پمپ بنزین (ایتالو کالوینو)
پیش از این نیز در پاراگراف فارسی متمم از کتابهای ایتالو کالوینو بخشهای کوتاهی را نقل کردهایم.
این بار هم قصد داریم بخشهایی از یکی از داستانهای کوتاه کالوینو با عنوان ایستگاه پمپ بنزین یا Petrol Station را با هم مرور کنیم.
این داستان در اصل در مجموعهی اعداد در تاریکی (Numbers in the dark) آمده است؛ اما در ترجمهی فارسی، در کتاب شاه گوش می کند – که منتخبی از سه کتاب کالوینو است – منتشر شده است.
البته ما در متمم به علت پارهای حساسیتها و وسواسها ترجیح دادیم مستقیماً بخشهایی از نسخهی انگلیسی داستان را ترجمه و نقل کنیم.
ادبیات نفت و انرژی
نفت و انرژی را میتوان یک ژانر در حوزه ادبیات داستانی دانست.
البته این ژانر هم مانند هر حوزهی دیگری در ادبیات، اوج و فرودهای خود را تجربه میکند؛ اما در دههی هفتاد میلادی آثار شاخصی در این زمینه تولید و عرضه شده است.
داستان شش صفحهای پمپ بنزین هم در همان دهه یعنی سال ۱۹۷۴ منتشر شده است.
نوشتهها و داستانهای حوزهی نفت و انرژی – که گاه از آن به عنوان Petrofiction یاد میکنند – مستقل از جنبهی داستانی خود، از جنبههای دیگری هم میتوانند برای آنها که به پرورش تسلط کلامی و تمرین نویسندگی فکر میکنند مفید باشند.
چون به هر حال، پیام آنها به سادگی جذابیت داستانی ندارد و این هنر نویسنده است که بتواند ظرفیت روایت داستانی را در چنین موضوعاتی ایجاد کرده و توسعه دهد.
از این منظر، داستانهای ژانر Petrofiction برای کسی که مثلاً به حوزهی مدیریت یا سایر حوزههای غیرداستانی علاقهمند است، اما ترجیح میدهد از ابزار داستان برای بیان پیام خود استفاده کند، میتواند یک الگوی آموزنده نیز محسوب شود.
پمپ بنزین: روایتی کوتاه، سریع و در هم گرهخورده
خطوط داستانی در هم تنیده را در کارهای بسیاری از نویسندگان دیدهایم.
اگر داستان ساعتها (The Hours) نوشتهی مایکل کانینگهام را خوانده باشید یا فیلم آن را – که با همین عنوان The Hours ساخته شده – دیده باشید، به سادگی میتوانید مفهوم روایتهای در هم تنیده را درک کنید (در آنجا داستان زندگی سه زن، به شکل موازی نقل میشود).
اما ایتالو کالوینو در اقدامی بلندپروازانه، در یک داستان شش صفحهای میکوشد سه روایت را در هم گره بزند.
کاری که در آن موفق هم بوده و همین باعث میشود که اثرش، یک نمونهی مثالزدنی در این زمینه محسوب شود.
روایت اول کالوینو، داستان کسی است که چراغ بنزین ماشینش روشن شده و در پی جایگاه پمپ بنزین است.
روایت دوم، داستان محدودیت انرژی در سطح جهان و اعتیاد انسان به نفت – به عنوان نماد انرژیهای فسیلی – است.
سومین روایت هم به عشقی کوتاه اشاره دارد که در حد لحظهی بنزین زدن در پمپ بنزین، آتش آن جرقه میزند و به اوج میرسد.
بیتردید میتوانید حدس بزنید وقتی نویسندهای میخواهد این حجم از روایت را در چند صفحهی محدود بگنجاند، باید با شتابی مثالزدنی از کنار هر حرف و پیام بگذرد.
ما در اینجا قصد نداریم همهی اثر را نقل کنیم؛ اما مرور بخشهایی از این اثر هم میتواند لذتبخش و آموزنده باشد.
