زیر دسترسی کامل داشته باشید:
موضوعات زیر، برخی از درسهایی هستند که در متمم آموزش داده میشوند:
دوره MBA (یادگیری منظم درسها)
استراتژی | کارآفرینی | مدل کسب و کار | برندسازی
فنون مذاکره | مهارت ارتباطی | هوش هیجانی |تسلط کلامی
توسعه فردی | مهارت یادگیری | تصمیم گیری | تفکر سیستمی
کوچینگ | مشاوره مدیریت | کار تیمی | کاریزما
عزت نفس | زندگی شاد | خودشناسی | شخصیت شناسی
مدیریت بازاریابی | دیجیتال مارکتینگ | سئو | ایمیل مارکتینگ
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تاریخچه پول و آینده آن به شما پیشنهاد میکند:
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : علی محمد افراسیابی
تورم یعنی افزایش قیمت که حاصل یک کسر است
صورت کسر: کل نقدینگی کشور ( پول نقد، حساب های بانکی، طلا و سکه ، انواع ارزها و ....)
مخرج کسر : کل کالا و خدمات تولید شده در کشور
اگر مثلا کل نقدینگی کشور 100 واحد پولی باشد و کل کالا و خدمات تولید شده 50 واحد باشد. قیمت هر واحد کالا و خدمات 2 واحد پولی خواهد بود.
حالت اول( افزایش نقدینگی- افزایش تقاضا ) : فرض کنید مقدار کالا و خدمات تولید شده ثابت باشد و مقدار نقدینگی 200 واحد پولی شود قیمت هر واحد کالا و خدمات 4 واحد پولی خواهد بود.
حالت دوم ( افزایش کالا و خدمات- افزایش عرضه): فرض کنید کالا و خدمات عرضه شده در مثال بالا از 50 به 100 واحد افزایش یابد و مقدار نقدینگی ثابت باشد، قیمت هر واحد کالا و خدمات 1 واحد پولی خواهد بود.
یکی از رویکردها این است که مخرج کسر(کالا وخدمات عرضه شده ) افزایش یابد تا حاصل کسر عدد کوچکتری شود. اما برخی اقداماتی که برای افزایش کالا و خدمات میتوان انجام داد :
1- افزایش ثبات و پایداری در تصمیمات سیاسی و اقتصادی
2- افزایش جذب سرمایه داخلی و خارجی
3- افزایش بهره وری در سطح ملی به خصوص در بخش دولتی
4- ایجاد بازار رقابتی
قطعا موارد دیگری هم میتوان به این لیست اضافه کرد و هریک از این عوامل خودشان تابع پارامترهای دیگری هستند.
به نظرم حتی اگر دولت به هر فرد 10 میلیارد تومان هم بدهد تا تولید و عرضه کالا و خدمات افزایش نیابد قیمت کاهش نخواهد یافت.(با وجود بانکداری الکترونیک حتی به چاپ اسکناس به صورت فیزیکی هم نیاز نیست و کافی است کارمندان بانک این رقم را با فشردن دکمه های کیبورد در حساب شهروندان شارژ کنند)