بخشهای کوتاهی از داستان پمپ بنزین
کالوینو در ابتدای داستان، تقریباً یک جمله در میان، دو روایت اول و دوم را بیان میکند:
[ نوشتهی دیگری از همین نویسنده: داستانِ بازی ]
[ نوشتهی دیگری از کالوینو: شهرهای بی نشان ]
کتابهای داستانی که تا کنون در پاراگراف فارسی معرفی شدهاند
- کتاب ۱۹۸۴ جورج اورول | چند نکته درباره تحلیل و نقد کتاب ۱۹۸۴
- کتاب فرمین موش کتابخوان
- جملات زیبا از کتاب طاعون | آلبر کامو
- کتاب شوکران شیرین | اسدالله امرایی | داستان سوزنبان
- جملاتی از کتاب کوری | ژوزه ساراماگو
- مردی به نام اوه | کتابی نوشته فردریک بکمن
- پمپ بنزین (ایتالو کالوینو)
- روتا سپتیس – مثل نمک برای دریا
- کتاب درک یک پایان (جولین بارنز)
- کتاب یادداشتهای کشتیرانی (آنی پرو)
- جملاتی از کتاب خداحافظ گاری کوپر | نوشته رومن گاری
- چراغها را من خاموش میکنم | زویا پیرزاد
- وداع با اسلحه | نوشتهی ارنست همینگوی
- کتاب دنیای قشنگ نو | آلدوس هاکسلی
- کتاب سولاریس و چند پاراگراف از آن
- جملاتی از کتاب تبصره ۲۲ نوشته جوزف هلر
- جملاتی از کتاب جزء از کل – استیو تولتز (پاراگراف فارسی)
برای مشاهدهٔ متن کامل این مطلب کافی است (بدون پرداخت هرگونه هزینه) در سایت متمم ثبت نام کنید. پس از ثبتنام به تعداد قابلتوجهی از درسهای متمم دسترسی پیدا خواهید کرد نمونهٔ آنها را میتوانید از طریق لینک زیر ببینید:
البته اگر بخواهید به همهٔ درسهای متمم دسترسی داشته باشید، لازم است حق اشتراک بپردازید.
چند مطلب مرتبط | برای علاقهمندان به کتابخوانی
راهنمای خواندن و خریدن کتاب (فایل صوتی)
کتاب های مدیریت | کتاب های بازاریابی و فروش
کتاب های استراتژی | کتاب های بازاریابی دیجیتال
کتاب های روانشناسی | مرور، نقد و خلاصه کتاب
کتاب های توسعه فردی | کتاب های مدیریت زمان
پاراگراف فارسی | جملات منتخب کتابها
کتابخوانی | چگونه کتابخوان شویم؟
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
ثبتنام | اطلاعات بیشتر فهرست درسهای متمم
نویسندهی دیدگاه : علیرضاواحدی
جدا از دیدگاه ادبی این متن یادم به کتاب نفحات نفت افتاد.
آقای رضا امیرخانی در کتاب نفحات نفت خیلی قشتگ به این موضوع پرداخته اند .
نفت برای کشورهایی مثل ایران یا بهتر بگم کل کشور های خاورمیانه مثل یک پس انداز هست که فرد معتاد از اون پس انداز خرج مواد مخدرش رو تامین میکنه ؛ به این فکر نمیکنه که یک روز این پس انداز تموم میشه در حدی که فقط خماری الانش رو برطرف کنه فکر میکنه و این باعث میشه هیچ تلاشی توی زندگیش انجام نده
متاسفانه خیلی از ما دچار این مورد هستیم حالا نفت و فروختن و خرج کردنش یک طرف استفاده نا مناسب از وقت و... هم یک طرف .
کاش وقتی که باک بنزینمون پر هست به این فکر کنم که هرگازی که میدیم چقدر داریم از انرژی استفاده میکنم و اگر درست استفاده نکنیم بعد که بنزینمون تموم شد چقدر درد سر می کشیم
کاش وقتی داریم وقتمون رو تلف میکنم و بی برنامه زندگی میکنم و دچار روزمرگی میشیم بتونیم به این فکر کنیم که این اتلاف وقت چقدر به ما ضرر می زند و چه فرصت هایی رو از دست میدیم